نرگس محمدی، سخنگو و نایب رئیس کانون مدافعان حقوق بشر محبوس در زندان زنجان، طی نامه ای سرگشاده با تاکید بر اینکه “جان محکومان به اعدام در خطر است”، خواستار اعتراض عمومی علیه صدور و اجرای حکم اعدام شد.
“عادت چندساله زندان دارم گاه در سکوت نیمهشب بعد از خواب همبندیهایم، سجادهام را میگشایم و نیایشی کوتاه میکنم. شب گذشته بعد از خاموشی، سجادهام را پهن کردم و نشستم. ناگهان چراغهای بند روشن شد و زندانبان بلندگو را روشن کرد و با فریاد تذکر داد: سجادهات را جمع کن و بلندشو!
روشن و خاموش مکرر و صدای بلندگو، همبندهایم را از خواب بیدار کرد. به ناچار بلند شدم سجادهام را بستم و در توالت روی موزائیک خیس و کثیف سجادهام را گشودم و به نیایشم ادامه دادم.
امروز صبح به زندان اعلام کردم من پس از خاموشی سجادهام را در توالت پهن خواهم کرد، اما مطمئن باشند آلودگی زمین توالت برای من پاکتر از محرابهای عطرینی است که پیشانیِ پینهبسته ظالمان بر آن مینشیند. برای من، زنِ محبوس پاکتر از زن آزادیست که برای آزار همجنس خود شقاوت در پیش میگیرد.
گو اینکه دستور این فشار جدید بر من از بالا باشد چه دشوار ولی ضروریست باور و تجربه این واقعیت که حکومت دینیِ استبدادی، درونیترین امر شخصی را ابزار قدرتنمایی و سلطهطلبی خود بر انسانها تدبیر میکند. یاد خواهران چپمان در دهه ۶۰ در زندانها میافتم که برای ترک هر وعده نماز، ۵ ضربه شلاق میخوردند.
مسئله این نیست که چهکسی به چه چیزی باور دارد؛ مسئله این است که استبداد، انسان را از هویت و منزلت انسانی دور میکند و استبداد دینی چیرهدستتر و بیپرواتر از هر استبدادی عمل میکند.
پس از تحمل سالها زندان، اکنون کار را به جایی رساندهاند که حق نشستن پای سجاده را ندارم و باید تحقیر و توهین بشنوم. در این سیر فزونییافته محرومیت، پیام حکومت روشن است: برای تضییع حقوق معترضان حد قانونی و انسانی و شرعی نمیشناسد و شدت خواهد بخشید تا معترض بمیرد یا بشکند یا توبه کند.
پس از تحصن دی ماه ۹۸ در اوین، در اعتراض به کشتار جوانان معترض به فقر و بیکاری ناشی از استبداد حکومت، محرومیتها و تعرضهای هولناکی را متحمل شدهام که طاقتفرساست. قصد طرح حقوق شخصیام را ندارم، ولی در طرح مطالبات مردم مصرتر شدهام.
این روزها علاوه بر کشتار خیابانی معترضان در سالهای گذشته، نسبت به اعدام جوانان معترض و دسیسهچینی حکومت اعتراض دارم. از تمام آزادیخواهان جهان یاری بطلبیم و از مادران رنجکشیده سرزمینم میخواهم مبادا در انتظار برافراشته شدن چوبه دار دیگر بنشینیم، چرا که برای نجات جوانان بیپناهمان دیر خواهد شد. زمان تنگ است، بیایید همهباهم یکصدا مخالف اعدام باشیم. جان محکومان به اعدام در خطر است. دیروز فرزند او بود، امروز فرزند من است، فردا نوبت فرزند تو میشود.
نرگس محمدی، زندان زنجان، ۲۸ شهریور ۱۳۹۹”
نامه نرگس محمدی؛ پیش از آن که دیر شود به روند اعدام ها اعتراض کنید!