این مطلب را با دوستانتان به اشتراک بگذارید :

چشم در چشم روشنائی دوختند

خویشتن خویش را در چشمه نور

تطهیر کردند

رو در روی خورشید،

با آفتاب پیوندی ابدی بستند

قول دادند بدرخشند و راه را

به عاشقان پاکی و راستی نشان دهند.

کرکسان اما بر جسمشان سفره گستردند،

جشن برپا کردند و

دست افشان و پای کوبان، باهم گفتند:

محوشان کردیم!

…….زهی خیال باطل!

جسممان ارزانی شما باد!

ای کفتارصفتان مردارخوار،

اجساد ما رنگین سفره‌های شماست

از خونمان شراب حلال

شرابی طهورا بسازید و مردارمان را

غنیمتی بشمارید حلال‌تر از شراب!

به راستی خورشیدیان

بودن” را چه زیبا معنی کردند:

عشق به حقیقت و پاکی و راستی….

دوست داشتن و عشق ورزیدن….

بامدادان ستاره بامدادی “شدن

شامگاهان مهتاب شبانه “بودن

و همیشه را در این خط زلال “مهر ورزیدن

و چنین شد که خورشیدیان

شجاع‌ترین و سرسخت‌ترین

دشمن ظلم و ظلمت شدند

و چنین شد که پس از هزاران سال

انسان بودن” معنی شد:

بگذار رویش خورشیدیان نوازش چشم تو باشد

بگذار تا خونم بهای عشق تو باشد

بگذار تا جانم هدیه زیبائی‌های تو باشد.

بیژن

یکم آبان 1397

مطالب مرتبط با این موضوع :

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

این سایت از اکیسمت برای کاهش هرزنامه استفاده می کند. بیاموزید که چگونه اطلاعات دیدگاه های شما پردازش می‌شوند.

Layer-17-copy

تمامی حقوق این وبسایت در اختیار مجموعه رنگین کمان بوده و استفاده از محتوای آن تنها با درج منبع امکان پذیر می باشد.