گزارش اختصاصی رنگینکمان
بر اساس گزارشهای منتشر شده از سوی مراکز رسمی در ایران، شرایط اقتصادی خانوارهای ایرانی نشان میدهد که مصرف بسیاری از مواد غذایی در یک دهه گذشته کاهش چشمگیری داشته است.
کاهش استفاده ایرانیان از برخی مواد غذایی از جمله برنج، نان، گوشت و شیر به دلیل افزایش قیمت آنها در طول یک دهه گذشته بوده است.
نگاهی به خبرگزاریها نشان میدهد که قدرت خرید مردم در این روزها به قدری کم شده است که عدم استقبال آنها برای خرید کالاها، صدای تولید کنندگان و کارخانجات مواد غذایی را هم در آورده است.
به گزارش بیبیسی مرغ و تخم مرغ از معدود مواد غذایی هستند که بین سالهای ۱۳۸۶ تا ۱۳۹۵ افزایش قیمتشان نسبت به رشد درآمدها و سطح عمومی قیمتها کمتر بوده است.
در این دوره نان به قیمت ثابت (یعنی با در نظر گرفتن تورم) ۱۶۰ درصد گران شده، قیمت متوسط قند و شکر ۴۵ درصد و قیمت شیر ۳۹ درصد بالا رفته و گوشت قرمز و ماهی هم ۱۳ درصد گرانتر شدهاند.
به گزارش خبرگزاری مهر در مورد کالاهایی همچون گوشت و مرغ نیز بسیاری از مردم به دلیل بالا بودن قیمت گوشت تازه و به اصطلاح گرم، رو به خرید گوشت قرمز و مرغ منجمد آورده اند که قیمتی به مراتب پایین تر از گوشت گرم دارد. این جا است که قیمت کالاهای اساسی پشت درهای گمرکات، تاثیر خود را در سبد هزینه ای مردم نشان می دهد. آن هم قیمتی که به دلیل برخی سیاستگذاری های دولتی، فاصله ای بسیار با آنچه که در نهایت به دست مصرف کننده می رسد دارد.
البته گشت و گذاری در بازار هم به خوبی نشان میدهد که خریدهای مردم به صورت روزانه و در بسیاری از مواقع به صورت حداقلی صورت میگیرد. تنوع سبد خرید مردم بسیار کم شده و اگر در گذشته هر خانواده تنوع بیشتری را در مواد مصرفی روزانه خود تجربه میکرد، اکنون این تنوع به حداقل رسیده است و این امر، علایم خوبی را به دنبال ندارد.
کاهش متوسط مصرف مواد غذایی در ایران میتواند دلایل مختلفی داشته باشد. یکی از این دلایل این است که در ۱۰ سال گذشته، متوسط تعداد افراد در یک خانواده ایرانی کاهش یافته و یا به بیان دیگر تعداد «نانخورها» سر سفره کمتر شده است.
با این حال میزان کوچک شدن سفره، از کوچک شدن بُعد خانوار شدیدتر شده است: بدین معنی که علاوه بر مصرف کلی خانوار، مصرف سرانه مواد غذایی برای هر نفر هم پایین آمده است.
بیبیسی در گزارشی نوشته است که از آغاز دهه ۱۳۷۰ به مرور میزان توزیع کالاهای کوپنی کم شد، قیمت آنها بالا رفت و در نهایت توزیع کالای کوپنی در سال ۱۳۹۰ پس از سه دهه به کلی متوقف شد.
بر اساس این گزارش با کم شدن بودجه کلی خانوار و فشار هزینه مسکن، به نظر میرسد که برخی ناچار شدهاند از خرج خوراک بزنند.
همچنین بودجه متوسط خانوارهای ایرانی بین سالهای ۱۳۸۶ تا ۱۳۹۵ نیز روندی نزولی داشته و در این مدت به طور متوسط سهم هزینه مسکن از بودجه خانوار بالا رفته و سهم هزینه خوراک پایین آمده است.
از سوی دیگر خبرگزاری مهر نیز در گزارشی به نقل از رئیس کمیسیون کشاورزی اتاق بازرگانی ایران اعلام نوشته: «بانک مرکزی اعلام کرده که در ۳ سال اخیر قدرت خرید مردم کاهش یافته در حالی که فائو اعلام میکند در سطح دنیا به دلیل کاهش قیمتهای جهانی غذا دسترسی مردم به غذا بیشتر شده است. سهم هزینه خوراکی در ایران ۲۶.۵ درصد اما در برخی کشورها حتی به ۶ درصد میرسد. یعنی مردم ایران ۲۶ درصد درآمد خود را به تهیه غذا اختصاص میدهند.»
این آمارها در حالی ارایه می شود که بخشی از مواد اولیه مورد نیاز تولید کالاهای اساسی همچون روغن خام، شکر تصفیه نشده، گندم از خارج تامین شده و حتی وزارت جهاد کشاورزی هم به صراحت میزان تولید داخلی و نیاز کشور به واردات را به درستی اعلام نمی کند.
در این میان بسیاری از مردم توانایی خرید برخی کالاهای اساسی داخلی را به دلیل بالا بودن قیمت ندارند، نمونه آن هم برنج است که به نظر می رسد بیشترین خرید مردم متمرکز بر برنج های وارداتی باشد؛ چراکه هم اکنون به طور متوسط قیمت برنج وارداتی بین ۷ تا ۹ هزار تومان است در حالیکه برنج داخلی از ۱۰ هزار تومان تا ۱۵ هزار تومان در بازار نوسان دارد.
یا در مورد روغن که یک کالای اساسی به شمار می رود، دولت به تازگی دستور افزایش قیمت را صادر کرده و از اول مردادماه قرار است که روغن نباتی در بازار گران شود، این در حالی است که ایران در تولید دانه های روغنی به شدت ضعیف است و بخش عمده ای از روغن خام مورد نیاز کارخانجات روغن از خارج کشور تامین می شود.
مردم پول ندارند، خرید فله را به بسته بندی ترجیح میدهند
خبرگزاری مهر در گزارشی به نقل از یکی از سوپرمارکت داران در یکی از محلههای مرکز شهر تهران نوشته است: متاسفانه تعداد مردمی که روزانه برای خرید به سوپرمارکتها میآیند بسیار کم شده و حتی اگر خریدی هم صورت میگیرد، اغلب در حد مایحتاج روزانه خانوارها است.
او میافزاید: مردم این روزها از کالاهای فله بیشتر استقبال میکنند؛ چراکه میتوانند خرید خود را بهتر مدیریت کنند و به دلیل قدرت خرید پایین خود، میزانی که واقعا در وسعت جیب آنها است، صورت دهند.
این سوپرمارکت دار میگوید: خریدهای نسیه ای به شدت افزایش یافته و حتی گاهی اوقات مردم برای خرید چند قلم کالایی که قیمت آن به کمتر از ۵ هزار تومان در روز هم میرسد، تقاضای نسیه دارند. در حالیکه اگر خرید روزانه یک خانوار را روزی ۵ هزار تومان در نظر بگیریم، چیزی حدود ۱۵۰ هزار تومان در ماه میشود که این روند نشان میدهد که مردم برای تامین همین میزان اندک هم بعضا با مشکل مواجه هستند.
او میافزاید: اکنون مثلا خانم یک خانه برای خرید یک کیلو حبوبات یا پنیر اقدام نمیکند و بعضا در حد ۲۰۰ تا ۲۵۰ گرم ممکن است خرید کند که نشان میدهد این میزان برای مصرف روزانهاش است و به نظر میرسد دولت باید برای کاهش قدرت خرید مردم فکری کند.
خریداری که برای خرید به سوپرمارکت مراجعه کرده میگوید: متاسفانه اوضاع اقتصادی بدتر شده و قدرت خرید مردم به شدت کاهش یافته است، از سوی دیگر بیشترین میزان درآمد مردم صرف پرداخت خدماتی همچون آب، برق، گاز، تلفن، هزینه حمل و نقل و بنزین می شود که اجبارا باید پرداخت شود و اگر این کار به موقع صورت نگیرد، با قطعی خدمات دولتی مواجه خواهند شد؛ بنابراین از حقوق ماهانه چیزی باقی نمیماند که مردم بخواهند برای خرید کالاها هزینه کنند.
به گفته این خریدار مردم در شرایط سختی به سر میبرند و اثری از کاهش تورم را حس نمیکنند. کاهش تورم زمانی برای مردم ملموس است که آنها بتوانند قدرت خرید بهتری داشته و سبد غذایی مناسب تری را تهیه کنند، اما اکنون برخی اقلام خواسته یا ناخواسته از سبد خریدهای مردم حذف شده است.
کوچکتر شدن سفره ایرانیها در ۱۰ سال گذشته