همبستگی برای ایران، برنامه ای از امین بیات بخش بیست و سه: جنبشهای سراسری و اعتراضات مردمی در عراق و لبنان
تلویزیون اینترنتی رنگین کمان، بنیاد آزادی اندیشه و بیان آبان ماه ۱۳۹۸
جنبشهای سرتاسری و اعتراضات مردمی در عراق و لبنان و پیا مد های آن در ایران:
مردمان هر دو کشور بخصوص جوانان از زن و مرد که متحد و یکپارچه به خیابان آمده اند، و شعار اولیه اشان علیه دولتهای حامی فساد، رشوه خواری و دزدیدن ثروت مردم ، رواج بیکاری و فقر روز افزون بوده اند، امروز اما تبدیل به شعار تغییر بنیادی و گذراز هر دو هیئت حاکمه رژیمهای فاسد، رسیده اند.
جوانان معترض و فداکار از جان گذشته از زن و مرد عراقی و لبنانی به درستی پی به عملکرد دخالتگرانه ی عوامل جمهوری اسلامی ایران و بخصوص سپاه قدس در امور داخلی کشورشان، برده اند، و محور اصلی شعار های آنان مستقیما رهبران فاسد ، دزد و دخالتگر جمهوری اسلامی را نشانه گرفته اند و خواهان خروج سپاه قدس و عوامل سرکوبگر آنها از عراق و لبنان، شده اند، اما این کل ماجرا نیست.
مزدوران ، قلم بدستان و جنگ طلبان و متجاوزین به حقوق مردم ایران کیهان تهران خطاب به مردم عراق که ” بروید و سفارت آمریکا را تصرف کنید” ، مواجه شد با روزی که سفارت آمریکا در تهران به تصرف مشتی تروریست در آمد که هنوز پس از سالها مردم ایران ازعواقب آن رها نشده اند، اما مردم عراق آگاهانه جواب مثبت به نویسندگان کیهان تهران دادند و بجای تصرف سفارت آمریکا، کنسولگری جمهوری اسلامی را تصرف کردند وآنرا به آتش کشیدند ، و بر سر در آن نوشتند که، تعطیل شد.
در حقیقت سیاست چپاول وحراج ثروت ملی مردم ایران و بذل و بخشش و مصرف آن در عراق و لبنان با آرزوی تسلط سپاه قدس تروریست وحزب الهی برجان ومال عراقیها و لبنانیها وجه المسالحه قرار گرفتن دولتهای مزبور بوسیله عوامل سرمایه و اسلامیستها با وعده و پرداخت پول به آنها، جواب منفی به دست اندر کاران جمهوری اسلامی و سپاه قدس داد، و موجب شکست مفتضحانه آنها در افکارعمومی مردم عراق ولبنان، جهان و بخصوص مردم ایران گشت، و زبان زد خاص و عام گردید. هزینه کردن سالها ثروت ملی ایرانیان توسط جمهوری اسلامی برای ساختن بیمارستان،مدرسه ، خانه و جاده ، گنبد طلا و قاچاق اسلحه و… در کشورهای عراق، سوریه، لبنان و یمن نیز نتوانست از میزان خشم مردم این کشورها نسبت به جمهوری اسلامی بکاهد بلکه این اعتراضات “احیای تمدن اسلامی” رانقش بر آب کرد.
سر دمداران حزب الهی ایران عقب مانده با توجیه وقیحانه ی ،اشتباهات خود، چه درمورد تصرف سفارتخانه های خارجی (آمریکا،انگلیس ،عربستان) و نه پذیرفتن بارمسئولیت منفی اینگونه بحران آفرینیها ، که سنگینی بار آن بر دوش مردم از لحاظ اقتصادی،بیکاری، فقرو ورشکستگی کمر شکن است، اما آنها به شانتاژ های خود ادامه میدهند. در طی چهل سال حکومت ننگین ملاها بار ها به سفارت خانه های کشور های دیگر حمله کردند و با صدای بلند از تریبون های رسمی کشور از این رفتار شنیع دفاع هم کردند. سیاست های توسعه طلبانه جمهوری اسلامی در منطقه با شکست مواجه شده است، ما ایرانیها ازعملکرد مردم عراق نسبت به تصرف کنسولگری جمهوری اسلامی وآتش زدن پرچم جمهوری اسلامی و لگد مال کردن عکسهای سید علی و خمینی، نه اینکه ما را نا راحت نکرد بلکه به آنها اعتراض هم نداریم و حتی خوشحال هم نشدیم ، زیرا نه آن کنسولگری خانه ما بود، و نه آن پرچم خرچنگی حزب الهی پرچم ایرانیا ن، بود، اما با پرچم آتش زدن و از دیوار سفارت بالا رفتن هیچ ملتی به رفاه و آزادی نرسیده ، نمونه ی بارز این ماجراجوئی توسط تروریستهای حزب الهی جمهوری اسلامی اتفاق افتاد و هنوز هم تاوان آنرا مردم ایران پس میدهند.
فساد روز افزون در جمهوری اسلامی و مافیای قدرت در هر دو جناح ساختگی ادامه دارد، اما قوه قضائیه ادعا میکند که علیه آن در حال مبارزه میباشدو این در حالیست که خود شریک دزدها است،و به بر گزاری نمایشهای دروغین بعنوان بر گزاری دادگاههائ مفاسد اقتصادی از تلویزیون ایران پخش میکنند، و دراین ارتباط به تسویه حسابهای داخلی می پردازند، در حقیقت برای انحراف افکار عمومی جنگ حیدری نعمتی راه انداخته اند.
با بر رسی اینکه جنگ داخلی در سوریه که ایران آتش بیار معرکه آن بود وباعث کشتار هزاران جوان سوریه ای شد و اکنون در حالت آرامش نسبی و آتش بس بسر میبرد، افکار عمومی در سوریه و دست اندر کاران جنگ داخلی در سوریه میگویند نیروهای خارجی باید از سوریه بیرون بروند، دلیلشان هم این است که این نیروها چه از لحاظ سیاسی و اقتصادی، نظامی سوریه را به این روز انداخته اند که فقر، بیکاری و خانه خرابی ،آوارگی به اوج خود رسیده که نتیجه جنگ داخلی است ، اما این آتش بیاران جنگ داخلی در سوریه اکنون دست اندر کار دخالت و دامن زدن به جنگ داخلی درعراق و لبنان شده اند ، برای تحقق اهداف شوم خود، در یکطرف آمریکائی ها و شرکاء جهت گسترش سلطه ی خود بر چاه های نفت پافشاری میکنند و از جانب دیگر روسیه در تلاش معاش و ایران در جهت گسترش امپراطوری اسلامی، میباشند.
اعتراضات در لبنان و عراق بطور گسترده و فضاینده در حال پیشروی تارسیدن به خواسته هایشان که در راس آنها گذر از حاکمیتهای وابسته است، میباشد، رویدادهای مختلفی که امروز درعراق و لبنان باعث نفوذ روز افزون ایران گردیده و باعث نزدیکی سپاه قدس با نیروهای حزب الله و تروریست شده، ایستادن مردم جلوی نفوذ ایران و جلو گیری از نیروهای حزب الهی داخلیشان درتغییر و تحولات داخلی دولتهایشان بوضوع دیده میشود.
روی هم رفته اعتراضات درعراق و لبنان به تضعیف حزب الله و نیروهای مسلح آنها در پوشش “حشدالشعبی” و “سپاه پاسداران”، “حزبالله لبنان” شده است، والبته قابل ذکر است که دولت عراق و کردهای درون دولت عراق نیز در کشتار نزدیک به سیصد نفر، نیزسهیمند.
اما افزایش اعتراضات درعراق ولبنان موجب این نیز شده که سپاه پاسداران چاره اندیشی کند و دامنه ی دخالت در عراق و لبنان را افزایش داده و به فساد و سوء مدیریت و همچنین دخالت در قدرت دولتی ، مطالبات بحق مردم عراق و لبنان را منحرف سازند و سعی میکنند که سیاست جنگی حاکم بر سوریه را در عراق و لبنان پیاده کنند ، یعنی ایران بعنوان حامی شیعیان در عراق صف آرائی در مقابل سنی ها انجام دهند و البته مردم بخوبی دست این جانیان را خوانده اند.
سپاه پاسداران با حراج ثروت ملی مردم ایران و بذل و بخشش آن بین “حشدالشعبی” عراق و “حزب الله ” لبنان و همچنین حوثی های یمن ، چنین وانمود میکنند که اختیار وعنان این نیروها دردست سپاه تروریستی قدس است و میتواند در این سه کشور بوسیله آنها اهداف خود را به کرسی بنشانند و بسرکوب مردم معترض همت گمارد، مردم عراق و لبنان به این امر آگاهند و در مقابل نیروهای متحد و سرگوبگر سپاه قدس در کشورهای خود عمل میکنند، وبدنبال کسب خواستهای دمکراتیک خود در میادین بزرگ شهرها ایستاده اند و گول وعده های دروغین را نمیخورند.
آمریکائیها درعراق ولبنان خواستار تغییر این دولتها و به سرکار گماردن دولتهای جدید ووابسته تربخود میباشند، در حقیقت همسوئی ظاهری با تظاهر کننده گان در تغییر دادن دولتها همگامند اما تفاوت خواسته ها از زمین تا آسمان است مردم طالب آزادی، استقلال و حکومتهای ملی و غیر وابسته و لائیک هستند و خواهان قطع دست بیگانه ازسلطه بر نفت کشورشان میباشند واما آمریکائیها میخواهند با پیاده کردن نیرو تمام نفت منطقه را بچاپند.
عراقیها و لبنانی ها در یافته اند که جمهوری اسلامی ایران در این چهل سال سرنوشت مردم ایران را به تباهی کشید،البته اپوزیسیون و مردم ایران هم در این امر شریکند، که بهر حال در جو ترور وخفقان حاکم بر جامعه ی بعد از انقلاب ، نیروهای مردمی و سازمانهای مردمی نتوانستند بوظیفه خود عمل کنند، و گول امیال دروغین و ریاکارانه مذهبیها را خوردند.
علت و علل اصلی به پا خواستن مردم ایران و بخصوص در حال حاضر عراق و لبنان علیه دولتهای خود:
مردمان این کشورها بطور کلی خواهان توقف ثروت ملی در داخل کشورشان، مصرف آن در خدمت عامه و برای بهتر زندگی کردن میباشند، که در حال حاضر توسط دولتهای ایران ، عراق و لبنان چپاول میشود.
مردم عمدتا علیه ساختارهای نا مناسب قومی و مذهبی بپا خواسته اند، زیرا دریافته اند که مذهب و دخالت آن در دولت و زندگی خصوصی مردم، موجب جلو گیری از تشکیل یک دولت مدرن و لائیک میشود.
سئوال اینجاست که آیا اگر این دولتها بر کنار شوند، آیا جایگزین مناسب در این کشور ها موجود است؟
امروزه البته تبلیغات سوء توسط افراد منفعت پرست مالی وکسب قدرت ، چنین وانمود میکنند که عوام را بفریبند البته با عوامفریبی مختص بخود که اگر این رژیمها بر چیده شوند جانشینی ندارند و اوضاع بد تر میشود.
در حال حاضر نا برابری ،بیعدالتی،بیکاری ظلم و تعدی در این کشور ها به اوج خود رسیده است، کیفیت زندگی ،شرایط زیستی بسیار پائین،فساد دولتی همه جا گیر ، نا کار آمدی دولتمردان بوضوح دیده میشود.
البته در موارد بر شمرده خیلی مسائل بین المللی و داخلی در بوجود آمدن این شرایط دخیل هستند.
نئولیبرالیسم با ابزار کافی وتبلیغات وسیع با سرمایه های هنگفت، نظم اینگونه جوامع را بهم ریخته و در ایجاد فساد عمومی و دولتی بسیار فعال و کوشا است، با برنامه ی ریاضت اقتصادی و پیاده کردن آن با تهدید و زور بعنوان متد های جدید برای” رفاه اقتصادی عمومی”، مردم را به گروگان ودرخیلی مسائل گرفتارکرده ، تا اندکی رفاه توسط دست نشاندگان خود ایجاد کنند و درعوض کل ثروت ملی مردم این کشور ها را از جمله نفت ، گازو… رااز آن خود کنند و منافع و درآمد هنگفت آنرا به زور ببرند، حاکمان دست نشانده و آگاه به نا کار آمدی را بر قدرت بگمارند تا نان بخور و نمیر بمردم بدهند و اصل داستان را از آن خود کنند.
البته فقرو فلاکت و بیکاری با برنامه از قبل تنظیم شده در کشور های صنعتی هم امکان پذییر است ، مانند شرایط حاکم بر اکثریت مردم فرانسه که توسط دولتمردان آنها رواج یافته و مردم فرانسه در قلب اروپا ومرکز”تمدن جهانی”هم گرفتار و بیکارند ،جوانها ازرفاه نسبی بی بهره اند،البته قابل مقایسه با جوانان ایران ،عراق و لبنان که بین 30 تا 40 درصد بیکارند و امید به آینده را در طول زمان در سیستم های خود از دست داده اند و به خط فقر و حتی زیر خط فقر رسیده اند، نمیباشند.
در کل مردم اصلاحات سیاسی و رفاه همراه آزادی میخواهندو در اصل ولی در اثر عملکرد سرمایه داری و دخالت آنها در امورات داخلی کشورهای مزبور کار را به آنجا کشانده اند که مردم را به این نتیجه رسانده اند که این دولتها اصلاح پذیر نیستند ، همچنانکه درایران نشد و سالها سر مردم و بخشی از اپوزیسیون را به این وسیله گرم کردند و گول زدند، و دیری نخواهد کشید که زبانه های آتش اعتراضات و خشم مردم عراق و لبنان به ایران صرایط خواهد کرد و تار و پود اسلام سیاسی را در هم خواهد پیجید.
بهر حال بر خلاف نظر فرصت طلبان، اپوزیسیون چپ، مترقی ، ملی و دمکرات ایران از زنان و مردان آب دیده و سیاسی تشکیل شده است و البته هر فرد در زندگی سیاسی هم مرتکب خطاهای نا خواسته بوده است ، بایدخطا ها را بر شمرد و گوش زد هم کرد ، ونباید آنها را تکرار نمود، بلکه بصورت تشکل های مختلف و با برنامه های متفاوت باید مسئولیت خطاهای گذشته را پذیرفت، و در کلیت جلب اعتماد جنبشها را فراهم نمود که بسیار در شرایط فعلی مهم میباشد.
از آنجا که رژیم جمهوری اسلامی و شبیه آن در عراق و لبنان دیگر مشروعیت سیاسی و اجتماع و مذهبی در میان مردمان این کشور ها ندارند و اعتبار نداشته اشان را بطور کلی از دست داده اندو به زیر صفر رسانده اند ،
پس اپوزیسیون در کل دارای هژمونی آنهم متفاوت میباشند و در شرایط مشخصی و بطور نسبی اما مستقل میتوانند و باید در کنار مردم قرار بگیرند و جنبشها را بسمت دمکراسی، آزادیخواهی و رسیدن به عدالت و… سمت و سو دهندو مشترکا برنامه قابل پیاده شدن و همسو برای آینده ایران پیشنهاد کنند.
مردمان ایران ،لبنان و عراق باید خود باور باشند و این مهم را تبیلغ کنند و به نیروی پرقدرت و لایزال خود اعتماد کافی داشته باشند و در مقابل به پوشالی بودن قدرت دولتها ی فاسد،هم نظر و متحد برای بر چیدن آنها همگام شوند.
مشروعیت معنوی و اخلاقی را دولتمردان مذهبی درایران و دولتهای فرقه ای مذهبی درلبنان وعراق از دست داده اند و بهمین دلیل مشروعیت خود را با زور ، ترور ، خفقان ، شکنجه و زندان و تهدید معترضان به هدف قرار دادن گلوله و کشتار آنها به جو خفقان دامن میزنند،جوامع مزبور و در کل مردمان معترض در صحنه مبارزه باید جلوی نفوذ و کشتارتوسط نظامیان را بگیرند و بدانند که هیچ قدرتی نمیتواند در مقابل اکثریت متحد مردم مقاومت کند ، “پاسداران و بسیجی” و حزب الهی،”حشدالشعبی” و “حزب اله لبنان” که جای خود دارند. 06.11.2019