شنبه ۱۳ اکتبر ۲۰۱۸
این برنامه با شرکت تعدادی از ایرانیان جمهوری خواه با گرایش جدایی دین از همه عرصه های قانون و دولت و هواداران سرنگونی کامل رژیم کنونی تهران برگزار شد.
نخست در آغاز برنامه آهنگهای یاران را چه شد از استاد شجریان و اند اندک یاران میرسند از شهرام ناظری پخش شد.
سپس آقای داوود احمدلو، مسئول دوره ای جنبش جمهوری خواهان دموکرات و لائیک ایران ـ شاخه بلژیک، به عنوان مجری برنامه به حاضرین خوش آمد گفت و برنامه را شرح داد و به اهداف این گردهمایی اشاره کوتاهی کرد. ایشان چندین شعار به زبانهای پارسی، فرانسوی، هلندی و انگلیسی داد که حاضرین نیز با او همراهی کردند. همه شعارهای داده شده در گردهمایی، در پایان این گزارش آمده است.
آقای کاوه آهنگری،فعال سیاسی ، نخستین سخنران برنامه بود که به یافتن رمز اتحاد بین نیروهای ملی و میهنی کشور اشاره کرد و آرزو نمود که احزاب مترقی ایرانی بتوانند آدرس درست اتحاد و اقدامهای مشترک را پیدا کنند و یک پارچه در نابودی جمهوری اسلامی در ایران بگوشند. ایشان از اعدام های اخیر در کردستان و دیگر نقاط ایران نیز سخن گفت.
پس از چندین شعار و پخش موسیقی، نوبت سخنرانی آقای حسن ماسالی، از مبارزان دیرین و شخصیت ملی و چپ و از اعضای فعال کنفدراسیون دانشجویان ایران در خارج کشور رسید. ایشان که به عنوان یکی از موسسین و اعضای شورای مرکزی حزب جدید التاسیس آرا سخن رانی می کرد، اپوزیسیون راستین و جمهوری خواه و پراکنده را به اتحاد فرا خواند و گفت تا زمانی که این اتحادها بر حول برنامهها و خواستههای مشترک مردم، از قبیل سرنگونی، دموکراسی و جدایی دین و دولت صورت نگیرد، هیچ حزبی، هر چند مقتدر، نخواهد توانست به تنهایی بر این رژیم پیروز شود. او افزود که دیگر وقت مبارزه در انترنت و گروههای مجازی گذشته است و باید به عنوان پشتیبانان جرکت های مردم داخل کشور، در خارج کشور فعالیت فیزیکی داشت و صدای مردم ایران را به گوش جهانیان رساند و کشورهای اروپایی را از همکاری با رژیم فاشیستی و آدم کش ایران، باز داشت.
در این بخش از برنامه بازهم شعار داده شد و آهنگ ای ایران، ای وطن، از زنده یاد محمد نوری پخش شد و آقای داوود احمدلو که عضو حزب آرا نیز می باشد، بیانیه بخش زنان حزب آرا را برای حضار خواند.
آن گاه نوبت شعر خوانی آقای جلیل حسینی، یکی از همراهان جنبش جمهوری خواهان دموکرات و لائیک ایران ـ شاخه بلژیک رسید و سروده هایی را در پشتیبانی و در ستایش خانم نسرین ستوده و دیگر زندانیان سیاسی و برای سرنگونی رژبم بیان کرد و همچنین بیانیه نه به اعدام، «شبکه همبستگی با حقوق بشر در ایران»، به مناسبت دهم اکتبر، روز نه به اعدام را خواند.
پس از سر دادن چندین شعار، آقای مخمد رضا روحانی، عضو کانون وکلای ایران در پشت تریبون قرار گرفت و از همکاران خود که در برابر رژیم عقبمانده و قانون شکن، پایداری کرده و به زندان میافتند و اذیت و آزار می شوند، سخن گفت. ایشان گفتند که نسرین ستوده ها، مهرانگیز کار ها و شیرین عبادی ها، زنان وکلای آگاهی هستند که برای ما وکلا و مردم ایران افتخار آفرینند. آقای روحانی در مذموم و رد عمل اعدام دولتی در ایران گفتند که همه اعدام های ایران را باید قتل در ایران و آمران و عاملان آنها را قاتل نامید، زیرا در باره هیچ یک از کشته شدگان، دادگاه راستین با داشتن حق وکیل برای متهمین تشکیل نمیشود و ماموران وزارت اطلاعات، در زیر شکنجه از همه آنان اعترافات دروغین و دلخواه خود را میگیرند و بدین ترتیب جوانان بیگناه مملکت ما را به دار می آویزند.
در این هنگام، آقای غلام عسگری، کارگر مبارز و پناهنده در بلژیک، رو به شرکت کنندگان و خطاب به مردم ایران و به ویژه به کارگران ایران گفت: عزیزان من که در سرتاسر ایران در کارخانه ها و کارگاه ها و مدرسهها و کشتزارها مشغول به کارید و یا با مدارک لیسانس و دکترا بیکارید و در زیر فشار تورم و گرانی نای نفس کشیدن ندارید و سردمداران حکومتی و فرزندانشان مشغول چپاول و دزدی و فرار از کشورند. همه ما یک راه چاره، بیش نداریم و آن هم وحدت کارگران با دیگر آحاد زحمتکش و نیروها و احزاب ملی و مترقی کشور ایران، چه احزاب سراسری و چه احزاب منطقه ای و محلی است. باید اختلافات را کنار گذاشت و دست در دست هم داد و با اعتصاباتی مانند اعتصابات کارگران نیشگر هفت تپه و مبارزات معلمان و مقاومت ملیت ها این حکومت ننگین بشریت را به زیر کشید.
پس از سخنان آقای عسگری و بیان چند شعار به زبانهای گوناگون، آهنگ معروف « زندانی ای هر دم در یاد» پخش شد و سپس آقای داوود احمدلو بیانیه ای از سوی شاخه بلژیک به زبان فرانسوی در معرفی و پشتیبانی خانم نسرین ستوده خواند.
خانم فریبا امیرخیزی، از سازمان زنان هشت مارس ایران ـ افغانستان سخنرانی پرشوری را در دفاع از زنان و کارگران… ایراد کرد. او به اعدام زینب سکانوند اشاره کرد که در هنگام دستگیری ۱۷ سال بیش نداشت و از او اعترافات دروغین گرفته شده بود. خانم امیر خیزی نابرابریهای فاحش زنان در جامعه ایران را به شدت محکوم کرد و در پایان سخنرانی خود، با شعارهای تکان دهنده و کوبنده علیه رژیم، حاضران را به وجد آورد.
در این قسمت بار دیگر آقای جلیل حسینی سروده دیگری را خواند.
در بخش پایانی سخنرانی ها، آقای انور میرستاری، یکی دیگر از همراهان جنبش جمهوری خواهان دموکرات و لائیک ایران ـ شاخه بلژیک، بیانیه برگزار کنندگان برنامه در پشتیبانی از مبارزات کارگران و حق داشتن سندیکاهای کارگری در ایران را خطاب به سندیکاهای جهانی خواند و هم چنین از مبارزات و اعتصابات کامیونداران و معلمان کشور پشتیبانی کرده و گفت که ما زمانی نیم درصدی به حساب می آمدیم، اما در اثر تلاشها و تحمل زندان ها و شکنجه ها و از دست دادن بهترین فرزندان این آب و خاک توانسته ایم، آگاهی خود و مردم را بالا ببریم، به طوری که امروز اتحادها در بین احزاب صورت میگیرد و حکومتگران به نیم درصد در جامعه تبدیل شدهاند و به سرنیزههای خود تکیه زدهاند و چیزی از عمر شیشهای و شکستنی آنان باقی نمانده
است. چند شعار در حمایت از زندانیان سیاسی و سرنگونی دیکتاتوری در ایران و آهنگ و سرود «ای ایران» پایان بخش این حرکت بخش کوچکی از اپوزیسیون ایرانی در بلژیک بود.
پایان
آزادی، آزادی، این است حرف ملت!
آزادی، آزادی، این حرف هر ایرانی!
آزادی، آزادی، این حق هر ایرانی!
اتحاد، مبارزه، پیروزی
کارگر، معلم، دانشجو، اتحاد، اتحاد!
کارگر، کارگر اعتصاب، اعتصاب
کارگر زندانی آزاد باید گردد!
کارگر، معلم، دانشجو، اعتصاب، اعتصاب
زندانی سیاسی درود ایران بر تو باد!
زندانی سیاسی درود ما بر تو باد!
زندانی سیاسی حمایتت می کنیم.
زندانی سیاسی، به همت توده ها، آزاد باید گردد!
دانشجو، دانشجو حمایتت می کنیم
ای ملت آزاده، حمایت ! حمایت !
خامنه ای دیکتاتور، دیکتاتور
خامنه ای سرنگون، سرنگون
دیکتاتور سرنگون، سرنگون!
استبداد سرنگون، سرنگون!
رژیم زن ستیز، سرنگون، سرنگون!
اصلاح طلب، اصول گرا، دیگه تمومه ماجرا،
دانشجو، کارگر: اتحاد، اتحاد!
اعدام یک قتل عمد دولتی است، نه به اعدام!
امروزه بیش از۱۷۰ کشور در جهان، مجازاتِ اعدام را از قوانین جزائی خود حذف کرده اند، اما جمهوری اسلامی یکی از معدود رژیم هائی است که نه تنها لکهِ ننگ این مجازات غیرانسانی را بر پیشانی دارد، بلکه شلاق زدن که مصداق بارز شکنجه است و بریدن دست و پا، کورکردن و سنگسار کردن انسان را در قوانین جزائی خود گنجانیده است.
جمهوری اسلامی از ابتدا اعدام و سرکوب مخالفان، منتقدان، معترضان، دگراندیشان و آزادیخواهان را وسیله بقای خود قرارداده است و طیِ ۴۰ سال گذشته دهها هزار نفر را تحتِ اتهامِ ارتکاب به جرمهای جنایی و سیاسی شکنجه و اعدام کرده است. رژیم جمهوری اسلامی در کشتارِ هولناکِ دسته جمعیِ زندانیان سیاسی در تابستان ۶۷ که نمونه ای از مصداق بارز “جنایت علیه بشریت” است، حدود پنج هزار زندانی سیاسی را به قتل رسانید.
چرخ ماشین اعدام این رژیم در تمام این سال ها همیشه در حرکت بوده است و در هفته های اخیر نیز علیرغم درخواست مجامع حقوق بشری جهانی و ایرانی، چندین نفر و از جمله سه جوان کرد: رامین حسین پناهی، زانیار مرادی و لقمان مرادی را بدون برخورداری از یک دادگاه عادلانه و دفاع از خود، با وقاحت تمام به قتل رسانید.
اعدام کودکان که حین ارتکاب جرم هنوز به سن قانونی نرسیده بودند، یکی دیگر از وحشتناک ترین اشکال به قتل رساندن در حکومت جمهوری اسلامی است. زینب سکانوند، زنی که متهم است در هفده سالگی مرتکب قتل شده است، سه شنبه ۱۰ مهر ۱۳۹۷ در ارومیه به دار آویخته شد. خبر ها حاکی از این است که می خواهند معترضان صنفی را نیز با اتهاماتی مانند افساد فی الارض به پای دار ببرند.
طبق گزارش عفو بین الملل در ژانویهِ ۲۰۱۸، جمهوری اسلامی در سال گذشته صدها نفر را که در دادگاه های ناعادلانه “محکوم” شده بودند، اعدام کرده است. طبق آمار سازمان ملل، در ایران در سالِ ۲۰۱۷ تا نوامبر، حداقل ۴۷۶ نفر اعدام شدهاند و بر اساس گزارش دیدبان حقوق بشر در سال ۲۰۱۸، تا ۴ سپتامبر ۱۷۹ نفر اعدام شده اند. عفو بین الملل اطلاع میدهد که به غیر از کشور چین، ۸۴ درصد از اعدام های دنیا تنها در چهار کشور ایران، عربستان سعودی، عراق و پاکستان رخ میدهند.
واقعیت تلخ این است که اعتراضاتِ مسالمت آمیز علیه بازداشتِ های خود سرانه، شکنجه و اعدامِ حکومتی، به عناوین مختلف، از جمله ” اقدامِ غیر اسلامی” سرکوب شده و ابرازِ هرنوع نظرِ انتقادی به مقدساتِ مذهبی، تحت عنوانِ “اهانت به پیغمبر” و “دشمنی با خداوند”، با کیفر اعدام روبرو میشود.
سال هاست که بسیاری از گروه ها و فعالان سیاسی و اجتماعی و خانواده های آسیب دیده و دادخواه از دهه ی شصت تا کنون در ایران و خارج از کشور برای لغو مجازات اعدام پیگیرانه تلاش می کنند. در سالهایِ اخیر نیز گروه های مختلفی در ایران و خارج از کشور برای حذف کامل قانون مجازات اعدام فعالیت می کنند که می توان از مادران پارک لاله ایران و حامیان حرکت های دادخواهانه در کشورهای مختلف به عنوان فعال ترین این گروه ها نام برد که از سال ۱۳۸۸ شروع به فعالیت کرده اند و پیگیرانه علیه لغو مجازات اعدام در ایران و در اعتراض به احکام اعدام فعالان سیاسی و اجتماعی تلاش می کنند و یکی از سه خواسته اصلی شان لغو مجازات اعدام است. کمپین «لگام» برای لغو گام به گام اعدام در ایران نیز در آذرماه ۱۳۹۲ شروع به کار کرده است.
سازمان های بین المللی حقوق بشری نیز علیه لغو مجازات اعدام و اعدام های فراقضایی و ناعادلانه تلاش می کنند و می توان از عفو بین الملل به عنوان یکی از فعال ترین این گروه ها نام برد.
در هفته های اخیر، پس از حادثه مسلحانه در حینِ مراسمِ رژه نیروهای نظامی در اهواز در۲۲ سپتامبر (۳۱ شهریور ۱۳۹۷)، صدها نفر شهروند ایرانی را زندانی و تحت شکنجه قرار داده اند. ما هشدار میدهیم که در تشدید فضای امنیتیِ و سرکوب، امکان اعدام تعدادی از دستگیرشدگان در دادگاههای دربسته و بدون حضور وکیل مدافع وجود دارد.
ما امضاء کنندگان این بیانیه، ضمنِ تأکید بر خواستههای خود مبنی بر «لغو مجازات اعدام و آزادی تمامی زندانیان سیاسی-عقیدتی»، برخوردهای امنیتی و خشونت بار با دستگیرشدگان وقایع اخیر در اهواز و سایر مناطق ایران را محکوم می کنیم و از تمامی جوامع حقوق بشری و نهادهای بینالمللی تقاضای همراهی در افشای سیاست های غیر انسانی و ضد حقوق بشری رژیم جمهوری اسلامی را داریم.
بی تردید با مبارزه متحد و متشکل مدافعان حقوق بشر و فعالان سیاسی و اجتماعی است که میتوان ماشین زندان و شکنجه و اعدام جمهوری اسلامی را متوقف ساخت.
شبکه همبستگی برای حقوق بشر در ایران
اکتبر ۲۰۱۸
بیانیه شاخه زنان حزب آرا
شاخه زنان حزب آرا، بر این باور است که ما زنان ایران میتوانیم دوشادودوش و دست در دست با مردان آزاده سرزمین مان، بر سلطه این حکومت چهل ساله زن ستیز و دشمن آزادی و برابری پایان ببخشیم. آری، آری، ما می توانیم ریشه اهریمنان و کژاندیشانی را که وطنمان را به گروگان گرفته اند، بخشکانیم و بر دیکتاتوری و بربریت پیروز شویم.
امروزه زنان کشورمان به آن درجهای از آگاهی رسیدهاند که به آشکارا و در خیابان ها، حجاب از سر برمی گیرند و به جنگ فرهنگی با بیفرهنگ ها می روند.
زنان در تمام سنگرهای مقاومت برای کسب آزادی و برابری و عدالت اجتماعی در کنار مردان آگاه هستند و به مبارزه خود ادامه می دهند.
زندان ها انباشته از زنان سیاسی و مبارزان برابر حقوقی است. زنان عادی و غیر سیاسی هم به جرم های اعتراض به ازدواجهای اجباری، کتک خوری از شوهران و فقر مادی از خانه و کاشانه خود فرار میکنند و به تن فروشی روی میآورند یا در دام باندهای تبهکار و مافیایی قاچاق مواد مخدر میافتند که سرانجام سر از زندان در میآورند و خیلی از آنان به دار آویخته میشوند و قربانی سیاستهای نادرست رژیم فاسد می گردند.
ما باید از زنانی مانند مادران زنده یادان ستار بهشتی، رامین حسین پناهی، زانیار، فرزاد کمانگر و به ویژه از مادران داغدیده کشتار های خاوران ها و دهه ۶۰ یاد کنیم.
ما باید در برابر نام زنانی مانند نسرین ستوده، نرگس محمدی، آتنا دائمی و دهها زن آگاه و مبارز دیگری که از افتخارات جهانی ما هستند و امروز در بدترین شرایط در زندان ها به سر می برند، سر تعظیم فرود آوریم که می آوریم.
تمام زنان و مردان ایران و وجدان های آگاه جهان، باید خواهان آزادی نسرین ستوده، وکیل متعهد و برنده جایزه ساخاروف پارلمان اروپا در سال ۲۰۱۲ و نرگس محمدی، یکی از بنیانگذاران سازمان حقوق بشر در ایران و انجمن «نه به اعدام، لگام» و دیگر زنان و مردان در بند باشند. تنها جرم همه زندانیان سیاسی، دفاع از کرامت انسانی و از بین بردن تبعیض ها و نابرابریهای فرهنگی، جنسیتی، دینی، قومی، … و مخالفت با دیکتاتوری است.
ما نه تنها خواستار آزادى اسطوره هاى مقاومت، همچون نسرین ستوده و نرگس محمدی، در مقابل این بد اندیشان هستیم، بلکه خواهان آزادی و خوشبختی و بهروزی تمام گل های نسرین ستودنی و غنچه های زیبای گل نرگس ایرانیم.
در این مکان، در مقابل یکى از لانه هاى فساد رژیم ایران و در برابر همه شهروندان حاضر در این همایش، به آزادى سوگند یاد میکنیم که تا آزاد کردن ایران و باز گرداندن آن به صاحبان اصلیش، مردم ایران ، هرگز از پاى ننشینیم و در این راستا دست یارى به سوی تمام آزاد اندیشان و مبارزان ایران دوست، دراز مى نمائیم. یاد آوری میکنیم که هیچ گروه و دسته و حزبی، هرگز نخواهد توانست “روشنائى “را به سرزمین کهن ایران و مهد مهر و دوستى که از جهل رژیم ملایان به تاریکى و غبار فرو رفته است، باز گرداند.
درود بر نسرین ستوده و همسرش رضا خندان که هر دو در زندان میباشند و درود بر گلها و فرزندان نسرین و رضا که دوری آنان را تحمل می کنند.
درود بر تمام معلمان، استادان، دانش آموزان و دانشجویان و همه آزاد اندیشان در بند این اهریمنان.
درود بر تمام اقوام و فرهنگ هاى مختلط ایران که با جانفشانى در پایدارى ایران، از جان خود هزینه کردند.
درود بر کارگران، روزنامه نگاران، وکلا، دراویش و بهایی های زندانی.
پاینده باد ایران آزاد و آباد