پرونده قضایی کارگران معترض مختومه باید گردد
– ششمین روزاعتصاب کارگران پیمانکاری کارخانه آهن وفولاد ارفع اردکان برای حذف شرکت های پیمانکاری وعقد قراردادمستقیم!
– شکوائیه بیش از سه هزار و پانصد نفر ازمعترضین به امنیتی کردن فعالیتهای صنفی و اجتماعی به کمیسیون اصل ۹۰ مجلس شورای اسلامی
– سندیکای کارگران شرکت واحد اتوبوسرانی تهران و حومه خواستار رسیدگی هر چه سریع تر وضعیت جعفر عظیم زاده شد!
– گفتگوی اکرم رحیم پور همسر جعفر عظیم زاده با رادیوی بین المللی فرانسه!
– ادامه بلاتکلیفی۱۳۰کارگر بیکارشده مس خاتون آباد ومفتوح ماندن پرونده قضایی۲۸کارگر معترض!
– آخرین گزارش از وضعیت احضارها و بازداشت شدگان در کامیاران
– چه کسانی پشت پرده آجرکردن نان کارگران کارخانه صابونسازی خرمشهروخانواده هایشان قراردارند؟!
– طومار اعتراضی کارکنان بیکارشده کلنیک شیخالرئیس اهر!
– تجمع مقابل بیمارستان صنایع پتروشیمی ماهشهردراعتراض به واگذاری به بخش خصوصی!
– تجمع اعتراضی رانندگان ترمینال فیروزی آمل در ترمینال!
– تجمع اعتراضی کارکنان سابق وزارت جهاد کشاورزی با شعار مرگ بر زمینخوار!
– در دفاع از تشکل یابی مستقل
– از اصل افتادهایم ، به دنبال اسب میگردیم…
– جان باختن و مصدومیت شدید ۲کارگر جوان شهرداری کاشمربراثر برق گرفتگی!
ششمین روزاعتصاب کارگران پیمانکاری کارخانه آهن وفولاد ارفع اردکان برای حذف شرکت های پیمانکاری وعقد قراردادمستقیم!
اعتصاب کارگران پیمانکاری کارخانه آهن و فولاد ارفع اردکان که از روز۲۹اردیبهشت آغازشده است کماکان ادامه دارد.خواسته اصلی این کارگران بستن قرارداد مستقیم با شرکت آهن و فولاد ارفع می باشد.
آخرین قرارداد کارگران اعتصابی با شرکت آسفالت طوس بوده، واین شرکت طرف قرارداد شرکت آهن و فولاد ارفع می باشد.
قرارداد شرکت آسفالت طوس با فولاد ارفع به مدت یک ماه بوده است که تسویه حساب کرده و بجای این شرکت قرار است شرکت دیگری بر سر کار بیاید که کارگران به این مسئله نیز اعتراض دارند.
یکی از دلایل اصلی اعتراض کارگران داشتن استرس از دست دادن شغل با جابه جایی پیمانکاران می باشد و از عمده درخواست هایشان بستن قرارداد مستقیم با شرکت آهن و فولاد ارفع می باشد.
کارخانه آهن وفولاد ارفع اردکان دراستان یزد، کیلومتر ۲۵ جاده اردکان – نایین واقع شده است.
سهامداران عمده شرکت آهن و فولاد ارفع:
۱- شرکت معدنی وصنعتی چادرملو-سهامی عام:۹۴ /۳۷درصد
۲- شرکت سرمایه گذاری توسعه معادن وفلزات-سهامی عام:۶۴ /۱۸درصد
۳- شرکت کارخانجات نوردلوله یاران-سهامی خاص۹۸/۱۶درصد
۴- شرکت سرمایه گذاری غدیر-سهامی عام:۹۹/۴درصد
۵- شرکت گروه اقتصادی مهرگان-سهامی خاص:۹۹/۴درصد
۶- شرکت گروه مدیریت سرمایه گذاری امید-سهامی خاص:۵۴ /۴درصد
۷- شرکت تامین مواداولیه فولاد صبانور-سهامی عام:۴۳/۴درصد
۸- شرکت سرمایه گذاری ملی ایران-سهامی عام:۱۷/۴درصد
درهمین رابطه:
ادامه اعتراضات کارگران فولاد ارفع اردکان
تجمع کارگران فولاد اردکان تا روز گذشته همچنان ادامه داشته است. این کارگران خواستار همسان سازی قراردادها و تضمین امنیت شغلی هستند.
به گزارش امروز ایلنا درهمین رابطه،منابع خبری ادر یزد از ادامه تجمع کارگران فولاد ارفع اردکان خبر دادند.
به گفته این منابع، تا روز گذشته تجمع حدود دویست نفر از کارگران پیمانکاری فولاد ارفع همچنان ادامه داشته است.
از قرار معلوم پس از واگذاری بخش عظیمی از فعالیت های این واحد تولیدی به شرکت های پیمانکاری، نارضایتی کارگران از وضعیت معیشتی و شغلی افزایش یافته است.
کارگران معترض خواستار همسان سازی حقوق و مزایا و تامین امنیت شغلی هستند و در مقابل مدیریت این کارخانه در مقام کارفرمای مدعی وجود مشکلات مالی برای تامین برخی مواد اولیه است.
تجمع کارگران کارخانه فولاد ارفع اردکان در اعتراض به شرایط نامناسب شغلی وتاخیردرپرداخت حقوق!
امروز صبح، جمعی از کارگران پیمانکاری کارخانه فولاد ارفع اردکان در استان یزد در اعتراض به شرایط نامناسب شغلی، تجمع اعتراضی برپا کردند.
به گزارش۲۹اردیبهشت ایلنا،از قرار معلوم حدود دویست نفر از کارگران پیمانکاری این واحد تولیدی امروز صبح در فضای کارخانه تجمع کرده اند.
دلیل برپایی این تجمع اعتراضی بی توجهی مسئولین به مطالبات کارگران و تاخیر در پرداخت دستمزدها عنوان شده است.
در همین رابطه مدیریت شرکت فولاد ارفع ضمن تایید خبر گفت: این تجمع مربوط به کارگران پیمانکاری است که طرف قرارداد شرکت فولاد ارفع نیستند و به احتمال زیاد نسبت به عملکرد کارفرمایان شرکت های پیمانکاری اعتراض دارند.
شکوائیه بیش از سه هزار و پانصد نفر ازمعترضین به امنیتی کردن فعالیتهای صنفی و اجتماعی به کمیسیون اصل ۹۰ مجلس شورای اسلامی
بعد از صدور بیانیه مشترک جعفر عظیم زاده رئیس هیئت مدیره اتحادیه آزاد کارگران ایران و اسماعیل عبدی دبیر کانون صنفی معلمان ایران در اعتراض به امنیتی کردن فعالیتهای صنفی و اجتماعی توسط دستگاه قضائی و با خواست حذف این نوع اتهامات از جمله اتهام “اقدام علیه امنیت ملی” از پرونده فعالین عرصه های یاد شده ، از روز دهم اردیبهشت ۱۳۹۵ زمان شروع اعتصاب غذای انها، به طور وسیعی با حمایتهای کارگران و معلمان و بخشهای دیگر مزدبگیران چه در ایران و چه در سطح بین المللی مواجه گردید.
در نتیجه فشار این حمایتهای بین المللی مسؤلان مربوطه مجبور به آزادی موقت اسماعیل عبدی با وثیقه ۳۰۰ میلیون تومانی گردیدند. ولی جعفر عظیم زاده همچنان در زندان و در اعتصاب غذا بسر می برد. از آنجا که این بیانیه حاوی یکی از اصلی ترین مطالبات بخشهای مختلف طبقه کارگر ایران است، جنبشی را حول خود شکل داد که دیگر سر تسلیم شدن و کوتاه آمدن را ندارد. به همین خاطر روزبروز این مبارزه وارد مراحل تازه تر و جدی تری می گردد.
در همین راستا بعد از گذشت حدود ۲۵ روز از اعتصاب غذای جعفر عظیم زاده، در حالیکه مسؤلان قوه قضائیه در تلاش هستند تا فشار موج گسترده اعتراضات حمایتی از این کارگر زندانی را با اعمال فشار و شکستن مقاومت و اصرارش بر تحقق خواستش را کاهش دهند، با وجود زمان بسیاراندک و امکانات محدود،هزاران نفر در اعتراض به این عدم پاسخگوئی،شکوائیه ای به کمیسیون اصل ۹۰ مجلس شورای اسلامی را طرح کرده و با امضاء خود خواهان رسیدگی و برآورده کردن مطالبه جعفر عظیم زاده گردیده اند که روز دوشنبه ۳ خرداد اصل شکوائیه تحویل کمیسیون اصل ۹۰ و رونوشت آن به دفتر ریاست جمهوری و دفتر قوه قضائیه داده شد.
بی تردید اگر چنانچه قوه قضائیه همچنان نسبت به تحقق خواست جعفر عظیم زاده مقاومت نماید اقدامات مؤثرتری در دستور کار قرار خواهد گرفت.
اتحادیه آزاد کارگران ایران
۳ خرداد ۹۵
لینک اصل نامه به کمیسیون اصل ۹۰ مجلس شورای اسلامی ایران:
http://www.etehadeh.com/?page=news&nid=۵۱۶۰
سندیکای کارگران شرکت واحد اتوبوسرانی تهران و حومه خواستار رسیدگی هر چه سریع تر وضعیت جعفر عظیم زاده شد!
سندیکای کارگران شرکت واحد اتوبوسرانی تهران و حومه بتاریخ۳خرداد ماه ضمن محکوم کردن برخورد های غیر مسئولانه با جعفر عظیم زاده خواستار رسیدگی هر چه سریع تر به وضعیت این فعال کارگری در بند شد.
فعال کارگری جعفر عظیم زاده به علت وخامت جسمانی از زندان به بیمارستان منتقل شد و بدون مداوای پزشکی به زندان بازگردانده شد
جعفر عظیم زاده فعال کارگری دربیست و سومین روز اعتصاب غذای خود اول خرداد به علت وخامت جسمانی و مشکلات جدی در کلیه ها به بیمارستان منتقل شد و با وجود اینکه پزشکان ضعف جسمی ایشان را تایید نمودند، ولی به دلیل جلو گیری از تزریق سرم از بستری کردن وی خودداری کردند و در نهایت بدون هیچ گونه رسیدگی و درمان توسط ماموران همراه در بامداد دوم خرداد به زندان اوین بند هشت باز گردانده شد.
سندیکای کارگران شرکت واحد این گونه برخورد های غیر مسئولانه را محکوم می کند و خواستار رسیدگی هر چه سریع تر به وضعیت این فعال کارگری در بند می باشد.
گفتگوی اکرم رحیم پور همسر جعفر عظیم زاده با رادیوی بین المللی فرانسه!
همسر جعفر عظیم زاده فعال کارگری زندانی که در بیمارستان با وی ملاقات داشته است معتقد است که همسرش قانع شد که توصیه پزشکان را بپذیرد و سرم نمک را به وی وصل کنند. اما ماموران مخالفت کرده و وی را ازتخت پائین کشیده و به زندان بازگرداندند.
جعفر عظیم زاده فعال کارگری را که بدلیل فعالیت های صنفی به شش سال زندان محکوم شده است،پس از بیست و سه روز اعتصاب غذا، روز شنبه اول خرداد به بیمارستان منتقل کردند و پس از آنکه با تشویق همسرش پذیرفت که به توصیه پزشکان ،به او سرم نمک وصل کنند،ماموران امنیتی از مداوای او جلوگیری کردند و در نیمه های شب وی را به زندان بازگرداندند.
وی می گوید ماموران زندان پس از آگاهی از وخامت وضعیت سلامت او و آشکار شدن علائم یک بیماری کلیوی،وی را به بیمارستان طالقانی منتقل کردند. اما چون بیمارستان بخش اورولوژی نداشت وی را به بیمارستان شهدای تجریش انتقال دادند.
بروایت همسر عظیم زاده پزشکان ابتدا کوشیدند به وی سرم وصل کنند که جعفر عظیم زاده بقصد حفظ اعتصاب غذایش با این کار مخالفت کرد. اما با وساطت همسر و برخی از دوستانش که در بیمارستان حضور داشتند سرانجام وی قانع می شود که وضل کردن سرم نمکی را بپذیرد. ولی زمانی که وی به این کار رضایت می دهد،ماموران با این کار مخالفت کرده و وی را از تخت بیرون کشیده و به زندان باز می گردانند.
خانم رحیم پور می گوید ماموران امنیتی مدعی شدند که زندانی حالش خوب است . تنها مشکل کلیه دارد که ” آن هم به ما مربوط نمی شود.” ماموران او را از تخت پائین کشیده و سپس به زندان بازگردانده اند.
اکرم رحیم پور عقیده دارد که هدف ماموران این بوده است که عظیم زاده را به بیمارستان بیاورند تا ببینند اعتصابش را می شکند یا نه؟ چون فهمیده اند که او خیال ندارد اعتصابش را بشکند، بدون هیچ درمانی همان ساعت سه و نیم بعد از نیمه شب وی را بزندان بازگرداندند.
جعفر عظیم زاده فعال کارگری از ۱۷ آبان سال ۱۳۹۴ یعنی حدود هفت ماه پیش دستگیر و زندانی شد. او در دادگاه به شش سال زندان محکوم شده است که پنج سال آن به ادعای مقامات قضائی بخاطر “اقدام علیه امنیت ملی” و یک سال هم بدلیل ” اخلال در نظم عمومی” بوده است. این فعال کارگری امروز بیست و پنجمین روز اعتصاب غذای خود را می گذراند.
عظیم زاده همراه با یکی دیگر از زندانیان – اسماعیل عبدی – که از رهبران سرشناس جنبش معلمان است ، روز دهم اردیبهشت ، بمناسبت روز جهانی کارگر و روز معلم دست به اعتصاب غذای مشترک زدند و طی اطلاعیه ای مطالباتشان را مطرح کردند.
اسماعیل عبدی مدتی بعد با قید وثیقه آزاد شد و به این ترتیب جعفر عظیم زاده به تنهائی اعتصاب غذای خود را ادامه داد.
بقلم بیژن برهمندی
ادامه بلاتکلیفی۱۳۰کارگر بیکارشده مس خاتون آباد ومفتوح ماندن پرونده قضایی۲۸کارگر معترض!
وکیل کارگران مجتمع مس خاتون آباد می گوید: علیرغم وعده های مسئولین، ۱۳۰ کارگر بیکار شده مس خاتون آباد همچنان بلاتکلیف هستند و پرونده قضایی ۲۸ کارگر خاتون آباد که ششم بهمن ماه سال گذشته به دنبال اعتراضات این کارگران بازداشت و پس از چند روز با قرار وثیقه آزاد شدند،همچنان مفتوح است.
به گزارش۳خرداد ایلنا،سمیه محمودی میمند، وکیل کارگران مجتمع مس خاتون آباد گفت: علیرغم وعده های مکرر مسئولان، کارگران بیکار شده مجتمع مس خاتون آباد همچنان بلاتکلیف هستند و به سر کار بازنگشته اند.
وی افزود: ۱۳۰ کارگر باسابقه این مجتمع، در مهر ۹۴ بیکار شدند که این مساله به اعتراضات مستمر کارگران در ماه های پایانی سال گذشته انجامید و در نهایت، در شورای تامین و نهادهای استانی مقرر شد که این کارگران به سر کار برگردند که این وعده هنوز محقق نشده است.
محمودی در ارتباط با پرونده قضایی ۲۸ کارگر خاتون آباد که ششم بهمن ماه سال گذشته به دنبال این اعتراضات بازداشت و پس از چند روز با قرار وثیقه آزاد شدند، گفت: ظاهرا پرونده این کارگران همچنان مفتوح است.
وی افزود: این کارگران با ضمانت و قرار وثیقه آزادند و این درحالیست که مطالبات آنها نیز برآورده نشده است.
آخرین گزارش از وضعیت احضارها و بازداشت شدگان در کامیاران
صبح امروز دوشنبه ۳ خرداد ماه «دلنیا صبوری» خواهر « مهرداد صبوری» نیز به همراه «روژین ابراهیمی» و «شعله گودرزی» پس از حضور در اداره اطلاعات کامیاران در خصوص مراسم روزجهانی کارگر بازجویی و پس از فحاشی از سوی نیروهای وابسته به اطلاعات به اجبار مجبور به تعهد کتبی شدند.
همچنین چهار نفردیگر که پیش تردر صبح روز پنجشنبه ۳۰ اردیبهشت ماه بازداشت و به اداره اطلاعات شهر سنندج منتقل شده بودند ، صبح امروز با دستبند و چشم بند به اداره اطلاعات کامیاران جهت رسیدگی و تکمیل پرونده منتقل شدند.
به گزارش۳خرداد کمپین دفاع از زندانیان سیاسی و مدنی، صبح امروز دوشنبه ۳ خرداد ماه ۱۳۹۵ «دلینا صبوری» خواهر «مهرداد صبوری» ۲۷ ساله کارگر ساختمان که پیش تر در صبح روز پنجشنبه ۳۰ اردیبهشت ماه بدون ارائه حکم از سوی نیروهای وابسته به اطلاعات بازداشت شد، پس از احضار به اداره اطلاعات شهر کامیاران، به همراه «روژین ابراهیمی» و «شعله گودرزی» در نهاد امینتی حضور و پس از بازجویی و فحاشی از سوی نیروهای وابسته به اطلاعات به اجبار مجبور به تعهد کتبی شدند.
پیش تر در صبح روز شنبه ۱ خرداد ماه ۱۳۹۵ «شعله گودرزی» ۲۶ ساله فرزند «عبدالله» و همسر « نظام صادقی» فعال کارگری و اعضای « کمیته هماهنگی برای کمک به ایجاد تشکلهای کارگری» از سوی اداره اطلاعات شهرستان کامیاران احضار و پس از گذشت چهار ساعت بازجویی به او گفته شد جهت ادامه روند بازجویی صبح روز دوشنبه ۳ خرداد ماه ۱۳۹۵به این نهاد مراجعه کند.
همچنین به «روژین ابراهیمی» ۲۴ ساله فرزند «سعید» نیز که پیش تر در صبح روز شنبه ۱ خرداد ماه ۱۳۹۵ به اداره اطلاعات شهرستان کامیاران احضار مدت چهار ساعت را تحت بازجویی قرار گرفت گفته شده بود جهت ادامه روند بازجویی صبح روز سه شنبه ۴ خرداد ماه ۱۳۹۵به این نهاد امنیتی مراجعه کند اما او صبح امروز دوشنبه ۳ خرداد ماه ۱۳۹۵ به این نهاد مراجعه کرد.
پیش تر نیز «شاهو صادقی»،« آرام محمدی»،« مهرداد صبوری»، و «امید احمدی» در روز پنجشنبه ۳۰ اردیبهشت ماه ۱۳۹۵ به طور جداگانه بدون ارائه حکم پس از ظبط لوازم شخصی و الکترونیکی از سوی ماموران امنیتی پس مراجعه به منازل شخصی بازداشت و به مکان نامعلوم منتقل شدند.
پس از گذشت چند روز بی خبری طی تماس تلفنی یکی از این افراد با خانواده از حضور خود در بازداشتگاه اداره اطلاعات سنندج خبر داده اند.
بنابهمین گزارش،یک منبع آگاه گفت ” آنها صبح امروز دوشنبه ۳ خرداد ماه جهت رسیدگی و تشکیل پرونده با دستبند و چشم بند به اداره اطلاعات کامیاران منتقل شدند.
چه کسانی پشت پرده آجرکردن نان کارگران کارخانه صابونسازی خرمشهروخانواده هایشان قراردارند؟!
کارگران کارخانه صابونسازی خرمشهر: مزایدهها هم بهصورت صوری برگزار میشود، نه فرماندار حاضر است مشکل ما را حل کند نه اداره کار حاضر است از حقوق ما دفاع کند، اگر قرار است هر مسئولی در خرمشهر با تماس یک وزیر در قبال حقوق ما سکوت کند لااقل به ما بگویند که کدام وزیر و مقام مسئولی تماس گرفته که بفهمیم چه مشکلی با کارگران شرکت دارند.
دوشنبه ۲۷اردیبهشتماه پس از ۲ماه سکوت؛ بار دیگر کارگران شرکت صابونسازی خرمشهر برای احقاق حق خود مقابل فرمانداری ویژه خرمشهر تجمع اعتراضی کردند که البته مسئولان توجهی نسبت به آن نداشتند.
کارگران شرکت صابونسازی خرمشهر در جمع خبرنگاران از رویه قضایی پرونده مطالبات خود در دادگاه حقوقی خرمشهر گلایه میکنند و میگویند: مزایدههای شرکت در شعبه حقوقی غیرواقعی برگزار میشود.
به گفته آنان بیمه خیلی از کارگران مشکل دارد، عمدتاً به مرز بازنشستگی رسیدند ولی چون بیمه ندارند با مشکل مواجه شدند، به فرماندار میگوییم پاسخ میدهد که پرونده قضایی است و به من ربطی ندارد، به رئیس دادگستری مراجعه میکنیم میگوید که شبانه با من تماس گرفتند و گفتند در موضوع دخالت نکنید. از رئیس قوه قضاییه تقاضا میکنیم که به موضوع ورود کنند.
کارگران شرکت صابونسازی خرمشهر ادامه میدهند: مزایدهها هم بهصورت صوری برگزار میشود، نه فرماندار حاضر است مشکل ما را حل کند نه اداره کار حاضر است از حقوق ما دفاع کند، اگر قرار است هر مسئولی در خرمشهر با تماس یک وزیر در قبال حقوق ما سکوت کند لااقل به ما بگویند که کدام وزیر و مقام مسئولی تماس گرفته که بفهمیم چه مشکلی با کارگران شرکت دارند.
یکی از کارگران با سابقه شرکت صابونسازی خرمشهر میگوید: اگر کارخانه را مجدداً راهاندازی کنند حاضر هستیم به سرکار بازگردیم. مشکل اینجا است که هیچ اقدامی صورت نمیگیرد.
وی میافزاید: بسیاری از همکاران اکنون کارگری میکنند، پایان سال۹۴ هم تجمع کردیم به ما گفتند که بروید شرکت دارد به فروش میرسد و مطالبات شمارا پرداخت میکنیم.
کارگران عنوان میکنند: چه کسی پشت پرده شرکت صابونسازی خرمشهر است که نمیگذارد پرونده قضایی به نتیجه برسد، کارخانه صابونسازی خرمشهر کارخانهای است که حداقل در سال ۴یا۵ میلیارد تومان سوددهی داشته، بالای ۵۰۰خانواده بهصورت مستقیم و غیرمستقیم از طریق این کارخانه نان میخوردند.
یکی دیگراز کارگران این کارخانه عنوان میکند: ۴سال است هیچ حقوق و مزایایی به ما پرداختنشده است، هیچ مقام مسئولی هم پیگیر موضوع نیست فرماندار خرمشهر میگوید “به من ربطی ندارد”.
پاسخ دادستان خرمشهر به سئوال خبرنگاران
علیرضا باوی رئیس دادگاه عمومی و انقلاب اسلامی شهرستان خرمشهر روز دوشنبه ۲۷اردیبهشت ۹۵ درحالیکه وارد ساختمان فرمانداری خرمشهر میشد در پاسخ به این پرسش خبرنگاران که ” پرونده کارگران شرکت صابونسازی یاس خرمشهر در چه وضعیتی قرار دارد و چرا به نتیجه نمیرسد” اظهار میکند: من خبر ندارم. پرونده قاضی دارد بروید پیش قاضی، با قاضی صحبت بکنید. عملیات اجرایی زیر نظر قاضی پرونده است من دادستان هستم.
طومار اعتراضی کارکنان بیکارشده کلنیک شیخالرئیس اهر!
در پی تعطیلی کلنیک شیخالرئیس اهر از سوی دانشگاه علوم پزشکی تبریز کارکنان بیکار شده این مرکز درمانی با امضای طوماری خواستار رسیدگی به مشکلاتشان شدند.
دراین طومار از مسؤولان ذیربط بخصوص دانشگاه علوم پزشکی و مسؤولین شهرستان خواسته شده تا جلوی بیکاری کارکنان شاغل را که سرپرستی چندین نفر را به عهده دارند گرفته شود.
به گزارش ۳خرداد فارس ، در قسمتی از این طومار که به امضای کارکنان مرکز بهداشت و درمانی تعطیل شده شیخ الرئیس رسیده آمده است: قریب به ۳ سال است که کلینیک شیخ الرئیس با تلاش شبانهروزی کارکنان زحمتکش و خدوم و پرسنل پزشکی و درمانی توانسته است خدمات شایانی را در حوزه درمانی منطقه و خدمت به همشهریان بزرگوار انجام دهد اما متأسفانه از روز شنبه با اعلام دانشگاه علوم پزشکی یکی از کلینیکهای موفق و مورد وثوق مردم منطقه ارسباران تعطیل شده است.
دراین طومار از مسؤولان ذیربط بخصوص دانشگاه علوم پزشکی و مسؤولین شهرستان خواسته شده تا جلوی بیکاری کارکنان شاغل را که سرپرستی چندین نفر را به عهده دارند گرفته شود.
برپایه این گزارش،در شهرستان ۱۵۱ هزار نفری اهر ۴ کلینیک فعال شامل کلینیک فرهنگیان، تأمین اجتماعی، بهداشت و درمان و شیخ الرئیس فعال بودند که با تعطیلی این کلینیک عمومی و تخصصی که روزانه پذیرای دهها بیمار بودند تعداد درمانگاههای فعال به سه مورد کاهش یافت که از کلینیکهای فعال نیز درمانگاه تأمین اجتماعی در طول ساعات اداری به بیماران تحت پوشش تأمین اجتماعی خدمات ارائه میکند و کلینیک فرهنگیان نیز تا ۱۲ شب در خدمت بیماران است.
مراکز درمانی و بیمارستانی منطقه ارسباران و شهرستان اهر علاوه بر ارائه خدمات درمانی به این شهرستان به شهرستانهای همجوار نیز خدمات ارائه میکند که کلینیکهای فعلی جوابگوی خیل مراجعان نبوده و انتظار میرفت به جای تعطیلی به فکر افزایش اینگونه مراکز بودند که متأسفانه این امر مورد غفلت و بیمهری مسؤولان ذیربط قرار گرفته است.
کلینیک شیخ الرئیس از سال ۹۲ فعالیت خود را آغاز کرده و هم اکنون ۸ پزشک متخصص در زمینههای مختلف و ۱۵ پزشک عمومی همکاری دارند.
تجمع مقابل بیمارستان صنایع پتروشیمی ماهشهردراعتراض به واگذاری به بخش خصوصی!
صبح امروز۳خرداد ماه، کارکنان بیمارستان صنایع پتروشیمی ماهشهر،تعدادی ازخانواده های کارکنان پتروشیمی منطقه ویژه اقتصادی ماهشهروجمعی از اهالی ماهشهر دراعتراض به واگذاری بیمارستان صنایع پتروشیمی به بخش خصوصی دست به تجمع مقابل این بیمارستان زدند.
به گزارش ۳خرداد فارس، شهروندان این شهرستان و شهر چمران و همچنین کارکنان بیمارستان صنایع پتروشیمی ماهشهر صبح امروز در اعتراض به بحث الحاق و خصوصیسازی این بیمارستان دست به تجمع زده و مقابل این مرکز درمانی زنجیره انسانی تشکیل دادند.
تجمعکنندگان با در دست داشتن پلاکاردها و دستنوشتههایی خواستار جلوگیری از الحاق و خصوصیسازی این بیمارستان بودند.
از اردیبهشت ماه امسال با ابلاغیهای بیمارستان صنایع پتروشیمی ماهشهر از زیر نظر مستقیم بهداشت و درمان صنعت نفت تهران خارج و به بهداشت و درمان اهواز ملحق شد.
کارکنان این بیمارستان، این اقدام را مقدمهای برای کوچک سازی و خصوصیسازی این مرکز درمانی میدانند.
بر اساس این گزارش، بیمارستان ۲۰۰ تختخوابی صنایع پتروشیمی ماهشهر به عنوان مجهزترین مرکز درمانی منطقه،کارخدمترسانی به کارکنان صنعت پتروشیمی و عموم مردم را برعهده داردو در شهرک بعثت شهر چمران واقع شده است.
تجمع اعتراضی رانندگان ترمینال فیروزی آمل در ترمینال!
امروز۳خردادماه،رانندگان رانندگان خودروهای سواری و خطی دراعتراض به اخذمبالغی دست به تجمع در پایانه مسافربری فیروزی آمل زدند.
به گزارش۳خرداد کاسپین ۲۴،امروز رانندگان خودروهای سواری و خطی ترمینال فیروزی آمل به جهت اخذ نمودن مبالغی از آنان در محل ترمینال فیروزی آمل تجمع نمودند.
این تجمع اعتراضی که ساعتی طول کشید با پیگیری احمد منفرد فرماندار ویژه آمل به پایان رسید و از طرف فرمانداری ویژه احمد امیرسلیمانی شهردار آمل برای رسیدگی به مشکلات رانندگان وارد میدان شد.
تجمع اعتراضی کارکنان سابق وزارت جهاد کشاورزی با شعار مرگ بر زمینخوار!
امروز۳خرداد،جمعی از مالکان زمین های ممنطقه سوهانک و مراد آباد تهران که بیشتر از کارکنان وزارت جهاد سازندگی سابق و جهاد کشاورزی فعلی هستند، ظهر امروز مقابل ساختمان جدید وزارت جهاد کشاورزی تجمع کردند و شعار مرگ بر زمین خوار سردادند.
به گزارش۳خرداد تسنیم، تعدادی از مالکان بلاتکلیف زمینهای سوهانک و مرادآباد، امروز مقابل ساختمان جدید وزارت جهاد کشاورزی در خیابان طالقانی تقاطع خیابان حافظ(جنب ساختمان وزارت نفت) در اعتراض به عدم تعیین تکلیف زمینهای خود که وزارت جهاد سازندگی سابق، ۲۷ سال پیش در قالب تعاونی مسکن و برای ساخت خانه در اختیار آنها قرار داده بود تجمع کردند.
زمین های این افراد بیش از ۲۰۰ هکتار در شمال غرب به شرق تهران در اراضی سوهانک قرار داشته و متعلق به حدود ۷ هزار نفر است.
بنا بر این گزارش بعد از واگذاری این زمین ها به کارکنان مشخص شد که در ارتفاعات بالای ۱۸۰۰ قرار دارد و شامل قانون ممنوعیت ساخت و ساز است و صاحبان این زمینها با وجود پرداخت پول خرید و داشتن سند بلاتکلیف شدند.
یکی از پرسنل وزارت جهاد کشاورزی که زمینی به همین شکل دارد گفت: سالهای طولانیاست که این زمین به ما اختصاص یافته است و درزمان کرباسچی( شهردار سابق تهران) قرار بود که اجازه ساخت و ساز به ما داده شد اما در آخرین لحظهها با وجود اینکه برای ما سند نیز صادر شده بود، امکان ساخت را از ما گرفتند.
وی افزود: برخی از مالکان در همان مقطع و قبل از ممنوعیت ساخت و ساز زمین های خود را به قیمت های بالایی به فروش رساندند اما اکنون زمین های ما قیمت ناچیزی دارد.
بنا بر این گزارش یکی از مالکان این زمین ها که شعار مرگ بر زمین خوار سرمیداد درباره دلیل این شعار گفت: درست است که این زمین ها در ارتفاع بالای هزار و ۸۰۰ متر قرار دارد اما در آن مقطع که این زمین ها به ما واگذار شده بود این امر به ما اعلام نشد.
وی افزود: ما زمین خوار نیستیم و تنها به دنبال احقاق حقوق خود بعد از ۲۷ سال هستیم.
در دفاع از تشکل یابی مستقل
جعفر ابراهیمی
بارها و در هر فرصت و به هر بهانه در یادداشتهای منتشرشده از سوی نگارنده، بر ضرورت تشکل یابی مستقل بهعنوان ظرف مناسب برای تحقق مطالبات صنفی و آموزشی معلمان تأکید کردهام. بیشک تنگناها و موانع فراوان است اما گریزی از تشکل یابی مستقل نیست. به بررسی چرایی و ضرورت تشکل یابی و موانع آن در فرصتی دیگر میپردازم. در این سطور میکوشم نشان دهم ، برخی چگونه موضوع تشکل یابی مستقل را به برخی اشکال ناکارآمد از حرکت جمعی تقلیل میدهند. در مقابل خواست تشکل یابی مستقل برخی مدلی را بنام نظام صنفی پیشنهاد میکنند و برخی به مشارکت معلمان در قالب حزب سیاسی توصیه میکنند میکوشم بهصورت خلاصه توضیح دهم که چرا این دو رویکرد منافع صنفی معلمان را تامین نخواهد کرد.
نظام صنفی معلمان
در نظام صنفی، مسئله صنفی به امر معیشت صرف و مسائل بخشنامهای و بوروکراتیک کاسته میشود مسئله صرفاً تبدیل میگردد به سازوکاری که افراد در آن بهصورت منفرد در ارتباط با رأس نظام صنفی قرار دارند و عملاً نظام صنفی جایی برای ارتباط دولت برای ارسال ابلاغیه به کارکنان است. در این میان چیزی بنام مشارکت فعالانه دیده نمیشود و رابطه، یک رابطه معیوب و بالا به پایین است. بررسی تجربه نظام صنفی ، اصناف مختلف نشان میدهد که این شکل از سازمانیابی برای طرح و پیگیری مطالبات موفق نبوده است و بیشتر کسانی که از گردانندگان چندین ساله نظام صنفی هستند از مواهب رانتی و رانت وفاداری به دولتها بهرهمند شدهاند و نه بدنه صنف. به خاطر همین ویژگیهای غیر پویا است که وزیر آموزشوپرورش و مشاوران دست راستی و مخالفان تشکل یابی مستقل میکوشند این ایده را مطرح و نهادینه کنند.
ولی روند رو به رشد حرکت معلمان ، بخصوص تجربه دو سال اخیر و حرکت کانونهای صنفی به سمت استقلال بیشتر، جنبش معلمان را در مسیر تکاملی خود در نقطهای قرار داده است که امکان تحقق این امر غیرممکن است مگر با حذف کانونهای صنفی، که در دوره احمدینژاد بهصورت آشکار و در دوره روحانی بهصورت پنهان دنبال میشود. البته یکسر قصه دولتها هستند و یکسر ماجرا کانونها و کنشگران مستقلی هستند که تن به این معادلات نداده و نمیدهند.
ایجاد حزب معلمان یا سازمانیابی معلمان در احزاب موجود یا در احزاب در حال شکلگیری
در این شکل از سازمانیابی، عملاً معلمان باید با بخشی از قدرت یا جناحهای سیاسی پیوند بخورند. این رویکرد بیشتر رویکرد معطوف به کسب قدرت سیاسی است. این رویکرد یک تجربه شکستخورده است. بررسی تجربه سازمانیابی تشکلهای معلمان در دل احزاب و جریانات سیاسی، پیش و پس از انقلاب نشان میدهد که در این حالت وضعیت معلمان ، تابعی از وضعیت جناح و حزب سیاسی و تعادل قوا در عرصه سیاسی است. مثلاً کسانی که خود را با جریانات همسو با جریان همسو با اصلاحات پیوند زدند با حذف این جریان از قدرت سیاسی به محاق رفتند و هرگز نتوانستند گسترش تشکیلاتی در بین معلمان داشته باشند و تشکلهای منتسب به معلمان که همسو با احمدینژاد یا جریان موسوم به اصولگرا بودند در بین بدنه اجتماعی معلمان اصلاً جایگاهی پیدا نکردند. احزاب در حال تولد یکشبه هم که مدعی نمایندگی مطالبات هستند فراتر از قانونمندی موجود نمیتوانند عمل نمایند.
دو رویکرد ایجاد نظام صنفی و یا مشارکت در ساختار سیاسی از طریق احزاب ، بهزعم نگارنده قادر نیستند منافع عالیه معلمان و دانش آموزان را تأمین نمایند، لذا به نظر میرسد تأکید بر تشکل یابی مستقل و پرهیز از ورود به بازیهای جناحی و باندی بایستی به یک اولویت تشکلهای موجود صنفی تبدیل گردد.کانونهای صنفی موجود که هرگز در هیچ دادگاه رسمی، غیرقانونی اعلامنشدهاند باید بر حق برگزاری مجمع و فعالیت آزادانه تأکید کنند. دولت باید تن به این حق مسلم بدهد و از برخورد دوگانه با تشکل های صنفی دست بردارد.
دولت حق ندارد مانع برگزاری مجمع عمومی هیچ تشکل مستقلی شود و به شیوهای که در انتخابات اسفند گذشته منتقد و مخالف عملکرد شورای نگهبان بود بر ترکیب هیئتمدیره و اساسنامه تشکل ها دخالت و نظارت استصوابی کند. اگر دولت مدعی است که به دنبال امنیتی کردن فضای کنشگران صنفی نیست و اگر سخنان حسن روحانی در خرداد ۹۲ ، جنبه تبلیغاتی و پوپولیستی نداشته است بایستی فوراً از حیطههای که بهناحق در اشغال دولتها بوده است عقبنشینی کند و مشارکت فعالانه معلمان در ساختار آموزشی را در قالب تشکلهای مستقل صنفی بپذیرد.
۳/خرداد/۹۵
برگرفته از سایت حقوق معلم وکارگر
از اصل افتادهایم ، به دنبال اسب میگردیم…
مهدی فتحی / دبیر ریاضی ناحیه یک سنندج
دوباره سال تحصیلی به پایان رسید. و تعطیلی مدارس و معلمان، آلتِ دست کارمندان دیگر ادارات و مسئولین می شود . دوباره معلمان تا مهر ماه به ورطه فراموشی سپرده می شوند و چون دیگر حساسیت حضور معلمان در کلاس های درس و بودن آنها در میان بچه ها وجود ندارد، فشار بر روی فعالان صنفی معلمان فزونی می یابد و دیگر کسی پاسخگوی مطالبات برحق معلمان نمی باشد . گویا اراده ای برای بهبود سطح معیشت فرهنگیان و رسیدگی به اوضاع نابسامان مدارس وجود ندارد و آنچه که از زبان مسئولین و رسانه ها می شنویم فقط شعارهای دهان پرکن و وعده های بی اعتبار بوده و فقط افکار جامعه را به سوی تفکرِ زیاده خواه بودن معلمان سوق می دهد .
نمی دانم این معلمان دیگر به چه چیزی متوسل شوند تا به فرادستان بفهمانند که کارد به استخوانشان رسیده است و دیگر توان مقابله با مخارج سرسام آور زندگی و هزینه های سر به فلک کشیده درمانی را ندارند ؟ نمی دانم چگونه به جامعه و دیگر کاکنان دولت بفهمانند که با جیب ها و حساب های خالی تعطیلات تابستان نه تنها به دردشان نمی خورد ، بلکه فقط حرص خوردن و خانه نشین شدن برایشان می ماند . نمی دانم تا کی نمی خواهیم بفهمیم که جامعه ی توانا از هر لحاظ، نیاز به معلمان توانا و مدارس قوی و دانش آموزان پر مایه دارد؟
آری کلاس ها به پایان رسید و چندی بعد امتحانات نیز به پایان خواهد رسید . و عده ای دانش آموزِ بیحال و فراری از هر کلاس و درس و مدرسه به آرزوی خود می رسند و لااقل تا چند ماه از زندان مدارس رهایی می یابند . و دیگر مجبور نخواهند شد محیط های مخروبه و خشک و پادگان مانند مدارس را تحمل کنند . و درس هایی را که هیچ علاقه ای به خواندن آنها ندارند و هیچ نقشی در زندگی شان ندارد را بالاجبار فرا بگیرند . و مهر ماه دوباره با مغزهایی خالی از هر علم و دانش و آموخته ای به مدارس رجوع کرده و باز روز از نو ، روزی از نو…
آخر با چه زبانی و به چه کسی بگوییم که اوضاع معلمان خراب است و تبعیض بین حقوق معلمان و دیگر کارمندان دولت ، و فشارهای اقتصادی دیگر انگیزه ای برای حضور پرشور معلمان در کلاس های درس باقی نگذاشته است و معلمان بیشتر به دنبال شغل های دوم و سوم هستند و کم کم جامعه دارد به سویی حرکت می کند که در آینده ای نه چندان دور با هیچ هزینه ای و برای هیچ کسی قابل مهار کردن نیست؟
الان فقط مانده است که از ” اسماعیل عمر غیله ” رئیس جمهور جیبوتی کمک بخواهیم . و بخواهیم که برای آموزش و پرورش ما کاری بکند . در اینجا که دولتمردان و مجلسیان کارشان شده است تاسف خوردن و وعده دادن . و علیرغم توصیه های مکرر رهبری مبنی بر توجه بیشتر به معلمان و مدارس، باز همه فقط دارند دور خودشان می چرخند!
آیا بهتر نیست بجای پرداختن به تمام مسائل حاشیه ای، به اصل مطلب، که همان آموزش و تربیت صحیح آینده سازان این مملکت است بپردازیم؟ چرا که اگر این اصل را ، که در این کشور کاملا فراموش شده است ، مورد توجه ویژه قرار ندهیم ، دیگر نباید منتظر آینده ای روشن برای کشور باشیم .
معلمان را بیحال کرده ایم ، دانش آموزان را سرگردان و بی انگیزه کرده ایم ، نخبگان را به انزوا کشانده ایم ، مغزها را فراری داده ایم ، و خلاصه از هر آنچه که از دستمان بر آمده است در به فنا بردن جامعه و مملکتمان کوتاهی نکرده ایم . و بعد انتظار داریم که جامعه شاهد پیشرفت و شکوفایی باشد ! و دولت های استعمارگر و غربی را دشمنان خودمان می دانیم . حال آنکه کاری که ما خود با جامعه خود می کنیم ، هیچ دشمنی قادر به انجام آن نبوده و نخواهد بود .
طرح رتبه بندی معلمان نیز که چند سال است در بوق و کرنا کرده اند و الان دیگر کسی بر روی کره زمین نمانده است که از این طرح خبردار نباشد را هم به درستی اجرا نمی کنند هیچ ، حتی همان اجرای ناقص را هم طبق وعده های داده شده جلو نمی برند !!!
این معلمان تا کی باید شرمنده خانواده های خود باشند ؟ وتا کی باید به وعده وعید های مسئولین گوش دهند و منتظر بمانند؟ استثمار کردن که شاخ و دم ندارد . این نوع حقوق دادن به معلمان در واقع به استثمار کشیدن آنها است . از یک طرف معلمان را زیادی دانستن و از طرف دیگر حقوق ۱۰۰ تا ۱۵۰ معلم را یکجا به یک مدیر پرداخت کردن – آن هم در یک ماه – در تناقضی آشکار با عدالت، که شعار همیشگی دولت ها و نظام حاکم بوده است می باشد .
چرا خودمان و جامعه مان راگول می زنیم؟ از این طرف از اصل افتاده ایم ، از آن طرف به دنبال اسب می گردیم…!!!
منبع:حقوق معلم وکارگر
جان باختن و مصدومیت شدید ۲کارگر جوان شهرداری کاشمربراثر برق گرفتگی!
فرمانده انتظامی کاشمر از برقگرفتگی دو کارگر شهرداری کاشمر و جان باختن یکی از آنها در حین تخلیه خاک خبر داد.
به گزارش۳خردادفارس،سرهنگ ابوالقاسم باقری از جان باختن کارگر ۳۰ ساله شهرداری خبر داد و گفت: یک دستگاه کامیون متعلق به شهرداری کاشمر که قصد تخلیه خاک در بلوار امامزاده سید مرتضی را داشت در حین تخلیه بار با سیمهای شبکه برق برخورد میکند.
وی با بیان اینکه بر اثر برخورد اتاق کمپرسی با سیمهای برق راننده کامیون و یک کارگر دچار برقگرفتگی شدند خاطرنشان کرد: با حضور اورژانس ۱۱۵ در محل، عملیات احیا انجام و دو مصدوم حادثه به بیمارستان ابوالفضل کاشمر منتقل شدند.
فرمانده انتظامی کاشمر با بیان اینکه تلاش کادر پزشکی و درمانی بیمارستان برای نجات کارگر ۳۰ ساله مؤثر واقع نشد و وی در بیمارستان فوت کرد تصریح کرد: راننده ۳۲ ساله کامیون شهرداری در حال حاضر در بخش مراقبتهای ویژه بیمارستان بستری است.
سوم خردادماه۱۳۹۵
akhbarkargari۲۴۶۸@gmail.com