نقد مقاله مصطفی تاجزاده
مورد نقد: مقاله مصطفی تاجزاده در تلگرام، زندان اوین – ۲۷ آبان ۱۴۰۴
نویسنده: رحیم کاظمی سرشت
تاریخ نقد: ۲۹ آبان ۱۴۰۴
مقدمه
در مقاله مفصل منتشرشده توسط مصطفی تاجزاده، نویسنده تصویری از بحرانهای فراگیر کشور ارائه میدهد و راهکار خود برای عبور از این بحرانها را “اشتراکگذاری حکومت” و مشارکت گروههای سیاسی مختلف، بهویژه اصلاحطلبان، معرفی میکند. به بیان ساده، پیام اصلی او این است که اصلاحطلبان باید همچون دیگر گروههای سیاسی، سهم خود را از قدرت و منابع کشور دریافت کنند تا از وضعیت بحرانی عبور شود.
با وجود اینکه این نگاه از منظر سیاسی و تاکتیکی قابل فهم است، نقد اصلی این است که این راهکار نه با ساختار نظام جمهوری اسلامی سازگار است و نه با خواست واقعی مردم ایران همخوانی دارد. مقاله حاضر به بررسی دقیق این موضوع میپردازد و نشان میدهد که مشارکت اصلاحطلبان در ساختار موجود، صرفاً بازتوزیع قدرت میان جناحهای موجود است و تغییر بنیادین را به همراه نخواهد داشت.
۱. نقد فرض بنیادین تاجزاده
تاجزاده فرض کرده است که مشارکت اصلاحطلبان در حکومت میتواند بحرانها و ناکارآمدیها را حل کند. این فرض مبتنی بر ایدهای است که نظام فعلی ظرفیت دمکراسی واقعی، آزادی بیان، آزادی عقیده و حقوق شهروندی را دارد. اما واقعیت تاریخی و تجربی نشان میدهد که این فرض نادرست است.
ساختار نظام جمهوری اسلامی مبتنی بر ولایت فقیه و تمرکز قدرت در نهادهای غیرمنتخب است. حتی تلاشهای اصلاحطلبانه در گذشته نیز با محدودیتهای ساختاری، مقاومت هسته سخت قدرت و دخالت نیروهای امنیتی و نظامی روبهرو شده است. این نشان میدهد که هر گونه امید به اصلاح نظام از درون، بیش از آنکه عملی باشد، نوعی خوشبینی غیرواقعبینانه است.
۲. محدودیتهای مشارکت اصلاحطلبان
تاجزاده پیشنهاد میدهد که اصلاحطلبان با ورود به قدرت، حقوق خود را تضمین کنند و بحرانها را مدیریت نمایند. اما واقعیت این است که هدف واقعی مردم ایران، نه تثبیت سهم یک جناح، بلکه گذار از ساختارهای استبدادی و ایجاد حکومتی مردمی، عدالتمحور و سکولار است.
تجربه چهل و پنج سال گذشته نشان داده است که حتی اصلاحطلبان در هسته قدرت نیز قادر به تغییر بنیادین نبودهاند. محدودیتها سیستماتیک و غیرقابل عبور است. بنابراین مشارکت اصلاحطلبان تنها نوعی بازتوزیع قدرت میان همان گروههای موجود است و نمیتواند خواستهای واقعی جامعه را پاسخ دهد.
۳. تمرکز اصلاحطلبان بر منافع گروهی
راهکار تاجزاده در عمل نشاندهنده خواست اصلاحطلبان برای کسب سهم بیشتر از منابع و قدرت است، نه تحقق عدالت اجتماعی یا آزادیهای بنیادین مردم. این تمرکز بر منافع گروهی با واقعیت خواست مردم در تضاد است: مردم دیگر به دنبال جا به جایی قدرت میان جناحها نیستند، بلکه خواهان تغییر ساختاری هستند.
در واقع، هرگونه تلاش برای بازتوزیع قدرت میان گروههای موجود، ممکن است بحرانها را تنها به صورت ظاهری مدیریت کند، بدون اینکه تغییری واقعی در رفاه مردم و عدالت اجتماعی ایجاد شود.
۴. خواست واقعی مردم
ایران امروز با بحرانهای عمیق اقتصادی، فساد سیستماتیک، غارت منابع و ناکارآمدی نهادهای حکومتی مواجه است. مردم خواستار عبور از این نظام و ایجاد یک جمهوری سکولار، مردمی و عدالتمحور هستند؛ حکومتی که حقوق بشر، عدالت اجتماعی، آزادی اندیشه و بیان، و مشارکت واقعی مردم را تضمین کند.
تمرکز بر مشارکت اصلاحطلبان در ساختار فعلی با این نیاز واقعی جامعه همخوانی ندارد. مردم به دنبال ساختار جدیدی هستند که منابع کشور را در خدمت رفاه عمومی و عدالت اجتماعی قرار دهد و قدرت را به دست نخبگان شایسته بسپارد.
۵. مسیر واقعی تغییر
تجربه تاریخی و سیاسی نشان داده است که هیچیک از جناحهای موجود، چه اصلاحطلب و چه اصولگرا، قادر به اصلاح نظام نیستند. تنها راه عبور از بحرانهای جاری، گذار مسالمتآمیز به ساختاری نوین است:
•ایجاد جمهوری سکولار، مردمسالار و عدالتمحور
•بازگرداندن قدرت واقعی به مردم و نخبگان شایسته
•اعتراف گروههای حاکم به مسئولیت خطاها و فسادهای گذشته
•استفاده از مقاومت مدنی و فشار خردمندانه بر هسته سخت قدرت برای تحقق تغییرات بنیادین
تنها با چنین تغییراتی میتوان از تکرار تجربه ناکامی اصلاحطلبان و اصولگرایان جلوگیری کرد و مسیر توسعه، عدالت و رفاه عمومی را هموار ساخت.
جمعبندی
مقاله مصطفی تاجزاده تصویری دقیق از بحرانهای کشور ارائه میدهد و بر مشارکت اصلاحطلبان تأکید دارد. با این حال، راهکار ارائهشده با محدودیتهای ساختاری نظام و خواست واقعی مردم همخوانی ندارد. تمرکز بر بازتوزیع قدرت میان جناحها، بحرانها را حل نمیکند و تنها نسخهای ناقص و ناکارآمد از مدیریت بحران ارائه میدهد.
راه حل واقعی مشکلات کشور، نه در حفظ ساختار موجود، بلکه در ایجاد ساختاری نوین است که پایههای آن بر جمهوری، عدالت، حقوق بشر و آزادیهای بنیادین قرار داشته باشد.
یک پاسخ
پیشنهاد من
در ایران اسلامزده همه چیز برای رعایت اوجب واجبات امکان دارد ببینید چطور پسر کاظم صدیقی، امام جمعه سابق تهران و باجناق رهبری را صریح و سریع کشتند و صریح و سریع تسلیت گفتند تا ماجرا از نطفه ی هرزت آقا پاک شود. امام خمینی فرموده بود حاظر است برای حفظ نظام مقدس حتا امام زمان را بکند در ک و ن خامنه ای و در آورد و بدهد به امت همیشه در صحنه تا آنرا بلیسند و سپس آن جسد پاک و منزه را آتش بزند و با خاکسترش مرادب نجاست را در قبر پیامبر گرامی اسلام بیالاید و به کثافت بکشد ! حالا در خفا و به زودی در علانیه رهبری حتا ن ج ا ست نتانیا هو و پوتین و ترامپ و ماکارون و حتا تکه از جسد ملکه الیزابت را که هیج، بلکه مدفوعات سگهای آنها به عنوان توبه حاظر است برای حفظ نظام جنایتکار و رعایت اوجب واجبات بخورد. بنا بر این با خواب بودن و حماقت چپها ملی مذهبی ها، گُه عندیشان رینی و مجاهدین لچکین چرکین، بنصدریون عنقلاب اسلامی در هجرت، و البته فحاشان از هر نوع، چه شاه اللهی، چه بنیصددری چه فدائیان خلقی، چه مجاهدین آدمخوار چه مصدقی و …
بهترین راه که ایرانی هستیم و شعور ساسی داریم پیوستن همگی و تفرقه زدائی و تشکیل یک جبهه بدور تمامیت ارضی، پرچم شیروخورشید، لائیسیته، حقوق بشر، احترام و تبعیض زدائی از اقوام که من هم یکیشان هستم، و تشکیل مجلس موسسان و سپس رفراندوم برای نوع حکومت است. و نه غیر از این.
با احترام به همه ی آنهائی که تفرقه پراکن نیستند.