دوشادوش هم، متحد و متشکل علیه ستم و استثمار
نظام سرمایه داری، جهان را بیش از پیش به ورطۀ دائمی فقر، بیکاری، گرسنگی، جنگ و آوارگی و تخریب منابع زیست رانده است. این نظام برای نجات از بحران های ذاتی اش، هستی و وضعیت تأمین معاش کارگران و توده های زحمتکش را به فاجعه کشانده است.
«راه حل اقتصادی» طبقۀ سرمایه دار و دولت های سرمایه داری در این شرایط عبارتند: از تشدید باز هم بیشتر استثمار کارگران و ستم بر آنان برای افزایش ارزش اضافی حاصل از کارِ کارگران و انداختن بار بحران به دوش آنها، بازپس گرفتن دستاوردهای اجتماعی و اقتصادی طبقۀ کارگر، تعطیل کردن یک رشته بنگاه ها و مؤسساتی که سودآوری شان را «کافی» نمی دانند و افزودن بر خیل بیکاران تا از این طریق زمینه های از سرگیری فعالیت برای بزرگترین بنگاه ها که توانائی ادامۀ حیات دارند آماده شود. بزرگترین قدرت های سرمایه داری می کوشند این الگو را بر همۀ کشورها تحمیل کنند.
«راه حل سیاسی» طبقۀ سرمایه دار و دولت های سرمایه داری تلاش برای تثبیت و تداوم سلطۀ سیاسی استثمارگران، به اطاعت درآوردن کارگران و دیگر زحمتکشان، سرکوب و یا منحرف کردن جنبش های آنان است. طبقۀ سرمایه دار و دولت های سرمایه داری همین سیاست را در عرصۀ بین المللی و جهانی نیز به عمل درمی آورند: تجاوز نظامی، سرکوب جنبش های آزادی خواهانه و استقلال طلبانه و تحمیل سیاست بزرگترین قدرت های سرمایه داری با استفاده از اهرم های اقتصادی و سیاسی؛ حمایت از دولت های مرتجع کشورهای عقب مانده و دار و دسته های جنایتکار، ایجاد بلوک ها به نفع این یا آن قدرت، تحمیل خواست های خود از طریق نهادهای بین المللی بر جهان. یک جلوۀ دیگر از ددمنشی نظام سرمایه داری افزایش قدرت و نفوذ سیاسی احزاب فاشیست و نژادپرست است که برای تسخیر قدرت سیاسی در کشورهای سرمایه داری و یا دست کم اجرای برنامه هایشان از جانب احزاب دیگر تلاش خود را افزایش داده اند.
نظام سرمایه داری ایران در زمینۀ اقتصاد و سیاست همین الگوهائی را که در بالا ذکر شد به کار می بندد با این تفاوت که به خاطر شرایط ویژۀ ایران، هم در عرصۀ اقتصادی و هم در عرصۀ سیاسی، فشار وارد بر کارگران و زحمتکشان در ایران از فشار و ستمی که بر هم طبقه ای های ما در کشورهای پیشرفتۀ سرمایه داری وارد می شود به مراتب بیشتر و شدیدتر است. مصداق این واقعیت: تعیین مزد حداقل کارگران ایران برای سال ١٣٩۵ معادل ٨١١ هزار و ۶٨٠ تومان در ماه یعنی کمتر از یک سوم خط فقر و کمتر از یک چهارم متوسط هزینۀ زندگی یک خانوادۀ چهار نفرۀ شهری توسط شورای عالی کار، در ماه گذشته است. هنوز مرکب بخشنامۀ حوزۀ قضائی دادگاه عمومی بندر امام، که هشدار می داد در صورت لزوم کشتار کارگران خاتون آباد بار دیگر در مورد سایر کارگران می تواند تکرار گردد (“از این تاریخ با هر گونه تجمع غیر قانونی و اخلال در نظم شرکت ها، برخورد خواهد شد.”)، خشک نشده بود که به گلوله بستن بیرحمانۀ کارگران بیکار و جوانان جویای کار روستای شهرویه از توابع بهبهان در استان خوزستان و به خون غلطیدن «مرتضی فرج نیا»، در آذر ماه ٩۴ توسط نیروی انتظامی، نشان داد که کشتار کارگران بیکار (که سابقۀ طولانی آن به کشتار کارگران بیکار اندیمشک در سال ۱٣۵۸ می رسد) نشانۀ ضعف حاکمان کارگرکش در پاسخ گویی به بیکاری کارگران است. حضور صدها کارگر و فعال کارگری، اجتماعی و سیاسی زندانی در بازداشتگاه های ایران که «جرمی» جز خواست زیستن همچون انسان متمدن امروزی ندارند، همه و همه بیانگر گوشۀ کوچکی از ستم و استثماری است که بر کارگران ایران اعمال می شود.
اما در چنین وضعیت و درست به خاطر چنین وضعیتی طبقۀ کارگر می تواند و باید اوضاع را تغییر دهد! برای این کار باید تنها به نیروی پایان ناپذیر خود و دیگر زحمتکشان تکیه کند؛ به مدیران اقتصادی، سیاسی و اداری سرمایه داری کوچک ترین اعتمادی نداشته باشد و فریب ایدئولوژی پردازان رنگارنگ طبقۀ سرمایه دار را نخورد. طبقۀ کارگر باید با سیاست مستقل خود و با سازمان های مستقل خود (ضرورت ایجاد سندیکاهای مستقل کارگری و حزب سیاسی مستقل طبقۀ کارگر) وارد عمل، به ویژه وارد میدان مبارزۀ اقتصادی و مبارزۀ سیاسی، شود. تا هنگامی که این طبقه وارد مبارزۀ سیاسی مستقل خود نگردد، امیدی به تغییر و تحول واقعی نیست. طبقۀ کارگر باید چشم انداز روشنی از تحول جامعه و آگاهی عمیقی از اهداف خود و ارادۀ محکمی برای تحقق آنها داشته باشد و این آگاهی و چشم انداز و راه دست یابی بدان را به توده های وسیع مردم منتقل کند.
کارگران با چنین نگرشی و با اتحاد و همبستگی و مبارزۀ پیگیر می توانند نه تنها اوضاع موجود را به نفع خود تغییر دهند بلکه زمینه های ایجاد جامعه ای فارغ از ستم و استثمار در سراسر جهان را فراهم کنند.
ما خواستار مبارزه مشترک و همکاری با همۀ نیروهای طرفدار آزادی طبقۀ کارگر هستیم. ما اتحاد و همبستگی کارگران همۀ کشورها را یک اصل بزرگ و اساسی بین المللی می دانیم و برای تحقق این وظیفۀ خطیر تلاش می کنیم. ما برآنیم که مبارزۀ مشترک برای خواست های زیر که اکثریت قریب به اتفاق آنها تاکنون از سوی اغلب کارگران پیشرو، فعالان کارگری و سازمان های سیاسی مدافع آزادی طبقۀ کارگر مطرح شده اند می توانند و باید به محورهائی برای همکاری وسیع سازمان های کارگری تبدیل گردند.
مبارزه برای خواست های فوری اقتصادی و اجتماعی طبقۀ کارگر:
– به رسمیت شناختن حق تشکل های مستقل کارگری (مستقل از دولت و همۀ نهادهای حکومتی، از کارفرمایان، از احزاب سیاسی و نهادهای مذهبی) در همۀ رشته های فعالیت اقتصادی، اجتماعی، اداری، فرهنگی و غیره.
– حق شرکت و دخالت سازمان های مستقل کارگری در تدوین قانون کار.
– به رسمیت شناختن حق انعقاد پیمان های جمعی کار بین کارگران و کارفرمایان.
– برقراری بازرسی کارگری مرکب از نمایندگان منتخب کارگران با حقوق و اختیارات کافی برای نظارت بر شرایط کار در همۀ مؤسساتی که در آنها کار مزدی انجام می شود.
– برقراری حداکثر ۴٠ ساعت کار و دو روز متوالی استراحت در هفته، و حداقل یک ماه مرخصی در سال با حقوق و مزایای کامل، برای کارگران مزدی.
– تعیین حداقل مزد براساس هزینۀ متوسط خانوار شهری (بر طبق آمار بودجۀ خانوار) و افزایش آن به نسبت تورم و بارآوری اجتماعی کار با تأیید نمایندگان منتخب کارگران. بر همین اساس پافشاری بر مزد حداقل سال ١٣٩۵ به میزان سه و نیم میلیون تومان درماه.
– آزادی بی قید و شرط کارگران و معلمان زندانی و تمام زندانیان سیاسی و عقیدتی.
– ممنوعیت کار کودکان و نوجوانان کمتر از ۱۶ سال و محدود کردن کار کارگران ۱۶ تا ۱٨ ساله به حداکثر ۴ ساعت کار در روز.
– رفع هرگونه تبعیض جنسی، دینی، ملی و قومی در استخدام، تصدی مشاغل و مسئولیت ها و حقوق و مزایا و غیره.
– مزد برابر زنان با مردان برای کار برابر.
– حق بیمۀ عمومی بیکاری برای کارگران بیکار و همۀ جویندگان کار.
– بیمۀ درمان
– تعطیل رسمی و با حقوق روز اول ماه مه در همۀ مؤسساتی که کارگران مزدی در آنها به کار اشتغال دارند.
– حق بازنشستگی کارگران پس از حداکثر سی سال کار یا شصت سال سن بر مبنای بالاترین حقوق دریافتی؛ افزایش سالانۀ حقوق آنان به نسبت افزایش مزد کارگران شاغل؛ کاهش میزان حداکثر سنوات کار و یا سن بازنشستگی در مشاغل دشوار و خطرناک: تعیین این امور در صلاحیت اتحادیه های کارگری مستقل و دیگر ارگان های منتخب کارگران است.
– مرخصی زایمان به میزان حداقل ۴ ماه با حقوق و مزایای کامل برای زنان کارگر شاغل یا بیکار؛ تقبل همۀ هزینه های مراقبت و درمان پیش و پس از زایمان توسط سازمان بیمه های اجتماعی.
– تضمین پرداخت مزد کارگران در پایان هر ماه برای کاری که انجام داده اند، توسط دولت، در صورتی که کارفرما به هر دلیل از پرداخت آن شانه خالی کند.
– ممنوعیت بستن کارخانه ها توسط کارفرمایان بدون تأیید اتحادیه های کارگری یا دیگر سازمان های منتخب کارگران.
– ممنوعیت اخراج کارگران توسط کارفرمایان بدون تأیید اتحادیه های کارگری یا دیگر سازمان های منتخب کارگران.
– بازگشت فوری کارگرانی که به علت مبارزه برای خواست های کارگری زندانی و اخراج شده اند به کار خود؛ رفع اتهام و منع تعقیب آنها و پرداخت حقوق و مزایای مدتی که از کار برکنار شده بودند.
– آموزش رایگان در تمام سطوح برای همه؛ آموزش اجباری تا پایان ۱۶ سالگی برای همۀ کودکان و نوجوانان دختر و پسر؛ تأمین رایگان کتاب ها و وسایل درسی؛ تأمین دست کم یک وعده غذا برای دانش آموزان.
– بیمۀ درمانی رایگان برای همۀ کسانی که تحصیل می کنند.
– مبارزه برای تأمین مسکن مناسب برای همه.
– برابری حقوق کلیه کارگران ساکن ایران فارغ از ملیت، جنسیت و مذهب آنان و رفع هر نوع تبعیض به ضد همۀ کارگران مهاجر یا دیگر کارگران سایر ملیت ها که در ایران شاغل و یا ساکن اند.
زنده باد اول ماه مه روز جهانی کارگران!
زنده باد اتحاد و همبستگی کارگران همۀ کشورها برای محو استثمار از جهان!
کارگران پروژه های پارس جنوبی،
جمعی از کارگران پتروشیمی های منطقۀ ماهشهر و بندر امام
فعالان کارگری جنوب،
جمعی از کارگران محور تهران – کرج،
فعالان کارگری شوش و اندیمشک
اردیبهشت ١٣٩۵
kargaran.parsjonobi@gmail.com