تظاهرات شرمآور طرفداران رضا پهلوی در مونیخ
در میانهی تنش مرگبار میان ایران و اسرائیل، و در حالی که احتمال یک جنگ مستقیم، سایهی خود را بر سراسر منطقه انداخته، صحنهای حیرتانگیز اما تأسفبار در شهر مونیخ آلمان رخ داد: گردهمایی گروهی از طرفداران رضا پهلوی – ملقب به «شاهزاده تبعیدی» – با پرچمهای اسرائیل در دست و شعارهایی آشکارا در حمایت از حملات اسرائیل به ایران.
این تظاهرات که طی دیروز و امروز (در تاریخهای ۲۵ و ۲۶ ژوئیه ۲۰۲۵) برگزار شده، بیش از آنکه صدای اپوزیسیون باشد، پژواک مستقیم همدستی با دشمنان مردم ایران است. در زمانی که اسرائیل بهصورت علنی ایران را تهدید به حمله نظامی میکند، و حملات سایبری و فیزیکی علیه زیرساختهای کشور در جریان است، عدهای در خیابانهای اروپا با افتخار پرچم اسرائیل را به دوش میکشند و آرزوی بمباران ایران را در سر دارند – تنها به این امید که بر ویرانههای یک وطن نابودشده، پادشاه خودخواندهشان را بنشانند.
شگفتآورتر آنکه، این نمایش شرمآور با پوشش ویژه و تبلیغات آشکار از سوی شبکه تلویزیونی «ایراناینترنشنال» – یا بهتر بگوییم «اسرائیلاینترنشنال» – همراه بود؛ رسانهای که در تمام سالهای گذشته نه صدای مردم، بلکه بلندگوی پروژههای امنیتی علیه مردم ایران بوده است. رسانهای که از لندن تا تلآویو، نقش خود را در هماهنگی عملیات روانی علیه ایران بازی کرده و حالا تمامقد در کنار جریان سلطنتطلب ایستاده است.
بیتردید آنچه در مونیخ رخ داد، یک سقوط اخلاقی و سیاسی تمامعیار برای جریان سلطنتطلب و شخص رضا پهلوی بود. آنها که پس از مجموعهای از شکستهای مفتضحانه – از شورای ملی پوشالی تا کمپینهای ناکام بینالمللی – مدتی به حاشیه رانده شده بودند، اکنون با وقاحتی کمنظیر بازگشتهاند – اما نه برای مردم، بلکه علیه مردم.
مردم ایران بیتردید نسبت به حکومت فعلی معترض هستند؛ این یک واقعیت انکارناپذیر است که در فریادهای خیابانی، در اعتراضات گسترده، و در فضای عمومی کشور بهوضوح دیده میشود. اما هیچ انسان وطندوستی – حتی در اوج نارضایتی – آرزوی حمله خارجی، مرگ هممیهنان یا ویرانی کشورش را ندارد.
آنانی که امروز در مونیخ گرد آمدهاند، نه نماینده مردم ایران، که نماینده یک پروژه شکستخورده، یک هویت جعلی و یک آرزوی توخالی برای بازگشت به سلطنتاند. کسانی که با پرچم دشمن بر پیکر مجروح ایران میرقصند، نه تنها مشروعیتی ندارند، بلکه در حافظه تاریخی مردم، به عنوان همدستان و خائنان ثبت خواهند شد.
آینده ایران، اگر قرار است ساخته شود، تنها از دل مردم و برای مردم خواهد بود – نه با پرچم بیگانه و نه با رؤیای پادشاهی بر ویرانهها.
رحیم کاظمی سرشت


یک پاسخ
من مخالف پادشاهی در ایران هستم ۸ آما شما از اپوزیسیون حرف میزنمید ما در ایران این متفرقین را گـُهپزیسیون می نامیم ! شما آقای محترم فرق طرفداری از موجودیت اسرائیل که با ایران و ایرانی اصلا مسئله ندارد نداشته و نخواهد داشت با پشتیبانی از حمله ی اسرائیل به حکومت آخوندی اشغالگر ایران یکی میدانید و این از نابخردی شماست. من البته تکرار کنم که ج=مهوری خواهم اما اگر جمهوریخواهان همچنان سردرگم باشند و راهی وجود نداشته باشد تا ایران از اشغال بیرون آید و آزاد شود من نیز پادشاهی خواه خواهم شد. شما در ۴۶ سال همتان همدست حکومت اسلام ضد انسان بوده اید. حتما دخود شما وصیت کرده اید که اسلام به خاکتان بسپارند. در حالی که این اسلام و قرآن ضد بشر و محمد بچه باز و علی آدمخوار امام حسین متجاز به شهربانو دختر بچه شش ساله یزدگرد و پیروان ضد ایرانیش سر کار هستند شماها حتا یک نفرتان شرف ندارید که بگوئید این اسلام است که سر کار است. فقط یک نفر بود که تا دو سه سال پیش گاهی در سایت شما مطلبی مینوشت و میگفت. شما «باشرفان» خفه اش کردید و بیرونش کردید. حالا جای شکرش باقی ست که سرش را نبریدید. آن آقا جلال موجودی یا ایجادی نام داشت. در هر حال نوشته ی شما پر است از تناقض و تنفر، آن همه ایرانی ا» خان مادر عصمت را شما چگونه ارزیابی میکنید. آن جمعیت را ضد ایرانی میدانید و ملایان تبکار و جنایتکار و غنیمت گیر حدیث نجفی و هزاران زن و دختر و پسر را که مقعدهایشان و وژنهایشان را پاره کردند و زیر تجاوز کشتند را ایرانی میدانید. حاشا حاشا به غیرتتان ! شماها که خودتان را مصدر خرد میدانید میخواستید در این ۴۶ سال یک جمع متشکل تولید کنید و این جمله ی امامتان « اسرائیل باید از صحنه ی روزگار محو شود » را محکوم کنید. چرا خفقان گرفتید !؟ برای اینکه موافق این جمله بودید. حالا که گندش بیرون آمده و میلیاردها دود شده به سخن آمده اید ! واقعا بروید خجالت بکشید. اگر این مهملات را ننویسید فکر میکنید مرده اید !!! زنده با ایران زنده باد اسرائیل زنده باد غرب و مرگ اسلام و مرگ حتا بر پدر خود من و عمویم که هر دو مفت خورند. من به شهریار کارگر سر کوچه ای زندگی مخفی ای دارم بیشتر احترام دارد تا این حاج آقاها و ملاها و آخوندها و مداحان و طلاب حتا پدر احمق خودم.