هممیهنان گرامی،
بعد از گذشت چهار دهه از چیرگی رژیم جمهوری اسلامی و چپاول پیوستهی ثروتهای ملی در راستای آرمانهای ایدئولوژیک، همگان بهوضوح دریافتهاند که ثمرهی نظام برآمده از انقلاب ۵۷ چیزی جز فقر و فلاکت در تمامی عرصههای اجتماعی، سیاسی، اقتصادی، فرهنگی و محیطزیستی نبوده است. حکومت بارها ناتوانی خود را در پاسخگویی به نیازهای بنیادین ملت بزرگ ایران نشان داده است و هرگاه هموطنانمان لب به اعتراض گشودند و فریاد دادخواهی سر دادند بدون درنظرگیری این امر بدیهی که مالکان اصلی این آب و خاک همین ملت هستند، توسط قوهی قهریه خود به شدیدترین شکل ممکن اقدام به سرکوب کردند.
اتخاذ رویکردهای غیرعلمی توسط حاکمیت همواره در تضاد با منافع ملی بوده و بنیانهای کشور را با خطرِ بیثباتی و تنش روبرو و آسیبهای جدی به سرمایههای مادی و معنوی ملت ایران وارد ساخته است. این سیاستهای غلط جز فشار اقتصادی محسوس و فراگیر بر کلیه اقشار جامعه نتیجهی دیگری در بر نداشته و مردم به لحاظ توانایی مالی شدیداً در تگنا قرار گرفتهاند. این مشکلات و بحرانهای عدیده، چنانکه در تمام ایران دیده میشود، برخلاف ادعای دستگاه حاکمه تنها معلول تحریمهای بینالمللی نیست، بلکه برآمده از جهل در علوم سیاسی-اقتصادی، فساد مالی گسترده و بیتفاوتیِ سیستماتیک نسبت به رفاه ملت ایران و منافع ملی است.
در این ایام که بحران اقتصادی به اوج خود رسیده و فقر و محرومیت تودهها را به عصیان واداشته است، اقشار گوناگون جامعه پا در میدان نهاده و ژرفا و دامنهی این اعتراضات را به نمایش گذاشتهاند. اجتماعات حقطلبانهی بازنشستگان، فرهنگیان، کارگران، اتوبوسرانان و دیگر مردم ناراضی، که جمعیت چشمگیر و بزرگی از مردم ایران را در برمیگیرند، به اوج تازهای رسیده و گمان میرود حتی بیش از این نیز گسترش یابد. اما هیئت حاکمه جمهوری اسلامی در برابر خیزشها و هرگونه جلوههای کنش اعتراضیِ مردم ناراضی چیزی جز دستیازی به سرکوب سراغ ندارد و راه دیگری برای حل مشکلات یا پاسخگویی به ناخرسندیهای مردم نمیشناسد.
برابر منشور ملل متحد و میثاقهای وابسته و پیوسته، برای مردمی که حکومت چیره بر کشورشان همهی راههای دگرگونی مسالمتآمیز را خودکامانه و با توسل به زور تماما بسته است، هرگونه تلاش برای رفع این انسداد و ایجاد دگرگونیهای بنیادین در کشورشان به رسمیت شناخته میشود. گذشته از بر حق دانستن نفس اعتراض هممیهنان، حزب ایران، در جایگاه آزادیخواهانی میهندوست، خود راپشتیبان، همراه و همدل با معترضان می شمارد و توامان حمایت خود را از جنبش اعتراضی ملت ایران که در صنوف و اقشار متعدد در شهرهای گوناگون میهن در حال رخداد است اعلام میدارد و هرگونه برخورد امنیتی و انتظامی با معترضین را محکوم میکند. همچنین به حاکمان جمهوری اسلامی متذکر میشود که حتی به استناد قانون اساسیای که خود را مجری آن میپندارند، حق تشکیل اجتماعات و راهپیماییهای خشونتپرهیز حق ملت بزرگ ایران دانسته شده و مردم حق دارند نسبت به وضعیت نامطلوب معیشتی، گرانیهای کالا و رفاه از دست رفتهی خود اعتراض نمایند.
سخن دیگر ما با دستگاه ناکارآمد و سرکوبگر جمهوری اسلامی این است که، پس از دههها سررشتهداری همهی کارهای خُرد و کلان کشور، امروز از مدیریت شایستهی مملکت و پاسخ به نیازهای بنیادین ملت رنجبر و ستمکشیدهی ایران ناتوان ماندهاید. چماق کشیدن بر مردمی که از بیکفایتی شما در امر کشورداری به تنگ آمدهاند و با دستان خالی حقوق خود را مطالبه می کنند روا نیست؛ بلکه پاسخ به این امر پذیرش مطالبات بر حقِ ملت ایران و هموار کردن مسالمت آمیز راه برای دگرگونیهای اساسی به سمت حاکمیت مردم، آزادیهای سیاسی و اجتماعی است؛ که همانا سپردن مدیریت کشور و خصوصاً امور اقتصادی به دست متخصصین میهندوست و شایسته که متعهد به عدالت اجتماعی و توسعه ی پایدار هستند، می باشد. تقابل شتابزده و آشفته، و راه را بر هرگونه تغییر مسالمتآمیز بستن و هر معترضی را لب و دهان دوختن و هر دگراندیشی را محکوم کردن، از دستگاهی که خود مولود یک انقلاب است و حیات خویش را وامدار مردم میباشد، بس ناپسندیدهتر و نکوهیدنیتر است.
ملت شریف ایران، حزب ایران ضمن حمایت از اعتراضات برحق تمامی اقشار ملت و با توجه به شرایط حساس کشور، با تاکید بر اعتلای میهن، تمامیت سرزمینی و حاکمیت ملی، راه برون رفت از ظلم و فقر و دستیابی به آزادی، رفاه و دموکراسی را در همبستگی عمومی و اتحاد کامل ملت ایران میداند. لازم است بر تک تک ایرانیان، از هر صنف، تیره، قشر، قوم، دین و مذهب و با هر گرایش سیاسی اجتماعی که دل در حب میهن دارند در این برههی حساس، جدالهای تاریخی، اندیشهای و تئوریک خود را کنار گذاشته و دست در دست هم مطالبات به حق خود را جویا شوند.چراکه به شهادت تاریخ در هر بزنگاهی ملتی آزاد نگشته مگر در پیامد کوششی جمعی و فراگیر برای تحمیل قاطعانهی خواستههای خود. امید ما این است که هممیهنان رنجکشیدهی ما با درک این ضرورتِ گریزناپذیر، هرچه زودتر به همبستگی، همآرمانی، همدستی و همپشتی برسند.
جاوید باد ایران
کمیتهی مرکزی حزب ایران
تهران – ۲۷ اردیبهشت ماه ۱۴۰۱