اشکان رضوی
…امروز زندان که هیچ ،شما حتا اگر زیر تیغ اعدام هم بودید من هیچ ابایی نداشتم که اینگونه با شما سخن بگویم.خط قرمز هر ایرانی آزادیخواهی تمامیت ارضی کشورشان می تواند باشد.و من نمی توانم جفای شما به میهن و ملتم را ببینم و دم بر نیاورم چون در زندان تشریف دارید!و این چه مصلحت طلبی کودکانه است که عده ای به خود اجازه می دهند که بر سر مصالح کلی میهن ومصلحت یک فرد معامله کنند؟در اندیشه شما منافع ملت ایران ارجح است یا منافع فردی چون حشمت الله تبرزدی که شهامت انتقاد از اشتباه او را به دلیل زندانی بودنش ندارید؟
در دو نوشتار پیشین نسبت به رخدادهای اخیر تحت عنوان تشکیل همبستگی جعلی به میهن پرستان و آزادیخواهان هشدار داده بودم، که آنچه این بار دشمن در حال تدارک آن است شوربختانه درغالب حقوق بشر، و واژه من در آوردی و جعلی حقوق م ل ی ت های ایرانی تعریف شده است.
بیگانگان گاهی خود وارد کارزار ضربه زدن به منافع ایرانیان و تکه پاره کردن کشورمان شده و گاهی نیز با بهره بردن از مزدوران شناسنامه ایرانی خود که چه بسا سالها زندان را نیز پشت قباله عوام فریبانه خود داشته باشند شده اند.
چندی پیش شخص بیکاره و بی وطنی به نام عباس خرسندی به یک باره دروادی سیات ورزی ایران پیدایش می شود و سخن از مقوله مغفول مانده اقوام می کند و برای اعتبار بخشیدن به او نیز شخص دیگری با کارنامه پریشان و ماجراجویانه سیاسی به نام حشمت الله تبرزدی درحمایت ازاو سخن گزافه ایران فدرال را از داخل زندان ! برای او و همپالگی هایش پیام آورمی شود. و این پیام ویدیویی جناب تبرزدی در شرایطی از به اصطلاح زندان و تورهای امنیتی آن به برون از مرزها می رود که بسیاری از زندانیان و آزادیخواهان در بند بیش از چندین ماه است که حتا یک تماس تلفنی نیز با خانواده های خودنتوانسته اند بر قرار کنند.( و من در اینجا هدفم پرداختن به دم خروس این ماجرا نیست که ملت خود آگاه بر امور هستند.)و شگفت اینکه پروپاگاندای تبلیغاتی غرب نیز با آب و تاب این هذیان ویدئویی را تا چند روزدر بوق و کرنا می کند تا بتواند زمینه ساز هدف اصلی و مشروعیت بخشیدن به آن باشد.
اینکه درایران حکومت اسلامی حاکم است و اینکه آزادیخواهان تحت فشار هستند و ملت در شرایط دشواری به سر می برد مقوله ای چندان جدیدی نیست که هیچ ایرانی از آنچه در میهنش می گذرد آگاه نباشد. اما نکته اساسی اینجاست که آیا شرایط موجود باید بهانه ای باشد برای تحقق اهداف شوم بیگانگان و مشتی خود شیفته و متوهم که نقش مزدوری و دم جنبانی را برای آنان بازی کنند؟
ملت آزادیخواه ایران در پی رسیدن به آزادی هستند اما این آزادی را حاضر نخواهند بود به نکبت بارترین شیوه ها و هم آوایی با بیگانگان به دست بیاورند.
بر اساس آنچه که این جماعت خود شیفته و متوهم در طی دو هفته اخیر بیان داشته اند آنان تلاش نموده تا اتحاد و همبستگی خاص خود و اربابانشان را بر ملت ایران تحمیل کنند.
و به تعبیری این اجلاس که از همان ابتدای کار با عوام فریبی و دروغ پردازی بوده هدفی جز ضربه زدن به تمامیت ارضی میهن و اتحاد و همبستگی ملی نداشته و گزیده تربود بانیان رسوای آن، نام آن را اجلاس “همبستگی برای تجزیه ایران “می گذاشتند تا “همبستگی برای دموکراسی و حقوق بشر.” (که حتا نام آن نیز دزدی بوده)
آنان در گزارش پایانی خود که جز کلی گویی چیزی نبوده، تلویحا سخن از چند پارگی کشور در غالب اداره غیر متمرکز ایران می کنند و چند روز بعد نیز آشکار می شود که در این اجلاس ضد میهنی به آشکار سخن از فدرالیسم و ملیت های ایرانی و مخالفت با پرچم و سرود ملی نیز سخن به میان آمده.
و شرم باد کسانی را که در این اجلاس ضد میهنی شرکت کرده اند و باید سر به زیر افکنده و دیگر در وادی سیاست ایران این هرزگان سیاسی با آخرین رسوایی که به بار آورده اند ظهور پیدا نکنندچون در غیر این صورت واژه هرزه سیاسی به راستی برازنده آنان خواهد بود اگر چه در بیان ابعادوقاحت و ننگ کردار و رفتارشان به اندازه کافی گویا نیست.
این چه کنگره و اجلاسی برای آزادی ایران است، که ملت بعد ازگذشت یک هفته نباید از چند و چون و رویدادهای آن باخبر باشند؟
چگونه است که محل اجلاس و شیوه برگزاری آن تحت شدید ترین تدابیر امنیتی در نظر گرفته شده توسط سرویس های امنیتی غربی بر گزار می شود ؟چه رازآلودگی می تواند در این نشست اهریمنی نهفته باشد که این چنین برای پنهان کاری پیرامون آن تلاش می شود؟
این چه همبستگی می تواند باشد که بدیهی ترین حقوق ملت ایران یعنی باور به تمامیت ارضی و پرچم سه رنگ و سرود ملی آن نادیده انگاشته می شود؟
آقای تبرزدی
شما باآن پیام ضد ملی خودبرای این اجلاس باید کلاهتان را بالاتر بگذارید! تمام هزینه های زندانی که پرداخت کرده بودید اینک در نگاه ملت ایران به پشیزی نیز نمی ارزد. آقای محترم شما یک ماجراجوی سیاسی هستید تا یک مبارز سیاسی وآزادیخواه.
امروز زندان که هیچ ،شما حتا اگر زیر تیغ اعدام هم بودید من هیچ ابایی نداشتم که اینگونه با شما سخن بگویم.خط قرمز هر ایرانی آزادیخواهی تمامیت ارضی کشورشان می تواند باشد.و من نمی توانم جفای شما به میهن و ملتم را ببینم و دم بر نیاورم چون در زندان تشریف دارید!و این چه مصلحت طلبی کودکانه است که عده ای به خود اجازه می دهند که بر سر مصالح کلی میهن ومصلحت یک فرد معامله کنند؟در اندیشه شما منافع ملت ایران ارجح است یا منافع فردی چون حشمت الله تبرزدی که شهامت انتقاد از اشتباه او را به دلیل زندانی بودنش ندارید؟
“هم میهنان”
تبرزدی که جای خود دارد و در قاموس سیاسی ایرانی محلی از ارعاب ندارد .اگر بالاتر از او نیز مرتکب چنین خطایی اگر می شد نباید دم فرو می بستیم. و چه زشت است که بعد از آن پیام مضحک او کوچکترین صدایی حتا از ملی گرا های دو آتشه هم در نیامد مبادا که رژیم بهره برداری کند!
رژیم ازسخنان امثال تبرزدی و سکوت خفت بار مبارزین ملی گرا بهره برداری خواهد کرد نه از روشن بودن مواضع مبارزین.و این چه رسم نانوشته ایست که شهامت انتقاد و سخن گفتن به صراحت را از مبارزین سیاسی ملت گرا گرفته است؟ کجاست شهید فاطمی تا زبان آتشینش ،آتش بر خرمن دشمنان ملت اندازد؟
تبرزدی با آن رفتار دیروز خود یک خود زنی سیاسی را مرتکب شد و به تاریخ پیوست و چه بسا همانند او در تاریخ ایران بسیار بوده و هستند و خواهند بود اما رو سیاهی برای کسانی می ماند که خواسته و ناخواسته، دانسته یا نادانسته، این روزها در حال حمایت از این اندیشه خانمان بر انداز تبرزدی با توجیه زندانی بودن او هستند.
روی سخنم با شما دوستانی است که در صف نیروهای ملی مصالح کشوررا برمصالح امثال تبرزدی ترجیح داده و سکوت پیشه نموده اید. آن روز که به شما هشدار داده شد نخواستید ببینید و باور کنید که دشمنان این کشور و ملت در همه ازمنه تاریخ مترصد ضربه زدن به میهن بوده اند. گفتیم و نشنیدید و فریاد زدیم گوشهایتان را بستیدو روی بر گرداندید.و بیان داشتید که ما باید مراعات حال افراد را بکنیم و ماجرا چنین و چنان است، تو آگاه نیستی و ساکت باش و تندروی نکن!و افسوس اگر همان روزمواضع صریح و روشن در برابر جعل و دزدی خرسندی و تبرزدی ها اتخاذ می کردید امروز شاهد تشکیل همبستگی برای تجزیه ایران نبودیم.
دشمنان میهن خواستنداز شوالیه های پوشالی قهرمان ملی بسازند در حالی که آنان بادکنکهایی خوش آب و رنگی بودند که برای فریب کودک مغزان بادشان کرده بودند.و شوربختانه بسیاری نیز در این نمایش فریب خوردندو به جا خواهد بود که اعتراف به اشتباه خویش داشته باشند.
من به عنوان یک ایرانی در این هنگامه تاریخ میهنم به دلیل خوش بینی چند روزه نسبت به باورهای دروغین اشخاصی چنین بی اصالت سیاسی از پیشگاه ملت نجیب و بزرگوارم پوزش می خواهم.واین شهامت در من مدعی پیروی از اندیشه های مصدق و فاطمی بزرگ وجود دارد، هرآینه که پی به اشتباهاتم برده باشم در صدد جبران آن باشم.
“یاران و هم اندیشان”
من ندانسته ونا آگاهانه چندروزکوتاهی را درکنار چنین اشخاصی به خیال خود مشغول مبارزه برای میهنم بودم وامروز پی به اشتباهاتم برده ام و امیدوارم که ملت بزرگوار ایران این اشتباه را بر من ببخشایند.راه من در تمام طول سالهاهای فعالیت ومبارزه سیاسی ام از راه چنین اشخاصی جدا بوده و هست و خواهد بود.و جز پیمان با ملت و میهنم هیچ پیمان برادری با کسی نداشته و ندارم.
و باور داشته و دارم که هیچ نیرویی توان آن را ندارد که در برابر سیل بنیان کن احساسات آزادیخواهانه و ناسیو نالیسم پاک هم میهنانم ایستادگی نماید.وآینده از آن ملت ایران و مبارزان راستین ملت گرایی است و اندیشه های پوچ و اهریمنی تجزیه طلبان خرامیده درآغوش امریکا و غرب و بیگانگان ،لگد مال قدرت همبستگی و یک پارچگی راستین ملت ایران خواهد شد.و ناچیزکان متوهم سیاسی نیز همچو کف بر آمده بر امواج خروشان آرمانگرایی ملت گذرا خواهند بود.
پاینده ایران