نامهها و بیانیهها ی روشنفکری به کدام آدرس فرستاده میشود؟ در گفتوگو با کاظم کردوانی جمهوریخواه است و یکی از روشنفکران برجسته ی ایران؛ کسی که از قتلها ی سیاسی و زنجیرهای جانبهدربرده است، و مرگ دوستان و عزیزان خود همانند پوینده، مختاری، میرعلایی و .. را قطرهقطره چشیده است، پرسیدهام در این زمانه ی جنگ و هیاهو، در این دورانی که «مام وطن» دستان خود را به سو ی ما دراز کرده است، نامهها و بیانیهها ی روشفکران به کدام آدرس فرستاده شدهاند؟ روشنفکران کجا ایستادهاند؟ و سر گشودن کدام کلاف درهم را میپزند؟ گفتمان و کردمان جنگ، صلح و ایستادهگی در برابر دشمنان درونی و بیرونی در میان روشنفکران چه بازتابی دارد؟ و به کجا میرسد؟ چهگونه میتوان با شیبی آرام که هم برای پادایستمان (Opposition) ایرانی امیدانگیز باشد و هم برای ایستمان (Position) هراسانگیز نباشد، دولت جنگ را به دولت گذار دگردیسید و تصمیمسازی و تصمیمگیری در باره ی جنگ و صلح را به اراده ی مردم سپرد؟ آسیبشناسی جنگ در ایران آشکارا به شکاف مردم وحکومت میرسد، و بسیار خردمندانه است که پاسخ به جنگ و جنگافروزی در پرداختن به آسیب مادر درمان و چاره شود. تنها یک دولت ملی و مردمسالار است که میتواند با سامانش قدرت و داوری صلح، رامداری و آرامش را در ایران پایدار کند. سپهر سیاست را چهگونه باید سامانید؟ و چهکسانی میتوانند این راه ناهموار را هموار کنند؟ آیا همبودمان شهری (جامعه ی مدنی) در زمین سوخته ی ایران برخواهد خاست و امکانی برای یک جمهوری ایرانی خواهد رست؟ یا در این برهوتی که نوسازی خرکی و سرکوب درازدامن پسانداخته است، برآمدن و بالاییدن همبودمان شهری و سامانش قدرت و داوری همچنان دور از دست مینماید؟ و هنوز هزینهها ی بسیاری باید پرداخت؟ دامها ی اجتماعی و همبودیک چرا در ایران امروز به درستی دریافت نمیشود؟ و راهی برای گذار از آنها گشوده نمیشود؟ جنگ در همبودمانها چهگونه آغاز میشود؟ و کار میکند؟ جنگ میان ایران و اسراییل چه هنایش و تاثیری بر همبودمان ایرانی خواهد گذشت؛ و آیا میتواند در برآمدن یک دولت، حکومت و ساختار ملی بهکار آید؟ برای پایانیدن به جنگ چه باید کرد؟ و آیا امکانی برای برآمدن یک دولت ملی و گشایش این گره کور و تاریخی هست؟ آیا سرانجام مردمان ایران میتوانند بر سرنوشت خود چیره و حاکم کنند؟
ارگان رسمی حزب سوسیال دموکرات و لائیک ایران
منو