گفتگو با فرهنگ قاسمی در مورد عدم تمرکز و یا فدرالیسم

این مطلب را با دوستانتان به اشتراک بگذارید :

گفتگو با فرهنگ قاسمی در مورد عدم تمرکز و یا فدرالیسم

مطالب مرتبط با این موضوع :

3 پاسخ

  1. جناب فرهنگ با درود خدمتتان ایکار در این بزرگواری، بزرگواری می فرمودید تا همه ی گروههای اپوزیسیون دور همین محور جمع آیند تا با اعلام موجودیت بدور محور همین بزرگواری «دیانیتی» که گویا معنیش بزرگواریست و البته لائیسیته و دموکراسی و آزادیخواهی ست با اصل حاکمیت ملی و تمامیت ارضی جمع آیند. امروز روزی ست که باید سراسر ایران را و اپوزیسیون را تشویق به پشتیبانی از مردم اصفهان کرد. البته بدبختانه مردم اصفهان از مردم خوزستان دفاع نکردند. این دور بازل افتراق را باید شکست. اگر به وقایع نگاه کنیم می بینیم که همه ی مردم همدیگر را تنها گذاشتند بازاری معلم را، پرستاران بازطاریان، بازنشستگان معلمان را، اصفهانی خوزشتانی را، یزدی همه را…و در اینجا یک شگفتی بزرگ هست و آن اینکه مردم شهر شهیدپرور و دارالمومنین یزد دم بر نمی آورند! آنها سر در سفره اسلام ناب دارند و به خیابان نمی آیند تا همبستگی خود را با مردم رشید اصفهان که آب حیاتشان را میدهند اعلام دارند. مردم شهر یزد در سالهای ۶۷=۶۸=تا ۸۰در لو دادن کمونیستها و مجاهدین و تیرباران آنها در زمان آن بیشرف و حرامزاده که او هم برای خودش در شهر یزد یک سعید طوسیو حرامسرائی داشت آیت الله صدوقی دست بالائی داشتند و حالا هم دارند. آما من امیدوار بودم که نسل جوان یزد دست از این اسلامبازی و سرسپردگی به اسلام و حکومت اسلامی بردارند اما متاسفانه گویا تا اطلاع ثانوی اینکاره نیستند. آنها میتوانستند در این بحران یار و غمخوار مردم اصفهان باشند. اما در این امتحان دارند رفوزه می شوند. آمیدوارم در یک تظاهرات گسترده پشتیبانی خودشان را از مردم رشید اصفهان اعلام نمایند. اما از آن مهمتر امیدوارم سراسر ایران با اصفهان نصف جهان اعلام همبستگی کند و به خیابان بیاید. . این بدبختی بزرگی ست که ایران اینهمه متفرق است. بیدار شو ای ایران! این حکومت به یک تظاهرات محکم و سراسری بند است. مرگ بر حکومت اسلام…مرگ بر اصل و اساس این دین ضد بشر. با تاریخی هزار و چهارصد ساله مملو از بیشرفی تجاوز و شکتار و آأتش زدن کتاب و کتابخانه و …لطفا پاسخ دهید! هر خواننده ای پاسخ دهد

  2. آقا یا خانم آموزگار پیر من با شما موافقم. مردم یزد را از طریق چند دوست بسیار مسلمان شناختم. آنها مردمی بسیار کارکنند و البته سرسپرده اسلام. پدر سید محمد خاتمی سید روح الله خاتمی بود. طبق گفته دو دوست یزدیحاج سید روح الله خاتمی در سالهای ۱۳۳۰ تا چند سال بعد سردسته اشراری بود که بابی کشی و بهائی را در اردکان و یزد رهبری می کردو طبق گفته ی آنها با دسیسه های او که در واقع فرمانبر فتوای آیت الله بروجردی بود مردم یزد برای کشتار بهائیان و مسلمان کردن زرتشتی ها و یهودیان یزد مردم اسلامزده این شهر و روستاهای اطر اف را بسیج می کرد. آن یزدیها برای من تعریف می کردند دست کم سه بار اجساد بهائیان را به دستور او از قبر بیرون آوردند و آتش زدند. باز با دسیسه های سید روح الله خاتمی پدر این سید به گفته ی سعید حجاریان «نجیب» مدام مردم مومن و مسلمان و عاشق امام حسین و منتظر امام عج بر قبرهای بهائیان را خیر سر امام زمان و سر بریده امام حسین مدفوع می کردذند و هنوز همه بدون وقفه این کار را می کنند. البته که مردم اصفهان هم در این راستا دست های بلندی دارند اما یزدیها بسیار اسلامی تر و متشیع ترند. برای همه ی اینها نباید از یزدی انتظاری غیر از مسلمان بودن و محافظه کاری داشت. اینرا تاریخ مردم یزد به خوبی نشان میدهد. طبق گفته ی این دو خانواده یزدی که آدمهای بسیار خوبی هم هستند. یزدیها آدمهای بسیار خوبی هستند فقط با مومنین. آنها فقط رحماء بینهم هستند و قاتلهای خشن با یهودی و زرتشتی و بابی و بهای کمومنیست و بیخدا! اگر اینچنین نبودند امروز روزی که می بایست به میدان می آمدند و از خواهران و برادران اصفهانی پشتبانی می کردند و اعلام می کردند نه تنها اصفهانی و یزدی بله ایران و ایرانی قربانی اسلام و نظام ضد بشریش است. تا اصفهانی بفهمند و بدانند که یزدی این مسئله را به خوبی فهمیده است. و اما اشاره آموزگار پیر به افتراق اوپوزیسیون ایران بسیار به جاست. و آما من میخواستم در اینجا اعلام کنم که بر ایرانیان واجب است که سایتهای بی بی سی و زمانه را واقعا بایکوت کنند. محمد رضا نیکفر و اکثر کارکنان سایت زمانه و کل سیاست بی بی سی اسلامی شیعی ست که باید افشاشان کرد. سایت زمان پیش از سپردنش بدست اسلامگرائی چون محمدرضا نیکفر با این اسم با مسمی بسیار عالی بود. اما از زمانی اسلامیزه شدن این سایت بدست محمدرضا نیکفر باید آنرا بایکوت و افشاء نمود. جالب است که از زمانیکه یک بی بی سی چی به رادیو فردا رفته برنامه های مهمی چون برنامه «تابو» که خانم فهیمه خضر حیدری آنرا مدیریت می کرد و گاهی هزار کامنت داشت را این بی بی سی چی برداشت، به عغلاوه بخش نظرات را هم ملغا نمود. بر ایرانیان خارج از کشور است که مدیران ارشد بی بی سی را آگاه کنند که این کارکنان بخش پارسی سرسپردههای نظام آخوندی هستند. و هم حکومت هلند را بر اسلامگرائی اکثر کارکنان سایت زمانه آگاه گردانند.

  3. آقای فرهنگ قاسمی درود بر شما!
    جمهوریخواهان می بایستی با گشاده روئی از رضا پهلوی هم دعوت می کردند. این اشتباه بزرگ شما باعث می شود تا او را دیگران سرقتش کنند. من نمی فهمم شما باشرفان کی به این موضوع مهم پی خواهید برد! مدتها پیش باید یک دوست ژاپنی در تهران صحبت می کردم او به من گفت. اسلام ایرانیان را اخته کرده است! او به این اشاره کرد که ایرانیان همینطور با خودشان در تناقض هستند. برای متجاوزین به کشورشان جشن و عزا می گیرند. برای تولد همان جنایتکاران جشن و برای مرگ شان عزا. و همین طور هزار و چهارصد سال است که بر سر و روی خود مشت می زنند و خودزنی میکنند. تمامی عروسی هاشان در موصوع مثلا تولد یکی از مقدسینشان است. مقدسینی که آنها را به روز سیاه نشانده اند. بعد ملی ها و روشنفکران همینطور پس از بیشتر از ۷۰ سال همچنان در گیر و در دام ۲۸ مرداد هستند. این ژاپونی با خنده به من گفت: با شناختی که من از مضدق دارم اگر او زنده بود و یا میشد او را زنده کرد این ۲۸ مردادیها را مسخره می کرد. اما اینان همچنان به ۲۸ مردادشان چسبیده اند. اینرا از سر سمبول نمی گویم. بلکه واقعا مثل این است که این ۲۸ مرداد چسب داشته و اینان را در آن زمان و مکان و حتا آن روز چسبانیده است…این ژاپونی که ۷۶ ساله بود و حالا بیشتر و عاشق ایران و بیش از ۴۳ سال در ایران زیسته بود موضوع را درست دیده بود. او یک روز به من گفت: فلانی اگر آمریکا آن بمب هیروشیما و ناکازاکی را مثلا بر تهران و اصفهان یا شیراز انداخته بود آن وقت امروز ایران در کجا می بود. ایرانی که عادت دارد به رویدادهایش بچسبد! او گفت ایرانی ها برای من بسیار عجیب هستند. تاریخ ایران و ژاپن از یادگارهای بشریتند اما ایرانیها به فرهنگ و تاریخ و تمدنشان وفادار نیستند. بلکه به چند رویداد چسبیده اند تا جلو نروند. این برای من ژاپنی که ایرانیها را دوست میدارم و عشقم ایرانی بوده رنج آور است. ژاپن اینطور از پس بمب های اتمی سربلند بیرون آمده. اما ایرانیها برای تجاوز کنندگانشان جشن میگیرند و عزاداری میکنند. اما رضا شاه و محمد رضا شاه با آن همه خدمت را آن گونه نامتمدنانه گریان از کشور بیرون کردند. پایان نقل قولها!
    حال من از شما ها که اکثرتان همسن پدر من هستید می پرسم که آخر چطور ممکن است شما اینچنین به قول دوست ژاپونیم در آن ۲۸ مرداد کذائی چسبیده باشید. تازه اکثریتتان هم در همان غرب امپریالیستی و آمریکا و اروپا پناهنده هستید. مثل چپی های محترم و مسلمانان فراری!
    من از خودم می پرسم که چطور ممکن است که شما حزبی های «حزب سوسیال دموکرات و لائیک ایران» نتوانید وجود رضا پهلوی را با آنهمه طرفدار در ایران تحمل کنید و ازش استفاده ای ارزشی و ملی بکنید. او را به سوی جمهوریخواهی کمکش کنید! شماها اگر او را دعوت نکنید او را مجبور خواهید کرد به سوی ورشکستگان به تقصر و چپیها و تجزیه طلبان و فدرالیستها تا با آنها همراه شود. من شخصا عمیقا جمهوریخواهم و لاییک و سوسیالیست، اما او را انسان درستی میدانم که برای امروز ایران بسیار مهم و بسیار مفید و بسیار خوب است!

    حال شما خود دانید!
    اردشیر از تهران

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

این سایت از اکیسمت برای کاهش هرزنامه استفاده می کند. بیاموزید که چگونه اطلاعات دیدگاه های شما پردازش می‌شوند.

Layer-17-copy

تمامی حقوق این وبسایت در اختیار مجموعه رنگین کمان بوده و استفاده از محتوای آن تنها با درج منبع امکان پذیر می باشد.