الهیار صالح بلافاصله پس از کودتای ۲۸ مرداد سال ۱۳۳۲ از مقام سفیر کبیر ایران در آمریکا استعفا داد او می گفت:«با وجود همه تلاش ها وقتی کودتا انجام شد، دیگر ماندن در آمریکا را به صلاح و مصلحت خود نمی دانستم ولی سپهبد زاهدی، تعزیه گردان کودتا طی تلگرامی با ابراز محبت مخصوصی از وی تقاضا نمود به کار خود ادامه دهد و چون پاسخ منفی میدهد مجدداد شخص شاه از او می خواهد که در این مقام باقی بماند، مرحوم صالح گفت جواب دادم: من تا دیروز به عنوان سفیر کبیر ایران در آمریکا دکتر مصدق را مظهر ملت ایران می دانستم که با بزرگترین دولت استعمارگر جهان مبارزه نموده و او را شکست داده است و امروز دیگر نمی توانم رنگ عوض سازم و با عاملین کودتای اجنبی همکاری کنم.»
مرحوم صالح کمی پس از کودتای ۲۸ مرداد به ایران مراجعت کرد.
الهیار صالح، در سال ۱۲۷۵ در آران و بیدگل از توابع کاشان دیده به جهان گشود. تحصیلات مقدماتی و زبان فرانسه و عربی را در مدرسه علمیه کاشان به پایان برد.در سال ۱۲۹۳ وارد کالج امریکائی ها در تهران(دبیرستان بعدی البرز) شد و با احراز شاگرد اولی دوره متوسطه را به پایان برد. آقای صالح تا سالیان دراز حتی تا نزدیکی فوت رئیس جامعه فارغ التحصیلان کالج البرز بود.
وی در حضور احمدشاه مترجم فرانسه و انگلیسی برای وزرای مختار آمریکا و فرانسه بود…در سال ۱۳۰۶ که داور به وزارت دادگستری منصوب می شود، آقای صالح هم خدمات خود را در عدلیه آغاز می کند و تا قاضی محکمه استیناف و ریاست دیوان کیفر ارتقا مقام می یابد. پس از رفتن داور به وزارت دارایی، آقای صالح نیز به آن وزارت خانه منتقل و به ترتیب در سمت ریاست کل اداره دخانیات و سپس مدیر کل گمرک خدمت می کند. سپس به معاونت وزارت دارایی می رسد..
بعد از شهریور ۱۳۲۰ برای نخستین بار با سمت وزارت دارایی در کابینه قوام السلطنه عضویت می یابد و بالاخره به اختلاف با دکتر میلسپو و شاه از این مقام کناره می گیرد، از عجایب آنکه دکتر میلسپو با همه اختلافاتی که با صالح داشته در مراجعتش به آمریکا در شرح خاطراتش از الهیار صالح به عنوان پاکدامن ترین وزرای دارایی ایران که اهل دیناری سو استفاده نبوده است به نیکی یاد نموده است…پس از آن صالح بارها در کابینه های مختلف به وزارت دادگستری یا دارایی می رسد.
در دوره ۱۶ مجلس که جبهه ملی تشکیل شده بود ایشان جزو پایه گذاران آن بودند و به اتفاق دکتر مصدق و یارانش به نماینگی مجلس شورای ملی انتخاب می گردد و در جریان ملی شدن نفت، نقش آقای صالح به زعامت دکتر مصدق بسیار موثر بوده و بعدا مقام وزارت کشور را در دولت رهبر جبهه ملی به عهده می گیرد.
در انتخابات دوره بیستم (۱۳۳۹) الهیار صالح علی رغم مخالفت های شاه و دولت وقت به نمایندگی مردم کاشان در مجلس شورای ملی انتخاب می شود که مجلس مذکور بعد از مدت کوتاهی منحل می شودچه شاه و چه زمامداران وقت تاب تحمل انتقادات او را نداشتند.
صالح با دو مرد سیاسی و اداری ایران کار اداری و سیاسی جدی کرد؛ یکی داور بود و دیگری دکتر مصدق. علی اکبر داور که برای تشکیلات عدلیه مردان درست و پاک و پر کار و خوش فکر را می جست، صالح را هم دعوت به کار کرد،.
بین دکتر مصدق و صالح را که از ایام قدیم میانشان روابط و آشنایی و دوستی پیش آمده بود فکر وطنی و ملی و سیاسی به هم پیوند و پیوست می داد و به یک آبشخورشان کشانید. مصدق مقام او را گرامی می داشت و باید به یاد آورد که در تمام جریان های مربوط به امور نهضت ملی شدن نفت صالح را از دست نگذارد و او را با خود به دیوان داوری لاهه و شورای امنیت برد و باز به یاد می آوریم روزهایی که مصدق در زندان [فروردین ۱۳۳۳] اعتصاب غذای طولانی کرده بود، فقط الهیار صالح را پذیرفت و به خواهش صالح اعتصاب غذای خود را شکست و از دست صالح شربت قند نوشید، مصدق مرد بیدار ودانایی بود، هیچ گاه دوستی صالح را برای افتراق افکاری که هماره میان ابنا بشر موجود است از دست نداد.
تا کسی شادروان صالح را نمی شناخت نمی توانست پی به فضائل و مکارم اخلاقی چنین بزرگواری ببرد، بی پیرایگی صالح همین بس در آن زمان که اغلب دولتمردان از راه حرام و نامشروع در کاخ های مجلل خود در ناز و نعمت به سر می بردند، ایشان با آن همه مقامات عالی که از سال ۱۳۱۸ تا زمان مرگ در خانه کهنه و قدیمی که فاقد وسایل آسایش است با قناعت و آرامش وجدان زندگی می کرد.
الهیار صالح در ۱۲ فروردین سال ۱۳۶۰ در تهران چشم از جهان فروبست.
خاطرات الهیار صالح، به اهتمام دکتر سید مرتضی مشیر، ص ۵،۶،۷، ۳۸، ۲۷۳و ۲۷۴
ارگان رسمی حزب سوسیال دموکرات و لائیک ایران
منو