گفتگوی مریم دهکردی با مهرداد درویش پور و زهرا باقری شاد
“در کشورهایی مانند ایران و افغانستان، مبارزه برای دستیابی به برابری جنسیتی عمدتا بر دوش زنان است و جنبشهای حقوق زنان عمدتا شامل اعضای زن میشود. به تازگی کارزاری جدید به نام «شبکه مردان علیه خشونت ناموسی» راهاندازی شده که از مردان میخواهد آنان نیز فعالانه در این مبارزه شرکت کنند.”
قتل دلخراش «رومینا اشرفی»، دختر ۱۳ ساله اهل روستای لمیر از توابع تالش در استان گیلان که در خواب با ضربه داس پدر بر گردنش کشته شد، با موجی از واکنشها روبهرو شد و در شبکههای اجتماعی فارسیزبان نیز واکنشهایی را برانگیخت.
برخی کاربران با بازگویی تجربیات خود از خشونتهای خانگی و خشونتهای ناموسی، یادآور شدند که آنها فقط کمی از رومینا خوششانستر بودهاند که از ضربهها جان به در بردهاند.
دستاوردهای یک هشتگ
موج گستردهای که در شبکههای اجتماعی در واکنش به خبر کشته شدن رومینا پدید آمد، به تدریج کارزاری اینترنتی را پدید آورد.
کاربران ایرانی و افغانستانی با به چالش کشیدن واژههای «ناموس» و «بیناموسی»، مشخصا مردان را فراخواندند که برای اقدامی فعالانه علیه خشونت ناموسی، از فرهنگ «ناموسپرستی» اعلام انزجار کنند.
هشتگ مورد استفاده در این کارزار #من_بیناموسم بود و توییتهای پرشماری با این هشتگ منتشر و بازنشر شد.
اما این کارزار مجازی به کنش بزرگتری منجر شد که به فضای مجازی محدود نیست: سوم آذرماه کارزاری با عنوان «شبکه مردان علیه خشونت ناموسی» اعلام موجودیت کرد.
«زهرا باقری شاد»، کنشگر حوزه زنان و عضو هیات موسس این شبکه، به ایرانوایر میگوید: «کمپین “من بیناموسم” خیلی ساده از مردان میخواست حضور فعالانهتری در مبارزه علیه خشونتهای ناموسی داشته باشند. این کمپین در واقع یک کار سمبلیک بود؛ فقط برای نشان دادن اهمیت حضور مردان در مسیر مبارزه با خشونت علیه زنان و به خصوص یکی از مصادیق مهم آن یعنی خشونت ناموسی.»
به گفته زهرا باقری شاد، این کمپین رادیکال که باورهای مردسالارانه را به چالش میکشید دستاورد خوب و قابل قبولی داشت: «این کمپین موفق شد علیرغم هدف گرفتن مساله غیرت و ناموسپرستی که حتی در بخشی از جامعه روشنفکری ایران اعتبار و امتیاز برای مردان به همراه دارد افراد تاثیرگذاری از گروههای مختلف فکری و سیاسی را با خود همراه کند. همین باعث شد که ما متوجه بشویم نه تنها پتانسیل مبارزه با خشونت ناموسی در ایران موجود است بلکه پتانسیل مبارزه با مفاهیم مردسالارانهای همچون ناموسپرستی هم وجود دارد.»
شبکهای برای مقابله با فرهنگ ناموسی
«شبکه مردان علیه خشونت ناموسی» در بیانیه اعلام موجودیت خود که سوم آذر منتشر شد، اهداف پایهای خود را اینگونه تعریف کرده است: «همیاری برای ارتقای آگاهی، ترویج خودسازماندهی، ایجاد شبکههای مستقل مردان و گروههای عمل برای مبارزه با خشونت ناموسی و جلوگیری از بازتولید فرهنگ ناموسی در جامعه».
این بیانیه تاکید دارد که برآورده شدن این اهداف و دستیابی به برابری جنسیتی مسئولیتی نیست که فقط بر دوش زنان باشد و با نگاهی به دههها مبارزه در آمریکا و کشورهای اروپایی میتوان حضور مردان حامی فمینیسم در این مسیر و همراهی آنان با جنبشهای مبارزه علیه خشونت و تبعیض علیه زنان را دید.
«مهرداد درویشپور»، جامعهشناس و استاد دانشگاه ملاردالن سوئد، در مورد لزوم ورود مردان به مبارزه علیه خشونت ناموسی به ایرانوایر میگوید: «در جامعهشناسی جنسیت و تحقیقاتی که بر سر خشونت علیه زنان صورت گرفته، ابتدا بیشتر تمرکز بر راهکارهایی برای بهبود موقعیت زنان بود. فعالان تلاش میکردند از طریق افزایش منابع اقتصادی قدرت زنان، تغییر هنجارها و ارزشها و عوامل جبری قدرت نظیر تغییر قوانین و افزایش قوانین حمایتی و بالاخره گسترش حمایتهای اجتماعی نظیر ایجاد خانههای امن و شبکههای زنان، موقعیت زنان را بهبود بخشیده و از آسیبهای ناشی از خشونت بکاهند. این طبیعی است زیرا همانطور که میدانید بخش عمده خشونتها در خانواده از سوی مردان علیه زنان صورت میگیرد و اغلب قربانیان آن زنان هستند. اما تا ریشه این خشونتها که مردسالاری و الگوهای اقتدارگرای مردانگی است تغییر نکند نمیتوان آن را متوقف کرد. خشونتی که علاوه بر زنان، کودکان و گروههای الجیبیتی نیز قربانیان این خشونتهای عمدتا مردانه هستند. اما در خشونتهای خیابانی و اجتماعی مردان هم بیشترین عاملان خشونت و هم بیشترین قربانیان آن هستند مثل جنگها و درگیریهای خیابانی. بنابراین، از یک جایی به بعد فعالان این حوزه متوجه شدند که صرفا با تغییر و بهبود موقعیت زنان امکان ندارد بشود خشونت علیه آنها را متوقف کرد. علاوه بر آن، باید تمرکز را به تغییر الگوهای مردانه معطوف کرد.»
خشونت و انفعال در برابر خشونت
مهرداد درویشپور، جامعهشناس، بر این باور است که «شبکه مردان علیه خشونت ناموسی» و کمپینهایی نظیر «من بیناموسم» یا «من ناموس کسی نیستم» با به چالش کشاندن مفاهیم مردسالارانه، الگوهای مردانگی اقتدارگرا و خشونتطلب را در درازمدت تغییر خواهند داد: «به این گونه، نوعی از مردانگی آلترناتیو ایجاد میشود. چنین شبکههایی در همه جوامع و به خصوص جامعه ایران که الگوهای پدرسالارانه ریشهدار است موجب میشود اولا مردان سهم خود را در خشونتهای خانگی و اجتماعی علیه زنان و کودکان و بهطور کل بخش آسیبپذیر جامعه بپذیرند و به علاوه برای نسل جوانتر هم یک پیام روشن دارد: آنهم اینکه اگر چه مردان سهم بزرگی در بروز چنین خشونتهایی دارند اما کسانی هم هستند که در برابر این اتفاقها منفعل و بیتفاوت نیستند، سکوت نمیکنند و فعالانه با شیوههای مختلف مسئولیت و سهم خود را در مبارزه علیه الگوهای رفتاری مردانه ادا میکنند.»
این جامعهشناس در برابر شکل رایج و متعارفی که از خشونت میشناسیم، نوع دیگری از خشونت را نیز معرفی میکند: «در جامعهشناسی خشونت، ما از دو نوع “خشونت فعال” و “خشونت منفعل” صحبت میکنیم. کسی که خشونت میورزد و آن را مرتکب میشود خشونت فعال را انجام میدهد؛ اما نظاره کردن، سکوت، بی اعتنایی و بیعملی نسبت به آن، خشونت منفعل است. این افراد، به نوعی، در بازتولید خشونت نقش دارند.»
مهرداد درویشپور بر این باور است که کمپین مردان علیه خشونت ناموسی به مرور این ظرفیت را فراهم میکند که مردان هنگام مواجهه با خشونت منفعل نباشند. به گفته او، این کمپینها صرفا جنبه سلبی ندارند و بهدنبال یافتن راهحلهای عملی برای تغییر الگوهای مردانه هستند.
درویشپور به زیست اجتماعی در کشورهای پیشرفته، از جمله سوئد، اشاره میکند و میگوید شهروندان در صورت مشاهده خشونت خود را موظف میدانند با آن مقابله کنند یا بلافاصله به مراکز مربوط گزارش دهند. علاوه بر این، به مددکاران در مراکز مددکاری اجتماعی آموزش داده میشود که از زنان تحت خشونت که سکوت را ترجیح میدهند بخواهند خشونتها را شرح دهد و اگر او را تشویق به صحبت در این باره نکنند، خود شریک در اعمال خشونت هستند.
این جامعهشناس ابراز امیدواری میکند کارزارهایی مانند «مردان علیه خشونت ناموسی» به مرور بتوانند مردان را تشویق کنند در مقابل تضییع حقوق زنان به صورت فعال وارد عمل شوند و نسبت به آن اعتراض کنند: «به عنوان مثال، وقتی زنان را به ورزشگاه راه نمیدهند، اگر مردان، حتی در حد جمعیتی پانصد نفری، تا ورودی ورزشگاه بروند اما وارد ورزشگاه نشوند و کنار زنانی باشند که پشت در ماندهاند، چنین همراهی و کنشی تاثیری قدرتمند خواهد داشت. کاری که تا امروز از سوی مردان رخ نداده است.»
شبکهای با همراهی مردان و زنان
چنان که اشاره شد، در کشورهای توسعهیافته حضور فعالانه مردان در جنبشهای فمینیستی عمری به درازای چند دهه دارد.
پایهگذاران «شبکه مردان علیه خشونت ناموسی» هم امیدوارند که با تکیه بر حضور فعالانه مردان، خشونت و بازتولید کلیشههای جنسیتی برساخته نظام مردسالار را کاهش دهند.
زهرا باقری شاد در عین حال تاکید میکند: «نام شبکه مردان علیه خشونت ناموسی نباید این موضوع را القا کند که صرفا مردان میتوانند عضو این شبکه باشند؛ بلکه واژه مردان نقش تاکیدی دارد بر همراهی این گروه با عاملان خشونتهای ناموسی که عموما همجنسان آنها هستند. این شبکه اینبار به جای اینکه بار مبارزه علیه خشونت ناموسی را به روال همه سالهای گذشته بر دوش زنان بگذارد، از مردان هم میخواهد به عنوان حامیان فمینیسم و جنبشهای فمینیستی وارد عمل شوند.»
«شبکه مردان علیه خشونت ناموسی» کاری داوطلبانه است و سه زن و چهار مرد آن را تاسیس کردهاند.
این شبکه در بیانیه اعلام موجودیت خود بر عدم وابستگی به هیچ دولت، گروه سیاسی یا سازمان خاص تاکید کرده و هدف اصلی خود را آگاهیبخشی و آموزش در مورد مبارزه علیه خشونتهای ناموسی تعریف کرده است.
زهرا باقری شاد با اشاره به اینکه برنامههای آموزشی این شبکه در صفحه اینستاگرام آن اعلام شده است میگوید: «بعد از این تلاش میکنیم با برگزاری وُرکشاپها و ارائه درسگفتارهای متعدد مسیر آگاهیبخشی را طی کنیم و در راستای تغییر الگوهای مردانه قدم برداریم. الان هم به مناسبت روز جهانی مبارزه با خشونت علیه زنان چندین ویژه برنامه داریم.»
او در پایان گفتوگو تاکید میکند: «ما باور داریم مبارزه با قتل و خشونت ناموسی باید از مبارزه با ناموسپرستی آغاز بشود. گامی که در ابتدای راهاندازی شبکه برداشتیم. چون تا وقتی مفاهیمی همچون ناموسپرستی و غیرت وجود دارند قتل و خشونت ناموسی هم وجود خواهد داشت.»
به نقل از ایران وایر
https://iranwire.com/fa/features/43493