در حمایت از خواست اسماعیل عبدی
اسماعیل عبدی معلم زندانی در بند ۳۵۰ زندان اوین از روز یکشنبه ۱۰ اردیبهشت ، ۳۰ آوریل ۲۰۱۷، در اعتراض به صدور احکام امنیتی برای فعالان تشکلهای معلمان و کارگران و با درخواست «خروج روند پیگیری پرونده خود از حالت امنیتی به عادی» در اعتصاب عذا بسر می برد. اسماعیل عبدی، دبیر سابق کانون صنفی معلمان ایران که در آخرین مجمع عمومی کانون صنفی معلمان تهران با بیشترین آرا به عضویت هیئت مدیره این کانون انتخاب شد، از جمله به اتهام “اقدام علیه امنیت ملی” به شش سال زندان محکوم شده است.
اما “امنیت ملی” چیست که رژیم اسلامی اقدام علیه آن را همچون اتهامی کلیشه ای برای سرکوب و به بند کشیدن فعالین کارگری و اجتماعی و برای ایجاد فضای ترس در کل جامعه ، بکار می ببند؟
طبقات حاکم و دولت ها در همه جا امنیت خود را “امنیت ملی”، نظم موجود را “نظم عمومی” و منافع خود را “منافع ملی” می نامند تا هر صدای مخالف را با توجیه در خطر افتادن امنیت، نظم و منافع ملی سرکوب کنند. در جمهوری اسلامی بطور مشخص، “امنیت ملی”، امنیت نظام، امنیت سرمایه و دزدان و جنایتکارانی است که به گفته خودشان ” ۴ درصدی” هستند و “در طول ۳۸ سال فقط اعدام و زندان بلد” بوده اند. این امنیت جهنمی اما به رغم همه سرکوب ها و جنایت هایی که برای حفظ و تداوم آن بکار بسته شده و می شود، حتی از نگاه خودحاکمان، چنان شکننده است که اقدامات مسالمت آمیز یک معلم، یک کارگر، یا یک فعال اجتماعی و سیاسی به مخاطره اش می افکند؛ و بنابراین از منظر رژیم سزای این فعالین حالا که دیگر نمی تواند بطور دستجمعی اعدامشان کند و خاوران های جدید بیافریند، سلب همه حقوق اجتماعی آنان و به بند کشیدشان در زندان است.
در هیاهوی انتخاباتی و کارناوال های مسخره و چندش آوری که باند ها و دار ودسته های حکومتی برای کسب سهم بیشتر در قدرت سیاسی و از این طریق سهم خواهی بیشتر در سودها، دزدی ها و اختلاس ها به راه انداخته اند، نباید گذاشت که فریاد اعتراض و دادخواهی فعالین کارگری و اجتماعی همچون خود آنان در پشت دیوارهای زندان محبوس بماند. هم اکنون ۱۴ روز از اعتصاب غذای اسماعیل عبدی می گذرد، محسن عمرانی، معلم بوشهری، از یک هفته پیش در اعتراض به محکومیت یک سال حبس تعزیری و دو سال انفصال از خدمت، دست به اعتصاب غذا زده است و آتنا دائمی فعال اجتماعی و هنگامه شهیدی روزنامه نگار هر کدام به ترتیب بیش از ۳۵ روز و دو ماه است که در اعتصاب غذا بسر می برند. در این بستر سرکوب و بی حقوقی مطلق، شوربختانه اعتصاب غذا گاه نزد یک زندانی آخرین وسیله ای می نماید که به آن متوسل گردد تا صدایش شنیده شود؛ زندانی در شرایطی بسیار نابرابر و کاملا نامناسب با اعتصاب غذا جانش را وثیقه می گذارد که بگوید آنچه بر او رفته است و می رود قابل تحمل نیست، ضد انسانی است، زور گویی عریان و لگد مال کردن حقوق بنیادی انسان است. اگر جار و جنجالهای انتخاباتی، صحنه تزویر، دروغ و پلشتی و وسیله ای برای مشروعیت بخشیدن به حاکمیت سرمایه و سرکوب است، اعتراض زندانیان سیاسی و عقیدتی از جمله آنان که دست به اعتصاب غذا زده اند، فریادی ست برای آزادی و در افشای هر چه بیشتر این جنایتکاران.
رژیم اسلامی صرف نظر از اینکه کدام دار و دسته و جناحی در قوه مجریه و یا در مجلس دست بالا داشته باشد تا وقتی که به عقب رانده نشود، از حربه زندان علیه فعالین کارگری و اجتماعی با توجیه حراست از “امنیت ملی” و “نظم عمومی” دست بر نخواهد داشت. خواست لغو اتهامات و احکام امنیتی علیه فعالین کارگری و اجتماعی و آزادی بدون قید شرط آنان از مطالبات بنیادی کارگری است. این خواست را تنها و تنها با نیروی گسترده و مبارزات هماهنگ بین بخش های مختلف طبقه کارگر و همه جنبش ها و مبارزات آزادی خواه و برابری طلب می توان به رژیم تحمیل کرد. اگر توازن نابرابر قوای طبقاتی موجود، به رژیم اجازه می دهد که علاوه بر سرکوب مطالبات و خواسته های کارگران بطور مرتب فعالین کارگری و اجتماعی را به جرم های واهی به بند بکشد، بنابراین چاره ای جز تغییر این توازن قوا از راه مبارزه هماهنگ و گسترده به نفع طبقه کارگر و سازمانیابی جنبش کارگری نیست.
ما از خواست اسماعیل عبدی، و همه زندانیان فوق که در اعتصاب غذا بسر می برند، حمایت می کنیم و خواهان آزادی فوری و بدون قید و شرط فعالین کارگری، اجتماعی و کلیه زندانیان سیاسی هستیم، و به رژیم اسلامی هشدار می دهیم که کلیت این نظام را مسئول سلامتی و جان زندانیان می دانیم.
ما از کلیه معلمان و فعالین مستقل معلمین و کانون های صنفی معلمان ایران در خواست می کنیم که کارزار مبارزه برای آزادی اسماعیل عبدی ومحسن عمرانی و همه فعالین اجتماعی دربند را در دستور کار خود قرار دهند. با اتکا به قدرت اتحاد و همبستگی معلمان و دیگر بخش های طبقه کارگر می توان رژیم سرمایه داری اسلامی را وادار به عقب نشینی کرد. جان اسماعیل عبدی و دیگر زندانیان اعتصابی در خطر است. اجازه ندهیم که رژیم جمهوری اسلامی جان زندانیان را در هیاهوی انتخابات به هیچ بگیرد.
اتحاد بین المللی همچنان برای اطلاع رسانی و جلب همبستگی و حمایت تشکلات کارگری از مبارزات همه بخش های طبقه کارگر در ایران تلاش می کند و در این رابطه از همه تشکلات کارگری، ملعمین و مدافع حقوق انسان در سراسر جهان درخواست می کند که رژیم سرکوبگر جمهوری اسلامی ایران را برای آزادی فعالین کارگری و اجتماعی زیر فشار قرار دهند.
اتحاد بین المللی در حمایت از کارگران در ایران
۱۳ مه ۲۰۱۷