درمیان اخبار و رویدادهای داخلی و خارجی که این روزها از هرگوشه و کنار به گوش می رسد، رویداد ناخجسته تازه ای در سپهر سیاسی- اجتماعی کشورما رخ داد که توجه ها را به شدت به خود جلب کرد.
ایرانیان، از هر قوم و مذهب و گروه ونحله سیاسی و فکری با ناباوری و شوک نظاره گر یک حرکت وقیح و سخیف توسط عده ای بی هویت شدند.
شنبه گذشته، ۱۱ آبان، بیست و سومین مسابقه لیگ برتر میان تیم فوتبال استقلال تهران و تراکتورسازی تبریز برگزار شد. گرچه هردوتیم بازی زیبا و با کیفیتی را ارائه دادند، لکن حرکتهای زشت و شرم آور عده ای از تماشاگران صحنه غیرقابل باوری را در استادیوم ورزشی تبریز به وجود آورد که نه تنها با روح ورزش مغایرت داشت، بلکه مرزهای اخلاقی و انسانی را هم زیرپا می گذاشت. در طول مسابقه بخشی از تماشاگران شعارهای “مرگ بر فارس” و “مرگ بر کرد” آنهم باکوبیدن طبل و سردادن نام کشور همسایه “تورکیه” و نشان دادن علامت گرگهای خاکستری – علامت گروههای فاشیستی ترک – ماهیت خود را به جامعه به ایرانیان نشان دادند.
مشخص بود که این “تماشاگران” نه برای تماشای یک مسابقه هیجان آمیز میان دو تیم وطنی در آنجا جمع شده بودند، بلکه با هدف مشخص پراکندن تخم نفاق و دشمنی قومی و تضعیف پایه های اتحاد و هم بستگی تاریخی مردم ایران در آنجا جمع شده بودند.
همان طور که انتظار می رفت، رسانه های ترکیه این رویداد را با آب و تاب و به صورت گسترده منتشر ساختند. چنین رفتاری به راحتی می تواند به عنوان دعوت از قدرتهای خارجی به دخالت در امور داخلی ایران و حتی، چنانکه سابقه کشور همسایه نشان می دهد، حمله نظامی باشد.
پاره ای از عاملین این حرکت حتی تلاش کردند این رویداد بسیار نگران کننده را با اظهارات انحرافی کم اهمیت جلوه دهند و حتی لاپوشانی کنند. مثلا در پاره ای از مصاحبه ها گفته می شد که “طرفداران تراکتورسازی فرهنگ بالای خودشان را با حمایت از تیمشان باوجود اینکه باخته بود، نشان دادند”، بدون اینکه اشاره ای به حرکتهای وطن فروشانه در آنجا بکنند.
اما، به راستی این حرکات از کجا سرچشمه می گیرد؟ آیا باید آنرا به ساده لوحی و زودفریبی بخشی از هموطنان آذری مان نسبت بدهیم؟ یا عوامل مهمتری دست اند کارند؟
واقعیتی است که ترکیه کنونی، تحت فرمانروایی مطلق العنان رجب طیب اردوغان، به یک نظام فاشیستمآب و زورگو تبدیل شده است. ترکیه هم اکنون بخشهایی از سه کشور همسایه، یعنی سوریه، عراق و قبرس را در اشغال خود دارد.
دولت اردوغان که مقاصد خود را در احیای امپراتوری نوعثمانی کتمان نمی کند، درواقع تداوم امپراتوریی می داند که درد بیمار اروپا” نام گرفته بود. همین “مرد بیمار” بود که در راستای رویاهای بیمارگونه خود در ایجاد امپراتوری توران بزرگ نقشه شوم قتل عام یک ملیون و نیم نفر ازشهروندان ارمنی را به اجرا درآورد، زیرا آنها را مانعی بر سرراه نقشه های مالیخولیایی خود می دانست. همین طور، واقعیتی است که ترکیه هیچگاه از این جنایت تاریخی توبه نکرد و کماکان، برخلاف ملتهای متمدن دنیا، منکر این صفحه سیاه از تاریخش است. نتیجه آن شد که ذهنیت فاشیستی و سلطه جویی هیچگاه از تفکر بخشی از جامعه ترکیه رخت بر نبست و اکنون نیز شاهد تکرار همان فجایع علیه اقوام و ملتهای دیگر هستیم.
جبهه ملی ایران- سامان ششم قبلا نیز تجاوز ترکیه به خاک سوریه و حمله به مناطق کردنشین توسط نظامیان ترکیه و شبه نظامیان متشکل از گروههای اسلامگرای تروریستی را طی بیانیه ای محکوم کرده است. تجاوزی که با محکومیت جهانی روبرو شد و سیاست فاشیستی دولت اردوغان را بیش از پیش آشکار ساخت.
به هرجهت، اثرات و نتایج رفتار عده ای که در خاک ایران زندگی می کنند، از نعمات و امکانات آن بهره می جویند، اما آن رویه دشمن شادکن را دربرابر هم میهنانشان به کار می گیرند، می توان به شرح زیر خلاص کرد:
– شناخته شدن، و رسوا شدن، این گروه به عنوان حامل تفکر به شدت نژادپرستانه و عیان شدن ارتباط آنها با یک کشور خارجی.
– سپاه پاسداران که مدت مدیدی«صاحب تیم تراکتورسازی» بوده و هنوز هم توسط یکی ازاعضایش بر این باشگاه تسلط دارد و سالهاست که وجود پانترکیستها را در میان طرفداران این تیم تحمل میکند، عملا مسؤل اصلی این فاجعه می باشد.
– این حرکت تفرقه افکنانه نه تنها مورد تایید هیچ گروه سیاسی، مذهبی یا قومی، غیراز همان بخش کوچکی که به “تماشای” مسابقه آمده بودند، واقع نشد، بلکه حس انزجار و اکراه عمیق نسبت به آنرا در همه شهروندان ایران برانگیخت.
– البته این حرکت نتیجه قابل توجهی هم داشت که آن تقویت حس اتحاد و همبستگی در میان همه اقشار و قومیتهای ایران علیه تفرقه افکنی وعزم و اراده محکمتر برای حفظ ثبات و امنیت و تمامیت ارضی کشور بوده است.
– نکته حائز اهمیت دیگر برخورد مسؤلین محلی است که در کمال تعجب اگر حتی مسئله همکاری نباشد، حداقل بی تفاوتی وزارت خانه فخیمه اطلاعات است. اگر چهار نفر در مورد حجاب اجباری شعار دهند، سریعا دستگیر میشوند ولی دربرابر چنین گستاخی بیشرمانهای سالهاست که عملا بی تفاوتند.
جبهه ملی ایران بر این باور است که سکوت در برابر چنین حرکتهایی می تواند پی آمدهای شومی برای حاکمیت ملی و تمامیت ارضی کشورمان داشته باشد. مسؤلین محلی نباید اجازه دهند که مشتی فریبخورده و مزدور همبستگی و اتحاد میان اقوام ایران را برهم بزنند و نقشه های آشنای بیگانگان را درایران پیاده کنند.
درعین حال، به این دسته از کسانی که این چنین برای یک قدرت تجاوزگر منطقه ای سروسینه می شکنند هشدار می دهد: حال که شما اینطور عاشق سینه چاک این کشور شده اید، آیا بهتر نیست که بساطتان را جمع کنید و بروید ساکن همانجا شوید، تا هم شما به کعبه آمال خود برسید و هم این کشور ایران از ناپاکی های شما مصون و مبرا بماند.
برقرار باد اتحاد و همبستگی همه اقوام ایرانی
جبهه ملی ایران- اروپا سامان ششم
۱۹ آبان ۱۳۹۸