۱-
«برای معشوقه ای»
که سیل«باد»سهمگین می آید
گل باغچه مان
بدون هیچ اعتراضی
به خواب فرومی روند…!!
۲-
ابربربالهای«باد»پروازراپنهان می کند
درزیرپیرهن باران
بیابان تنها رویائی قدغن ذارد
برای پرواز
سرزمینی ازآب گلگون!!!!
۳-
که عصای یاغی می شود
همه درختان رامی سوزاندو
پیری رافراری می دهد…
که زنی نیزیاغی می شود
تمام اشکهایش رامی ریزد
درکیف شانه اش و
تنهای رامی فروشد
برای معشوقه ای…!!
۴-
چراغ کلامی رانجوامی کند
به گوشهای دیوار…
اگرتاریکی نباشد بهای من چه می شود؟؟
من نیزمی گویم:
اگرکردستانم نباشد
آوارگی من درکجا به حراج گذاشته می شود…!؟
۵-
من برای اینکه
خودرا
ازمردن عقب بیندازم
خوشه…
خوشه…
عصررامی چینم
تابه سپیده دم دیگربرسم…
قطره…
قطره…
باران می کارم
تابه خراباتی ات نرسم!!!!
ارگان رسمی حزب سوسیال دموکرات و لائیک ایران
منو