نشر ثالث ـ ترجمه محسن عسکری ـ چاپ دوم – تهران 1394
چندی پیش چاپ دوم این کتاب به دستم رسید و پیش از وارد شدن به نقد کتاب ، باید این نکته را یادآور شوم که از خویشکاری ( وظیفه ) مترجمان است تا هر کجا که با « ناراستی » از سوی نویسنده روبرو میگردند ، آن را در پانوشت ، به خوانندگان یادآور شوند ؛ البته این مساله ، رافع بار مسئولیت ناشران نیز نیست .
در این میان است که برخی مترجمان نه سواد سیاسی دارند و نه آگاهی اجتماعی و تنها بر آنند که از این راه « نانی به دست آورند » و ناشران مربوط نیز چونان مترجمان، نه آگاهی سیاسی دارند و نه آگاهی اجتماعی دارند ؛ بلکه آنان نیز در پی آنند که از این راه « نانی به دست آورند » .
در این میان باید از دوست ارجمند از دسترفته شادروان مرتض ثاقبفر ، یاد نیکویی داشته باشم که افزون بر استادی کامل در ترجمه ، همیشه این نکته را رعایت میکرد ند و هرگاه نویسنده مطلبی را از روی عمد یا سهو « ناراست » نوشته بود ، به آن در مقدمهی مترجم ، اشاره میکردند و یا در پانویس یادآور میشدند و درست آن را در اختیار خوانندگان قرار میدادند. یادش گرامی است و روانش به سپنتامینو .
کتاب « کودتا » پر است از « ناراستی » ها و نیز از « ناآگاهی»های آقای کودتاگر . البته گزارش او از روند شکلگیری کودتا در آمریکا و انگلیس ، قابل توجه است .
نمونههایی از ناراست گوییهای کرومیت روزولت : « دکتر مصدق اخیرا در تلاش بود تا سلطنت پهلوی را سرنگون و رژیم نوینی بر پا کند و برای نیل به این هدف ، دستش با اتحاد شوروی در یک کاسه بود » ( رویه 6 )
در دنباله ، آمریکایی زشت ( کرومیت روزولت ) با لحن تحقیرآمیزی مینویسد : « پیر مرد فریبکار ، گمان میکرد این نقشه فقط به ذهن او میرسد و بس … » ( رر 7 ـ6 )
و میافزاید : « حتا بسیاری از طرفداران مصدق ، سرنگونی سلطنت را طرحی روسی میدانستند . » ( ر7 )
« آمریکایی زشت » نمیگوید که این طرفداران چه نامی دارند و کیان اند ؟ در حالی که همگان میدانند که « سرنگونی سلطنت » نزد دکتر مصدق جایی نداشت و در این زمینه ، او قرآن مهر کرده بود .
آمریکاییزشت در همان آغاز ، واپسین سخن را میگوید : « آژاکس اسم رمزی بود که سازمان سیا روی این طرح گذاشته بود . سیا [ سازمان اطلاعات مرکزی آمریکا ] ، قصد داشت این عملیات را در ایران انجام دهد که پرخطر و چند جانبه این طرح ، پادشاه ایران [ محمدرضا شاه پهلوی ] ، وینستون چرچیل ( نخستوزیر بریتانیا ) ، آنتونی ایدن ( وزیر امور خارجه بریتانیا ) … آیزنهاور ( رییس جمهور آمریکا ) ، جان فاستر دالاس ( وزیر امور خارجه آمریکا ) و سازمان سیا را گردهم آورده بود و هدف این اتحاد ، سرنگونی دولت دکتر مصدق نخست وزیر ایران بود » . (ر6 )
این جملهها از قلم کیم روزولت ( مجری کودتا ) به اندازهی کافی گویا هستند که دیگر جای هیچ « اما و اگر »ی را در ماهیت کودتای آمریکا ـ انگلیس با هم کاری دربار ، باقی نمیگذارد ؟!
از سوی دیگر نشان میدهد که « آمریکایی زشت » برای توجیه لزوم کودتا علیه دولت ملی دکتر مصدق ، حاضر است تا چه اندازه به دروغ و افترا و سخنان بیپایه و اساس و بدون بننبشت ( ماخذ ) دست یازد .
در این کودتا ، افزون بر دربار کسانی که دیروز به دستوربیگانگان و یا به خاطر برآورده شدن « منافع شخصی » در کنار مصدق قرار داشتند ، نقش مزدوران داخلی کودتا را عهدهدار شدند که در راس آنان میتوان از آیتالله کاشانی ، مظفر بقایی، حسین مکی و … نام برد .
کیم روزولت ، به روشنی به این مساله اشاره دارد و مینویسد : « بسیاری از چهرههای سرشناس تا پایان ماه ژوئیه از جبهه ملی خارج شدند که از بین آنها میتوان به دکتر مظفر بقایی و حسین مکی اشاره کرد » . ( ر 186 )
وی میافزاید : … بسیاری از روحانیان سرشناس از جمله آیتالله کاشانی ، همگی به مخالفت با [ دکتر ] مصدق برخاستند. ( ر 186 )
کیم روزولت مجری کودتای 28 امرداد ، دانسته و برای لجن پراکنی و بدنام کردن احزاب ملیگرا ، آنها را در ردیف حزب « سومکا » قرار میدهد و مینویسد : … حزب جناح راستی سومکا و احزاب پانایرانیست … ، دیگر از جبههی ملی حمایت نمیکردند .
این گفته دروغی است بزرگ و افترایی که دست کم مترجم کتاب میبایست به آن اشاره میکرد و ناشر نیز میبایست این دروغ را افشا میکرد .
احزاب پانایرانیست که « آمریکایی زشت » از آنها مینویسد ، عبارت بودند از : حزب پانایرانیست : حزب ملت ایران بر بنیاد پان ایرانیسم و نیز سازمان پرچمداران پانایرانیسم .
در سرمقالهی آخرین شمارهی هفتهنامهی ندای پانایرانیسم ( ارگان حزب پانایرانیست ) که به تاریخ 27 امرداد ماه 1328 ( یک روز پیش از کودتا منتشرگردیده است ، میخوانیم :
« دربار فاسدترین و تبهکارترین دستگاهی بود که میتوانست منظور انگلستان را برای پیشبردن نظریات استعماری تامین نماید » .
در اعلامیه حزب پانایرانیست خطاب به مسئولین حزب در شهرستانها میخوانیم : « … همانطور که تا به حال قاطع و بیدریغ از دکتر مصدق حمایت کردهاید ، باز هم هرچه تمامتر و مصممتر در راه اجرای منویات پیشوای ملت بکوشید … » ( رویه یک)
… دورود به دکتر مصدق رهبر آهنین ارادهی ملت ایران …
در اعلامیهی کمیتهی عالی رهبری حزب پانایرانیست ( رویههای یک و دو ) میخوانیم : « … امروز باید همه قشرهای مختلف اجتماع ، همه میهنپرستان و علاقمندان به استقلال و عظمت ایران ، جبهه متحد و نیرومندی را با برنامه منظم برای حمایت از دکتر مصدق و مقابله با عناصر بیگانه پرستان و عناصر ضد ملی تشکیل دهند و راه را برای عملی شدن هدفهای اساسی و بزرگ ملت ایران باز نمایند . کمیته عالی رهبری حزب پانایرانیست ـ دوشنبه 26 مرداد 1332 »
حزب ملت ایران بر بنیاد پانایرانیسم و نیز سازمان پرچمداران پانایرانیست تا آخر به نهضت ملی ایران ، آرمان ملشدن صنایع نفت در سرتاسر کشور و دولت ملی دکتر مصدق وفادار بودند .
چاپ اینگونه کتابها ، بدون بررسی و اظهار نظر ناشر و مترجم و با وجود به اصطلاح بررسی ( سانسور ) وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ، از مصادیق بارز « تهاجم فرهنگی » در راستای « اتهامزنی و لجنمالی » از سوی بیگانگان علیه نیروها و تشکلهای ملی است ؛ گرچه در این موارد ، جمهوری اسلامی نیز با آنان با وجود زدن «نعل وارونه » همآوا و همداستان است .
تهران : 26 دیماه 1394