چراییِ انتخابِ واژهِ ”پایدار” و تعاریفِ این واژه، به زبان ”لاتین” و زبانِ ”فارسی”
ورودِ «آهسته آهسته ولی پر رنگ»، و «استفادهِ مجدد، اما متفاوت» از واژهِ ”پایدار” در ادبیاتِ جهانی و همین طور فارسی، مخصوصا در محافلِ ”علمی” و ”اجتماعی و سیاسی، و استفاده از این واژه آن هم با نگاهی ریشهایبه تعریف و تفسیری نوبرای عصر نو، ریشه در ”چراییِ” تخریبِ تدریجیِ کیفیتِ حیات و اخلاقِ بشری، در حوزهِ ”کیفیت”ها و ”کمیِت”های رفتاریِ انسان و محیط زیست دارد. واقعاً ”برای چه و چرا” بشر به جای انتخابِ ”همگراییِconvergence مثبتِ انسانی و محیط زیستی، دچارِ واگراییِ منفیDivergence شده است.
انسان به عنوان سرنشین اصلیِ این عصرِ و مکان، سوار بر یک قطارِ تندرو و تصورناپذیر وارد دنیای ارتباطات الکترونیک شده که هر روز به سرعتش افزوده نیز میشود. ما با هم به آسانی و مستقیم ارتباط برقرار میکنیم و در این راه به قسمتِ مهمی از حقایق که قبلا پشتِ درهای بسته اتفاق میافتاده و یا با سانسورِ قدرتهای سیاسی مالی روبرو میشده، مثلاً افشاگریِ بردلی منینگ، سربازِ امریکایی که به ارائه اطلاعات محرمانه ارتش آمریکا به سایت افشاگر ویکیلیکس دست زد و… دست می یابیم که تصورِ آن تا چند سالِ پیش غیرممکن مینمود.
در این سفر هیجان انگیز، از یک سو کنجکاویِ تک تکِ ما و نیروی انسانی ما، و از سوی دیگر آرزوی دستیابی انسان به یک زندگیِ سالم، ما را به ایستگاهِ پر اهمیتِ ”اندیشه کردن” رسانیده که میبایست یک ”توقفِ الزامی” بکنیم و قبل از ادامه دادن به حرکت، آگاهانه از خود سئوال کنیم که بشرِ امروزی چه بلایی بر سرِ خودش و زمین و حیوانها آورده است.
مخصوصا بعد از این دو دههِ اخیر، با دسترسی به این اطلاعات و حقایق، ”پنجره نو” و جدیدی در برابرِ چشمِ بشریت باز شده که دیگر قابلِ بسته شدن و سانسور و کنترل نیست. بیشک این مجموعه اطلاعات و آگاهیها و شناختنِ مسببان این ناهنجاریها و دسترسی به سرچشمه و منابعِ آلودگیها (که به دلایلِ زیادی از چشم بسیاری از انسانها پنهان بوده) تبدیل به یک پرونده قطور و کارنامهِ انسانِ عصرِ حاضر گردیده و روی میزِ کارِ ”وجدانِ عمومیِ جهانیِ” و هر انسانی قرار گرفته، تا همین انسانِ امروزی که خود باعث و بانیِ وضعیتِ کنونی است، با اساسیترین و خطرناکترین معضلِ اجتماعی، محیط زیستی و اخلاقی دست و پنجه نرم کند، و به ناچار و برای ادامهِ حیاتِ خود و محیط زیست، راهکارهایی علمی و عملی ارائه دهد، یا حداقل این مسئله اساسی را طرح بکند.
هم چنین در دو دههِ اخیر یک فایدهِ ارزندهِ ارتباطات مستقیم بین انسانها این بود که تا حدودی ”وجدانِ عمومی انسانها” را بیدار و هشیار کند و یک دورنمای زیبا و افقِ امیدِ ”خردِ جمعی” را برای بشریت به ارمغان بیاورد. حال سئوالِ اصلی اینجاست که چگونه و با چه وسیلهای میتوانیم به این افقِ دست پیدا کنیم و آن را در بازارِ اندیشههای عملیِ به قیمتِ ”خردِ و اندیشهِ انسانِ مسئول” به فروش بگذاریم!؟
پس حالا، به ناچار و با تاخیر (اما با امید به فردا) برای به دست آوردنِ جوابی به این سئوالِ اساسی، آن هم با روشهای علمی و عملی، برای بیرون آمدن از این نابسامانیهای پرداختهِ دستِ خودِ انسانِ غافل، میبایست از تمامِ اندوختههای تجربی و علمیِ بشری در تمامِ حوزهها (حقوقی، اخلاقی، سیاسی، اجتماعی، محیط زیستی، بیولوژیکی و فیزیکی و…) استفاده بکنیم، اما این بار با نقد علمی و اخلاقی و از طریقِ ”بازنگری و بازخوانی نقادانه» و ارائه تعاریف ریشهایو ”بازشناسی» سره از ناسره، در تمامِ این حوزهها، برای یک بررسی واقعیِ پایدارِ نهایی و برای رسیدنِ به روشِ آسیبشناسیهایاجتماعی و شناختِ دلایلِ عدمِ موفقیتِ انسانها، به وسیلهِ یک روشِ ”انتقادیِ مکانیزه شده” و در نهایت ارائه راهکارهای عملی و شفاف.
البته نقطهِ شروع این ”بازنگری نقادانه” در حوزههای مختلفِ علمی و بینشی و هم چنین ”بازخوانیهای نقادانه” در حوزههای مختلفِ علومِ اجتماعی و سیاسی ، مخصوصاً بیشتر در جوامع غربی که زورتر به آزادیهای اجتماعی دست پیدا کردهاند، به گذشتههای نسبتاً دور هم میرسد و خوشبختانه این اعتراضات در فرم و شکلهای مختلف، در دورانهای مختلف از طرفِ معدود کسانی با ضریبِ مسئولیتِ بالای علمی و اخلاقی صورت میگرفته، که جزو روشنفکران، محققانِ و دانشگاهیان و انستیتوهای تکنولوژیک و علمی و فرهنگی و اجتماعی بودهاند اما به خاطر ناتوانی در ارتباطاتِ مستقیم با انسانها و وجدانِ عمومیِ جوامعِ، یا معمولاً این اعتراضات در سکوت میماندند و یا از طرف قدرتهای حاکمِ تمامیت خواه ساکت میشدند و حتی از بین میرفتند، که این موضوعِ غمانگیز را میتوان به عنوان یک موضوعِ بحثِ جداگانه باز کرد و به بررسی آن پرد اخت.
چراییِ انتخابِ واژهِ ”پایدار” و تعاریفِ این واژه به لاتین و فارسی
این بازخوانیها از طریق و از بسترِ واژه کلیدیِ ”Sustainability” به زبان انگلیسی، که ریشه در زبانِ لاتین دارد* انجام میگرفته و میگیرد. بازخوانیِ انتقادی و بازنگریهای انتقادی و ”بازشناسی” بیشتر با تکیه به واژه ”Sustainability” (پایدار) سعی بر پاکسازی و آزاد کردنِ روندِ حقیقیِ علوم از یک سری عناصرِ الحاقی و زائد که با جوهرِ علوم همخوانی نداشته (و متاسفانه مورد سوء استفادهِ سیاستهای حاکم تمامیتخواه و قدرتهای مالی غالبا مافیایی در جامعه قرار میگرفته و میگیرد) میکند. این اصطلاح و یا واژه عملاً تبدلیل به یک ”صفتِ تفکیکیِ ” گردیده که گاه به عنوانِ ”پسوند” و گاه به عنوانِ ”پیشوند’ ‘به همراهِ واژههای علمی، فرهنگی، اجتماعی، سیاسی، هنری، و.. میآید.
در حالِ حاضر استفاده از این واژه ”Sustainability” (پایدار) برای آن است که حوزههای علمی، فرهنگی، اجتماعی، سیاسی، هنری، که میخواهند در خدمتِ انسان و محیطِ زیست و حیوانات باشند، بتوانند از سوء استفادهِ قدرتهای سیاسی، مالی، غیرِ اخلاقی که در تخریبِ انسان و اخلاقِ انسانی و محیط زیستی سهیم هستند، مصون بمانند.
البته در همین غرب، هنوز حرکتی آن چنان ریشهای انجام نپذیرفته است و فقط میتوان گفت که در رابطه با طرحِ مسائلِ تخریبهای اخلاقی، اجتماعی، سیاسی، محیط زیستی، تا کنون در مرحله تئوری (و خیلی کم عملی) پیشرفتهایی انجام گرفته است.
در ایران در این دهه اخیر، با وجودِ یک دیکتاتوریِ تمام عیار، این بازخوانیها و بازنگریها در زبانِ فارسی از طریقِ کلیدواژهِ ”پایدار” به کندی انجام میگیرد. همانطور که قبلاً گفته شد این ”صفتِ تفکیکی” (پایدار) در جهتِ بهینهسازی و بازسازیِ تئوری و عمل، مورد توجهِ حوزههای علمی، اجتماعی، سیاسی، محیط زیستی (چه عینی و چه غیرعینی) قرار گرفته و در مراحلِ اولی این ”بازنگریها”، ”بازشناسیها”و ”بازخوانیها” حضور کم رنگی در ادبیات نو فارسی، جامعه و حوزههای مختلف پیدا کرده است ان هم به خاطرِ اینکه نسلِ جوان ایرانی نمیخواهد در این زمینه از غرب عقب بماند، و به همین دلیل و به همت نسلِ جوان و اطلاعرسانی اینترنتی و تعدادِ بسیار معدودی مقاله و ترجمه در دانشگاهها، این واژه در حال جا باز کردن است که احتیاج به ساخت فرهنگ دارد**.
اگر بخواهیم به طورِ خلاصه تعریفی از انچه نوشته شد بیاوریم میتوانیم بگوییم:
واژه ”پایدار” (Sustainability ) به طور وسیع و گسترده و آن هم به توصیفِ نیازِ جهانِ کنونی به مفهوم طرح و ارائه ”راه حل ” عملی (در حوزه علمِ فیزیک و اَخلاق) در مقابل الگوهایی کلیشهای و سنتی، در حوزههای رفتاری، اجتماعی، مدنی، سیاسی و اقتصادی و محیط زیستی، تکنولوژی میباشد آن هم به دلیلِ رواجِ چشمگیرِ بی عدالتیها و پایین آمدن و اُفتِ چشمگیر کیفیتِ زندگی و تخریبِ محیط زیست و تخریب اخلاق و آلودگی فضای انسانی در حوزههای مختلف.
تعریف واژه ”پایدار” به لاتین و فارسی
مبدا و منشاء مفهوم “پایداری” در زبان غربی واژه لاتین سُستِنِرِ از دو سیلاب ”سوب”(SUB) معنی ”زیر” و ”تِنِرِ” (TENERE) به معنی ”نگهداشتن” که در نهایت به معنی ”زیر نگهدار” (پایهِ اصلی) میباشد و در فرهنگ لغت “لاتین” به معنی آمده: ”یک کنش مثبت در حوزه فیزیکی و اخلاقی” را ”سُستِنِرِ ” میگویند، که واژه انگلیسی مشتق از آن همان واژه معروف کلیدی (Sustainability) میباشد .فعل “Sustain” از سال ۱۹۲۰ میلادی در زبان انگلیسی به کار گرفته شده است.
معنیِ ”پایدار” در زبانِ فارسی را از جمله در فرهنگنامهها میتوان یافت:
لغت نامه دهخدا: پایدار. (نف مرکب ) ثابت . (رشیدی ). باثبات . دائم . باقی . استوار. ستوار. پادار. (جهانگیری ). قائم . با تاب و توان . قوی . مستقیم . وطید. واطد …پایدارفرهنگ فارسی معین(ص فا.) استوار، پابرجا، ثابت .
فرهنگ لغت عمید: ۱. پاینده؛ جاویدان؛ باقی: نباشد همی نیک و بد پایدار / همان به که نیکی بُوَد یادگار (فردوسی: ۱/۸۵).۲. برقرار.۳. استوار؛ ثابت.
فرهنگ واژههای مصوب فرهنگستان: پایدارstable [فیزیک] ویژگی سامانهایی که حالت آن بدون دخالت عامل خارجی تغییر نکند.
پایدارفرهنگ نام (تلفظ: pāydār) دارای ثبات، ثابت، همیشگی؛ (در قدیم) مقاوم، مقاومت کننده؛ (در حالت قیدی) به حالت همیشگی، پا برجا.
در فارسی کلمات پایا به معنی ثابت، باقی و پاینده، پا بر جا به معنی استواری، ثابت، پایدار به معنی ثبات، دائم، باقی، استوار، پایدار، پابرجا، جاویدان، بادوام، مدام، برقرار، پایداری به معنی مقاومت، قالب، استقامت، و ماندگار به معنی پایدار، بادوام، ماندنی (مقابل رفتنی) به کار رفته است که از همه متداولتر کلمه پایدار و پایداری است. (دهخدا ،ص ا، ۴۷).
عوامل کلیدی در یک روند و یک مسیر پایداری اجتماعی، سیاسی و مدنی
به منظور اطمینانِ خاطر از رشدِ یک سیستم پایدار (اینجا در حوزهِ اجتماعی) نیازمندِ باز کردنِ هشت گزینهِ کلیدی در کنترلِ هر روند و هر مسیر کاری میباشیم که به طور خلاصه و فقط برای طرحِ مسئله، بدین قرارند:
۱- که هستیم (یا که هستم)؟
مبداء حرکتِ یک استراتژی در یک رشدِ ”پایدار”، پایههای بینشی، ارزشها و هدفها هستند که عملاً جایگزینِ هویت و کاراکتر و خصوصیاتِ رفتاریِ روزانه ما میشوند. بر اساسِ این هویت و همین بینش و ارزشها، در صورتِ توان و امکان انتخاب آزاد، شغلِ اصلی خود را انتخاب میکنیم.
۲- با چه کسانی داد و ستدِ اندیشهای، سیاسی، اجتماعی و ارتباطاتی برقرار میکنیم و برای چه (یا برقرار میکنم)؟
با لزرمِ شناختنِ ماموریت ما در هر حوزه و شناختِ طرفِ مقابلِ ما (که میتواند شخص و یا حوزهِ سیاسی و اجتماعی باشد)، با یک استراتژیِ پایدارِ منطبق با احترامِ متقابلِ انسانی و حقِ اختلافِ نظر، این استراتژی میتواند جایگزینِ انوعِ ارتباطاتِ سنتی گردد، آن هم بر حسبِ ضابطههای از پیش تعریف شدهِ پایدارِ انسانی و نه فقط از طریقِ رابطههای شخصی یا سفارشی و یا پیشداوریهای شخصی و یا جمعی .
۳- در هر یک از این سه دایرهِ (مفاهیم) اجتماعی، محیط زیستی، و اقتصادی چه میخواهیم، (یا چه میخواهم) انجام بدهیم؟
در نظر داشته باشیم که فعالیت در هر کدام از این سه دایره ( مفاهیم)، ارتباط ارگانیک پیدا میکند با دو دایره (مفاهیمِ) دیگر، همچنین تاثیرگذار، بنابراین میبایست برای مشاهدهِ نتیجه و تاثیرگذاریِ جانبیِ کارِ ما بر مضامینِ دیگر (بینِ سه دایره)، شبیهسازی نموداری simulation انجام گیرد.
۴- اصولِ رفتاری – چگونه و با چه رفتاری میخواهیم، (یا میخواهم ) کار بکنیم؟
برای ادارهِ یک روندِ ”پایدار” در ساختار و داخلِ هر سیستمِ عملی، میبایست دقیقاً مکانیزمِ کنترل روشِ عملی ”برنامهِ از قبل تعیین شده” (در هدفها) ، با یک برنامهریزیِ زمانی مکانی دقیق تشریح شده باشند. در هر موردِ مشخصِ اجتماعی سیاسی، میبایست یک کارگروهِ توانا و کارآموخته و ورزیدهِ ”هدایت در مسئولیتِ اجتماعی” را قبولِ کرده و بتواند جوانبِ مختلفِ نگاهِ ”پایدار” را در ۳۶۰ درجه بررسی کند و گزارش دهد آن هم بر اساسِ ”حقوقِ اساسیِ کارپایه”ای هر نهاد موردِ نظر.
۵- با کدام وسیله میخواهیم (یا میخواهم) کارها را انجام بدهیم؟
با در نظر گرفتنِ نوعِ کار و ابزارِ تاثیرگذار، برای به عمل رساندنِ طرحهای از قبل تعریف شدهِ اجتماعی سیاسی، و عملکردهای رفتاری یک گروه و مجموعهای از انسانها، راههای مختلفی را میشود برگزید، برای مثال:
الف – با استفاده از نیرویِ کارِ انسانی از طریقِ دنیایِ ارتباطاتیِ رسانهای و واقعی یا مجازی مثلِ شبکههای اجتماعی با استفاده از تکنولوژیِ مدرن، آموزشی، فرهنگی، (برای طرح برنامههای از قبل تعریف شده) برای رسیدن به اهداف گروهِ موردِ نظر؛
ب – مدلهای گروهِ کاریِ اجتماعیِ افقی با شرکت دادنِ مستقیمِ شهروندان با مسئولیتهایِ مشخص؛
پ – همکاریِ مشخص با گروههای داوطلبِ اجتماعی مدنی و استفاده از انرژی و منابعِ انسانی) سازمانهای غیرِانتفاعی و غیر دولتی)؛
ت – همکاری با نهادهای بینالمللی غیرِدولتی و انساندوستانه.
۶- کارها و اقدامات مؤثر و عملیِ تاثیرگذارِ ما (و یا من) کدامند؟
❊- طرحهای توسعه پایداری از طریق راهکارها و اقدامات در مناطق مختلف، و برخی از نمونههای تحقق:
تخصیص نقشها و مسئولیت در زمینه پایداری. ایجاد یک کمیته برای بررسیِ کدهای رفتاری کسب و کار؛ پیروی از مقررات و سیاست پایدار و شاخصهای توسعه پایدار.
❊- لزومِ فعالیتهای اجتماعی سیاسی به موازات فعالیتهای مدنی، محیط زیستی و ارتباطِ مستقیم آنها با یکدگر و بیثاثیر بودن صفتِ ”پایدار” اگر این فعالیتها و کنشهای اجتماعی یک بعدی به مرحله عمل در آیند (بند ۳).
❊- صرفهجویی در به کاربردنِ موادِ اولیه و انرژیِ انسانی، و احیایِ سیاستهای پایدارِ ”صفر کیلومتر” ( تاکید بر تولیداتِ بومی) و کاهشِ تولیدِ ”بازیافتهها (به تعبیرِ اشتباه ”زباله ها”)؛
❊- آشنایی و استفاده از انرژیهایِ الترناتیو در موردِ زندگی روزانه و در ارتباطاتِ مجازی و حقیقی؛
❊- داشتنِ روحیهِ سالم با استفادهِ مستمر از ورزش، تفریحاتِ سالم و دوری جستن از هر نوع اعتیاد، برای یک بازدهیِ مؤثرِ انسانیِ پایدارِ بیشتر؛
❊- استفاده از موادِ غذایی سبک و سالم، و هم چنین استفاده از هنر و موسیقی، برای شادابی روح، انس با حیوانات و مهربانی با طبیعت؛
❊- دوست داشتنِ انسانِ درونِ خود و دوری از ترسِ استفاده در تکنولوژی و ارتباطات نو و جدید؛
❊- دیدارِ دوستان و همکاری و همگرایی در ابعادِ مختلفِ زندگانی و ساختن اعتماد انسانی؛
❊- اسمنویسی در نهادهای امدادِ مدنی و اجتماعی، برای به عمل گذاشتنِ دوستی و مروتِ انسانی و زیستن در راهِ حقوق بشر و طبیعت و حیوانات؛
❊- مسافرت و دیدار از محیطِ زیست برای ذخیره کردنِ انرژیِ سالمِ انسانی؛
❊- مثبت فکر کردن و در نهایت مثبت بودن.
۷- چگونگیِ کنترل
ترازویِ یک ”مدلِ جوابگو” و ”جوابدهندهِ”، ”کیفیت” و ”کمیت” میباشد که ارتباطِ مستقیم دارد با سه مضمون ”اجتماعی”، اقتصادی”، ”محیط زیستی”.
یک ”ترازوی مدل” برایِ ارائه یک نمای کلی، از یک نوع ارتباطات سالم و سازنده بین یک جمعی از جامعه، (با اهدافِ مشخص) و شهروندانِ آن جامعه و گروههایِ مختلفِ انتفاعی، غیرِ انتفاعی، دولتی، غیرِ دولتی و مدنی، و گروههای مرجع علمی در کل جامعه، برای ارائهِ طرح و پیشنهادات و راهکارهایِ عملی سیاسی اجتماعی.
اینجا صحبت از یک کارنامهِ شفاف است که دو گزینهِ مشخص را ارزیابی میکند:
الف – روشِ به کار گرفته شده ”پایدار” برای پیشبردِ اهداف؛
ب – کارنامه و نتیجهِ فرآوردههای اجتماعی سیاسی.
این کارنامه نتیجهِ کار و نشان دهنده یکی از ”ابزارهای اصلی” مدیریت و ارتباطات داخلی و خارجی از استراتژیها و اقدامات برای برقراریِ یک ”پایداری اجتماعی” در گذشته، حال و آینده است.
روشِ این نوع کنترلها دقیقاً به سانِ همان کنترلهای پایدارِ بینالمللی استاندارد هستند که مرجع اصلی مورد استفاده برای تهیه گزارش توسعه ”پایدار” هستند GRI ( طرح گزارش جهانی) در سطح بینالمللی و GBS ( گروه مطالعه برای گزارش اجتماعی).
۸ – نتیجه را چگونه در اختیار رسانههای ارتباطات جمعی قرار (میدهم) میدهیم؟
برای ارائهِ یک توسعه اجتماعی سیاسی، احتیاج به یک ”استراتژی پایدار” مبتنی بر ”شفافیتِ هرچه تمامتر” در برابر جامعهِ مدنی و شهروندان است. امکانات دریافتِ نقدها و انتقادات در هر زمینه و جمعآوری آن برای برسی نهایی و مشارکت مستقیم شهروندان در امور اجتماعی سیاسی.
———————————————————
* و **چون در حال حاضر واژه ”پایدار” در زبان فارسی نو و در مرحله آغاز است، و هم چنین با مطالعه (اتیمولوژی) ریشهای واژه ”پایدار” و مقایسه آن با واژه ”ماندگار” میتوان نگاه بیشتری در معانی جوهری انها انداخت، و از طرفی چون واژه ”ماندگار” از واژه ”مانا” مشتق میگردد و خود یک معنی ”جوهری” بسیار عمیق فرازمانی و فرامکانی را هم دارد، و آخر اینکه، چون واژه ”ماندگار” جای خود را تا حد زیادی در ادبیات فارسی محکم کرده است، برای مثال : فیلم ماندگار، شعر ماندگار، موسیقی ماندگار، ادبیات ماندگار، تاریخ ماندگار، چهره ماندگار، زیبایی ماندگار، هنر ماندگار، اخلاق ماندگار، سرزمین ماندگار، محیط زیست ماندگار، تلاش ماندگار، سخن ماندگار، میراث ماندگار، و نتیجه اینکه معنی ریشهای واژه ”مانا” بیشتر به تعاریف ”کنش مثبت در حوزه فیزیکی و اخلاقی” نزدیک است، شخصاً واژه ”ماندگار” را بر واژه ”پایدار” به جای sustainbility ترجیح میدهم.
[آنچه در «بحث و نظر همگانی» منتشر میشود، با هدف آشنایی کاربران با نظریهها و مباحث گوناگون از زوایای مختلف در زمینههای مختلف سیاسی و اجتماعی است و الزاما بیانگر نظرات «همگرایی پایدار ایرانیان – همپا» نیست. جمعبندیهای نظری «همگرایی پایدار ایرانیان» در «مفاهیم و تعاریف همپا» منتشر میشود.]