وحید فرخنده خوی فرد
در طول سالهای اخیر اگر به نقشه خاورمیانه نگاه کنیم دور تا دور کشورمان را تکفیری ها ووهابیونی مشاهده می شوند که نه تنها تروریسم را در منطقه افزایش داده اند ، بلکه دولتهای آنها هم از این گروهک ها حمایت کرده اند. خطر از شرق تا غرب ِ ایران بیش از سالهای پیش احساس می شود. در ماههای اخیر سه مرتبه به خاک ایران تجاوز شده است. اولین آ« در مرز با پاکستان ، دومی در اهواز و آخرینِ آن در مرز ترکیه که موجب کشته شدن چندین تن از مرزبانان ایرانی گشته است. اگرچه داعش و دوستانش در عراق و سوریه روزهای پایانی عمرخود را سپری می کنند، اما باید خاطر نشان کرد که مکانها تولیدمثل آنها برای آموزش و پرورش تروریست ها همچنان پابرجاست. پاکستان وعربستان تبدیل به پایگاهی برای آموزش انتحاری و ترور بوده و می باشند که البته در سالهای اخیر ترکیه هم جزوی از متحدان آنها شده است. گروهک هایی که هرروز با نامی جدید به صحنه می آیند. یک روز القاعده ، روز دیگر طالبان ، داعش ، جیش العدل و دهها از این گروهکهای وهابی وتکفیری باهمان ماهیت و تنها با تغییر نام پا به میدان می گذارند. خدا می داند پس از داعش از چه گروهک جدید دیگری رونمایی خواهد شد.
اینکه سلاح هایشان را از کجا و چطور بدست می آوردند ، پرسشی است که دیگر تمام مردم جهان برجواب آن آگاهند و آن دسته از افرادی هم به این امر واقف نبوده اند ، در آخرین قرارداد تسلیحاتی ترامپ با عربستان کاملا متوجه شده اند که بسیاری ازاین وحشی گری ها که دراین سالها شاهدش بودیم از کجا نشات می گیرد.
از روزی که ترامپ به ریاست جمهوری آمریکا منصوب شد پروژه ناامن کردن ایران آغاز شده است. این برنامه قرار است از طریق پاکستان ، ترکیه و البته با سرمایه آل سعود به نتیجه برسد. سفر ترامپ به کشورهای عربی مسلمان منطقه و حمله های اکثریت این کشورها به ایران نشان دهنده عزم راسخ آنها برای پیشبرد این پروژه است. آخرین معامله تسلیحاتی ترامپ و پادشاه عربستان زمانی انجام شد که گروهک های تروریستی مرزبانان ایران را در سیستان وبلوچستان و سپس در اهواز به قتل رساندند.حمله به مرزبانان ارومیه هم یکی دیگر از آخرین دستاوردهای این پروژه بود.
باتوجه به عدم افراط گرایی دینی دربین قومیت های ایرانی و عدم شباهت مردم ایران با کشورهای همجوار ، در ایجاد آشوب به درِ بسته خورده اند وتاکنون موفق نشده اند. اما برنامه این است که از روش دیگری امنیت ایران را خدشه دار کنند. طرحی که سالها بر روی آن کار کرده اند، سرمایه گذاری بر رویِ تجزیه طلبان است. پشتیبانی برروی پانترکیسم و الاهواز در غرب باحمایت عربستان و ترکیه و همچنین جدایی طلبان سیستان وبلوچستان که با باحمایت پاکستان(باتسلیحات عربستان) و از همان خاک خود اقدام به خرابکاری کنند. اعضای این گروهها به طور مشخص در کشورهای گوناگون آموزش دیده می شوند و اغلب از افراد خشک مذهب و افراطی که با فقر اقتصادی دست و پنجه نرم می کنند ، انتخاب می شوند.
پاکستان کشوری با قدمت هفتاد سال ، حداقل در سی سالِ اخیر تبدیل به مکانی برای پرورش تروریسم شده است. اگر با کارخانه تروریسم در خاورمیانه آشنایی ندارید ، به کشور همسایه اش افغانستان بنگرید. کشوری که در طول این سالها به دلیل همجواری اش با پاکستان پذیرای بیشترین صدور تروریسم از سوی پاکستان بوده است. کشور افغانستان با وجود تحمل چنان کشوری در جوار خود در این سالها هیچگاه روی خوش امنیت را به خود ندیده است.
به گزارش آژانس باختر(افغانستان) : “عمر زاخیلوال سفیر افغانستان در اسلام آباد فهرست حاوی سی و دو مرکز آموزشی گروه های تروریستی که علیه افغانستان درخاک پاکستان فعالیت دارند تسلیم مقامات نظامی آن کشور نمود وخواهان اقدامات عملی پاکستان در امر مهار سازی وختم فعالیت این مراکز درپاکستان شد. همچنان جانب افغانستان بار دیگر نام هشتادوپنج تن از سران گروه طالبان و سایر شبکه های تروریستی به شمول شبکه حقانی را که درپاکستان حضور دارند وعلیه افغانستان فعالیت میکند به پاکستانی ها داد وخواستار بازداشت وسپردن آنها به جانب افغانستان شده است. دیپلمات افغان در اسلام آباد میگوید : که واکنش مقامات پاکستانی در این خصوص مثبت بوده و دولت افغانستان بر اقدامات عملی آنان تاکید دارند. باید گفت که قبل از این مقامات پاکستانی یک لیست هفتادوشش نفری را به جانب افغان سپرده اند که گفته می شود وابسته به گروه های تروریستی اند که وقایع هراس افکنی درپاکستان را طراحی وسازماندهی می نمایند. پاکستان بیشتر بر موجودیت اعضای جمعیت “الاحرار” که یک گروه هراس افکن پاکستان میباشد درافغانستان اشاره می نمایند. باید گفت این بار اول است که جانب پاکستان لیستی از افراد گروه های تروریستی که ادعا می شود در افغانستان مخفی اند به جانب افغانستان می سپارد درحالیکه افغانستان در طول چهارده سال گذشته بار بار چنین از فهرست ها را به جانب پاکستان تسلیم داده و خواستار گرفتاری سران گروه طالبان که درپاکستان فعالیت دارند شده وبر مسدود شدن مرکز نظامی آموزشی ودفاتر گروه طالبان درپاکستان تاکید کرد بود مگر مسولان سازمان های استخباراتی پاکستان به جای همکاری در تغییر آدرس ها که از جانب حکومت افغانستان ارایه شده بود اقدام کردند وبا تغییر محل زندگی وفعالیت رهبران طالبان نشان دادند که گویا این فهرست اشتباه آمیز است . پس این حق دولت افغانستان است که باید خواست های آن از سوی پاکستان محترم شمرده می شد. ازطرف دیگر موجودیت گروه های تروریستی منجمله طالبان درخاک پاکستان حرف پوشیده نیست، ملاعمر درکجا بود؟ ملا اختر محمد منصور درکجا کشته شد؟ ورهبر فعلی طالبان ملا هیبت الله درکجا شهرهای کویته و سند زندگی میکند؟ پاسخ تمامی این سوالات نزد مقامات نظامی ، استخباراتی وسیاسیون پاکستان موجود است. همچنان امریکا بارها ازموجودیت گروه های هراس افگن درخاک پاکستان سخن گفته واظهار نگرانی کرد وبار ها بر قطع فعالیت شبکه حقانی در آنکشور تاکید نموده است . فعالیت گروه های مخالف دولت افغانستان درپاکستان تا اندازه مشهور و واضح است که هر کدام آنها برای خود نام والقاب دارند چون شورای کویته ، شورای پشاور اینها نشان می دهد که این دو شهر مرکز اصلی فعالیت طالبان است. گرفتاری، دهها شهروند پاکستانی حین فعالیت های تروریستی در افغانستان واعتراف آنها مبنی بر وابستگی با سازمان های استخباراتی پاکستان ثبوت دیگری از مداخلات پاکستان در افغانستان است درحالیکه مقامات پاکستان به هیچ خواست دولت افغانستان مبتنی بر قطع فعالیت های شبکه های تروریستی وختم مداخلات وبرنامه های استخباراتی پاکستان جواب نه گفته و حاشیه روی کرده اند. همچنان درخفا به حمایت از گروه های تروریستی ادامه داده اند”.
البته تسلیحات فروخته شده توسط ترامپ تاکنون بیشتر در همان کشورهای عربی ، افغانستان، ترکیه و این اواخر در کشورهای اروپایی استفاده شده است و معمولا مردم این کشورها را در این سالها قتل وعام و یا آواره کرده است ، اما در رابطه با این پروژه باید در نظر داشت که هدف بزرگ آنها ضربه زدن به ایران است نه رژیم .به یاد می آوریم که تحریم های هسته ای و غیرهسته ای مردم ایران را چگونه بامشکل روبرو و سفره آنها را خالی کرد و در مقابل سران رژیم هرروز که گذشت درقبال این تحریم ها پروارتر شدند.
همانطور که مشاهده کردیم اولین آزمایش تسلیحاتی خریداری شده ابتدا در منچستر انگلیس و سپس در مصر رونمایی شد. شواهدی که نشان می دهد معامله انجام شده عاملی خواهد شد تا امنیت جهان را به هم بریزند و ایران هم از آن مستثنا نخواهد بود.
اکنون نه تنها مردم ایران بلکه اکثریت مردم جهان پی برده اند که چه دولتهایی ، چه گروه ها و چه افرادی تروریست ها را ساپورت مالی می کنند. کشورهای عربی اگر تنها بارژیم ایران مشکل داشتند ، عامل و مشوق جدایی بحرین از ایران نمی شدند . درصورتی که در زمان پهلوی روابط حسنه ای بین ایران و کشورهای حوزه خلیج فارس وجود داشت. البته مقامات عربستان در این سالیان بارها در سخنان خود حساب مردم ایران را از نظام حاکم جدا کرده اند اما در عمل رفتار آنها متضاد سخنانشان بوده است.
به عنوان مثال در سال هزاروسیصدوبیست ودو (ه. ش) ماجرایی روی داد که منجر به قطع رابطه سیاسی بین دو کشور ایران و عربستان شد و آن قتل یکی از حجاج ایرانی به نام ابوطالب یزدی (از اهالی اردکان یزد) در ملاعام بود. این زائر که به علت بدی مزاج در کعبه دچار استفراغ شده بود، به دست شرطههای امر به معروف عربستان دستگیر شد و در نهایت به جرم ملوث (آلوده) کردن خانه خدا و بدون توجه به دفاعیات و سخنانش سر بریده شد.( سابقه دشمنی عربستان با ایران ، مرکز اسناد انقلاب اسلامی)
همچنین در سال چهل وهفت(ه.ش) پادشاه عربستان از “امیر بحرین” به عنوان رئیس یک کشور استقبال کرد. محمدرضا شاه پهلوی در اعتراض به این استقبال، سفر خود را به عربستان سعودی لغو کرد؛ ولی این اعتراض به نتیجه نرسید و پس از طی مذاکراتی که به امضای موافقتنامه نیز انجامید، شاه ایران در آبان همان سال به طور رسمی از عربستان سعودی دیدن کرد. که درنهایت با توجه به بی عرضه گیِ مسولان وقت بحرین با با همیاری همین کشورهای عربی از ایران جدا شد.( زندفر، فریدون، پیشین، ص شصت وپنج)
با این شواهد و قراین اقدامات آل سعود ازگذشته تا کنون دربرابر ایران شفاف وصادق نبوده است و اکنون هم برنامه و نقشه های گسترده ای برای آشوب در ایران ، عراق، سوریه و یمن دارد که به بهانه ماجراجویی رژیم در عراق وسوریه تصمیم به پیشبرد آن را دارند. تنها چاره کار، آگاهی رسانی به آن دسته از فعالان سیاسی ست که امروزه سنگ ترامپ و آل سعود را به سینه می زنند است. باید باور داشت که هیچیک از این کشورها دِل شان برای ایران و مردم ایران در غالب تمام قومیت هایی که سالیان سال بدون تنش کنار یکدیگر زیسته اند ، نسوخته و نخواهد سوخت. به همین جهت با کمک دلارهای خارجی نه تنها می توان ایرانمان را نجات داد ، بلکه کمک خواهد کرد که کشور را وارد جنگی فاجعه آمیز از نوع داخلی کند ، که البته دودش بیشتر به چشم خائنان و دستهای متجاوز خواهد رفت. همانگونه که تاریخ گویا و شاهد آن بود که در جنگ هشت ساله باعراق ، با آن هجمه و بسیج کشورهای گوناگون علیه ایران چگونه شکست را پذیرفتند. اما شروع این تنش می تواند خسارتهای جبران ناپذیری را بر کشور وارد سازد. حداقل کاری که مردم در حال حاظر می توانند انجام دهند ، تحریم سَفرهای خود به کشورهایی حاشیه خلیج فارس ، ترکیه و بویژه سفر حج است.سفر به این کشورها یعنی کمک رسانی به بودجه تروریست برای پیشبرد وحشیگری در ایران و جهان.
نه تنها این تحریم ها می تواند یک وظیفه انسانی در برابر افراط گرایی و انزجار از اینگونه دولتهای حامی تروریست قلمداد شود ، بلکه هزینه های حاصل از این سفرها می تواند گره گشای بسیاری از مشکلات محرومان و فقرای مردم ایران گردد.