مقاله نخست نشریه پیام جبهه ملی ایران مورخ بیستم اردیبهشت 1404 روابط جمهوری اسلامی با آمریکا

این مطلب را با دوستانتان به اشتراک بگذارید :

آمریکا کشور نسبتا جدیدالتاسیس و قدرت نوظهوری است که قبل از اوایل قرن بیستم و پیش از وقوع جنگ بین المللی اول،در سیاست جهانی،اثر گذاری چندانی نداشت.تا آن زمان این کشور در داخل خاک خود مشغول سازندگی و پیشرفت و سر گرم مستحکم نمودن پایه های یک دولت متکی بر دموکراسی و استقلال بود.توسعه ی آمریکا در زمینه های مختلف سیاسی،اقتصادی،علمی،صنعتی و نظامی در قرن نوزدهم به سرعت اعتلا پیدا کرد.در جنگ دوم جهانی،آمریکا به حمایت از کشور های مدرن و مترقی اروپا برخاست و به نفع آنان وارد جنگ با فاشیسم آلمان هیتلری گردید،و نه تنها اروپا،بلکه جهان را از خطر هیولای نازیسم رهانید.در ژاپن برای شکست دادن این متحد سرسخت آلمان هیتلری با به کارگیری بمب اتمی،این کشور را هم به تسلیم واداشت،و به عنوان نخستین قدرت اتمی و اولین و اثر گذارترین قدرت جهانی خود را برای جهانیان تعریف کرد.آمریکا پس از پایان جنگ دوم با اجرای « طرح مارشال » و پیاده کردن « اصل چهار ترومن » به سازندگی کشور های جنگ زده و ویران شده ی اروپا و یاری رسانی به کشورهای فقیر جهان همت گماشت.آمریکا با آن دخالت در جنگ و این اقدامات پس از جنگ،حالتی از فرشته گونگی و انسان مداری از خود نشان داد.دولت انگلیس طراح کودتای ننگین 28 مرداد32 برای سرنگون کردن دولت ملی مصدق،آمریکا را هم با طرح خود همراه کرد.آمریکا با دخالت در آن کودتای شوم وسپس با راه انداحتن کودتاهایی در گواتمالا و شیلی و برخی کشور های دیگر،آن خوشنامی و آن چهره ی انسان دوستانه خود را مخدوش و از دست داد.

رابطه سیاسی آمریکا با ایران در اواسط قرن نوزدهم به شکلی متعارف و با فرستادن کنسول بین دو کشور برقرار شد.در سال های بعد از جنگ جهانی اول،مرد اقتدار گرای ایران،سردار سپه، یا همان رضا خان پهلوی،به آمریکا توجه ویژه ای پیدا کرد و به پیشرفت و قدرت آن چشم دوخت.این نگاه مشتاقانه رضا خان،از چشم قدرت با نفوذ و کارکشته و قدیمی آمریکا یعنی انگلستان دور نماند.در سال 1303 مامور برجسته انگلیس « هارولد اسپنسر » با زمینه چینی بسیار طولانی،سناریوی «سقا خانه آقا شیخ هادی » را خلق کرد.که در جریان آن توطئه، کنسول آمریکا « ماژور رابرت ایمبری » به قتل رسید و آمریکائیان از گسترش کار و فعالیت در ایران به خصوص در زمینه نفت، چشم پوشیدند و دست و پای خود را جمع کردند و تا اشغال ایران توسط متفقین در سال 1320و سقوط رضا شاه،حرکت چندانی از طرف آمریکا در صحنه سیاسی ایران مشاهده نمی شد.پس از رضا شاه،از یک طرف اتحاد شوروی و از سوی دیگر شرکت های نفتی آمریکایی فشار بر ایران برای گرفتن امتیاز های نفتی را آغاز کردند.در همان زمان بود که دکترمصدق،نماینده اول تهران در مجلس چهاردهم با مطرح کردن نظریه «موازنه منفی» و با آوردن طرحی به مجلس،از هرگونه امتیاز دهی به خارجیان جلوگیری کرد،و در صدد پس گرفتن قرارداد « دارسی» و لغو امتیاز شرکت نفت انگلیسی بر آمد.او سرانجام موفق گردید در مجلس شانزدهم قانون ملی کردن نفت را به تصویب برساند.دکترمصدق برای به اجرا در آوردن قانون ملی کردن نفت در اردیبهشت 1330 قبول مسئولیت نمود و کابینه دولت ملی را تشکیل داد.او به سلطه سیاسی و اقتصادی شرکت نفت انگلیسی پایان داد.دولت ملی مصدق با کودتای انگلیسی آمریکایی و با همکاری دربار در 28 مرداد 32 سرنگون گردید و امید مردم ایران به داشتن حکومت مردمی بر پایه استقلال و آزادی پایان یافت.دولت برخاسته از کودتا بلافاصله قرارداد نفتی با کنسرسیومی منعقد کرد که آمریکا 40 در صد از سهام آن را داشت،و به این ترتیب روابط سیاسی،اقتصادی و نظامی آن دولت با رژیم شاه هر روز گسترده تر و نفوذش در ایران هر روز افزون تر گردید.این وضع به مدت 25 سال و تا انقلاب 57 همچنان ادامه داشت.

در انقلاب 57 سیاست آمریکا در ابتدا به هیچ وجه در تقابل با جمهوری اسلامی نبود.بلکه با توجه به اسناد متعددی که منتشر شده آمریکا موجب تسهیل پیروزی انقلاب گردیده و کمک آن به انقلابیون اسلام گرا به وضوح آشکار شده است.در روز 13 آبان 1358 افرادی تحت نام «دانشجویان پیرو خط امام» سفارت آمریکا را اشغال و اعضای سفارت را گروگان گرفتند.این حرکت نا بخردانه گروگان گیری تا مدت444 روز ادامه یافت.روشن است که اشغال سفارت آمریکا و ماجرای گروگان گیری برنامه ریزی شده و به نوعی تکرار «ماجرای سقا خانه» بود که این بار عوامل اتحاد جماهیر شوروی هم در آن نقش برجسته ای داشتند.سر انجام گروگان گیری با زد و بند های پنهانی پایان پذیرفت،اما از همان زمان روابط جمهوری اسلامی با آمریکا قطع و سفارت امریکا در ایران تعطیل گردید.از رهگذر گروگان گیری و قطع روابط و شکل گرفتن عداوت و تخاصم بین جمهوری اسلامی و آمریکا،ملت ایران گرفتار مصائبی مانند جنگ 8 ساله عراق با ایران و آن همه خسارات جانی و مالی ناشی از آن ،و از دست دادن بسیاری از فرصت های طلایی در سطح منطقه و جهان شد،که بر شمردن آن ها فهرست بلند بالایی را می طلبد.و بالاخره شکل گیری تحریم های کمرشکن که تنفس اقتصاد ایران را به شماره انداخته است.

جمهوری اسلامی پس از گروگان گیری،افزون بر عداوت و دشمنی با آمریکا و کشورهای غربی،گرایشی تمام عیار را به سمت روسیه و چین که رقبای سیاسی و اقتصادی غرب هستند،وجهه ی همت خود قرار داد که این درست بر خلاف شعار « نه شرقی نه غربی » در ابتدای انقلاب بود.

جمهوری اسلامی به دنبال تفکر ایدئولوژیک خود،به ساختن و تقویت کردن گروه های رادیکال در کشور های منطقه نظیر حماس،حزب الله،حشدالشعبی،حوثی ها و دیگران و حمایت از حکومت جنایتکار بشار اسد در سوریه نمود. این تحرکات علاوه بر تحمیل هزینه های کلان بر گرده ملت ایران،امنیت و تمامیت ارضی کشور را هم در معرض تهدیدات جدی قرار داده و میدهد.این گونه اقدامات یقینا از نظر آمریکا و متحدانش در منطقه پذیرفتنی نیست.

تلاش ها و سرمایه گذاری های جمهوری اسلامی در پروژه اتمی و غنی سازی اورانیوم با غلظت بالا و عدم شفافیت در این زمینه،موجب سوء ظن و حساسیت آمریکا،اروپا،کشور های منطقه و حتی روسیه و چین،هم پیمانان استراتژیک جمهوری اسلامی گردیده و تحریم های سنگینی را علیه ایران سبب شده است.مذاکرات اتمی جمهوری اسلامی با غرب و آمریکا تحت نام « برجام » در زمان ریاست جمهوری اوباما،توانست به نتایجی برسد،اما مخالفت و کارشکنی اسرائیل و هم چنین جناح هایی از درون حکومت جمهوری اسلامی،به دوام آوری و قطعی شدن نتایج آن مذاکرات امکان نداد.

اکنون دولت آمریکا تحت ریاست جمهوری ترامپ و همکاران افراطی او جمهوری اسلامی را برای مذاکرات مجدد در مورد محدودیت غنی سازی اورانیوم و برخی مسائل دیگر تحت فشار قرار داده است.گزینه دوم را نیز حمله نظامی و تخریب مراکز حساس ایران بیان می کند.در این شرایط انجام دادن مذاکره مستقیم با آمریکا جهت حفظ امنیت کشور و تامین منافع ملی،اقدامی سنجیده و عقلانی است.این مذاکره میتواند علاوه بر دفع خطر،امکان رفع تنش بین دو کشور و لغو تحریم ها و سرمایه گذاری های کلان در ایران را فراهم کند.برای تعامل با غرب و در راس غربیان،آمریکا،لزوما حالت تخاصم با روسیه و چین ضرورتی ندارد.تعامل با تمام جامعه جهانی در جهت حفظ منافع ملی ایران و توسعه ی کشور و تامین نیاز ها و رفاه ملت ایران،حرکتی مدبرانه و خردمندانه است.آیا جمهوری اسلامی با کارنامه ای از عملکرد های خطا،چنین درایت و عقلانیت و ظرفیتی را می تواند از خود نشان دهد؟اگر چنین ظرفیتی را داراست،باید به عنوان اولین گام گفتگو و تعامل با ملت ایران را شروع نماید.این فضای بسته و مختنق را باز کند و آزادی های اساسی ملت ایران را محترم بشمارد و در مسیر اصلاح ساختار و تغییر و تحول در جامعه ایران حرکت نماید.امکان دهد تا ملت ایران بر سرنوشت خود حاکم گردد.و با تشکیل یک مجلس موسسان سالم و واقعی،ساختار و نظم آینده کشور را معین نماید.

مقاله نخست نشریه پیام جبهه ملی ایران مورخ بیستم اردیبهشت 1404

روابط جمهوری اسلامی با آمریکا

آمریکا کشور نسبتا جدیدالتاسیس و قدرت نوظهوری است که قبل از اوایل قرن بیستم و پیش از وقوع جنگ بین المللی اول،در سیاست جهانی،اثر گذاری چندانی نداشت.تا آن زمان این کشور در داخل خاک خود مشغول سازندگی و پیشرفت و سر گرم مستحکم نمودن پایه های یک دولت متکی بر دموکراسی و استقلال بود.توسعه ی آمریکا در زمینه های مختلف سیاسی،اقتصادی،علمی،صنعتی و نظامی در قرن نوزدهم به سرعت اعتلا پیدا کرد.در جنگ دوم جهانی،آمریکا به حمایت از کشور های مدرن و مترقی اروپا برخاست و به نفع آنان وارد جنگ با فاشیسم آلمان هیتلری گردید،و نه تنها اروپا،بلکه جهان را از خطر هیولای نازیسم رهانید.در ژاپن برای شکست دادن این متحد سرسخت آلمان هیتلری با به کارگیری بمب اتمی،این کشور را هم به تسلیم واداشت،و به عنوان نخستین قدرت اتمی و اولین و اثر گذارترین قدرت جهانی خود را برای جهانیان تعریف کرد.آمریکا پس از پایان جنگ دوم با اجرای « طرح مارشال » و پیاده کردن « اصل چهار ترومن » به سازندگی کشور های جنگ زده و ویران شده ی اروپا و یاری رسانی به کشورهای فقیر جهان همت گماشت.آمریکا با آن دخالت در جنگ و این اقدامات پس از جنگ،حالتی از فرشته گونگی و انسان مداری از خود نشان داد.دولت انگلیس طراح کودتای ننگین 28 مرداد32 برای سرنگون کردن دولت ملی مصدق،آمریکا را هم با طرح خود همراه کرد.آمریکا با دخالت در آن کودتای شوم وسپس با راه انداحتن کودتاهایی در گواتمالا و شیلی و برخی کشور های دیگر،آن خوشنامی و آن چهره ی انسان دوستانه خود را مخدوش و از دست داد.

رابطه سیاسی آمریکا با ایران در اواسط قرن نوزدهم به شکلی متعارف و با فرستادن کنسول بین دو کشور برقرار شد.در سال های بعد از جنگ جهانی اول،مرد اقتدار گرای ایران،سردار سپه، یا همان رضا خان پهلوی،به آمریکا توجه ویژه ای پیدا کرد و به پیشرفت و قدرت آن چشم دوخت.این نگاه مشتاقانه رضا خان،از چشم قدرت با نفوذ و کارکشته و قدیمی آمریکا یعنی انگلستان دور نماند.در سال 1303 مامور برجسته انگلیس « هارولد اسپنسر » با زمینه چینی بسیار طولانی،سناریوی «سقا خانه آقا شیخ هادی » را خلق کرد.که در جریان آن توطئه، کنسول آمریکا « ماژور رابرت ایمبری » به قتل رسید و آمریکائیان از گسترش کار و فعالیت در ایران به خصوص در زمینه نفت، چشم پوشیدند و دست و پای خود را جمع کردند و تا اشغال ایران توسط متفقین در سال 1320و سقوط رضا شاه،حرکت چندانی از طرف آمریکا در صحنه سیاسی ایران مشاهده نمی شد.پس از رضا شاه،از یک طرف اتحاد شوروی و از سوی دیگر شرکت های نفتی آمریکایی فشار بر ایران برای گرفتن امتیاز های نفتی را آغاز کردند.در همان زمان بود که دکترمصدق،نماینده اول تهران در مجلس چهاردهم با مطرح کردن نظریه «موازنه منفی» و با آوردن طرحی به مجلس،از هرگونه امتیاز دهی به خارجیان جلوگیری کرد،و در صدد پس گرفتن قرارداد « دارسی» و لغو امتیاز شرکت نفت انگلیسی بر آمد.او سرانجام موفق گردید در مجلس شانزدهم قانون ملی کردن نفت را به تصویب برساند.دکترمصدق برای به اجرا در آوردن قانون ملی کردن نفت در اردیبهشت 1330 قبول مسئولیت نمود و کابینه دولت ملی را تشکیل داد.او به سلطه سیاسی و اقتصادی شرکت نفت انگلیسی پایان داد.دولت ملی مصدق با کودتای انگلیسی آمریکایی و با همکاری دربار در 28 مرداد 32 سرنگون گردید و امید مردم ایران به داشتن حکومت مردمی بر پایه استقلال و آزادی پایان یافت.دولت برخاسته از کودتا بلافاصله قرارداد نفتی با کنسرسیومی منعقد کرد که آمریکا 40 در صد از سهام آن را داشت،و به این ترتیب روابط سیاسی،اقتصادی و نظامی آن دولت با رژیم شاه هر روز گسترده تر و نفوذش در ایران هر روز افزون تر گردید.این وضع به مدت 25 سال و تا انقلاب 57 همچنان ادامه داشت.

در انقلاب 57 سیاست آمریکا در ابتدا به هیچ وجه در تقابل با جمهوری اسلامی نبود.بلکه با توجه به اسناد متعددی که منتشر شده آمریکا موجب تسهیل پیروزی انقلاب گردیده و کمک آن به انقلابیون اسلام گرا به وضوح آشکار شده است.در روز 13 آبان 1358 افرادی تحت نام «دانشجویان پیرو خط امام» سفارت آمریکا را اشغال و اعضای سفارت را گروگان گرفتند.این حرکت نا بخردانه گروگان گیری تا مدت444 روز ادامه یافت.روشن است که اشغال سفارت آمریکا و ماجرای گروگان گیری برنامه ریزی شده و به نوعی تکرار «ماجرای سقا خانه» بود که این بار عوامل اتحاد جماهیر شوروی هم در آن نقش برجسته ای داشتند.سر انجام گروگان گیری با زد و بند های پنهانی پایان پذیرفت،اما از همان زمان روابط جمهوری اسلامی با آمریکا قطع و سفارت امریکا در ایران تعطیل گردید.از رهگذر گروگان گیری و قطع روابط و شکل گرفتن عداوت و تخاصم بین جمهوری اسلامی و آمریکا،ملت ایران گرفتار مصائبی مانند جنگ 8 ساله عراق با ایران و آن همه خسارات جانی و مالی ناشی از آن ،و از دست دادن بسیاری از فرصت های طلایی در سطح منطقه و جهان شد،که بر شمردن آن ها فهرست بلند بالایی را می طلبد.و بالاخره شکل گیری تحریم های کمرشکن که تنفس اقتصاد ایران را به شماره انداخته است.

جمهوری اسلامی پس از گروگان گیری،افزون بر عداوت و دشمنی با آمریکا و کشورهای غربی،گرایشی تمام عیار را به سمت روسیه و چین که رقبای سیاسی و اقتصادی غرب هستند،وجهه ی همت خود قرار داد که این درست بر خلاف شعار « نه شرقی نه غربی » در ابتدای انقلاب بود.

جمهوری اسلامی به دنبال تفکر ایدئولوژیک خود،به ساختن و تقویت کردن گروه های رادیکال در کشور های منطقه نظیر حماس،حزب الله،حشدالشعبی،حوثی ها و دیگران و حمایت از حکومت جنایتکار بشار اسد در سوریه نمود. این تحرکات علاوه بر تحمیل هزینه های کلان بر گرده ملت ایران،امنیت و تمامیت ارضی کشور را هم در معرض تهدیدات جدی قرار داده و میدهد.این گونه اقدامات یقینا از نظر آمریکا و متحدانش در منطقه پذیرفتنی نیست.

تلاش ها و سرمایه گذاری های جمهوری اسلامی در پروژه اتمی و غنی سازی اورانیوم با غلظت بالا و عدم شفافیت در این زمینه،موجب سوء ظن و حساسیت آمریکا،اروپا،کشور های منطقه و حتی روسیه و چین،هم پیمانان استراتژیک جمهوری اسلامی گردیده و تحریم های سنگینی را علیه ایران سبب شده است.مذاکرات اتمی جمهوری اسلامی با غرب و آمریکا تحت نام « برجام » در زمان ریاست جمهوری اوباما،توانست به نتایجی برسد،اما مخالفت و کارشکنی اسرائیل و هم چنین جناح هایی از درون حکومت جمهوری اسلامی،به دوام آوری و قطعی شدن نتایج آن مذاکرات امکان نداد.

اکنون دولت آمریکا تحت ریاست جمهوری ترامپ و همکاران افراطی او جمهوری اسلامی را برای مذاکرات مجدد در مورد محدودیت غنی سازی اورانیوم و برخی مسائل دیگر تحت فشار قرار داده است.گزینه دوم را نیز حمله نظامی و تخریب مراکز حساس ایران بیان می کند.در این شرایط انجام دادن مذاکره مستقیم با آمریکا جهت حفظ امنیت کشور و تامین منافع ملی،اقدامی سنجیده و عقلانی است.این مذاکره میتواند علاوه بر دفع خطر،امکان رفع تنش بین دو کشور و لغو تحریم ها و سرمایه گذاری های کلان در ایران را فراهم کند.برای تعامل با غرب و در راس غربیان،آمریکا،لزوما حالت تخاصم با روسیه و چین ضرورتی ندارد.تعامل با تمام جامعه جهانی در جهت حفظ منافع ملی ایران و توسعه ی کشور و تامین نیاز ها و رفاه ملت ایران،حرکتی مدبرانه و خردمندانه است.آیا جمهوری اسلامی با کارنامه ای از عملکرد های خطا،چنین درایت و عقلانیت و ظرفیتی را می تواند از خود نشان دهد؟اگر چنین ظرفیتی را داراست،باید به عنوان اولین گام گفتگو و تعامل با ملت ایران را شروع نماید.این فضای بسته و مختنق را باز کند و آزادی های اساسی ملت ایران را محترم بشمارد و در مسیر اصلاح ساختار و تغییر و تحول در جامعه ایران حرکت نماید.امکان دهد تا ملت ایران بر سرنوشت خود حاکم گردد.و با تشکیل یک مجلس موسسان سالم و واقعی،ساختار و نظم آینده کشور را معین نماید.

مقاله نخست نشریه پیام جبهه ملی ایران مورخ بیستم اردیبهشت 1404

روابط جمهوری اسلامی با آمریکا

آمریکا کشور نسبتا جدیدالتاسیس و قدرت نوظهوری است که قبل از اوایل قرن بیستم و پیش از وقوع جنگ بین المللی اول،در سیاست جهانی،اثر گذاری چندانی نداشت.تا آن زمان این کشور در داخل خاک خود مشغول سازندگی و پیشرفت و سر گرم مستحکم نمودن پایه های یک دولت متکی بر دموکراسی و استقلال بود.توسعه ی آمریکا در زمینه های مختلف سیاسی،اقتصادی،علمی،صنعتی و نظامی در قرن نوزدهم به سرعت اعتلا پیدا کرد.در جنگ دوم جهانی،آمریکا به حمایت از کشور های مدرن و مترقی اروپا برخاست و به نفع آنان وارد جنگ با فاشیسم آلمان هیتلری گردید،و نه تنها اروپا،بلکه جهان را از خطر هیولای نازیسم رهانید.در ژاپن برای شکست دادن این متحد سرسخت آلمان هیتلری با به کارگیری بمب اتمی،این کشور را هم به تسلیم واداشت،و به عنوان نخستین قدرت اتمی و اولین و اثر گذارترین قدرت جهانی خود را برای جهانیان تعریف کرد.آمریکا پس از پایان جنگ دوم با اجرای « طرح مارشال » و پیاده کردن « اصل چهار ترومن » به سازندگی کشور های جنگ زده و ویران شده ی اروپا و یاری رسانی به کشورهای فقیر جهان همت گماشت.آمریکا با آن دخالت در جنگ و این اقدامات پس از جنگ،حالتی از فرشته گونگی و انسان مداری از خود نشان داد.دولت انگلیس طراح کودتای ننگین 28 مرداد32 برای سرنگون کردن دولت ملی مصدق،آمریکا را هم با طرح خود همراه کرد.آمریکا با دخالت در آن کودتای شوم وسپس با راه انداحتن کودتاهایی در گواتمالا و شیلی و برخی کشور های دیگر،آن خوشنامی و آن چهره ی انسان دوستانه خود را مخدوش و از دست داد.

رابطه سیاسی آمریکا با ایران در اواسط قرن نوزدهم به شکلی متعارف و با فرستادن کنسول بین دو کشور برقرار شد.در سال های بعد از جنگ جهانی اول،مرد اقتدار گرای ایران،سردار سپه، یا همان رضا خان پهلوی،به آمریکا توجه ویژه ای پیدا کرد و به پیشرفت و قدرت آن چشم دوخت.این نگاه مشتاقانه رضا خان،از چشم قدرت با نفوذ و کارکشته و قدیمی آمریکا یعنی انگلستان دور نماند.در سال 1303 مامور برجسته انگلیس « هارولد اسپنسر » با زمینه چینی بسیار طولانی،سناریوی «سقا خانه آقا شیخ هادی » را خلق کرد.که در جریان آن توطئه، کنسول آمریکا « ماژور رابرت ایمبری » به قتل رسید و آمریکائیان از گسترش کار و فعالیت در ایران به خصوص در زمینه نفت، چشم پوشیدند و دست و پای خود را جمع کردند و تا اشغال ایران توسط متفقین در سال 1320و سقوط رضا شاه،حرکت چندانی از طرف آمریکا در صحنه سیاسی ایران مشاهده نمی شد.پس از رضا شاه،از یک طرف اتحاد شوروی و از سوی دیگر شرکت های نفتی آمریکایی فشار بر ایران برای گرفتن امتیاز های نفتی را آغاز کردند.در همان زمان بود که دکترمصدق،نماینده اول تهران در مجلس چهاردهم با مطرح کردن نظریه «موازنه منفی» و با آوردن طرحی به مجلس،از هرگونه امتیاز دهی به خارجیان جلوگیری کرد،و در صدد پس گرفتن قرارداد « دارسی» و لغو امتیاز شرکت نفت انگلیسی بر آمد.او سرانجام موفق گردید در مجلس شانزدهم قانون ملی کردن نفت را به تصویب برساند.دکترمصدق برای به اجرا در آوردن قانون ملی کردن نفت در اردیبهشت 1330 قبول مسئولیت نمود و کابینه دولت ملی را تشکیل داد.او به سلطه سیاسی و اقتصادی شرکت نفت انگلیسی پایان داد.دولت ملی مصدق با کودتای انگلیسی آمریکایی و با همکاری دربار در 28 مرداد 32 سرنگون گردید و امید مردم ایران به داشتن حکومت مردمی بر پایه استقلال و آزادی پایان یافت.دولت برخاسته از کودتا بلافاصله قرارداد نفتی با کنسرسیومی منعقد کرد که آمریکا 40 در صد از سهام آن را داشت،و به این ترتیب روابط سیاسی،اقتصادی و نظامی آن دولت با رژیم شاه هر روز گسترده تر و نفوذش در ایران هر روز افزون تر گردید.این وضع به مدت 25 سال و تا انقلاب 57 همچنان ادامه داشت.

در انقلاب 57 سیاست آمریکا در ابتدا به هیچ وجه در تقابل با جمهوری اسلامی نبود.بلکه با توجه به اسناد متعددی که منتشر شده آمریکا موجب تسهیل پیروزی انقلاب گردیده و کمک آن به انقلابیون اسلام گرا به وضوح آشکار شده است.در روز 13 آبان 1358 افرادی تحت نام «دانشجویان پیرو خط امام» سفارت آمریکا را اشغال و اعضای سفارت را گروگان گرفتند.این حرکت نا بخردانه گروگان گیری تا مدت444 روز ادامه یافت.روشن است که اشغال سفارت آمریکا و ماجرای گروگان گیری برنامه ریزی شده و به نوعی تکرار «ماجرای سقا خانه» بود که این بار عوامل اتحاد جماهیر شوروی هم در آن نقش برجسته ای داشتند.سر انجام گروگان گیری با زد و بند های پنهانی پایان پذیرفت،اما از همان زمان روابط جمهوری اسلامی با آمریکا قطع و سفارت امریکا در ایران تعطیل گردید.از رهگذر گروگان گیری و قطع روابط و شکل گرفتن عداوت و تخاصم بین جمهوری اسلامی و آمریکا،ملت ایران گرفتار مصائبی مانند جنگ 8 ساله عراق با ایران و آن همه خسارات جانی و مالی ناشی از آن ،و از دست دادن بسیاری از فرصت های طلایی در سطح منطقه و جهان شد،که بر شمردن آن ها فهرست بلند بالایی را می طلبد.و بالاخره شکل گیری تحریم های کمرشکن که تنفس اقتصاد ایران را به شماره انداخته است.

جمهوری اسلامی پس از گروگان گیری،افزون بر عداوت و دشمنی با آمریکا و کشورهای غربی،گرایشی تمام عیار را به سمت روسیه و چین که رقبای سیاسی و اقتصادی غرب هستند،وجهه ی همت خود قرار داد که این درست بر خلاف شعار « نه شرقی نه غربی » در ابتدای انقلاب بود.

جمهوری اسلامی به دنبال تفکر ایدئولوژیک خود،به ساختن و تقویت کردن گروه های رادیکال در کشور های منطقه نظیر حماس،حزب الله،حشدالشعبی،حوثی ها و دیگران و حمایت از حکومت جنایتکار بشار اسد در سوریه نمود. این تحرکات علاوه بر تحمیل هزینه های کلان بر گرده ملت ایران،امنیت و تمامیت ارضی کشور را هم در معرض تهدیدات جدی قرار داده و میدهد.این گونه اقدامات یقینا از نظر آمریکا و متحدانش در منطقه پذیرفتنی نیست.

تلاش ها و سرمایه گذاری های جمهوری اسلامی در پروژه اتمی و غنی سازی اورانیوم با غلظت بالا و عدم شفافیت در این زمینه،موجب سوء ظن و حساسیت آمریکا،اروپا،کشور های منطقه و حتی روسیه و چین،هم پیمانان استراتژیک جمهوری اسلامی گردیده و تحریم های سنگینی را علیه ایران سبب شده است.مذاکرات اتمی جمهوری اسلامی با غرب و آمریکا تحت نام « برجام » در زمان ریاست جمهوری اوباما،توانست به نتایجی برسد،اما مخالفت و کارشکنی اسرائیل و هم چنین جناح هایی از درون حکومت جمهوری اسلامی،به دوام آوری و قطعی شدن نتایج آن مذاکرات امکان نداد.

اکنون دولت آمریکا تحت ریاست جمهوری ترامپ و همکاران افراطی او جمهوری اسلامی را برای مذاکرات مجدد در مورد محدودیت غنی سازی اورانیوم و برخی مسائل دیگر تحت فشار قرار داده است.گزینه دوم را نیز حمله نظامی و تخریب مراکز حساس ایران بیان می کند.در این شرایط انجام دادن مذاکره مستقیم با آمریکا جهت حفظ امنیت کشور و تامین منافع ملی،اقدامی سنجیده و عقلانی است.این مذاکره میتواند علاوه بر دفع خطر،امکان رفع تنش بین دو کشور و لغو تحریم ها و سرمایه گذاری های کلان در ایران را فراهم کند.برای تعامل با غرب و در راس غربیان،آمریکا،لزوما حالت تخاصم با روسیه و چین ضرورتی ندارد.تعامل با تمام جامعه جهانی در جهت حفظ منافع ملی ایران و توسعه ی کشور و تامین نیاز ها و رفاه ملت ایران،حرکتی مدبرانه و خردمندانه است.آیا جمهوری اسلامی با کارنامه ای از عملکرد های خطا،چنین درایت و عقلانیت و ظرفیتی را می تواند از خود نشان دهد؟اگر چنین ظرفیتی را داراست،باید به عنوان اولین گام گفتگو و تعامل با ملت ایران را شروع نماید.این فضای بسته و مختنق را باز کند و آزادی های اساسی ملت ایران را محترم بشمارد و در مسیر اصلاح ساختار و تغییر و تحول در جامعه ایران حرکت نماید.امکان دهد تا ملت ایران بر سرنوشت خود حاکم گردد.و با تشکیل یک مجلس موسسان سالم و واقعی،ساختار و نظم آینده کشور را معین نماید.

مطالب مرتبط با این موضوع :

4 پاسخ

  1. لطفا پیام نخستین مرا پاک کنید. و فقط اینرا منتشر کنید. امیدوارم سخنم را بشنوید. من این مقاله ی شما را خواندم. اما حتما اشتباهی رخ داده چون شما سه بار آنرا تکرار کرده اید. این سه بار تکرار کردن آدمی را از ]واندن آن منصرف میکند. چون بسیار طولانی مینماید.
    در ضمن واقعا حیف که شماها نسبت به محمد رضا شاه آنقدر کینه دارید که اصلا متوجه این اشتباه تاریخیتان نمی شوید. از« کودتای ننگین» حرف میزنید و مینویسید. شماها اصلا جنم و جرآت فاصله گرفتن به اتفاقی که بیش از ۷۰ سال پیش افتاده را ندارید. همین هی هی هی مصدق مصدق میکنید. در نوشته تان به بمب اتمی هیروشیما و ناکازاکی اشاره میکنید. اما ژاپنی ها آنرا تبدیل به پیروزی کرده اند. شما ملی ها شما چپها همتان دستبوس خسمنی بوده. آنرا فراموش میکنید. اما رضا شاه و خدماتش محمدرضا شاه و خدماتش را اصلا اشاره هم نمی کنید. من البته نه سلطنت طلبم و نه مشروطه خواه. من خواهان یک جمهوری پادشاهی و یا جمهوری ایران هستم. واقعا شما پیرمردان و پیرزنان عقیم نا امید کننده هستید. می فهمید !
    با این حال با سپاسگزاری و درود بر سایت محترم رنگین کمان و خوانندگان هوشیار آن !
    آقای آمریکا و آقای اسرائیل به جای بمب باران کردن مراکز هسته ای. لطفا مرکز هسته ی جنایت و تجاوز و شر مطلق یعنی بیت خامنه ای و بیوت روحانیون و حوزه های ضدعلمیه را بمب باران کنید. مردم بقیه کار را تمام خواهند کرد. اگر ایران یک جمهوری و یا جمهوری پادشاهی باشد بمب اتم را هم که داشته باشد چون دوست اسرائیل و دوست آمریکا و دوست همه ی غرب خواهد یود، هیچ مشکلی برای آنها نخواهد داشت. و اتفاقا برعکس. جناب آمریکا حتما شعار فراگیر سرتاسر ایران را شنیده اید.
    مرگ بر اسلام و آتش بر قرآن
    زنده باد آسرائیل زنده باد آمریکا و زنده باد غرب زنده باد ایران و زنده باد خلیج پارس
    و سخن آخر من به پاسدارانی ست که هنوز ایرانی هستند. به بسیجیانی ست که با همه ی شستشوی مغزی همچنان ایرانی هستند. بر شما واجب است که کار فرماندهان ضد ایرانیان و ملایان و مداحان را بسازید. بر جوانان هر محله در تهران و شهرستان و هر روستا ست تا هر یک آخوندی و آیت الله ئی و ملائی و مداحی و طلبه ای را از کار بیندازند.
    من پاسدار سابق هستم و از شما بدنه سپاه پاسداران و بدنه بسیجیان می پرسم در مورد رهبری چه فکر میکنید. آیا دوستانتان را در جنگ و در هر کجا کشته شدند و یا این همه جنایت بدست سپاه و بسیج شده آیا شما از تصویری که از خودتان در جامعه ایران و جهان دارید خرسند هستید. لطفا پاسخم بدهید.
    و سرانجام ای مردم یادتان باشد که سازمان تروریستی و چرکین و لچکین مجاهدین را نیز باید از جامعه سیاسی ایران حذف کنید.

  2. این چه مسخره بازی ست. چند بار این بیانیه را در یک صفحه تکرار کرده اید و بعد رفته اید در تووی لحافتان خوابیده اید و در تنهائیتان جلق می زنید. شما این مصدق را دیوانه کرده اید. چطور از هضم کردن این ۲۸ مرداد این همه ناتوانید. اگر اندکی توانا بودید تا این اندازه حقیر و بی کس و کار نمی بودید. جوانان امروز اصلا شماها را نمی شناسند. شماها حتما یکی از شانسهای این نظام اسلام ضد زندگی هستید.

  3. شما گردانندگان این سایت همانند رانندگانی هستید که سالی هزاران کشته تولید میکنند. شما نه الفبای سایتداری را می دانید و نه الفبای سیاست تبلیغاتی را. عده ای ناکاردان دور هم جمع شده اید. همین صفحه، با چند بار بازتولید یک بیانیه، نشانگر ناکارآمدی شماهاست. شماها نه میدانید و نه میخواهید بدانید که حتا این آدرستان rangin-kaman.net به صورتی ناشیانه و ناکارآمد تهیه شده. چرا که دست کم اگر ranginkaman.net بود و یا ranginkaman.com بود در یاد ماندنی بود. میدانم که سایتهائی به این آدرس و نام هستند . اما کاردانی حکم میکند که شما یک نام کوتاه و آدرسی کوتاه برای سایتتان درست کنید مثل مثلا iranema.com ایرانِ ما دات کام. چیزی شبیه این که هم کوتاه باشد به یاد ماندی هم نوشتنش آسان باشد. از X یاد بگیرید…
    موضوع دیگر این است که در آدرس هر مقاله مثل همین نوشته واژه های پارسی هم هست که وقتی میخواهیم برای کسی بفرستیم می شود یک کیلومتر آدرس مثل همین ببینید :
    https://rangin-kaman.net/%d9%85%d9%82%d8%a7%d9%84%d9%87-%d9%86%d8%ae%d8%b3%d8%aa-%d9%86%d8%b4%d8%b1%db%8c%d9%87-%d9%be%db%8c%d8%a7%d9%85-%d8%ac%d8%a8%d9%87%d9%87-%d9%85%d9%84%db%8c-%d8%a7%db%8c%d8%b1%d8%a7%d9%86-%d9%85%d9%88/
    آخر باید با چه زبانی با شماها حرف زد. من چندین بار به شما این پیشنهادات را داده ام. در این مورد پایانی شما باید به جای اینهمه حروف پارسی عدد و نشانه ی لاتین بگذارید. اما واقعا کو گوش شنوا. من فکر میکنم شماها یک آدم تکنسین ورزیده ندارید. همین دلتان خوش است که مطلبی را منتشر کنید. حیف واقعا. ایکاش من هم میتوانستم مثل شماها در خارج باشم اما راحت وقت و عمر هدر ندهم. بیدار شوید ای آقایان. در ضمن دست از عزاداری برای مصدق بردارید. همین که برای نابودی ایران با حکومت اسلام ضد ایران همدست شدید و دستبوس خمینی شدید کافی ست. همتان از دم همچون حشرات در دام ماجرای مصدق و کودتان گرفتارید. کی میخواهید متحول شوید و خطر امروز را دریابید.

  4. شما رنگین کمانی ها مثل اعلای خوب و خوابالودگی ایرانیان هستید. واقعا خواب خوابید. پدر من براتان نوشته اما انگار نه انگار!!!!
    آن بیچاره که خیال میکند مثلا شماها درد ایران دارید !

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

این سایت از اکیسمت برای کاهش هرزنامه استفاده می کند. بیاموزید که چگونه اطلاعات دیدگاه های شما پردازش می‌شوند.

Layer-17-copy

تمامی حقوق این وبسایت در اختیار مجموعه رنگین کمان بوده و استفاده از محتوای آن تنها با درج منبع امکان پذیر می باشد.