نوشته: پیِر عقیقی
ترجمه: حماد شیبانی
لبنان ناگهان بپا خاست. شاید این از برجسته ترین اخبار این کشور از زمان تظاهرات بزرگ تابستان 2016، علیه انباشته شدن زباله ها در خیابانها، باشد. شب پنجشنبه به جمعه برای لبنانی ها مثل سایر شبها نبود. آتش با داستان افزایش مالیاتی حدود 20 سنت در روز (شش دلار در ماه) برای تماسهای آنلاین واتس اپ، اسکایپ، مَسِنجر و غیره شعله ور نشد. این افزایش مالیات شاید بمثابه رشته نازکی بود که پاره شدنش همه چیز را از هم پاشید. موضوع ابدا به این افزایش مالیات خلاصه نمی شود بلکه بسیار فراتر از آن و به انباشته شدن خشم مردم نسبت به مجموعه سیاستهای حکومت مربوط می شود؛ بویژه «اخاذی مدام و بی حساب از جیب مردم». هر دولت قانونی و مورد قبولی حق دارد بر شهروندان و ساکنان کشورمالیات وضع کند، اما حق ندارد آن را به جیب حاکمان و مقامات بریزد. در لبنان، دولت مالیاتهای متعددی را بر شهروندان تحمیل می کند، بی آن که خدمات لازم را به آنها ارائه کند. آنها پول برق و آب را دو برابر قبل و بیش از بهای واقعی آن پرداخت می کنند، در حالی که خدماتی مثلاً در زمینه حمل و نقل عمومی دریافت نمی کنند، محروم از راه و جاده های ارتباطی مناسب و بهداشت لازم و درخور هستند و با درخواستهایشان در این زمینه ها به عنوان اموری تزئینی و اضافی برخورد می شود. آموزش رسمی با آموزش خصوصی، نه در زمینه برنامه های درسی و نه در زمینه های زیرساختی قابل مقایسه نیست. دلایل و انگیزه های بسیاری برای اعتراضات و جنبش وجود دارد و در این میان تلاش برای شکستن دیوار ترس چشم گیرتر از سایر انگیزه هاست .
جنبش اعتراضی فعلی لبنان این بار از دایرۀ منافع فرقه ای و احزاب سیاسی فراتر رفته است، اگرچه برخی از کارکنان رسانه ها و نیز سیاستمدارانی که روابط ویژه ای با احزاب سیاسی دارند، همچنان سعی بر “موج سواری” دارند اما باکی نیست. در ادبیات تاریخی و دانش جامعه شناسی فرقی نمی کند: اگر مردم عصیان کنند، به حاکم اصلی، به نایب حاکم و نیز به “موج سواران”، رحم نخواهند کرد.
قیام لبنانی ها علیه چه کسانی است؟
برخی می پندارند که مشکل مربوط به “میثاق” است، یعنی مشکل مردم فقط در رئیس جمهور میشل عون و تیم او خلاصه می شود. برخی دیگر بر این باورند که دولت یعنی نخست وزیر، سعد حریری، و تیم وی مسئول این اوضاع هستند. برخی ادعا می کنند که دوقلوی معروف، نبیه بری، رئیس مجلس و رئیس حزب “سوسیالیست ترقیخواه”، و ولید جنبلاط، ستونهای اصلی فساد هستند. برای برخی، احزاب دیگر مانند (نیروهای لبنان)، (جنبش مارده)، (حزب فالانژیست) و دیگران منشأ بحران فعلی هستند. دیدگاه دیگری حزب الله و اقدامات منطقه ای آن را مانع پیشرفت و توسعه و مخل استقلال لبنان می دانند.
بسیار خوب … اما زیبایی حقیقت در دیدن کامل آن نهفته است. “همۀ اینها، یعنی همۀ آنها باهم”، و البته هرکدام به سهم خود در کشاندن کشور به وضعی که بدان دچار است دخیل بوده اند. کسی که نقش یک دسته را نمی بیند و بر جایگاه دستۀ دیگر نور می تاباند یا ناآگاه است یا به ابزار تخریب جنبش همگانی مردم بدل شده است و می کوشد با تبرئه یک دار و دسته، اقتداری نامشروع برای دسته ای دیگر بسازد.
برای لبنانی ها هیچ راه حلی جز سرنگون کردن تمام آنها (دولت و حکومت) باقی نمانده است. باید آنها را از خانه ها و کاخهایشان بیرون کشید، باید شرکتها و مراکز مالی فاسدشان را کنترل و ملی کرد و کسانی را که با رانت فرقه ها، قبیله ها و فامیلها مردم را چپاول و برگرده آنها سوارشده اند، زندانی کرد. راه دیگری وجود ندارد. بدون در اختیار گرفتن کنترل سیستم بانکی که خون ما را می مکد، هیچ راه حلی وجود ندارد. چاره ای نیست جز این که همگی آنها را “بانک اهداف” بدانیم و بر این اساس عمل کنیم. چارهای جز اخراج کارگزاران رسانههای دروغگو به ویژه کسانی که روابط مالی و اقتصادی با نمایندگان مجلس و احزاب دارند، وجود ندارد. چاره ای جز بستن درهای کشور تا پیروزی مردم وجود ندارد.
اما آیا کسانی که دهها سال است مدام در حال بهره وری از چاه ویل “دولت عمیق” یا دولت پنهان و وحواشی آن و به ارتزاق وغارت مشغولند، ساکت خواهند ماند؟ البته که نه. در رأس همۀ آنها، جنبلاط طوری برخورد می کند که گویی حالا که در جنگ سیاسی علیه حزب الله شکست خورده باید جبران کند. او در همان پنجشنبه شب طی یک مصاحبه تلویزیونی خواستار استعفای حریری شد “و از او خواست قدرت را به تطاهرکنندگان واگذارکند و به آنها اجازه دهد تا حاکم شوند”. با این ترفند، رئیس حزب سوسیالیست درصدد پاک کردن دامن جامعۀ دروزیها در آستان اعتراضات عمومی است. حریری نیز مشابه این تلاش را در خدمت جامعه اهل سنت انجام داد.
مطمئناً طرف مقابل جمبلات بیش از خود او از سخنان حریری خوشحال شدند. طبیعتاً دیگران نیز همین کار را خواهند کرد. تبدیل اعتراضات مردمی با اهداف انسانی آن، صحنۀ منازعه و جدالهای فرقه ای، راز وجود رژیم لبنان و مایۀ حیات احزاب و شخصیتها و کارگزاران رسانه های آنست.
واما سرانجام این وضع ، چگونه رقم خواهد خورد؟ آقایان! اینجا، درلبنان، ما حی و حاضریم! هیچ چیزی را تمام نکرده ایم، نه صلح واقعی برقرار است و نه عملا جنگی واقعی در کار. همه چیز تا اطلاع ثانوی در حالت تعلیق است. فقط بدانید که همین چند روز اخیر روزنه های امیدوارکننده ای برای ما در راستای تغییرات اساسی پدیدارشده است، ما آنها را پاس می داریم.
19 اکتبر 2019