آیا نیروهای “چپ” و”راست” ایران از تاریخ آموخته اند؟

این مطلب را با دوستانتان به اشتراک بگذارید :

همبستگی برای ایران، برنامه ای از امین بیات بخش هشتم: آیا نیروهای “چپ” و”راست” ایران از تاریخ آموخته اند؟
تلویزیون اینترنتی رنگین کمان، بنیاد آزادی اندیشه و بیان اسفند ماه ۱۳۹۷ پاریس

پادکست برنامه را از اینجا گوش کنید

مردم ایران و بخصوص مبارزان راه رهائی ، بخوبی ساختار قدرت (هرم قدرت) را شناسائی کرده و آگاه به چگونگی پیشبرد  مبارزه برای در هم شکستن نظم موجود شده اند، قابلیتهای مبارزات مدنی را بخوبی درک کرده اند، وبدون ازسرگذراندن هیچ حوزه وکلاس درس،تنها درمیدان مبارزه گداخته  وآب دیده شده اند وبه تجربه دریافته اند که باید ستون فقرات سیاسی جامعه را با  همبستگی  محکم کرده تا  بتوانند خود را برای شکستن پایه های استبداد مذهبی تقویت کنند، و مردم به   حقوق شهر وندی آگاه شده و با گذراندن  پله های پیروزی در مبارزه با  تحمل فشارهای اقتصادی ،  میدانند که دستگاه   “ولایت فقیه”  پوشالی  تر از آنست که خود  آنها  می پندارند ، مردم  می  دانند   دستگاه سیاسی نظامی آنقدر آلوده به فساد و دزدی شده که بنیان های آن تهی ازاخلاق گردیده و چنان آسیب پذیر  شده اند که خود باور ندارند ، به سقوط زود رس خود ، حتی در میان سر سپردگان رژیم  یک نوع ترس و وحشت از اعتراض های اجتماعی مردم ، ترس درکلیه سطوح ارکانهای قدرت بوضوح دیده میشود ، یکی پس از دیگری بشدت در حال  فرو ریختن و ضعیف تر شدن میباشند ، و در یک کلام  رژیم جمهوری اسلامی ایران آماده ی، فرو ریختن میباشد.

مسئله مهمی که درمیان مردم رواج خوبی یافته است ، اینکه مردم دقیقا به ضعف  و فساد  ساختار قدرت روحانیون طماع ، دزد و شیاد پی برده اند و آنان را شناسائی کرده اند،  و به آنجا رسیده اند که به  دین مسلمانی دولتی با پدیده ای عقب مانده ، عوامفریبانه  که توسط  آخوند ها  پیاده  شده،   می نگرند ، وبه آنجا رسیده اند که عناصر فرصت طلب مذهبی ، طلاب ، روحانیت وحامیان آنها را مسبب بد بختی وبوجود آورنده ی شرایط بغرنج امروز مردم میدانند ، و دریافته اند که بخش عمده ای از ثروت مردم که دربودجه ی سالانه گنجانده شده است را این طیف سربار جامعه آخوندها  به عناوین  مختلف دریافت میکنند و حوزه های علمیه، شده  مرکز دزدی و فساد ، بخش عمده ای از ثروت مردم در کشور های دیگر بذل و بخشش میشود.

مردمان ایران بالاخره به قدرت مدنی خود پی برده وآمادگی آنرایافته اند که با محکم  کردن ساختار های دمکراتیک ، سازمانهای اجتماعی را پی ریزی کنند، مشکل بهم  پیوستن  تشکلهای مدنی راه حل یافته و آنها را بهم متصل کنند تا نسبت بهم تعهد همکاری وهم راهی بیشتر داشته باشند، مردم به قدرت لایزال  خود پی برده و میدانند که در روز موعود چه باید بکنند.

عوامل رژیم  با عناوین مختلف چه با حقوق و چه بدون حقوق تبلیغ میکنند  که  آپوزیسیون ایران پراکنده است، میگویند ضعیف است، بر نامه ندارد، تشکیلات  یکدست  ندارد، درگیری سیاسی  ما بین جناحهای مختلف آنها زیاد است که باعث ضعف کلی شده است، میگویند 57  ها پیرشده اند  و هزار و یک دلیل و ایراد بنی اسرائیلی می تراشند ، اگر همه این ایرادات را قبول کنیم  و صحه  به آنها بگذاریم ، اما من پس از پنجاه سال که عمرم رادراین اپوزیسیدن گذرانده ام میدانم  که با تمام  ناملایمات و گرفتاریها ی عجیب  و قریب و دخالتکاریهای بیگانگان  با سرکوب  و کشتار بی امان رژیم شاه و شیخ از این اپوزیسیون ، دیگر خوب بود امروز هیچ آثاری از آنها  باقی  نمانده باشد، اما به شهادت دوست و دشمن  می بینیم که با  تمام این  تفاصیل  هنوز استوار و قدرتمند و دارای هدف وبرنامه درصف اول شاید نه،اما بزرگترین پشتیبان مردم ایران برای تغییرات بزرگ ساختار، ایستاده اند.

ایراد میگیرند که تشکلهای صنفی مدنی ومردمی در ایران ضعیف عمل میکنند، اگر چه  بی انصافی بخرج میدهنداما می بینیم که تشکلهای صنفی وسندیکائی کارگران،معلمان، راننده گان ،دانشجویان و… در سراسر کشور  در صفوف  مقاومتهای مدنی  حضور فعال  داشته و خواهند داشت ، اما ساختار کلی این تشکلهای مدنی و کارگری در کشور بشدت زیرسرکوب عوامل رژیم قرار دارند،   در شرایط مشخص باید مردم فکری بحال عوامل سرکوبگر رژیم بکنند، و اخطار های لازم رابه  آنها بدهند و بفهمانند که چنین هم نخواهد ماند.

تبلیغ میکنند که مردم به سازمانهای سیاسی اعتماد ندارند، البته ندانم کاریها و خیانت بخشی  از سازمانهای وابسته را مردم باید مد نظر داشته باشند که بنظر من درست هم هست ، و  بیرحمانه  باید به عملکردهای خائنانه آنها بر خورد شود، از آنجا که نه دررژیم شاه و  نه  در رژیم  ملاها  بمردم فرصت خود سازی داده نشده است ، چه انتظاری دارید که از مردم بخواهید و جلوی افکار عمومی را بگیرید که مردم به چه جناحی ازاپوزیسیون دل ببندنند ، قرار نیست اپوزیسیون   همه   کاره باشد، امروز که اپوزیسیون درایران مستقر نیست ، مردمان ایران  درایران بزرگترین قدرت    و اپوزیسیون هستند، و  اپوزیسیون خارج پشتیبان مردم، هستند . جناحهای  مختلف  اپوزیسیون ایران تافته ی جدا بافته نیستند ، سیاستهای مخربی که درطول چهل سال حاکمیت ارتجاع  مذهبی    از خود بروز داده اند، و بخشی از آنها در خدمت این خانه خرابی حضور مستقیم داشته اند،مردم باید هوشیاری ازخود نشان بدهند وگذشته راچراغ راه آینده برای زندگی بهترمردم  بدانند تا سره    از ناسره، محاسن و معایب از هم تشخیص داده شوند.

بنظر من هر فردی اول باید ببیند و بخواند و بعد قضاوت کند، اخیرا  در ایران انتصاباتی همراه با استعفاهائی بچشم دیده وخوانده میشودکه با حکم خامنه ای ابراهیم رئیسی آخوند قاتلی رابه سمت  ” قاضی القضات سیستم قضائی ایران” به گماشتگی گماردند،مهره جنایتکاری رابرداشته وبجایش  مهره فاسد تری که صد درصد درصف ضد خلق قرار دارد وایرانی ستیز هست بهآن سمت بگمارند،    و به زبانی عامه فهم آنکس که در این سیستم  بیشتر جنایت  کرده و بیشتر دزدی کرده  را پاداش خدمت  دادند، خامنه ای در حکمش در انتصاب رئیسی  اعتراف به فساد و رشوه خواری در قوه قضائیه میکند.

آیا تا زمانی که مردم به این حدازآگاهی نرسند که جلوی چنین اهانتهائی رابگیرند چه میشود کرد،         اپوزیسیون، جز افشاگری چکار میتواند بکند .

آملی لاریجانی رئیس قوه قضائیه را با کول باری از خیانت و جنایت همراه با دزدی بر میدارند وبه سمت رئیس” شورای مصلحت نظام” میگمارنند ، آیا خانه از بن بست ویران نیست؟

مردم هنوز در نیافته اند که حاکمیت قانون در ایران بی معناست؟  در صورت  چنین   انتصابی  اگر  با مخالفت عمومی جامعه در داخل و درجامعه بین المللی مواجه نگردد، آیا نباید به آنهائیکه   شعار حقوق بشر را بر سر در سیاست خانه خود نقش بندی کرده اند  شک و تردید کرد، واین درحالیست که شمار بسیاری ازکارگران، فعالان حقوق بشر ، فعالین سندیکاههای معلمین ، دانشجویان  و وکلا به خاطر مخالفت با پرداخت نکردن حقوق معوقه ی خود، سرکوب دستگیر،  شکنجه  و محکوم  به کشیدن  زندان میشوند، چه حقوق بشری ، چه سازمان مللی ،کدام دستگاه مستقل بین المللی به این جنایات تا بحال رسیدگی کرده است. 

در گذشته نه چندان دور و از سال 57 ببعد سازمانهای مشخصی از خمینی و روحانیت و در بقدرت رسیدن آنها، کمک کردند، از جمله چریکهای فدائی خلق، حزب توده،حزب رنجبران ،نهضت آزادی، مجاهدین خلق ، که چوب این  مواضع  ایران بر باد ده  را  امروز جریانات  چپ  مستقل ، نیروهای دمکرات و ملی، مستقل و آزادیخواهان، میخورند.

من شخصا مدعی میشوم که در آن دوران حضور سیاسی داشته ام و میدانم که علاوه برسازمانهای نامبرده که دارای خط و مشی سیاسی غلط و وابسته ، و خود محور، بوده اند . اما  نیرو هائی  هم حضور سیاسی داشتند که هم چپ بودند و هم مستقل  و هم  ایرانی و غیر وابسته از جمله سازمان  جنبش مستقل  کارگری، سازمان  وحدت  کمونیستی و کلی افراد مستقل سیاسی  بودند که در برابر دستگاه وابسته  خمینی ایستادند و سر بلند از این تاریخ  با دادن تلفات  جانی و مالی  فراوان  گذر  کردند و نام نیک خود را در تاریخ سیاسی ایران به ثبت رساندند.

سازمان جنبش مستقل کارگری وسازمان وحدت کمونیستی درشرایطی پا به عرصه ی دخالت سیاسی  در ایران گداشتند که سازمانهای نامبرده بالا در بست ازرژیم خمینی و روحانیت مرتجع اعلام حمایت کرده بودند، وتمام ابواب جمعی خود را درخدمت ارتجاعی ترین حکومت تاریخ ایران ،گذاشته بودند.

این سیاست غلط و غیر انسانی پشتیبانی از خمینی ، خیلی زود با چهره واقعی خمینی روبرو شد و سر انجام  نوبت به دستگیری ،زندانی،شکنجه ،اعدام و قلع و قمع خود آنها فرارسید،و بقایای آنها امروز هم در مقابل مردم ایران عذر خواهی نکرده اند.

من بصورت گذرا آگاهانه به این مطالب اشاره کردم  که بگویم علاوه بر چگونگی دخالتها  و حرکت جنبش آزادیخواهی در 57 و وقوع اشتباهات و خیانتها ، امروزما پس از چهل سال در همان شرایط  قرار گرفته ایم و باید تصمیم بگیریم که آیا از گذشته درس عبرت گرفته ایم یا هنوزدر منجلاب قدرت و ثروت در گیریم و ماهیت رژیم ها برایمان نا آشنا و بی اهمیت است.

توهم داشتن ازتغییر رویه ی خامنه ای یا سایر روحانیون آب درهاون کوبیدن است، وطن پرستان  واقعی به هیچ چیز جز بر چیدن بساط روحانیت و ملا ها نمی اندیشند، و عناصر فرصت طلب و نا آگاه دربعضی سازمانها هنوزدرچنبره ی بحران هویت گیرکرده اند و سرپوش روی واقعیت موجود میگذارند، امروزماهیت بورژوازی که هرگز در ایران دارای بار اجتماعی مثبت و درخدمت اکثریت جامعه نبوده است، روشن شده، و با این سیاست ها ضربه های مهلکی بر بدنه خود و مردم کشور وارد کرده اند.

دامن زدن به مبارزه  طبقاتی و مغشوش نکردن آن کمک به خیلی مسائل اجتماعی میکند، مثلا  در آینده دیگر یک کمونیست یا مارکسیست نمیتواند و نباید ازعناصر بورژوازی حالا چه با پاپیون  و چه با عبا و دستار، پشتیبانی کند ، عملکرد  نیروهای اپورتونیست  در انقلاب 57  را ببینید ، آنها  نشان دادند که پایبند به اصول و روابط مبارزه طبقاتی نبودند،نیروهای مستقل چپ با بررسی دقیق  و نگرش به گذشته ورفع اشتباهات  میتوانند و قادر خواهند شد این بارنقشی موثر درتغییر روابط اجتماعی،  داشته باشند.

آخوند ها ملهم از گذشته صدر اسلام آموخته اند که برای ماندن در قدرت ، باید ازهروسیله ی ممکن چه داخلی و چه خارجی استفاده ببرند و خود را بظاهرهم شده قدرتمند در افکار عمومی جلوه دهند. 

رژیم سعی کرده اگر در معرض انهدام قرار بگیرد ، عواملی از جمله جنگ، سرکوب داخلی ، زندان، تشنج آفرینی ،و شاخ و شانه کشیدن در سطح بین المللی ،تهدید به ترور،جلوی تلاشی و انهدام خود را بگیرد.

رژیم در منطقه بر اساس  دنبال کردن شعار صدور انقلاب تا بحال بوده ، قراردادن تشیع  در مقابل تسنن، مذهب دولتی در مقابل مذهب غیر سیاسی، هر روزبیشتر در مرداب و لجن فرو میرود ، اگر امروز مجبور میشود در مقابل اعتراضات مردم عقب نشینی از خود نشان  دهد این  نیز توطئه ای کوتاه مدت برای فرار از فرو پاشی است. 

بر چیده شدن بساط دربار شاه که زمانی با پشتیبانی هزاران  مستشار آمریکائی  در قدرت  بود، شکست مهلکی برای امپریالیسم آمریکا بود ، و درادامه مرتکب شکستهای دیگر در منطقه  شد     و امروز با حرکتهای محتاطانه تر برای جبران اشتباهات خود پیش میرود ، بخصوص با ریاست جمهوری فردی چون دونالد ترامپ میرود که انتقام  بالا رفتن از سفارت آمریکا در تهران را که باعث سر افکندگی دولت وقت آمریکا شد را، جبران کند.

رژیم جمهوری اسلامی به رهبری خامنه ای نه در سطح بین المللی میتواند عرض و اندام کند و    نه وضع داخلی باو اجازه مانور غیر عادی همچون شروع جنگی دیگررا، میدهد.

امروز بدیلهای مختلف علیرغم تبلیغات ضد ایرانی چه ما قبول داشته باشیم و چه نداشته باشیم  موجودند که عبارتند از :

1-بدیل سلطنت  2-بدیل جمهوری 

تنها هنوز شرایط کافی برای گرفتن قدرت توسط یکی از آنها یا هر دو موجود و آماده نیست.

این بدیلها درسیاست قدرتهای امپریالیستی ، زمانی مفهوم واقعی بخودمیگیرند که برای سرمایه داری جهانی، اهمیت ژئوپولیتیک منابع زیر زمینی چون نفت و گاز مورد توجه خاص آنها  قرار بگیرد، که امروزه چنین نیست ، نفت آمریکا و گاز روسیه، ترویج تروریسم  جمهوری  اسلامی  همه چیز را تحت الشعاع قرار میدهد و سیاست های ماجراجویانه  سپاه پاسداران  همخوانی این سیاست با منافع اسرائیل خود بهترین گواه، واقعه است.

مسئله ای که نباید چشم از آن برداشت ، اینست که رژیم همواره با بکارگیری  ریا  و سازش با شانتاژ در حالیکه برای همه شاخ و شانه میکشد ، اما  در نهان همیشه  آماده  سازش  و عقب نشینی بوده و خواهد بود. 

درست است که انقلاب 57توسط نیروهای سیاسی و بهمت مردم بوقوع پیوست  و نظام  سلطنتی     را  با قهر و توافق گوادالپ  از میان  بر داشتند ،  اما اولا  با توطئه ی امپریالیسم  و نیرو  های    مذهبی و ارتجاعی چون خمینی  و دار و دسته های مذهبی دیگر جلوی دستیابی  مردم   به  یک  جامعه  دمکراتیک و انسانی را آگاهانه،  گرفتند  و ثانیا  در  انقلاب  ستونهای  اصلی   مناسبات سرمایه داری  دست نخورده باقی ماند ، درحقیقت رژیم خمینی با  کمک  سرمایه  داری   جهانی      بر روی همان مناسبات گذشته و بر روی همان ستونها بنای حکومت متحجر  جمهوری  اسلامی     را سوار بر قدرت کردند، و به ریش ملیون، نهضت آزادی، جبهه ملی و  چپها  خندیدند  و  توده زحمتکش  جامعه را علاوه بر استثمار به زیر یوق قوانین ارتجاعی اسلامی کشاندند که سالها  و نسلها وقت لازم است تا رژیمی دمکرات و آزادیخواه اگر بتواند به قدرت برسد اینگونه خسارتها                        را جبران کنند.

در حقیقت نقشی که بورژوازی ایران از جبهه ملی وهمه جناحهایش و از جمله نهضت آزادی،ملی مذهبیها و چپهای هوا دار خمینی  از روسی و چینی گرفته در 57 ایفا کردند،وبا این نقش خائنانه ایران را به اینجا کشاندند یا منصفانه تربگویم کمک به ثبیت نظام ارتجاعی اسلامی خمینی کردند ، آیا اگررژیم  درحال سقوط درهم بریزد ، نیروهای سیاسی ایران به آن آگاهی دست یافته اند که بهر آش شله قلمکار داخلی و خارجی تن ندهند ، همچنانکه در کاخ مرمر جای  شاه با خمینی و خامنه ای تعویض شد و قدرت سیاسی از دست جناحی از  بورژوازی  بیرون بیاید و بدست جناح دیگر با شکل و شمایل منفور آخوندی تعویض شود، کافیست. یا باید با عدم  مشروعیت  نظام ولایت  فقیه  وسازماندهی گذار از کلیت  نظام  اسلامی با  تکیه  به نیروی مردم ایران و بدون اتکا به قدرتهای خارجی، برای رسیدن به جامعه قانون مدار و مدنی، همت و همبستگی بوجود آورد، مخالفت   با جدائی طلبی واستفاده ازابزار نظامی برای حل مسائل سیاسی ایران ومخالفت با هر گونه تحریم و زمینه سازی برای دخالت  قدرتهای خارجی در ایران.  

Bayat.a@freenet.de

https://www.instagram.com/bayat6039/
https://www.facebook.com/amin.bayat9

09.03.2019

مطالب مرتبط با این موضوع :

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

این سایت از اکیسمت برای کاهش هرزنامه استفاده می کند. بیاموزید که چگونه اطلاعات دیدگاه های شما پردازش می‌شوند.

Layer-17-copy

تمامی حقوق این وبسایت در اختیار مجموعه رنگین کمان بوده و استفاده از محتوای آن تنها با درج منبع امکان پذیر می باشد.