کارنامه محمود احمدینژاد و حلقه نخست یارانش که نهاد دولت و ریاستجمهوری را در اختیار گرفتند در ۸ سال فعالیت خود در حوزه اقتصاد کلان تصویری ناروشن و پر از کژکارکردها و بیراههرویها را نشان میدهد. پیامدهای ناراحتکننده کارکرد محمود احمدینژاد بر زندگی، کسب و کار و معیشت ایرانیان مزه دهان ایرانیها را هنوز تلخ نگه داشته است و نمیتوانند از فشار این کارنامه ناروشن کمر راست کنند. بدترین رخداد این بوده و هست که شهروندان ایرانی قدرت خریدشان کاهش معناداری را تجربه کرده است. محاسبه کارشناسان نشان میدهد تولید ناخالص داخلی ایرانیان در صورت وقوع بهترین حالتها و رشدهای نامناسب باز هم به تولید ناخالص سرانه ۱۳۹۰ برنمیگردد که به معنای از دست دادن قدرت تولید و رفاه به مدت ۷ سال است. به نظر میرسد کنار هم قرار دادن برخی واقعیتهای غمانگیز، هر انسان علاقهمند به این مرز و بوم را در موقعیت ویژهای قرار میدهد که از آن بوی بد ترس و ناامیدی برمیخیزد. برخی واقعیتها را به طور خلاصه و بدون اولویتبندی در زیر میآوریم:
۱- متأسفانه باید اعتراف کرد که نظام بانکداری ایران فرسوده است و بخشهایی از شبکه بانکی شامل برخی از بانکهای رسمی و احتمالاً همه مؤسسههای غیرمجاز کسریهای قابل توجه در ترازنامه دارند و اگر قرار بر این باشد که ترازنامه آنها صاف و شفاف باشد و از دستکاریهای رایج دور بماند، ارزش داراییهای آنها کمتر از ارزش بدهی آنهاست و راهی برای برطرف شدن این ناترازی دستکم در کوتاهمدت تصور نمیشود. نزدیک به ۲۰ هزار میلیارد تومان از سپردههای شهروندان در اختیار مؤسسههای غیرمجاز و البته قدرتمند است که کار را سختتر میکند.
۲- صندوقهای بازنشستگی ایران کسریهای مزمن دارند و برخی از این صندوقها فقط با فروش داراییهای ثابت خود و یا دریافت وامهای با بهرههای بالا میتوانند پرداختهای ماهانه خود را انجام دهند و شرایط نیز به گونهای است که دولت دستکم تا ۲ سال آینده امکان پرداخت بدهیهای خود به آنها را ندارد.
۳- در شرایطی که فولادسازان بزرگ، معادن غولپیکر، خودروسازان، شرکتهای تولید فلزات و صدها شرکت صنعتی خصوصی در بدترین وضعیت از نظر فروش و سرمایهگذاری قرار دارند و در شرایطی که شرکت ثروتمند نفت هم بدهیهای بسیار هنگفت دارد، وضعیت بنگاهداری نیز در بدترین حالت قرار دارد.
۴- برآوردها نشان میدهد قیمت هر بشکه نفت ایران در بهترین شرایط در ۵ سال آینده حدود ۵۰ تا ۶۰ دلار است و با توجه به توانایی صادرات ایران میتوان به ۴۰ میلیارد دلار درآمد ارزی نفت امیدوار بود. بودجههای جاری ایران شامل پرداخت به میلیونها کارمند، پرداخت یارانه نقدی و هزینههای آموزش و بهداشت و دفاع ایران این میزان درآمد را یکسره به خود اختصاص میدهند و پولی برای سرمایهگذاری دولتی باقی نمیماند. این در شرایطی است که ایران برای رشدهای ۸ درصدی پیشبینی شده و ضروری باید رقمی معادل ۱۵۰ میلیارد دلار سرمایهگذاری کند. مجموعه پسانداز ملی ایرانیان در شرایط مساعد به اندازهای است که باز هم به ۳۰ تا ۵۰ میلیارد دلار سرمایه خارجی نیاز داریم. دولت ایران ۳۰۰ تا ۴۰۰ هزار میلیارد تومان بدهکار است که اگر آنها را پرداخت نکند روزگار ناخوشایندی برای بانکها، صندوقهای بازنشستگی و پیمانکاران در پیش خواهیم داشت.
۵- تصوری بسیار ترسناک وجود دارد که منتقدان دولت یازدهم بخواهند برنامههای اقتصادی این دولت را از نظر اقتصادی ناکام بگذارند. این کار میتواند دمیدن بر تنوری باشد که از آن نانی پخته میشود که مردم تصور کنند در کشوری ثروتمند زندگی میکنند و دولت نمیتواند و نمیخواهد این ثروت را به آنها بدهد. جلوگیری از اجرای تصمیمهای بسیار مهم مثل تنفیذ قراردادهای جدید نفت و گاز، جلوگیری از ورود گردشگران و حذف درآمدهای توریسم، ایجاد مانع در مسیر ورود سرمایههای خارجی، ایجاد انتظارات غیرمنطقی با هدف اینکه شهروندان خرید نکنند و ایجاد ترس در میان سرمایهگذاران خصوصی از مسیرهایی است که میتوانند برنامههای دولت را ناکام بگذارند. بدترین حالت برای ایران قدرت گرفتن دوباره جریان پوپولیست و ناسازگار با جهان است که میتواند ترسآفرین باشد.
رسانههای ایران باید این واقعیتها را ببینند و با مردم در میان بگذارند. تصور شکست برنامه اقتصادی دولت فعلی برای آینده ایران ناگوار است.
ارگان رسمی حزب سوسیال دموکرات و لائیک ایران
منو