مصدق، صدای امروز آزادی‌خواهان — به مناسبت زادروز دکتر محمد مصدق و ضرورت همگرایی جمهوری‌خواهان برای گذار از نظم موجود

این مطلب را با دوستانتان به اشتراک بگذارید :

 

در تاریخ ایران، کمتر چهره‌ای به اندازه‌ی دکتر محمد مصدق توانسته است به صورت هم‌زمان نماد اراده‌ی ملی، استقلال، قانون‌مداری و آزادی‌خواهی باشد. زادروز او، ۲۹ اردیبهشت ۱۲۶۱ خورشیدی (۱۹ مه ۱۸۸۲ میلادی)، تنها یادآور تولد یک شخصیت تاریخی نیست؛ بلکه یادآور ظهور یک منش، یک بینش، و یک صداست — صدایی که همچنان می‌تواند در تاریکای بحران‌های سیاسی و اجتماعی امروز ایران، چراغ راه باشد.

دکتر مصدق، با همه فراز و نشیب‌های زندگی‌اش، با همه‌ی رنج‌هایی که برای دفاع از قانون اساسی، حق حاکمیت مردم و استقلال کشور متحمل شد، نماد آن چیزی است که امروز بسیاری از ایرانیان در پی آن‌اند: گذار از استبداد، تحقق مردم‌سالاری، و بازیافتن کرامت انسانی. او نه فقط نخست‌وزیر دوران ملی شدن صنعت نفت بود، بلکه صدایی بود برخاسته از ژرفای تاریخ مشروطه‌خواهی ایرانیان؛ صدایی که با صداقت، شرافت، و پافشاری بر اصول، به افق‌های نوینی در سیاست ایران اشاره داشت.

امروز، دهه‌ها پس از کودتای ننگین ۲۸ مرداد که نتیجه‌اش بازگشت استبداد سلطنتی و سپس شکل‌گیری جمهوری اسلامی با ساختاری اقتدارگرا بود، ما بار دیگر در نقطه‌ای از تاریخ ایستاده‌ایم که صدای مصدق را می‌شنویم؛ صدای آن‌که می‌گفت: «من از مرگ باکی ندارم، آن‌چه مرا رنج می‌دهد، از دست رفتن آزادی و استقلال ایران است.»

در جهانی که گذارهای دموکراتیک از دل همبستگی نیروهای متکثر حاصل می‌شود، جمهوری‌خواهان ایرانی ـ با همه‌ی تنوع دیدگاه‌ها و پیشینه‌ها ـ وظیفه‌ای تاریخی بر دوش دارند: یافتن زبان مشترک، شکل دادن به یک جبهه فراگیر، و طرح یک آلترناتیو روشن، اخلاقی، و عملی برای آینده‌ی ایران. این «همگرایی جمهوری‌خواهان»، نه یک تاکتیک مقطعی، بلکه ضرورتی استراتژیک برای ساختن نظمی نوین است؛ نظمی که بر پایه‌ی جمهور مردم، کرامت انسانی، تفکیک قوا، و آزادی اندیشه و بیان بنا شود.

مصدق در بستر تاریخ، تنها نبود. او تداوم جنبش مشروطه بود، پژواک انقلاب ملی نفت، و پیش‌زمینه‌ی جنبش‌های آزادی‌خواهانه دهه‌های بعد. اما او همچنین آینده‌نگر بود: به جوانان امید داشت، به بیداری مردم باور داشت، و به نقش مشارکت همگانی در سیاست ایمان داشت. از همین‌رو، امروز که جنبش زن، زندگی، آزادی در ایران شکل گرفته، و صدای نسل نو با خواست پایان‌دادن به هرگونه اقتدارگرایی و استبداد دینی یا سلطنتی بلند شده، یاد مصدق نه یک بازگشت به گذشته، که پلی است به سوی آینده.

تشکیل یک کنگره‌ی جمهوری‌خواهان ایران، که هدف آن ایجاد انسجام در اندیشه و عملِ نیروهای دموکراسی‌خواه و جمهوری‌طلب باشد، می‌تواند پاسخی باشد درخور به نیازهای لحظه تاریخی ما. چنین نهادی، اگر با شفافیت، مشارکت‌پذیری و احترام به تکثر شکل گیرد، می‌تواند تبدیل شود به بستری برای تدوین نقشه راه گذار از جمهوری اسلامی به نظمی سکولار، آزاد و دموکراتیک؛ نظمی که رؤیای آن، در صدای مصدق جاری بود.

اکنون، در زادروز آن پیرمرد تبعیدی در احمدآباد، ما بار دیگر از خود می‌پرسیم: آیا به مسئولیت تاریخی خود در برابر ملت و تاریخ پاسخ خواهیم داد؟ آیا می‌توانیم از مرزهای فردی و گروهی عبور کنیم و به یک زبان جمعی، یک اراده جمعی، و یک افق مشترک دست یابیم؟ اگر پاسخ‌مان مثبت است، پس باید گفت: یاد مصدق، عمل ما را می‌طلبد؛ نه فقط ستایش ما را.

رحیم کاظمی سرشت

مطالب مرتبط با این موضوع :

یک پاسخ

  1. آقای کاظمی عزیز،
    متن شما بسیار پرمغز و الهام‌بخش بود. نگاه شما به دکتر مصدق نه فقط به عنوان یک شخصیت تاریخی، بلکه به عنوان نمادِ اراده‌ی ملی، استقلال و آزادی، به‌خوبی نشان می‌دهد که چگونه می‌توان از گذشته برای روشن‌کردن مسیر آینده بهره برد.
    همگرایی جمهوری‌خواهان که در متن به آن اشاره کردید، موضوع بسیار مهمی است و بدون شک تنها راه مقابله با وضعیت پیچیده امروز ایران خواهد بود.
    امیدوارم که این صدای مشترک، فراتر از کلمات، به یک حرکت واقعی و مؤثر تبدیل شود که بتواند آزادی و دموکراسی را به ایران بازگرداند.
    از توجه شما به نقش تاریخی و اخلاقی چنین مسئولیتی بسیار سپاسگزارم و معتقدم یاد و راه مصدق همچنان چراغ راه ماست.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

این سایت از اکیسمت برای کاهش هرزنامه استفاده می کند. بیاموزید که چگونه اطلاعات دیدگاه های شما پردازش می‌شوند.

Layer-17-copy

تمامی حقوق این وبسایت در اختیار مجموعه رنگین کمان بوده و استفاده از محتوای آن تنها با درج منبع امکان پذیر می باشد.