رحیم کاظمی سرشت
در بیش از چهار دهه گذشته، اپوزیسیون ایرانی در تبعید تلاش کرده است تا به همگرایی و اتحاد دست یابد. تجربه نشان داده است که مسیر ایجاد یک جریان مستحکم و پایدار همواره با دشواریهای فراوان روبهرو بوده است. برای جمهوریخواهان، که امروز در مسیر تشکیل کنگره ملی حرکت میکنند، این تجربه اهمیت ویژهای دارد: رفتارها و روندهایی که میتوانند اعتماد جمعی را سست کنند و انسجام لازم برای شکلگیری یک نهاد دموکراتیک را تهدید کنند، همواره وجود داشتهاند.
دلایل شکلگیری این چالشها متعدد است. پراکندگی جغرافیایی، تنوع دیدگاهها و گرایشها و فشارهای بیرونی از جمله عواملی هستند که میتوانند مسیر همگرایی را دشوار کنند. گاهی نیز افراد یا گروههایی، خواسته یا ناخواسته، روند همگرایی را مختل میکنند.
نشانههای این روندها معمولاً واضح هستند: بحثهای حاشیهای و انحرافی که توجه جمع را از اهداف اصلی دور میکند، پیشنهاد راهحلهای غیرعملی یا افراطی، ادامهٔ رفتارهای تنشزا با وجود تذکر جمعی، نادیده گرفتن توافقهای جمعی و رسانهای کردن اختلافها به گونهای که کل جریان تضعیف شود، و ابهام در پیشینهٔ فعالیت یا اهداف سیاسی. بیتوجهی به این نشانهها به فرسایش اعتماد، دلسردی نیروهای تازهوارد، ناکامی در ایجاد ائتلافهای پایدار و کاهش اعتبار اپوزیسیون میانجامد.
یکی از پدیدههای رایج در جنبشهای سیاسی، به ویژه در شرایط تبعید، شکلگیری جریانهای موازی است. این جریانها معمولاً زمانی پدید میآیند که بخشی از افراد یا گرایشها، به جای پذیرش قواعد جمعی و تغییر تدریجی، ساختاری جداگانه و رقیب ایجاد میکنند. چنین روندی اگر بدون گفتوگو و شفافیت پیش برود، نه تنها انسجام جمع را تضعیف میکند، بلکه زمینهٔ بیاعتمادی و ناکارآمدی را فراهم میآورد. برای موفقیت جریان جمهوریخواه، لازم است که تنوع دیدگاهها به رسمیت شناخته شود، اما نارضایتیها به شکل «ساختارشکنیهای موازی» بروز پیدا نکنند.
در مسیر تشکیل کنگره ملی جمهوریخواهان، توجه به سه نوع نفوذ بالقوه حیاتی است: نفوذ جمهوری اسلامی، نفوذ سلطنتطلبها و نفوذ جریانهای مخالف یا رادیکال مانند مجاهدین. هوشیاری نسبت به این تأثیرها و مدیریت درست اختلافها شرط لازم برای موفقیت جریان جمهوریخواه در ایجاد یک ساختار هماهنگ و معتبر است.
برای پیشگیری از فرسایش انسجام، اقداماتی عملی لازم است: اعضای تازه بهتدریج در جمع ادغام شوند تا فرصت کافی برای شناخت و اعتماد متقابل فراهم گردد. تصمیمگیریها باید شفاف و جمعی باشد و سازوکاری ایجاد شود تا افراد بتوانند نگرانیها و انتقادهای خود را بدون ترس از برچسبزنی بیان کنند. تقسیم مسئولیتها و مدیریت جلسات با حضور تسهیلگر، شفافیت مالی و ارتباطی، آموزش مستمر دربارهٔ تجربههای جهانی و تقویت مهارتهای دموکراتیک، و توجه به ایمنی دیجیتال و حفاظت از دادههای شخصی، از دیگر الزامات هستند.
در نهایت، اپوزیسیون جمهوریخواه برای ایفای نقش واقعی خود در مسیر تشکیل کنگره ملی، باید فرهنگ اعتماد و انسجام را درون جریان خود نهادینه کند. تجربه گذشته نشان داده است که بدون هوشیاری در برابر رفتارهای تفرقهافکن و بدون قواعد روشن برای همکاری، هر حرکت تازه نیز در معرض فرسایش قرار خواهد گرفت. اکنون زمان آن است که نیروهای دموکراتیک با درس گرفتن از گذشته، ساختارهایی شفافتر و پایدارتر بسازند و به جامعهٔ ایران نشان دهند که یک جریان مسئولانه، دموکراتیک و قابل اعتماد وجود دارد.