خانه‌ای بدون خاطره هدایت: سعید برآبادی

این مطلب را با دوستانتان به اشتراک بگذارید :

hedayat

انگار که از هوا بوی خاکستر می‌آید؛ شاید خراط‌های آن‌طرف «مخبرالدوله» و «سعدی» در حال دوددادن دسته‌های قلیان باشند، شاید هم ماموران شهرداری منطقه چیزی برای سوزاندن پیدا کرده‌اند یا کارگرهایی که در جبهه جنوب‌شرقی بیمارستان امیراعلم سخت مشغول کارند، به فکر قیرگونی افتاده‌اند. هرچه باشد، بوی خاکستر و دود، در روز گرمی مثل امروز، ذهن را به یادآوری نویسنده‌ای وادار می‌کند که در داستان‌هایش، سوختن، رمز به یادآوردن بوده و خودش روزی درست مثل امروز (١٩فروردین) از گردونه هستی کنار رفته است. در انتهای حیاط بیمارستان امیراعلم، در کوچک نیمه‌بازی است که با یک پرده زهواردررفته قرمزرنگ به خانه پدری «صادق هدایت» باز می‌شود. مکان تعبیه در، به شکل شیطنت‌آمیزی طوری انتخاب شده که هیچ‌کس بو نبرد، پشت آن، یکی از قدیمی‌ترین خانه‌های ثبت‌شده تهران است. از خیابان شهیدتقوی هم دسترسی‌ها تا حد امکان بسته شده و به‌خاطر همجواربودن خانه با دفتر یک سفارتخانه، امکان عکس‌گرفتن تقریبا به صفر رسیده است. خانه در مهجوری مطلق، روزگار می‌گذراند، برعکس فرزندش، صادق، که لااقل به انضمام چندکتابی که به زحمت توانست به چاپ برساند، حالا به‌عنوان پدر داستان‌نویسی مدرن ایران شناخته می‌شود. آن‌سوی پرده قرمزرنگ، حیاط خانه با ترک‌هایی که بر در و دیوارش خورده به چشم می‌آید اما نیمه‌مخروبه و جز گربه‌ای سرگردان چیز دیگری ذهن را به یاد هدایت و سه‌قطره‌خون‌اش، نمی‌اندازد. حیاط تقریبا به محلی برای انبار آشغال‌ها و قراضه‌های فلزی بدل شده؛ هرجا که توانسته‌اند، تیروتخته‌های بنایی را رها کرده‌اند. اینجا حیاط اندرونی روزگاران دور این خانه بوده؛ جایی که هدایت و خاندانش، آن عکس تاریخی را گرفته‌اند. آبان سال٧٨، تلاش دولت اصلاحات به بار نشست و خانه به شماره ٢۴٩١ به سیاهه آثار ملی ایران درآمد اما نهایتا چه شد؟ به سردرش تابلویی فلزی نصب کردند که یادآور اجداد صادق هدایت است و بیمارستان، مهدکودکش را در این ملک به راه انداخت. دیوارهای خانه‌ای که یک اثر ملی بودند، برای بچه‌های مهد، نقاشی شدند بی‌آنکه هیچ نامی از پدر داستان‌نویسی مدرن ایران باشد. عملا خانه‌ای که می‌توانست تنها بهانه تهران برای یادآوری هدایت و ارج‌گذاشتن به مقام او یا توجه‌دادن نسل‌های بعد به اهمیت داستان‌نویسی باشد، تغییر کاربری داد. آن روزگار می‌گفتند که پشت این قاب فلزی- بخوانید ستاره فلزی- چسبیده به دیوار خانه، قلب‌های زیادی برای هدایت می‌زند اما در عمل خانه به محلی برای مناقشات سیاسی بدل شد، چراکه دولت نهم و پس از آن دهم، سر کار آمده و به‌جای توجه به خانه‌های قاجاری تهران، تخریب یا واگذاری‌شان را در دستور کار خود قرار داده بودند. در این میان، اشیای به‌یادگارمانده از هدایت هم در موزه‌ها و در دست افراد مختلف سرگردان بود و حالا شاید باید خدا را شکر کرد که آنچه در دست موزه عباسی افتاده، به اعتراف مدیران آن، به‌خوبی نگه‌داری می‌شود. در ضلع جنوبی حیاط، باقی‌مانده‌های خانه هدایت‌قلی‌خان اعتضادالملک، پدر هدایت هنوز سرپاست اگرچه که دیگر کاربری سابق را ندارد و کتابخانه شده است. با عبور از فضای سرپوشیده زیر کتابخانه‌ها، می‌شود به حیاط بیرونی خانه رسید؛ جایی که ردیف چند اتاق که یکی‌شان به هدایت تعلق داشته، امروز با تابلوهایی بدل به دفتر کار بسیج بیمارستان شده‌اند و درشان قفل است. با این‌همه در این حیاط کوچک هم می‌توان هنوز هدایت را به یاد آورد و اتفاقا کاشی‌های قاجاری زرد و آبی با آدم‌های صاف و اتوکشیده‌ای که به تصویر کشیده‌اند تنها حلقه واصله این خاطره به عکسی هستند که هدایت در اوان جوانی انداخته. تلاش‌های بسیاری برای راه‌اندازی بنیادی قانونی به نام هدایت انجام شده و از آن بیشتر، تلاش‌هایی برای زنده‌نگه‌داشتن این خانه. جهانگیر هدایت و دیگر دوستان و نزدیکانش، شاید بیشترین تلاش را در این زمینه انجام داده‌اند اما وقتی که کتاب‌های هدایت در گوشه‌وکنار چند خیابان آن‌طرف‌تر، به ثمن‌بخس فروخته می‌شود چطور می‌توان سخن از بدل‌کردن این خانه به پایگاهی برای زنده‌نگه‌داشتن یاد هدایت سر داد؟ پشت در خانه که به خیابان شهیدتقوی باز می‌شود، قفل زده شده و کلونی آن را محکم کرده است تا امکان هرگونه ورود به آن از میان برود؛ شمایلی که بی‌شباهت به وضعیت هدایت در جامعه امروز نیست؛ دری که از درون بسته شده تا مرور زمان آن را از خاطره‌ها ببرد. هدایت هم گویی خود این را می‌دانسته و وقتی که در هفته‌های پایانی عمرش به انجوی‌شیرازی می‌نویسد که در حال یافتن «خانه‌عاقبت» خویش است، گویی پیش‌بینی می‌کرده که روزی از او در تهران خاطره‌ای در دل خانه‌ای باقی نماند.

مطالب مرتبط با این موضوع :

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

این سایت از اکیسمت برای کاهش هرزنامه استفاده می کند. بیاموزید که چگونه اطلاعات دیدگاه های شما پردازش می‌شوند.

Layer-17-copy

تمامی حقوق این وبسایت در اختیار مجموعه رنگین کمان بوده و استفاده از محتوای آن تنها با درج منبع امکان پذیر می باشد.