پیشنهادی برای گفتگو و همکاری میان جمهوریخواهان ملی و طرفداران فدرالیسم
رحیم کاظمی سرشت
ایران امروز در نقطهای حساس از تاریخ خود ایستاده است. فشارهای سیاسی، اجتماعی و اقتصادی، همراه با بحرانهای زیستمحیطی و منطقهای، آینده کشور را بیش از هر زمان دیگری در معرض تهدید قرار داده است. در چنین شرایطی، نیروهای جمهوریخواه و دموکرات ــ که خود را به دموکراسی، عدالت و حقوق برابر همه شهروندان متعهد میدانند ــ وظیفهای تاریخی بر دوش دارند: یافتن راهی عملی برای همگرایی و همکاری مؤثر.
با این حال، اپوزیسیون جمهوریخواه هنوز نتوانسته است به همگرایی پایدار برسد. یکی از مهمترین دلایل آن، چیزی است که میتوان آن را بحران معرفتی (وضعیتی که در آن گروههای سیاسی به دلیل اختلاف در مبانی فکری و نظری، قادر به توافق و همکاری پایدار نیستند) نامید؛ ناتوانی در رسیدن به فهم و توافق نظری و عملی مشترک میان نیروهای سیاسی. بحران معرفتی در دو جلوه مهم خود را نشان میدهد: فقدان چشمانداز روشن و تعصب بر یک نظریه یا مدل خاص. در هر دو حالت، امکان گفتوگوی مؤثر و تصمیمگیری مشترک محدود میشود.
نگاهی به تاریخ معاصر ایران نشان میدهد که بحران معرفتی بارها حرکتهای آزادیخواهانه را دچار مشکل کرده است. در دوره مشروطه، روشنفکران و روحانیون مشروطهخواه در تعریف مشروطه به توافق نرسیدند و دستاوردهای این جنبش تضعیف شد. در نهضت ملی نفت، اختلاف میان جبهه ملی، حزب توده و نیروهای مذهبی زمینهساز شکست و کودتای ۲۸ مرداد شد. در انقلاب ۱۳۵۷، همه علیه شاه متحد شدند، اما هیچ توافق معرفتی بر سر نظام جایگزین وجود نداشت و نتیجه آن شد که یک جریان قدرت را قبضه کرد و دیگران حذف شدند. این نمونهها نشان میدهند که اگر امروز نیز نیروهای جمهوریخواه نتوانند به فهم مشترک برسند، خطر تکرار تاریخ وجود دارد.
در فضای کنونی، یکی از بارزترین جلوههای بحران معرفتی، بحث بر سر تمرکززدایی و فدرالیسم است. گروهی از دوستان فدرالیست فدرالیسم را تنها راهحل ممکن میدانند، در حالیکه جمهوریخواهان ملی بر نظام غیرمتمرکز مبتنی بر تقسیمات جغرافیایی (استانها و مناطق) تأکید دارند. این پافشاری مطلق، هم گفتوگو را مسدود میکند و هم امکان همگرایی را کاهش میدهد.
نکته مهم آن است که تمرکززدایی به معنای تفکیک بر اساس اقوام نیست. هر استان یا منطقه بر اساس تقسیمات جغرافیایی خود، حق خودمدیریتی و تصمیمگیری در امور محلی را خواهد داشت، از جمله بودجه، زیرساخت، آموزش و برنامهریزی شهری، بدون اینکه تبعیض یا اولویتبندی قومیتی ایجاد شود. همزمان، حقوق اقوام بهطور کامل به رسمیت شناخته شده و محفوظ خواهد ماند. این یعنی تمرکززدایی بر مبنای اختیار جغرافیایی است و نه ایجاد مناطق قوممحور، که میتواند چالشها و خطرات جدی به همراه داشته باشد. هر منطقه دارای پارلمان محلی و اختیار قانونی خود خواهد بود، در چارچوب قوانین کشور و تبعیت از حکومت مرکزی.
راهحل پیشنهادی برای خروج از بنبست، مرحلهبندی در تمرکززدایی است. ابتدا همه نیروهای جمهوریخواه و دموکرات بر سر یک نظام غیرمتمرکز پایدار و غیرقابل بازگشت به تمرکزگرایی مطلق توافق میکنند. سپس این نظام برای دورهای آزمایشی، مثلاً ۵ تا ۱۰ سال، اجرا میشود. در این مدت، مردم استانها و مناطق مختلف توانایی خود را در اداره امور محلی تجربه میکنند و یک آمایش سرزمینی جامع انجام میشود تا ظرفیتها و نارساییها بهطور واقعی شناسایی شوند. پس از این دوره، اگر مشخص شود که نظام غیرمتمرکز هنوز پاسخگوی نیازها نیست، میتوان بحث فدرالیسم یا سایر شکلهای تقسیم قدرت را دوباره مطرح کرد.
این رویکرد مزایای مهمی دارد: بحثها بر سر واژهها کنار میرود و همه بر یک اصل عملی توافق میکنند؛ هیچ نیرویی حذف نمیشود و همه صداها در فرآیند گذار باقی میمانند؛ هر منطقه امکان تجربه عملی خودمدیریتی را پیدا میکند؛ و حساسیتهای تاریخی و قومیتی کمتر برانگیخته میشود.
کنگره ملی جمهوریخواهان میتواند بستر اجرای این رویکرد باشد. درهای آن باید به روی همه نیروهای جمهوریخواه و دموکرات باز باشد، امکان حضور فعال همه گروهها فراهم شود و به جای تمرکز صرف بر اتحاد کامل، بر همگرایی و همپیمانی دموکراتیک تمرکز شود. بحران معرفتی باید به موضوعی برای گفتوگوی آزاد و شفاف تبدیل شود، نه بهانهای برای طرد و جدایی.
بحران معرفتی یکی از جدیترین موانع در مسیر دموکراسی در ایران است. راه برونرفت، نه در جزماندیشی و تعصب، بلکه در پذیرش تنوع و توافق بر حداقلهای مشترک است. مرحلهبندی در تمرکززدایی و اجرای یک نظام غیرمتمرکز مبتنی بر تقسیمات جغرافیایی، نقطه آغاز مسیر همگرایی است؛ مسیری که هم حقوق اقوام را تضمین میکند و هم از فروغلتیدن کشور به شکافهای جدید جلوگیری خواهد کرد.
این پیشنهاد، آغاز یک مسیر مشترک است؛ مسیری برای گفتگو و همکاری میان جمهوریخواهان ملی و طرفداران فدرالیسم، جایی که هیچ نیرویی حذف نمیشود و همه در کنار هم برای ساختن آیندهای آزاد، عادلانه و انسانی تلاش میکنند.