مهمان این نشست کافه لیت، داریوش مودبیان از تهران هستند که پیرامون فرانسه مابی در نمایش ایرانی و در تئاتر ایران گفت وگو خواهند کرد.
از روزگارانی که پیوند سیاسی ایران با اروپا گسترش و رسمیت یافت ، ضرورت به کار گیری از یک زبان خارجی والبته اروپایی برای پی افکندن مناسبات فرهنگی و اخذ فرهنگ پیشرو آن سامان نیز مطرح گردید. بای رفع این نیاز ، زبان فرانسه وسیله ای مناسب تشخیص داده شد زیرا در آن دوران زبان فرانسه در تمامی دنیای متمدن نفوذ فراوان داشت . درباره و درباریان پذیرش این زبان را نوعی تشخص اشرافی می انگاشتند و روشن اندیشان- که مجذوب اندیشه های عصر روشنگری فرانسه شده بودند- آنرا وسیله ای برای کسب افکار مترقی و علمی مکتب های فرهنگی نوین برمی شمردند.
کشور ایران از دو دو میان دو قلمرو پهناور روسیه و عثمانی قرار گرفته بود و زبان و فرهنگ فرانسه به ویژه از سوی این دو کشور به ایران راه یافت . در نیمه دوم قرن نوزدهم ، روشن اندیشان ایرانی گرایش بسیاری به فرهنگ و زبان و به پیوست آن ادبیات فرانسه پیدا کردند . حتی روشنگران ایرانی که در روسیه و یا عثمانی زندگی می کردند- با اینکه زبان فرانسه را نمی دانستند – سخت تحت تاثیر فرهنگ این کشور بوده و با استفاده از زبان های روسی و ترکی به تبلیغ و ترویج این فرهنگ می پرداختند.
از سوی دیگر و شاید موضع سیاسی فرانسه که برخلاف استعمار انگلیس و روسیه تزاری مستقیم ایران را زیر فشار قرار نمی داشت در گسترش زبان فرانسه و توجه نخستین اندیشمندان و نویسندگان ترقیخواه ، بی اثر نبوده است . میرزا فتحعلی آخوندزاده ، میرزا ملکم خان ، مرزا متستشار و میرزا حبیب اصفهانی و بسیار دیگر ، در نوشته های خود – مستقیم و یا غیر مستقیم – از منابع ادبی ، فلسفی و علمی فرانسوی الهام و مایه می گرفتند و این خود از بیخ و بن بر آمده از حاذبه شگرفی بود که عصر روشنگری فرانسه و انقلاب کبیر آن کشور برای این اندیشمندان داشت .
و در کنار این همه ، دربار ایران نیز مانند بسیاری از دربارها در زبان فرانسه نوعی اشرافیت می –دید و به گراشی ویژه نشان می داد.
در میان اشکال هنری و ادبی ، تئاتر و نمایش که از کارآمدترین ابزار گسترش اندیشه های پیشرو – به ویژه در جوامع کم سواد -است ، در آن زمان به شدت مورد توجه پشگامان روشنگری در ایران قرار گرفت …و مولیر تکتاز عرصه ِ نمایش در ایران شد…
فرانسه مابی * = برابر نهادی برای فرانسیزم به تعبیر آقای داریوش آشوری و آقای حامد فولادوند، نشانگر گرایش روشن بینانه، نه شیفتگی کورانه به سوی فرهنگ و هنر و حتی تمدن فرانسه …