الهه امانی
دوازدهمین روز از ماه اوت هر سال روز جهانی جوانان است. ایدهی این روز در سال ۱۹۹۸ در لیسبون کلید زده شد و در ۱۷ دسامبر ۱۹۹۹ در مجمع عمومی سازمان ملل به تصویب رسید.
تم سال ۲۰۲۲ روز جهانی جوانان «همبستگی نسلها، ایجاد جهانی برای تمام نسلها» است. این تم از آنجا و با این ایده در نظر گرفته شده که همبستگی نسلها یکی از چالشهای جهان ما است. جامعهی جهانی با نیت ارتقای آگاهی از چالشهای جوانان، فرصتهایی که در اختیار آنان قرار نمیگیرد و برجستهکردن راهکارهای موفق در سطح ملی و جهانی میکوشد تا با سوقدادن این مهم از حاشیه به مرکز دولتها را تشویق کند تا نابرابریهای اقتصادی، سیاسی و اجتماعیای را که سبب محرومماندن جوانان از پتانسیلی است که میتوانند برای فردای بهتر ارائه دهند، برطرف کنند.
جوانان یا آنچه خیل عظیمی از آنها تحت عنوان «نسل زی» (Generation Z) خوانده میشوند، بزرگترین نسل تاریخ بشرند. جوانبودن همواره مترادف با تغییر، پیشرفت و آینده است. جوانبودن به مثابهی شجاعت و جسارت در مواجهه با مشکلات و چالشها و عشق به بازآفرینی فضاهایی که زندگی را بهتر میکند، است. جوانان قلب بارور و فعال جامعهاند و این پتانسل را دارند تا مشکلات و چالشها را به راهحلها و فرصتها متحول کنند.
از آنجا که جهان قرن بیستویکم با درگیریها و تصادمات جنگی بیشترین بار را بر دوش زنان، کودکان و جوانان گذاشته است، حتی شورای امنیت نیز قطعنامهی ۲۲۵۰ را دربارهی صلح، امنیت و جوانان صادر کرده که در آن به نیاز فوری به مشارکت جوانان در ترویج صلح و مقابله با افراطگرایی مذهبی و سیاسی (رشد نئوفاشیسم) در جهان پرآشوب ما تأکید شده است.
همبستگی نسلها و درنظرگرفتن مهمترین منافع نسلهای آینده در سطح محلی، ملی و جهانی با چالشهای گوناگون در جوامع بشری به درجات مختلف مواجه است.
سنگرایی
برای تشویق همکاری و همبستگی بین نسلها باید با سنگرایی (Ageism) مقابله کرد. سازمان بهداشت جهانی سنگرایی را اینطور تعریف میکند: «کلیشهها (نحوهی فکرکردن)، تعصبها (چگونه احساس میکنیم) و تبعیضها (نحوهی رفتارها) که بر اساس سن نسبت به خودمان یا دیگران صورت میگیرد».
سنگرایی میتواند آسیبهای دوسویه داشته باشد. در بسیاری از کشورها، به ویژه کشورهای غربی بازار کار با سنگرایی که در آن سنهای بالاتر از برخی فرصتهای اقتصادی محروم میشوند، مواجه است؛ اما وقتی سنگرایی در بستر روز جوانان به مثابهی یک چالش مورد بحث قرار میگیرد، متوجه آسیبها و محرومیتهای جوانان از حضور فعال در بستر جامعه میشویم.
اینترسکشنالیتی سنگرایی با سایر چالشهای اجتماعی چون تبعیضهای جنسی-جنسیتی، نژادی، قومی و سایر موارد همواره بار سنگینتر و آسیبزاتری بر جوانان تحمیل میکند. برای مثال در جامعهی آمریکا یک زن جوان سیاهپوست از درجات محرومیت بیشتری نسبت به یک مرد میانسال سفیدپوست رنج میبرد.
پژوهشها نشان میدهند که مناسبات قدرت سنی نهتنها در سالهای جوانی مانع دستیابی و تحقق پتانسیل آنها برای زندگی بهتر میشود، بلکه تأثیرات پایداری در سنین بالاتر برای آنها به همراه دارد و مانع آن میشود که جامعه از توان بالقوهی آنان بهرهمند شود.
گزارش جهانی دربارهی سنگرایی که توسط سازمان ملل در ماه مارس ۲۰۲۱ منتشر شد، شکافهای عمیقی را دربارهی چالشهای سنگرایی علیه جوانان و به ویژه نسل زی نشان میدهند. این گزارش زنگ خطری بود که هنوز تحقیقات فزونتری دربارهی عرصههایی که جوانان، به ویژه در کشورهای جنوب جهان (سه قارهی آسیا، آفریقا و آمریکای لاتین) با آن مواجهند، نیاز است تا بر اساس آن سیاستهای کارآمد در سطح کلان جوامع تدوین شود. مشارکت سیاسی، سلامت، عدالت اجتماعی، فضای امن مدنی و فرصتهای اقتصادی از جمله مواردی است که این شکافها در آن برجسته است.
غلبه بر سنگرایی و مناسبات قدرت سنی فرآیند جامعهای است که در آن هیرارشی قدرت اقتصادی، سیاسی و اجتماعی وجود دارد. غلبه بر سنگرایی بدون متحولکردن ساختارهای قدرت نمیتواند تحقق یابد. این نگرشها و باورها بر رویکرد زندگی اکثریت شهروندان جامعه تأثیر میگذارد و گامبهگام جامعه را به تغییرات بنیادی و ساختاری نزدیک میکند. برای تقویت و همبستگی بین نسلها اعتماد به درایت و درک عمیق از اهمیت مشارکت اقتصادی، اجتماعی و سیاسی جوانان نیاز است. این اعتماد باید فراتر از کلام باشد. تنها در پرتوی چنین اعتمادی است که میتوان از نقاط قوت این نسل، خلاقیت و باروری آنان بهرهی اجتماعی بگیریم.
امنیت در عرصهی مدنی
امنیت و حمایت از حضور جوانان در عرصه و فضای مدنی علاوه بر سنگرایی یکی دیگر از حوزههای چالشبرانگیز جهان است که تاکنون هیچ پژوهش عمیقی روی آن صورت نگرفته است؛ اینکه جوانان نسل زی و حتی نسل هزاره (Millennials) با چه تهدیدها و اذیت و آزارهایی در فضای مجازی مواجهند. نوگرایی و خلاقیتها، سبک زندگی، باورها و ارزشهای آنان که با تکنولوژی و پلتفرمهای رسانههای اجتماعی با سرعت بیسابقهای –خصوصاً نسبت به روند تغییرات در نسلهای سابق- در جریان تغییر است، چگونه به کناری زده میشود، با کلیشههای منفی مورد فرودستی قرار میگیرد و فاصلهی نسلی ایجاد میکند؟ این فاصله با شتاب بسیار و سریعتری باعث انقطاع نسلها و پولاریزاسیون و قطبیشدن میشود.
سازمان بینالمللی کار (ILO) در گزارش اخیر خود که در تاریخ ۱۱ اوت ۲۰۲۲ تحت عنوان «روندهای جهانی اشتغال جوانان» منتشر کرده، بر این امر تأکید میکند که انقطاع و فاصلهی نسلی در زمینهی اقتصادی چگونه بار سنگینی بر دوش جوانان گذاشته است. (۱)
در همهگیری کرونا میزان اشتغال جوانان و فرصتهای اقتصادی آنان بیشتر از هر گروه سنی دیگر ریزش داشته است. این همهگیری که بازارهای کار جهان را به شدت تحت تأثیر قرار داده، بیشترین آسیب را به جوانان رسانده است. بر اساس این گزارش سهم جوانانی که نه در اشتغال، نه تحصیل و نه دورههای آموزش حرفهای حضور ندارند (شاخص نیت- NEET)، در بسیاری از کشورها افزایش یافته و هنوز با شاخص قبل از بحران کرونا شکاف قابلتوجهی دارد. در سال ۲۰۲۰ در حالیکه ریزش اشتغال برای نسلهای قبلی سیوهفتدرصد بوده، برای جوانان هشتادوهفت درصد است.
به مناسبت ۱۲ اوت ۲۰۲۲، روز جهانی جوانان، کمیسیون زنان سازمان ملل نیز بیانیهای صادر کرده که در آن آمده است: «سنگرایی، نابرابری، تبعیض و بیعدالتی چالشهایی است که بدون مقابله با آن نمیتوانیم تا سال ۲۰۳۰ به هدف پنج از سری اهداف توسعهی پایدار -که برابری جنسینی است- نائل شویم». راه درازی در پیش است، زیرا در آمریکا نیز با رأی دادگاه عالی که سقط جنین را پس از پنجاه سال غیرقانونی اعلام کرده، برابری جنسیتی و حقوق زنان بیش از هرزمان در معرض بازپسگرفتن قرار گرفته است.(۲)
در این بیانیه آمده است که سنگرایی بر همهی نسلها تأثیر گذاشته و پیشداوریها، قضاوتها و کلیشههای ما در جایجای نگرشها، سیاستها و برنامههای صاحبان قدرت در جوامع مختلف تأثیر میگذارد و مانع بزرگی در مشارکت زنان جوان در جوامعشان است. کلیشههای منفی هنجارها و انگها، آسیب و تبعیضهای جنسی-جنسیتی را پررنگ کرده و ضروری است که بر این موانع فرهنگی، اقتصادی، اجتماعی و سیاسی فائق آییم و رهبری و مشارکت زنان نسلهای جوانتر را تشویق و تسهیل کنیم. (۳)
نسل زی (زومرها)
روی یک لوح سنگی که از تمدن سومر قدیم به دست آمده، نوشته شده است که: «نسل جوان نسلی نظامگسیخته است و این مسئله است که تمدن ما را بر باد میدهد. به عبارتی پنجهزاروپانصد سال پیش سخن این بود که جوانان درصدد برباددادن دستاوردهای تمدن سومرند». (۴)
محققان نسل زی را جمعیتی تعریف میکنند که از سال ۱۹۹۵ تا ۲۰۱۰ به دنیا آمدهاند. با این حساب این افراد هماکنون از دوازده تا بیستوهفت سال سن دارند و اکثر آنها فرزندان نسل هزاره هستند. نتیجه اینکه نسل زی نسلی است که عمدتاً در قرن بیستویکم بهدنیا آمده و رشد کرده است.
ویلیام استراوس و نیل هاو (William Strauss & Neil Howe) معتقدند که هر نسل ویژگیهای منحصربهفرد و همچنین گفتمان غالب و مسلط خود را دارد. ویژگیهای قرن بیستویکم مثل ناآرامیهای اجتماعی، رشد سریع تکنولوژی، تغییرات محیط زیستی، بحرانهای اقتصادی و تعمیق شکاف طبقاتی در اکثریت جوامع بشری، رشد نیروهای راست و روند قطبیشدن سیاسی جوامع و غیره تأثیرات عمیقی بر ویژگیهای نسل زی گذاشته است. کنش اجتماعی این نسل نیز با نسلهای پیش از آن متفاوت است. کنشگری همواره یکی از ویژگیهای جوانبودن است؛ از اعتراضات ماه مه ۱۹۶۸ در فرانسه تا تظاهرات علیه جنگ ویتنام در آمریکا، از جنبش حقوق مدنی در آمریکا در سالهای دههی شصت میلادی تا جنبش اشغال والاستریت و بهار عربی -که آخرین فصل کنشگری عظیم جوانان در جهان محسوب میشود. به نظر میرسد که نسل زی نیز به گونهای با کنشگری ارتباط برقرار خواهد کرد و بسیج خواهد شد تا خیزشهای اجتماعیای را شکل بخشد که با نسلهای قبل از خود متفاوت است.
رسانههای اجتماعی و پلتفرمهای نو بیشتر از رسانههای سنتی برای نسل زی و پس از آن تولید محتوا میکنند. این در مقایسه با مصرف خبری نسلهای قبل که از طریق چاپ و رادیو و تلوزیون بود، حجم بیشتری از محتوا را در اختیار نسل زی میگذارد. پلتفرمهای نو به طور مداوم تولید محتوا میکنند و اولویت اخبار جهان ساعت به ساعت تغییر میکند. در جستجوگر گوگل میتوان با استفاده از تنظیمات خاص اخبار یک ساعت قبل، یک روز قبل، یک ماه قبل و یک سال قبل را رصد کرد. نسل زی و نسل آلفا (Generation Alpha) -نسلی که بعد از نسل زی در حال برآمدن است-، بومیان دیجیتال هستند. یکی از کنشگران این نسل در آمریکا که در زمینهی کنترل اسلحه در این کشور مبارزه میکند، انگیزهی آنان را برای بسیج پیرامون جنبش و کنشگری مدنی و اجتماعی «ترس و نیاز» قلمداد میکند. اِما گنزالس (Emma Gozalez) هجدهساله که یکی از بازماندگان کشتار دردناک جمعی دز تیراندازی دبیرستان خود در فلوریدا در تاریخ ۱۴ فوریه ۲۰۱۸ است، میگوید ما برای زندهماندن نیاز به کنشگری داریم. او با جسارت و شجاعت در کنار سایر رهبران جوان این جنبش اعلام کرد که سیاهکاران اسلحه و سوداگران را به چالش خواهد کشید. او و چهار رهبر جسور این جنبش جوانان که عکس آنها روی جلد مجلهی تایمز هم آمده است، این تراژدی را سیاسی کردند. کامرون کَسکی (Cameron Kasky)، یکی دیگر از رهبران جوان این جنبش اعلام کرد که «این نسلی از دانشآموزان است که راجع به آنها در کتابهای درسی آینده خواهید خواند؛ دانشآموزانی که بازی ننگین آزادی حمل اسلحه را عوض و سیستم سیاسی (آمریکا) را اصلاح میکنند».
مؤسسهی تحقیقاتی ادلمن (Edelman) در آمریکا در پژوهش خود نشان میدهد که هفتاددرصد از نسل زی یک انگیزه و هدف اجتماعی و مدنی را در نظر دارد؛ اگرچه خود را کنشگر تمامعیار نمیداند. بر اساس نتایج این پژوهش نسل زی نسلی است که با احتمال بیشتری به تحریم یک محصول، یک کشور و اعتراض به سبک خود فعالیت میکنند. مقابله با کمپانی استارباکس و ایجاد حجم عظیم و بازدارندهی ترافیک زمانیای که این کمپانی به کمک آن مانع ایجاد اتحادیهی کارگری برای کارگران خود بود، از جمله اعتراضات منحصربهفرد این نسل است. در این نسل از هر پنج نفر یک نفر در محلی اشتغال دارند که به ارزشها و اهداف و استراتژیهای آن کمپانی اعتقادی ندارند.
نسل زی بیشتر از نسل هزاره به ساختارها و مشارکت سیاسی با نسلهای قبل و نهادهای آن بیرغبتند و ایمان آنها به دمکراتیکبودن نهادهای سیاسی و دولتها کمتر از هر نسل قبل از خود است. در تحقیقی که دانشگاه کمبریج از سال ۱۹۷۳ دنبال کرده، این روندِ کاهش، به روشنی نمایان است؛ همچنین دانشگاه اقتصاد و سیاست الاسای (LSE) دربارهی حضور جوانانی که تجربهی همهگیری را داشتهاند، دریافته است که کمتر در انتخابات شرکت کردهاند و به دولت بدبینی بیشتری دارند. این تحقیق در خصوص ویروس زیکا، ایبولا، سارس و اکنون کرونا انجام شده است.
در حالی که به روشنی جوانان امروز از سیاست به گونهای که در نظر نسلهای قبل است و «رسمی» تلقی میشود، طفره میروند اما بیشتر از نسلهای قبل به مشارکت سیاسی بدون لایههای هیرارشی قدرت سازمانی و گروهی تمایل دارند. آنها به پروسههای دمکراتیک و آلترناتیوهای مشارکت مستقیم بیشتر اتفاق نظر دارند.
جنبهی دیگر ویژگیهای نسل زی و حتی نسل آلفا آن است که کنش اجتماعی از سنین پایینتری در این نسل آغاز میشود، چراکه بیشتر از هر نسلی در معرض اخبار و اطلاعات در اقصینقاط جهانند. گرتا تونبرگ (Greta Thunberg) اولین اعتراض خود را در پانزده سالگی در خارج از محوطهی پارلمان سوئد کلید زد. او نمونه و الگویی از نسل زی است که به دلایل موجه بسیار هم خشمگین است. این فعال برجستهی محیط زیست علیرغم کلیشههای منفی دربارهاش، در زمینهی خشمگینبودنش الهامبخش جوانان نسل خود بود و حتی کودکانی که هنوز هشت سال هم ندارند، امروز در اقصینقاط جهان در امر محیط زیست خلاقند و کنشگری دارند. در ایالت کالیفرنیای آمریکا در اعتراض وسیع و تظاهراتی که علیه کمپانیای که آبهای ساحلی شهری در جنوب کالیفرنیا را آلوده کرده بود، بیشتر سخنرانان و شرکتکنندگان دبیرستانی بودند. در نمونهای دیگر لیکیپریا کانگوجم (Licypriya Kangujam) از مانیپور هند در سن ده سالگی موفق شد کارزاری برای پاککردن اطراف تاجمحل هند از آلودگیهای پلاستیکی به راه بیندازد.
نسل زی و نسلهای جوانتر برای هستی خود و آیندهای که به نظر آنها هر روز تیرهتر میشود و در خطر است، دچار خشم، نگرانی و دلهره است و احساس میکند به این بهانه و با مناسبات قدرت برابر و احترام متقابل باید بر سر میز مذاکرات تدوین استراتژیهای آیندهنگر که زندگی آنها را بهتر میکند، حضور داشته باشند. انقطاع و فاصلهی نسلی به علت گستردگی سایهی تکنولوژی در جایجای زندگی روزانه و کلیهی عرصهها هر روز بیشتر میشود. چنانچه دولتها، نهادها، گروهها و انجمنها به صورت هدفمند روی آن کار نکنند و بودجهها و توجه خود را به سمت برطرفکردن چالشهای سنگرایی و رفع هیرارشی قدرت بین جوانان و نسلهای قبل بر اساس احترام متقابل هدایت نکنند، شکاف و انقطاع نسلی هر روز گستردهتر میشود.
نسل زیِ ایران
به طور کلی، متولدان ۱۳۷۵ تا ۱۳۸۹ در ایران جزو نسل زی محسوب میشوند. طبق نظرسنجی کمپانی دیلویت در خصوص نسل هزاره و زی در جهان در سال ۲۰۲۱ (The Deloitte Global 2021 Millennial and Gen Z) نسل زی در ایران «همچون سایر کشورهای جهان بومیان فضای مجازی و دیجیتال هستند و با اینترنت و گوشیهای هوشمند لحظات خود را میگذرانند و فضای مجازی و شبکههای اجتماعی این فرصت را به آنان میدهد که با دیگرانی که نمیشناسند، تعامل داشته باشند». طبق آمار مرکز ایسپا در سال ۱۳۹۷ پنجاهوپنجدرصد از نوجوانان و هشتادویکدرصد از افراد هجده الی نوردهساله در آن سال عضو یک شبکهی اجتماعی بودهاند.
سخنگوی سازمان سنجش ایران هم در سال ۱۴۰۰ اشاره کرده بود که در کنکور آن سال از میان یکمیلیونوهشتادودوهزار داوطلب مجاز به انتخاب رشته تنها پانصدوسیهزار نفر رشته انتخاب کردهاند. این در حالیست که ظرفیت دانشگاههای کشور در سال ۱۴۰۰ یکمیلیون نفر بوده و انتخاب رشتهی آن تعداد به معنی خالیماندن نیمی از صندلیهای دانشگاهها است؛ همچنین در حالی که رشتهی برگزیده برای نسلهای قبل ریاضی بوده، در سال ۱۴۰۱ تنها حدود پانزدهدرصد از دانشآموزان در رشتهی ریاضی تحصیل میکنند. این آمارها در روند شاخص نیت -یعنی جوانانی که نه تحصیل میکنند و نه اشتغال دارند و نه در دورههای کسب مهارتهای فنی حصور دارند-، تأثیرگذار است؛ البته جامعهی ایران به دلیل عدم برخورداری از فضایی که جوانان نسل آلفا و زی در آن بتوانند از آزادیهایی که شایستهی آنان است، برخوردار شوند و سایهی گفتمان غالب دولتی بر تمام وجوه زندگی آنها سنگینی میکند، این آسیبها را بیشتر و فاجعهبارتر از بسیاری از کشورهای جهان تجربه میکنند.
جامعهی ایران مانند بسیاری از جوامع آسیای غربی و آسیای جنونی و آفریقای شمالی جامعهای است که بستر تغییرات اجتماعی، سیاسی و فرهنگی و نفوذ گستردهی اینترنت است. این تقابل و پارادوکس تأثیرات چشمگیری بر مناسبات خانواده نیز دارد و انقطاع و گسست نسلی را تشدید میکند. بعد از اعتراضات گستردهی دیماه ۱۳۹۶، وزارت کشور پژوهشی انجام داد که بر اساس آن عبدالرضا رحمانی فضلی، وزیر کشور وقت در گفتگو با روزنامهی ایران اظهار داشت که به غیر از نارضایتیهای سیاسی و اقتصادی و اجتماعی برای نخسینبار یک عامل جدید نارضایتی نیز اضافه شده بود: «شکاف عمیق نسلی». به گفتهی رحمانی فضلی «نسلی که حالا به سن کنشگری رسیده و از طریق اینترنت به جهان و اطراف خود دسترسی دارد، متفاوت عمل میکند».
با همین استدلال امروزه بسیاری از پژوهشگران نسل زی (نسلی که قبل از رویکارآمدن مجدد طالبان در سال ۲۰۲۱ به دنیا آمده و پرورش یافته) و حتی نسل آلفا را پرتوانترین نبردگران برای مقابله با طالبان ارزیابی میکنند. از آنجایی که خودسانسوری در این نسل کمتر دیده میشود، به نظر میرسد مطالبات خود را نیز جسورانهتر هم در فضای خصوصی خانواده و هم در فضای عمومی جامعه ابراز میکنند. نگهداشتن مناسبات قدرت هم در فضای خصوصی خانواده و هم در جامعه بسیار چالشبارتر است، زیرا آنها با حجم عظیم دادهها که توسط شبکههای اجتماعی و پلتفرمهای نو در اختیارشان قرار میگیرد، مطالبه میکنند و از نسلهای پیشین خود معترضترند. نکتهی قابلتوجه آن است که این نسل در ایران ویژگی و باروها و رفتارهای بسیار مشابهی با نسل زی در سایر کشورها دارد، زیرا با دادههایی که دریافت میکند و بر اساس آن میاندیشد، احساس و عمل میکند، وجوه مشترک زیادی دارد. به عبارتی نسل زی در ایران فرای شرایط اقتصادی سختتر و دردناکتر، فرای فضای سیاسی و اجتماعی بستهتر ایران نسبت به بسیاری از کشورهای دنیای جنوب، به گونهای جهانی است.
بحران محیط زیست نیز برای بسیاری از جوانان ایران بحرانی است قابللمس و نگرانکننده. آتشسوزیها، سیلها و خشکسالیها این نسل را نگران کرده؛ چراکه تمامی این وقایع برای هستی آنها بحران به شمار میرود. در میان نسل جوان ایران رهبرانی خلاق، متعهد، پرشور و دلیر وجود دارند که تهدید و نگرانی از آیندهای نامعلوم را رصد میکنند، اما شکاف عظیم بین صاحبان قدرت و جمعیت عظیم جوانان در ایران این حق را از آنان سلب میکند که بر سر میز مباحث و استراتژیهای آیندهنگر حضور یابند؛ به واقع در جوامع اقتدارگرا که دموکراسی در آنها جایی ندارد و تنها به چند انتخابات غیرآزاد و حتی نمایشی محدود میشود، جوانان نمیتوانند جامعه را از پتانسیل مثبت، فزاینده و خلاقانهی خود بهرهمند کنند. در ایران چالشها و شکاف جنسی-جنسیتی بسیار عظیم نیز عامل بازدارندهای برای جوانان، به ویژه زنان و اقلیتهای جنسیتی محسوب میشود. در ایران نیز به سان آمریکا، جوانان -به ویژه در شهرهای بزرگ- صدایشان از طریق هشتگها و پادکستها شنیده میشود. حجم عظیم مخالفت با اعدام، دغدغهمندی برای محیط زیستی سالمتر و برای جهانی عادلانهتر و برابرتر را باید از کانالهای منتخب این نسل شنید؛ همانگونه که در آمریکا جنبشهایی نظیر «زندگی سیاهان اهمیت دارد» و «میتو» توسط این نسل میلیونها نفر را بسیج کرد. این نسل به دلیل بستهبودن فضای اجتماعی و نبودن شرایط تشویقکننده برای جوانان و ایجاد فضای کنشگری سالم و بالنده در معرض خطراتی نیز قرار دارد. بر اساس گزارشهای منتشرشده در مطبوعات ایران نوجوانان در ایران به طور خزنده و آرام درگیر پلتفرمهایی از جمله لایکی (Likee) که یکی از نامناسبترین فضاها برای جوانان است، میشوند. بر اساس گزارش روزنامهی شرق کاربران این پلتفرم ویدئویی در ایران یازدهمیلیون نفرند. لایکی پلتفرمی است که در آمریکا به علت ناسالمبودن از طریق مدارس و خانواده بسیار روی آن تأکید میشود.
همچنین دههی هشتادیها در ایران از نظر جمعیتی تنهاتر نیز هستند. بر اساس سرشماری عمومی در سال ۱۳۹۵، میانگین تعداد افراد خانواده سهونیم نفر (تعداد افراد خانوار بیشتر از سه و کمتر از چهار عضو) است. از اینرو متولدان دهههای هشتاد و حتی هفتاد به احتمال بالاتری در خانوادههای «تکفرزندی» هستند.
دههی هشتادیها چهره و ویژگیهای نسل خود را در اجتماع دوهزار نفری سهشنبه ۱۸ خردادماه ۱۳۹۵ در مقابل مجتمع تجاری کوروش در تهران و در ۳ دیماه ۱۳۹۹ در شهر ایذه -در دوران کرونا- با تسخیر ساختمان ادارهی آموزش و پروش و با شعار «ما امتحان نمیدهیم» نشان دادند. دههی نودیها نیز اخیراً در شیراز تجمعی برگزار کردند. تمامی ایت تجمعات نشانگر نوع خاص کنش اجتماعی نسل زی و آلفا در ایران است.
این جوانان بومی دیجیتال با حجم عظیم اطلاعات و ارتباطات، نیروهای جدید اجتماعی ایران و سایر کشورهای منطقهاند که چون سونامی در حال برآمدنند. به اذعان مطبوعات ایران حجم ترافیکی که در هر ثانیه به تلگرام داده میشود، بسیار بیشتر از پیامرسانهای داخلیست؛ نسلی جسور، خودباور و برانگیخته از نابهسامانیها که مطالبات خود را به شکلی عریان مطرح میکند و نه نسلهای پیشین در محیط خانواده و نه صاحبان قدرت توان بهسکوتکشاندن آنها را ندارند. امواج خروشان نسل زی و آلفای ایران، دههی هشتادیها و دههی نودیها نیروی عظیمی در تغییرات جامعهی ایرانند. سیدعلی خامنهای، رهبر جمهوری اسلامی در یکی از سخنرانیهای اخیر خود گفته است که «خدای سال شصت، همان خدای امسال است». در عین اشاره به وحدانیت خدای دههی شصت، اما احتمالاً میدانند که تفاوت عمدهای بین جوانان آن نسل و نسل جدید وجود دارد. باش تا صبح دولتت بدمد!