بازی با جان کارگران وخانواده هایشان را خاتمه دهید
ارزش جان آنها بیشتر از سود اندوزی کارفرمایان است
– روزنامهنگاران مستقل؛ از دغدغهها تا افق پیشرو
– اعتراض کارگران شهرداری یاسوج نسبت کارکردن بدون حقوق وعیدی وبی تجهیزات بهداشتی لازم برای جلوگیری از ابتلا به کووید 19
– بلاتکلیفی معیشتی 24 هزار مربی آموزشگاههای رانندگی در پی تعطیلی آموزشگاههای رانندگی
– بلاتکلیفی معیشتی1500 راننده مینی بوس پایتخت وادامه کار200نفربدون امکانات لازم برای جلوگیری ازابتلای آنها ومسافرشان
– نبرد زباله گردان با گرسنگی وکرونا برای گریزازمرگ
– جعفر عظیم زاده و دیگر زندانیان سیاسی مجرم نیستند بلکه نمایندگان راستین جامعه هستند
– روز شمار اعتراضات بهمن ماه 1398*
– زنده زنده سوختن یک کارگر در کوره آجرپزی ساوه
*روزنامهنگاران مستقل؛ از دغدغهها تا افق پیشرو
ایده راهاندازی کانال روزنامهنگاران مستقل ایران، آبانماه ۹۸ بعد از کشتار و دستگیریهای گسترده و سرکوب شدید آزادی بیان در مطبوعات ایران همپای سرکوب معیشت و جنبشهای اعتراضی شکل گرفت. این کانال هدف خود را نه فقط مبارزه با سانسور، بلکه پیگیری مطالبات صنفی روزنامهنگاران میداند و امیدواریم در سال جدید بتواند اتحاد و همبستگی روزنامه نگاران را به عنوان عامل مقاومت در برابر سرکوب، برای دفاع از همه مزدبگیران و سرکوبشدگان تقویت کند. در این راه از همه شما یاری میطلبیم.
ما در زمانهای زیست میکنیم که مصیبتهای صنفی خبرنگاران، جدا از آلامی که نهاد رسانه به عنوان مهرهی سرکوب جنبشهای اعتراضی و کارگری در ایجادِ آن همدستی میکند، نیست.
از مشکلات مطبوعات کاغذی در دستیابی به کاغذ تا احتمال تعطیلی جراید در ایام شیوع کرونا، همگی تهدیدِ بیکاری و اخراج دستهجمعی روزنامهنویسان را در پی دارد. پر واضح است که در غالب موارد درمییابیم این تهدید به اخراج گسترده، در واقع یک وزنه برای لابی رسانهداران بوده و هست. درد اینجاست که تشکلهایی که عنوان صنفی را یدک میکشند، در چنین کشمکشهایی، به عنوان کاتالیزور لابیهای کارفرمایی عمل میکنند؛ گویی که حل معیشت و امنیت شغلی خبرنگار به رانت بیشتر رسانهدار وابسته است!!
دردا که این «تشکلهای غیرمستقل» و این «پیشکسوتان روزنامهنگاری» یک صفت عام دارند؛ صنفی، سیاسی نیست!
غیرسیاسی و غیر طبقاتی دیدن، ویژگی محرز آنهایی است که ارتباط در همتنیده سرکوب معیشت و آزادی جامعه و ایضاً خبرنگاران از طریق نهاد رسانه را انکار یا کتمان میکنند؛ آنهایی که عامدانه یا غیرعامدانه(و به عقیده ما از سَر منفعت طبقاتی) رفتارها و واکنشهای خبرنگاران به وضعیت را از طریق پروپاگاندهای چندین ساله از شکل جمعی خارج میکنند.
وضعیت بغرنج آنجاست که سالهای سال برای فتح عرصه خبر به نفع طبقه حاکم و حاکمان ایدئولوژیک، رسانه را از نیروهای مستقل خالی کردند و مهرههایی دستنشانده دستگاههای امنیتی را جایگزین کردند تا رسانه نه به عنوان عنصر فعال اجتماعی بلکه به عنوان روابط عمومی قدرت عمل کنند. بیش از آن پاشیدن خاک ناامیدی از اتحاد و عمل موثر بود که ما خبرنگاران را به اینجا رساند؛ رسالتی که امروز، نهادهایی چون «انجمن صنفی روزنامه نگاران تهران» آن را به دوش می کشد.
یونس شکرخواه، پیر روزنامهنگاری ایران در برخورد با بحران کرونا اخیراً نوشته است: «روزنامهنگاران حرفهای در کوران پوشش یک بحران، انرژی خود را صرف دو گروه نمیکنند: مدافعان آزادی بیان و مدافعان سانسور. این دوگروه دنبال حل بحران نیستند، دنبال تغذیه از بحران هستند.» نکته عجیب آنجاست که این قبیل اظهارنظرهای _به اصطلاح_ اساتید ارتباطات، هرچه هست، نسبتی با مفاهیمی که در کلاسهای روزنامهنگاری به دانشجویان خود تحت عنوان اخلاق حرفه ای روزنامه نگاری آموزش میدانند، ندارد.
انجمن صنفی روزنامهنگاران استان تهران نیز طرف دیگر بر همزدن اتحاد خبرنگاران است؛ نشان به آن نشان که همواره در بیانیهها لیستی از توصیههای فردی و به اصطلاح حرفهای برای خبرنگاران ردیف میکند. درحالیکه ما امروز عمیقاً به ابراز وجود جمعی، جلسات و شوراهای تصمیمگیری جمعی و متحد نیاز داریم. به ما ثابت شده که بدون فشار جمعی چقدر بیسلاح هستیم.
دوران پسا آبان بارقههای امیدی مضاعف برای ما دارد؛ ما نیز میدانیم که بعد از کشتار تلخ شکافی بزرگ بین همراهان جنبش اعتراضی و سرکوبگران ایجاد شده است. تمایزها پر رنگتر شده و تمایزها را باید پررنگتر کنیم. باید در برابر رفرمیستها بایستیم؛ باید بر ناامیدی غلبه کنیم و اهداف و توطئههای ترویج ناامیدی از اتحاد و همبستگی را رسواتر کنیم. در این بین زاویه ما با انجمن صنفی روزنامهنگاران استان تهران به جهت عملکرد و تاریخچه آن باید روشنتر شود.
انجمن صنفی روزنامهنگاران بعد از یک دوره طولانی سکوت در برابر تهدید و سرکوب و بحران سانسور در مطبوعات ایران، یکباره بعد از انهدام هواپیمای اوکراین توسط سپاه، به بیانیههای عاریتی، نمایشی و بیآزار میپردازد. بعد از انهدام هواپیما و آشکار شدن دروغ گسترده رسانههای ایران به مخاطبانشان در تطهیر سپاه، آش آنقدر شور بود که انجمن صنفی روزنامهنگاران استان تهران هم موضعگیری کرد اما همچنان خبری از جمعی کردن صدا و عمل خبرنگاران در میان نبود. بلکه فقط صحبت از یک توصیه شد: خبرنگاران واقعیت را درج کنند!
هنوز فراموش نکردهایم که در روز خبرنگار برای علی ربیعی که در روز استیضاحش خود را برادر عباد نامیده بود، کارت عضویت افتخاری صادر کرده بود. بازجوی قدیمی که به سمت سرکوبگری سازمانیافته کارگران در وزارت کار نایل آمد و شخصیت نظام با کارویژه تحمیل تشکلهای ضد کارگری به کارگران، روزنامهنگاران و بازنشستگان بوده است.
هیچکس به روی خود نمیآورد چطور تشکلی که اعضایش در مهر ماه ۹۶ به طور دستهجمعی «در اعتراض به روند انتخابات فرمایشی» استعفا کرد، هنوز نام تشکلِ روزنامهنگاران و نهادی صنفی و دموکراتیک بر خود نهاده است و البته هیچ اقدام موثری جز صدور بیانیه و احتمالاً صحبت با رسانهداران که همگی از دوستان نزدیک خودشان هستند، نکردهاند. ما کارگران آموختهایم که هیچگاه به لابی پشت درهای بسته و وعدههای «پیگیری میکنیم» اعتماد نکنیم.
علی ربیعی در حالی کارت عضویت افتخاری گرفت که در نامه استعفای دستهجمعی اعضای هیئت مدیره در سال ۹۶ آمده است: «اداره کل تعاون، کار و رفاه اجتماعی استان تهران همچنان از صدور آگهی تاسیس انجمن استنکاف کرد و در روندی غیررسمی، راهکارهای فراقانونی و غیرقانونی را به عنوان پیش شرط ثبت رسمی انجمن اعلام نمود.»
خبرنگاران این روزها را فراموش نمیکنند. مطلقاً نه خبری از متحد کردن خبرنگاران برای اعتراضی جمعی نسبت به سانسور در میان است و نه نقدی رادیکال نسبت به بازداشت و تهدید خبرنگاران.
در ایام بازداشتهای اخیر، این خبرنگاران بودند که در به در دنبال هیئت مدیره انجمن میگشتند تا واکنشی از آنها بگیرند. دست آخر هم که بیانیهای جمعی برای آزادی دو نفر از خبرنگاران با ۵۰۰ امضا از سوی خبرنگاران تهیه شد، با اکراه امضای خود را پای آن نشاندند. هر بار که خبرنگاری دستگیر میشود، به گونهای مضحک «مدارک و مستندات» درباره خبرنگاری بودن علت بازداشت طلب میکنند. تو گویی اطلاعی از ویژگیهای سرکوب در ایران ندارند و در دیار دیگری سیر میکنند که حمایت از خبرنگار را منوط به همین «اسناد و مدارک» میکنند. حال آنکه خبرنگار هر روز را زیر فشار بازجویی و شکنجه سفید در بازداشت سر میکند. این انجمن حتی در برابر پروندهسازی که خبرگزاری فارس برای مرضیه امیری کرد؛ کلامی سخن نگفت.
هنوز که هنوز است موضع انجمن صنفی در برابر سانسور سیستماتیک در آبان ماه، گرانی بنزین و کشتهشدگان هیچ است. آنها نیز به تبعیت از همکیشانشان در حاکمیت، سانسور اعتراضات معیشتی آبان را که در واقع سانسور کارگران بود، بایکوت کردند.
البته تحقیقی در راستای بررسی عملکرد رسانهها در آبان منتشر شد اما نه کافی بود و نشانی از دلایل و ریشهها داشت.
شاید تنها خبرنگاران نیستند که با چنین تشکلهای بیخاصیتی روبهرو هستند. به طور کلی کارکرد تمامی تشکلهای رسمی دولتی به همینجا رسیده است. چنانکه بر کسی پوشیده نیست که چطور شوراهای اسلامی کار در کارخانجات به سوپاپ اطمینان برای اعتراضات احتمالی تبدیل شدهاند.
خبرنگاران اگر معوقات دستمزد و بیمهای داشته باشند؛ اگر طی برخوردهای سلیقهای اخراج و به عبارت دقیقتر از رسانهها «تصفیه» شوند؛ اگر رسانهشان توقیف شود؛ اگر همکاراشان تهدید و بازداشت شوند، هیچگاه ذیل انجمن برای اقدامی اعتراضی و متحدانه سازماندهی نشدهاند. این انجمن حتی سطحی از دغدغه برای این نوع سازماندهی را از خود نشان نداده است. حتی به ندرت نام وزارت ارشاد و شورای عالی امنیت ملی را که مسئولیت مستقیم سانسور را در دست دارند، به زبان میآورد؛ درحالیکه میدانند رسانهها و خبرنگاران بابت درج واقعیات از این نهادها اخطار میگیرند.
احیای روزنامهنگاری مستلزم حرکت در کنار جنبشهای اعتراضی است. جایی که صداهایی که ما در رساندن آن غافل بودیم یا مشمول سانسور شدیم، به فریاد تبدیل شده است. خیلی از این فریادها، خون شدند و خیابانها را سرخ کردند. امیدواریم سال جدید بتوانیم قدرت و توان جمعی خود را افزایش دهیم و هرچه بیشتر از منافع خودمان و جامعه دفاع کنیم.
اول آوریل2020
لطفاً در معرفی کانال روزنامهنگاران مستقل ایران به همکاران و جامعه ما را یاری کنید.
کانال روزنامهنگاران مستقل ایران:
https://t.me/IrFreeJournalist
*اعتراض کارگران شهرداری یاسوج نسبت کارکردن بدون حقوق وعیدی وبی تجهیزات بهداشتی لازم برای جلوگیری از ابتلا به کووید 19
کارگران شهرداری یاسوج نسبت به عدم پرداخت ماه ها حقوق وعیدی و کارکردن بدون بی تجهیزات بهداشتی لازم برای جلوگیری از ابتلا به کووید 19 معترضند.
روز پنج شنبه 14 فروردین،یکی از کارگران فضای سبز شهرداری یاسوج به خبرنگار یک رسانه محلی گفت:حدود 66 کارگر فضای سبز هستیم که از آبان ماه سال گذشته تا کنون حقوقی دریافت نکردهایم و حقوق کارگران هم طبق حقوق پایه وزارت کار پرداخت نشده است و پیمانکار تنها ماهیانه یکمیلیون تومان به کارگران پرداخت میکند. کارگر شهرداری پول نان ندارد، چه برسد که برای کودکانمان اسباببازی بخریم؛ و منابع درآمدمان از فروش ضایعات پلاستیک است؛ چارهای هم نداریم.
این کارگر در رابطه با توزیع ماسک و دستکش در شرایط بحرانی ویروس کرونا، گفت: ماسک و دستکش بین کارگران فضای سبز توزیع نشده، اگر شهرداری نگران جان کارگران بود که حقوق آنها را پرداخت میکرد.
کارگر دیگری گفت: وقتی به شهرداری اعتراض میکنیم بهانههای زیادی میآورند و میگویند که پیمانکار مقصر است و به اداره کار شکایت کنید. همه متأهل هستیم نه عیدی، نه سنوات و حقوقی دریافت نکردهایم.
وی افزود:شکایتهای زیادی از شرکت مشغول در حوزه فضای سبز شده است اما همچنان شهرداری با این شرکت قرارداد کاری دارد. بارها مقابل استانداری و شهرداری تجمع کردهایم اما هیچکس پاسخگو نبود.
یکی دیگر از کارگران گفت: «از خود مدیران بپرسید که اگر یک ماه حقوق نگیرند چهکار میکنند و چه بلاهایی به خانهشان میآید! من 2 کودک دارم و مستأجر هستم و نه عیدی و نه سنوات و حقوقی نمیدهند.
یکی از کارگران شهرداری نیز گفت:از اردیبهشتماه 98 حقوقی دریافت نکردیم و به همین خاطر حدود 20 کارگر بودیم که مجبور شدیم کارمان را رها کنم و تا کنون هم حقوق معوق ما پرداخت نشده است.
*بلاتکلیفی معیشتی 24 هزار مربی آموزشگاههای رانندگی در پی تعطیلی آموزشگاههای رانندگی
با تعطیلی آموزشگاههای رانندگی به منظور جلوگیری از شیوع کرونا، 24 هزارمربی این آموزشگاهها که به صورت ساعتی مزد میگرفتهاند، دچار مشکلات معیشتی شدهاند.
روز پنج شنبه 14 فروردین،رئیس انجمن مربیان آموزشگاههای رانندگی استان تهران به خبرنگار رسانه ای گفت: بیش از یک ماه است که مربیان آموزشگاههای رانندگی در بلاتکلیفی به سر میبرند. با تعطیلی آموزشگاهها به دلیل شیوع کرونا، این مربیان بیکار شده و برای تامین معاش خود مشکلات جدی پیدا کردهاند.
او ادامه داد: به تبعیت از بخشنامهای که مراکز آموزشی را ملزم به تعطیلی کرد، آموزشگاههای رانندگی هم تعطیل شدهاند. اکنون نه کلاسهای تئوری و نه کلاسهای عملی آموزشگاهها برگزار نمیشود و مربیان آموزشگاهها نیز که ساعتی مزد میگرفتند، هیچ گونه دریافتی ندارند.
وی افزود:مربیان آموزشگاههای رانندگی نه بیمه بیکاری میگیرند و نه مشمول دریافت یارانه کرونا شدهاند، حال آنکه آنها مستحق حمایتهایی هستند تا در این دوره از پس مخارج خود و خانوادهشان برآیند.
اودرخاتمه گفت: راهور ناجا میگوید مسئولیت موارد معیشتی مربیان با ما نیست و مشکلات را باید از طریق دولت پیگیری کنید، اما ما انتظار داریم آنها که فهرست کامل مربیان را دارند، این فهرست را برای دریافت حمایتهای معیشتی ازجمله یارانه کرونا در اختیار مسئولان ذیربط قرار دهند، چراکه اکثر بیش از 24 هزار مربی آموزشگاههای رانندگی به مشکل برخورده و با قرض کردند روزگار میگذرانند.
*بلاتکلیفی معیشتی1500 راننده مینی بوس پایتخت وادامه کار200نفربدون امکانات لازم برای جلوگیری ازابتلای آنها ومسافرشان
حدود 1700 راننده مینیبوس در شهر تهران به کارجابجایی کارکنان ادارات دولتی، پرستاران بیمارستان ها، دانشآموزان مدارس و کارگران کارخانجات مشغول هستند. با شیوع ویروس کرونا، فعالیتهای سه چهارم رانندههای مینیبوس که سرویس مدارس، کارخانجات و ادارات دولتی و خصوصی را برعهده داشتهاند، متوقف شده و حدود 1500 راننده کنج خانه بیکار نشستهاند و علاوه با کرونا با بلاتکلیفی معیشتی هم دست وپنجه نرم می کنند.
برای آن تعداد از رانندگان مینی بوس هم که مشغول بکارهستند از طرف دولت امکاناتی برای جلوگیری از ابتلا به کووید 19 در اختیارشان قرارداده نشده است. به همین دلیل این نگرانی هر روز در بین رانندههای مینیبوس سطح شهر تهران تقویت میشود که مبادا به این بیماری مبتلا شوند.
بنابه گزارش رسانه ای شده بتاریخ 14 فروردین،98درصد از رانندههای مینیبوس فاقد بیمه تامین اجتماعی بوده به همین دلیل نه در مواقع بیماری امکان دریافت خدمات بیمه درمانی را دارند و نه زمان بیکاری امکان استفاده از مقرری بیمه بیکاری.
*نبرد زباله گردان با گرسنگی وکرونا برای گریزازمرگ
به راستی سهم محمد ابراهیم از ذخایر ملی و صندوقهای اندوخته کشور چقدر است؛ حتی در زمانی که مرگ در میان زبالهها نفس میکشد و دنبال طعمهای آسان میگردد، نباید آنهایی که مسئولند، پای درد دل محمد ابراهیم بنشینند و سهمی از دخایر اندوختهی ملی به او و امثال او بدهند تا لااقل در این روزهای مرگبار و بحرانی، مجبور نشوند به دنبالِ «نان» به خیابان بیایند؟!
در پاسخ به سئوال خبرنگار یک رسانه، که زباله را به چه کسی میفروشی، اینها را کجا میبری، چرا هنوز کار میکنی؛ هیچ نمیگوید؛ سرش را زیر میاندازد و سکوت میکند؛ اما نامش را میگوید: «محمد ابراهیم».
از ولایتش روزها و ماه است که دور مانده و در تهران زبالهگردی میکند؛ اهل جنوب خراسان است؛ دورترین و مرزیترین روستاهای جنوب خراسان. همان روستاها که سالهاست با قحطی و خشکسالی دست و پنجه نرم میکنند و دیگر مدتهاست به ویرانه بدل شدهاند. مردان و جوانان به دنبال کار، آواره شهرهای دور و نزدیک شدهاند و زنها، هر کدام اتاقکی گلین و خُرد در «سربیشه» دارند، در دورافتادهترین شهرستان خراسان جنوبی و یکی از محرومترین مناطق کشور و انتظار میکشند روزها و ماههای پشت سر هم را تا مردان بازگردند؛ مردان مهاجر، غالباً خیلی دیر بازمیگردند؛ سالی یکبار یا نهایت دو بار اما آنچه با جان کندن به دست میآورند، برای خانوادهها حواله میکنند، برای کودکانی که تازه به دنیا میآیند، برای ترکهای سقفهای گلی و سفرههای خالی منتظران در خراسان جنوبی….
«در روستای ما فقط چند خانواده ماندهاند؛ آنها هم یا پیر و از کار افتاده و علیلاند یا جایی برای رفتن ندارند؛ کشاورزی نیست، دامداری نیست، حتی آب آشامیدنی سالم نیست، از چند سال پیش که قناتها خشک شدند و دیگر لایروبی نشدند، آب هم نداریم؛ برق هم نداریم. چند سال پیش گفتند برایتان برق آوردهایم اما آنقدر ضعیف است و پِت پِت میکند که حتی یک لامپ 100هم شبها نمیشود روشن کرد. هیچ کاری آنجا نیست. ده سالی میشود که اوضاع خراب شده. قبل از آن، گوسفندداری داشتیم؛ یادش بخیر باغهای گردو و بوتههای عناب و زرشک؛ یادش بخیر رودخانهای که میغرید و میآمد از وسط روستا میرفت تا درخت زیارت؛ یادش بخیر…»
محمدابراهیم، در سی و چند سالگی با وجود داشتن همسر و دو فرزندِ منتظر در خراسان جنوبی، کار تفکیک زباله و زبالهگردی را در تهران انجام میدهد؛ نه معتاد است و نه اینکه توان کار کردن ندارد؛ فقط «کار» نیست؛ نه در آنجا، ولایت و شهر و دیار خودش و نه در اینجا در تهران؛ جایی که کارگران خُبرهی ساختمانی هم بیکارند و رکود، رکودی که قبلاً بوده و کرونا آن را مضاعف کرده، امان کارگران ساده و روزمرد را بریده است.
محمد ابراهیم برای اینکه کار نیست، مجبور است در این روزهای سخت که مردم را از بیرون آمدن، حذر میدهند، باز هم با زبالهها سروکار داشته باشد. او از فرط استیصال، چاره دیگری ندارد!
«زبالهگردی و دست کردن در زبالهها، آدم را خُرد میکند، مجبورم…» اینها را که میگوید پشتش را میکند و دور میشود اما پشت خمیدهاش را میبینم که تا ابد، یک قوس منحنی دردآور است…»
از محمد ابراهیم که عبور کنیم، باز هم در نیمه فروردین ماه 99، زبالهگرد و آنهایی که کولهی نان خشک بر پشت دارند، در کوچهها و خیابانهای پایتخت زیاد میبینیم. در عرض پانزده دقیقه قدم زدن در روز روشن در یکی از خیابانهای شمال غرب تهران، حداقل سه مردِ خورجین بر پشت میبینیم که از بین زبالههای مردم بیرون میآیند و درچهره هایشان درد است و مجبوری و البته نترسیدن ناگزیر از مرگی که در پناه هر کوچه، در کمین نشسته است.
*جعفر عظیم زاده و دیگر زندانیان سیاسی مجرم نیستند بلکه نمایندگان راستین جامعه هستند
از زمان اعلام شروع شیوع بیماری کرونا و ابتلای شمار کثیری از مردم و قربانی شدن تعداد زیادی از آنها، نگرانی از سلامت جانی زندانیان روز به روز افزایش پیدا کرده است. در شرایطی که هیچیک از افراد جامعه حتی با توجه به دسترسی نسبی به مواد بهداشتی برای پیشگیری از ابتلا و امکان دور ماندن از سایر افراد، از خطر ابتلا به این بیماری مصون نیستند، زندانیان در شرایط بسیار وخیمی قرار دارند چون نه تنها به امکانات بهداشتی دسترسی ندارند بلکه بخاطر تراکم زندانیان و زندگی جمعی اجباری و استفاده از وسایل و توالت و حمام و آشپزخانه مشترک و محدود، در وضعیت بسیار خطرناکی از جهت امکان ابتلا به بیماری قرار دارند.
در این مدت اعتراضات زیادی از سوی خانواده های زندانیان و نهادهای اجتماعیِ داخلی و بین المللی صورت گرفت که در نهایت منجر به آزادی موقت و یا دائم تعدادی از زندانیان تحت عناوین مرخصی و یا عفو گردید.
اما با توجه به ادعای نهادهای قضایی و دولتی مبنی بر آزادی بیش از یکصدهزار نفر از زندانیان، تنها تعداد بسیار محدودی از زندانیان سیاسی و عقیدتی آزاد شده اند و مابقی آنها بلاتکلیف در زندانها مانده اند.
در روزهای اخیر، زندانیان زیادی در برخی از زندانهای کشور با نگرانی از خطرات ابتلای به بیماری کرونا دست به اعتراضات جدی زدند که در تعدادی از این اعتراضات، زندانیان توانستند اقدام به فرار نمایند و جان خویش را نجات دهند.
بدنبال این اتفاقات دستگاه قضایی و نهادهای امنیتی در اقداماتی کاملاً بیشرمانه و ضد انسانی از طریق رسانه ها اعلام می نمایند که اکثریت زندانیان آزاد گشته اند و تنها ”مجرمان خطرناک” که برای جامعه خطرآفرین هستند در زندان باقی مانده اند و از الفاظی مانند جنایتکار و قاتل برای همه افرادی که در زندانها مانده اند استفاده کرده اند.
ما می دانیم که تعداد زیادی از کارگران و معلمان و معترضانی که در خیزشهای آبانماه و دیماه ۹۸ و نیز دیماه ۹۶ دستگیر شده بودند و یا احکام زندان برایشان صادر شده است هم اکنون در زندانها محبوس اند. بسیاری از فعالین حقوق بشری و دانشجویی و کنشگران سیاسی و عقیدتی نیز در زندانها به سر میبرند.
جعفر عظیم زاده عضو هیأت مدیره اتحادیه آزاد کارگران ایران، کارگری که تنها و تنها به دلیل اعتراض به وضعیت معیشتی و صنفی خود و دیگر کارگران زندانی شده است آیا مجرم خطرناک است؟ محمد حبیبی که آموزگار تعداد زیاد از دانش آموزان بوده است و بدلیل فعالیتهای صنفی زندانی شده است آیا مجرم خطرناک است؟ ده ها و صدها فعال صنفی که هم اکنون در زندانها محبوس هستند آیا مجرم خطرناک هستند؟
جعفر عظیم زاده جز اینکه فریاد حق طلبی و مطالبه گری میلیونها کارگر ایران است هیچ جرمی مرتکب نشده است و برعکس، او و دیگر زندانیان سیاسی آزادیخواه نماینده راستین اکثریت جامعه ایران هستند که نسبت به فقر و فلاکت تحمیل شده به زندگیشان معترض اند. مجرم خطرناک اتفاقاً کسی است که مطالبه گری و اعتراض به نابرابری و ستم بر میلیونها خانواده کارگری را به هیچ انگاشته و نمایندگانشان را زندانی می کند.
در شرایطی که همه جامعه بخوبی دریافته اند که این حکومت بود که با پنهانکاری نسبت به شیوع بیماری، جان و سلامت میلیونها نفر را در معرض خطر مرگ قرار داد و اکنون با بیشرمی تمام فعالین صنفی زندانی و زندانیان سیاسی و عقیدتی را مجرمان خطرناک مینامد و به عمد کمر به قتل آنها در زندان بسته است.
نهادهای حکومتی باید بدانند که چشمان جامعه نسبت به سلامت زندانیان گشوده است و این اِهمال کاری و تعلل در آزادی زندانیان را برنمیتابد و چنانچه به فوریت اقدام به آزادی زندانیان ننمایند مسئولیت عواقب خطرناک آن رأساً به عهده سران دولت و قوه قضائیه خواهد بود. واضح است که تا ابد نمی توانند با استفاده از وضعیت خطرناک بوجود آمده بر بستر شیوع بیماری کرونا مردم و خانواده های زندانیان را از اعتراض و تجمعات برای آزادی زندانیان بازدارند و بزودی این جامعه بزرگ آسیب دیده از ظلم نهاد قدرت، به حق خواهی برخواهد خواست.
اتحادیه آزاد کارگران ایران- ۱۴ فروردین ۹۹
*روز شمار اعتراضات بهمن ماه 1398*
1 بهمن:
1- اعتصاب دوباره صدها کارگر رسمی و پیمانی پتروشیمی بندرامام در اعتراض به کاهش پاداش تولید و توقف پرداخت اضافه کاریها**
2 بهمن:
2- اعتصاب وتجمع کارگران معدن چادرملو (شرکت بهاوند باراد)برای اعتراض به اخراج همکارانشان
3- گزارشی درباره اعتصاب دو روزه کارگران پتروشیمی بندرامام
4- اعتراض خانوادگی کارگران شهرداری بندرلنگه نسبت به عدم پرداخت 5 ماه حقوق
3 بهمن:
5- تجمع اعتراضی کشاورزان اصفهان نسبت به ساخت و ساز در حریم و بستر رودخانه زاینده رود مقابل نیروگاه برق اسلام آباد با یورش نیروی یگان ویژه روبروشد
6- نامه سر گشاده کارگران نگهداری خط و ابینه فنی راه اهن (شرکت تراورس )دراعتراض به سطح پایین حقوق و عدم پرداخت بموقع حقوق ومطالبات دیگر ونیزوضعیت وخیم ونابسامان راه آهن
7- دومین روز اعتصاب وتجمع کارگران معدن چادرملو (شرکت بهاوند باراد)برای اعتراض به اخراج همکاران ونداشتن امنیت شغلی
8- اعتراض جمعی از کارگران خدماتی شهرداری رشت نسبت به یکه تازی شرکت های پیمانکاری از جمله بروز نکردن چندرغاز حقوقشان درسال جاری، عدم پرداخت 3 ماه حقوق و10ماه حق بیمه 5 هزار کارگر و بیتوجهی مسئولان شهرداری و شورای شهر
9- تجمع اعتراضی غرفهداران و صاحبان اسباببازیهای پارک آزادی شیرازنسبت به احتمال تعطیلی محل کارشان مقابل شورای شهر
4 و 5 بهمن:
10- اعتصاب کارگران پالایشگاه فاز 14 پارس 2(کنگان) وبستن درب ورودی کنترل افراد در اعتراض به عدم پرداخت 4 ماه حقوق
11- اعتصاب رانندگان سرویسهای رفت و آمد کارگران منطقه ویژه اقتصادی پتروشیمی در اعتراض به سطح نازل در آمدشان برای چندمین روز متوالی
12- ادامه اعتصاب وتجمع کارگران معدن چادرملو (شرکت بهاوند باراد)برای اعتراض به اخراج همکاران ونداشتن امنیت شغلی
6 بهمن:
13- لغو تجمع 7 بهمن بازنشستگان مقابل مجلس
14- ادامه اعتراضات کارگران طرح سد وسامانه انتقال آب گاران نسبت به بلاتکلیفی شغلی ومعیشتی با تجمع مقابل فرمانداری مریوان
15- رسانه ای شدن اعتصاب چندروزه رانندگان سرویسهای رفت و آمد کارگران منطقه ویژه اقتصادی پتروشیمی با ماجرای تیراندازی با اسلحه شکاری؟؟!!!
16- اعتراض کارگران پتروشیمی رجال نسبت به اجرا نشدن بخشنامه یکسانسازی حقوق و مزایای اقلیمی و وعده های توخالی
17- اعتراض کارگران پتروشیمی اروند نسبت به کاهش 50درصدی دریافتی ماهانه بدلیل کسر یکجای 6قسط وام و دو قسط بیمه تکمیلی
18- تجمع اعتراضی مهندسان نسبت به آزمون ورود به حرفه مهندسی و نظارت بر ساختمان 98 مقابل وزارت راه و شهرسازی تجمع
7 بهمن:
19- ادامه اعتصاب صدها کارگر واحد تعمیرات پتروشیمی اروند برای دومین روز متوالی
20- اعتراض کارگران کارخانه فرش و پتو مقدم نسبت به بیماری و مشکلات ریوی و تنفسی درپی نشر گازهای سمی در منطقه و بی توجهی اداره حفاظت محیط زیست
21- اعتراض کارگر کارخانه هپکو اراک نسبت به سطح پایین حقوق وعدم پرداخت بموقعش
22- تجمع اعتراضی معلمان خارج از کشور نسبت به عدم پرداخت مطالبات مقابل وزارت آموزش و پرورش
8 بهمن:
23- پنجمین روزاعتصاب وتجمعات کارگران شهرداری منطقه یک اهوازدراعتراض به عدم پرداخت ماه ها حقوق وحق بیمه
24-ادامه اعتصاب صدها کارگر واحد تعمیرات پتروشیمی اروند برای دومین روز متوالی
25- اعتراض کارگران پتروشیمی رجال نسبت به اجرا نشدن بخشنامه یکسانسازی حقوق و مزایای اقلیمی و وعده های توخالی
26- اعتصاب رانندگان سرویسهای رفت و آمد کارگران منطقه ویژه اقتصادی پتروشیمی در اعتراض به سطح نازل در آمدشان برای چندمین روز متوالی
27- تجمع اعتراضیطرفداران محیط زیستو دوستداران طبیعت نسبت به تخریب غار نمکدان قشم
28- تجمع اعتراضی اهالی و طرفداران محیط زیست منطقه مشکان نی ریز نسبت واگذاری معادن سنگ مرمر کوه جهسک
9 بهمن:
29- نهمین روزاعتصاب کارگران پتروشیمی بندرامام در اعتراض به کاهش پاداش تولید و توقف پرداخت اضافه کاریها
30- خاتمه اعتصاب کارگران واحد تعمیرات مجتمع پتروشیمی اروند پس از 3 روز
31- تجمع طرفداران محیط زیست در شاهرود برای جلوگیری از هرس سنگین درختان خیابان های شهر
10 ، 11 و 12 بهمن:
32- جان باختن کارگر معدن زغال سنگ 12.14 کوهبنان براثر حادثه کاری و نامه اعتراضی همکارانش
33- ادامه اعتراضات کارگران پتروشیمی اروند علیرغم جوسازی ها
34- تجمع اعتراضی کارگران کارخانه خوش نوش همدان نسبت به اجرایی نشدن بازنشستگی پیش از موعد مقابل اداره کل کاراستان همدان
35- ادامه اعتراضات کارگران شهرداری بندرلنگه نسبت به عدم پرداخت ماه ها حقوق و حق بیمه
13 بهمن:
36- ادامه وگسترش اعتصاب وتجمعات اعتراضی کارگران پتروشیمی اروند
37- ادامه کنش های کارگران پتروشیمی بندرامام دراعتراض به تبعیض در پرداخت دستمزد وبرای یکسان سازی حقوق وایجاد اتحادیه کارگری
38- اعتصاب وتجمع کارگران طرحی شرکت آب و فاضلاب استان خوزستان نسبت به وضعیت نامعلوم شغلی ،سطح نازل حقوق وچندین ماه تاخیر در پرداختش
39- تجمع اعتراضی بازنشستگان مخابرات راه دور شیراز نسبت به عدم پرداخت مطالبات و وعده های توخالی مقابل استانداری فارس
40- اعتراض کارگران کارخانه کیوان همدان نسبت به عدم پرداخت ماه ها حقوق
41- ادامه تجمعات اعتراضی خریداران کامیونهای سایپادیزل نسبت به عدم تحویل خودروهایشان
14 بهمن:
42- ادامه اعتصاب وتجمع اعتراضی کارگران پتروشیمی اروند برای دومین روز متوالی در هفته جاری
43- ادامه اعتصاب وتجمع اعتراضی کارگران طرحی شرکت آب و فاضلاب استان خوزستان نسبت به وضعیت نامعلوم شغلی وعدم تبدیل وضعیت ،سطح نازل حقوق وچندین ماه تاخیر در پرداختش برای دومین روز متوالی
44- تجمع اعتراضی کارگران کارخانه سیمان ایلام نسبت به عدم اجرایطرح طبقه بندی مشاغل مقابل استانداری
45- تجمع اعتراضی جوانان متقاضی کار شهر قلعه رئیسی مقابل اداره گاز
46- اعتصاب کسبه صوفیان دراعتراض به تصرف اراضی اهالی شهر توسطادارهکل اوقاف و امور خیریهی آذربایجانشرقی
47- تجمع اعتراضی اهالی همزمان با افتتاحزیرگذر و تونل استاد معین توسط شهردار تهران
15 بهمن:
48- کارگران پتروشیمی اروند با اتحاد واعتصاب لغو قرارداد حجمی را به کارفرما تحمیل کردند
49- تجمع اعتراضی کارگران بازنشسته مخابرات راه دور شیراز نسبت به عدم پرداخت مطالبات و وعده های بی سرانجام مسئولان طراز اول استان مقابل استانداری فارس برای دومین بار در هفته جاری
50- ادامه تجمع اعتراضی جوانان متقاضی کار شهر قلعه رئیسی مقابل اداره گازبرای دومین روز متوالی
51- تجمع اعتراضی دانشجویان علوم پزشکی اصفهان نسبت به تاسیس مقطع کارشناسی داروسازی مقابل دانشکده داروسازی
16 بهمن:
52- تجمع اعتراضی کارگران شرکت حملونقل خلیج فارس نسبت به بلاتکلیفی شغلی ومعیشتی پس از واگذاری مقابل سازمان خصوصیسازی
53- تجمع اعتراضی بازنشستگان صنعت نفت اراک نسبت به خصوصی سازی والحاق به صندوق بازنشستگی استان کرمانشاه
54- تجمع پرستاران عضو تعاونی مسکن همدان در اعتراض به عملکرد اعضای هیات مدیره مقابل اداره کل کار استان
55- ادامه اعتراضات پرستاران وکارکنان دانشگاههای علوم پزشکی ارومیه نسبت به عدم پرداخت ماه ها مطالبات و وعده های توخالی
17 بهمن:
56- گردهمایی اعضای انجمن صنفی معلمان کردستان (سقز و زیویه) برای حمایت از اعضای انجمن صنفی فرهنگیان خراسان شمالی
57- اعتراض معلمان حقالتدریس نسبت به سطح نازل دریافتی ها وعدم پرداخت مزد یکسان دربرابر کاریکسان
18 و 19 بهمن:
58- تجمع اعتراضی کارگران مجتمع پتروشیمی لردگان مقابل ساختمان مرکزی شرکت صنایع پتروشیمی خلیج فارس درتهران
59- تجمع اعتراضی کارگران اخراجی تعاونی اعتبار وحدت (آرمان) سراسر کشورنسبت به عدم پرداخت مطالبات مقابل مقابل موسسهی مالی اعتباری ملل+ درتهران
60- تجمع اعتراضی کارگران نیبرمجتمع کشت وصنعت نیشکر هفت تپه نسبت به بلاتکلیفی شغلی،معیشتی وبازنشستگی مقابل اداره تامین اجتماعی
61- تجمع اعتراضی داروسازان و دانشجویان داروسازی سراسرکشورنسبت به آرای دیوان عدالت اداری مقابل سازمان نظام پزشکی
20 بهمن:
62- ممنوع الورود شدن 2 کارگر مجتمع های پتروشیمی فراورش و کیمیا توسط کارفرما بدلیل اخلال در نظم و ایجاد اغتشاش و رهبری کارگران برای برپایی اعتراض
63- اعتصاب کارگران شهرداری سریش آباد قروه در اعتراض به عدم پرداخت 4 ماه حقوق
64- اعتراض کارگران اداره آب و فاضلاب روستایی استان ایلام نسبت به عدم پرداخت 5 ماه حقوق وسال ها عیدی
65- تجمع اعتراضی اعضای تعاونی مسکن فرهنگیان تبریزنسبت به بلاتکلیفی 17 ساله برای تحویل واحدهای مسکونی خریداری شده مقابل اداره کل راه و شهرسازی استان آذربایجان شرقی
66- تجمع اعتراضی اهالی شهرک یاسر امیدیه در اعتراض به عدم رسیدگی به مشکلات این منطقه مقابل شهرداری
21 بهمن:
67- تجمع اعتراضی خانوادگی کارگران بازنشسته کارخانه مخابرات راه دور شیراز(ن آی.تی. آی)سبت به عدم پرداخت حق وحقوقشان مقابل استانداری فارس
68- تجمع اعتراضی خانوادگی کشاورزان رفسنجان نسبت به تاثیرات مخرب معدن شن و ماسه گیو علی آباد مقابل استانداری کرمان
22 و 23 بهمن:
69- تجمع اعتراضی جمعی از اهالی لاهیجان نسبت به قطعی آب وبرق مقابل اداره برق
70- تجمعات اعتراضی با پتو نسبت به عدم پرداخت مطالبات مقابل شورای شهر پایتخت
24 بهمن:
71- کشاورزان خشمگین جنوب کرمان برای اعتراض به افت شدید قیمت خیارسبز جاده رودبارجنوب -زهکلوت را مسدود و مقابل فرمانداری رودبارجنوب تجمع کردند
72- اعتراض کارگران فروشگاه های زنجیره ای رفاه نسبت به کاهش دریافتی ها پس از واگذاری به بخش خصوصی وبرخورد نامناسب و غیرفعال وزارت کار
25 و 26 بهمن:
73- ادامه تجمعات کارگران اخراجی شرکت پخش فرآوردههای نفتی ماهشهربرای بازگشت بکار
74- اعتراضات کارگران اداره کل راهداری و حملونقل جادهای استان قزوین نسبت به بلاتکلیفی شغلی ومعیشتی مقابل وزارت راه وشهرسازی ادامه دارد
75- کنش های دامنه دار هزاران دستفروش پارکینگ پاساژ پروانه برای حفظ محل ممر در آمدشان
76- تجمع کارگران راه آهن در ایستگاه کشور لرستان برای اعتراض به بی آبی
77- تجمع اعتراضی خانواده بیماران اس.ام.اِ نسبت به عدم تأمین داروی اسپینرازا مقابل وزارت بهداشت
27 بهمن:
78- تجمع اعتراضی دانشجویان دانشگاه پلی تکنیک (امیرکبیر)همزمان با چهلمین روزجان باختگان قتل موشکی
79- اعتصاب وتجمع کارگران نگهداری خط وابنیه فنی راه آهن منطقه لرستان برای اعتراض به عدم پرداخت چندماه حقوق،حق بیمه ومطالبات دیگر
کارگران نگهداری خط وابنیه فنی راه آهن منطقه لرستان:حقوق نیست نان نیست
80- تجمع اعتراضی کارگران متروی خط 3 تهران دراعتراض به عدم پرداخت 18 ماه حقوق و وعده های توخالی مقابل ساختمان شورای شهر
81- دور جدید اعتصاب وتجمع کارگران کارخانه چوکا دراعتراض به عدم پرداخت چند ماه حقوق
82- تجمع اعتراضی رانندگان سواری کرایه فعال در شرکت سیر و سفر فرودگاه امام نسبت به قرارداد یکطرفه
83- تجمع اعتراضی دانشجویان دندانپزشکی علوم پزشکی اصفهان نسبت به تغییر ساعتهای درسی
28 بهمن:
84- اعتصاب کسبه پاوه برای اعتراض به تیراندازی مستقیم نیروهای نظامی بسوی کولبران وکشته وزخمی کردنشان
85- تجمع اعتراضی دانشجویان دانشگاه علم و صنعت برای اعتراض به کشتار اعتراضات هفته آخر آبان ماه،قتل موشکی،بازداشت معترضان وفعالین سیاسی واجتماعی،انتخابات فرمایشی و…
86- تجمع اعتراضی کارگران نگهداری خط وابنیه فنی راه آهن منطقه خراسان نسبت به عدم پرداخت بموقع مطالبات ونداشتن امنیت شغلی مقابل فرمانداری نیشابور
29 بهمن:
87- تجمع اعتراضی کارگران کارخانه کنتورسازی نسبت به عدم پرداخت بیش از 2سال حقوق و وعده های توخالی مسئولین طراز اول استان
88- ادامه اعتراضات کارگران نگهداری خط وابنیه فنی راه آهن منطقه لرستان نسبت به عدم پرداخت چندماه حقوق،حق بیمه ومطالبات دیگرمقابل اداره کل راه آهن لرستان
30 بهمن:
89- تجمع اعتراضی کارگران شهرداری منطقه 3 بندرعباس نسبت به عدم پرداخت 4 ماه حقوق وحق بیمه ومطالبات دیگر مقابل استانداری هرمزگان
90- تجمع اعتراضی رانندگان شرکت واحد اتوبوسرانی تهران وحومه عضو پروژههای سپیدار 2 و 3 نسبت به عدم تحویل مسکن مقابل تعاونی مسکن مرکزی شرکت واحد اتوبوسرانی تهران وحومه
*اعتراضات کارگری ثبت شده دربایگانی اخبار وگزارشات کارگری
**جهت اطلاع کامل از اعتراض مشخص به اخبارو گزارشات کارگری مورخ همانروز رجوع شود
*زنده زنده سوختن یک کارگر در کوره آجرپزی ساوه
عصر روز پنج شنبه 14 فروردین، یک کارگر حین کار در یک آجر پزی واقع در کیلومتر سوم جاده دهستان یل آباد ساوه بدنبال سقوط به کوره آجرپزی زنده زنده سوخت.
akhbarkargari2468@gmail.com
ارگان رسمی حزب سوسیال دموکرات و لائیک ایران
منو