به نام «ایران» زادگاه زیباترین اندیشه ها!

این مطلب را با دوستانتان به اشتراک بگذارید :

دوستان و یاران،
در این آخرین ساعات پایانی سال ۲۵۷۶ ایرانی (برابر با ۱۳۹۶ شمسی)، و حال آنکه بیش از هر زمانی در طی ۴۱ سال گذشته, دلهای تک تک ما، چه در درون و چه در برون مرزهای ایرانزمین کنونی و در واحد جغرافیایی کوچک شده تحت این نام و یا چه در اکثر دیگر قسمت های ایران بزرگ پاره پاره شده به دلیل دست اندازی های استعمار، مملو از غم میباشد; و بسیاری از ما، بر آنچه که بر مجموع مردممان و اکثر ایرانیزادگان رفته, میرود و یا با احتمال جنگ ها در آینده خواهد رفت، خون گریه میکنیم و هراسان از فرداهاای تیره تر میباشیم، به جاست که به دید سالی بهتر، که شاید … شاید، سر آغاز بهروزی و سربلندی ایران کنونی و دیگر پاره ایران ها، و آنهم تنها و تنها به حمت دستان توانای تک تک ما ایرانیان، یعنی این مای به خود آمده و سرانجام به گرد هم آمده ، باشد; به پیشواز “نوروز ۲۵۷۷ ایرانی”، این مظهر پیروزی روشنایی بر تاریکی، این بیان شادی در برابرغم، این خروش تولد زندگی در برابر مرگ، این بیان انسان گراای در برابر بربریت, و این نماد برتر ایرانیسم یا ایران گرایی در برابر قبیلهٔ و فرقه گرایی و یا باورهای عقب مانده و غیر ایرانی‌ ریشه ابراهیمی و تازی گرایی و کور ترکیسم رویم، و ان را هر چه پر توان تر, و شاد تر, و با شکوه هر چه تمام تر جشن گیریم!
آری, بیش از هر زمان دیگر و حال آنکه بیگانه و در راس آن سعودی وهابیسم و صیهونیسم و ترکیسم و یا عاملان آنها, در حال افزایش انواع حملات و یا دسیسه و یورش های بیشتر و حتی تیرباران مجسمه “کاوه آهنگر”  در افرین میباشند; میبایست که چه از برای جویست و لذا شناخت بیشتر خود و چه گسترده تر کردن آگاهی ریشه ایرانی بودن و لذا آبیاری این ریشه حیاتی ایرانی و هر چه بیشتر در آغوش گرفتن مراسم آب و اجدادی و باستانی, نوروز را که از پایه های اولیه و اصلی هویت تک تک و مشترکمان میباشد، برگزار کنیم!
دوستان و یاران،
” نوروز” نه تنها، پیوند دهنده قلوب ما ایرانیان ساکن در مرزهای کنونی ایران، بلکه پیوند دهنده همه ما، فرزندان ایرانی ساکن چه فلات بزرگ ایران و سرزمینهای پیرامون آن،   یعنی تک تک سرزمین هایی، که از آران (نام راستین آنچه که تنها ١٠٠ سال پیش در یک شارلاتانیسم شرم آور، نام جمهوری آذربایجان گرفت)، تا جزیره همیشه ایرانی بحرین یا میشماهیگ، تا سرزمین خارزم و هرات و خراسان, و تا شرق آنچه که به تزویر و سپس غلط آموزی ترکیه و عراق کنونی نام گرفته اند، میباشد!
یعنی مجموع سرزمینهاای که دستان استعمار و تلاش های بیمارگونه دست نشاندگان ان ها در نهادینه کردن تدریجی “پاکسازی” های فرهنگی و قومی، و نا آگاهی های بسیاری از گذشتگان ما و ایرانیزاده های اشتباه اموخته و ناآگاه, که تبدیل به طبل انعکاس طرز باور های بدوی و ریشه بیگانه پان ترک و اسلام گرا و یا وهابی گرا گشته ا‌ند، و بی کفایتی سیاسیون ما، که طی ۲۰۰ سال گذشته آب به اسیاب دشمنان ایران  گرایی و عظمت ایران بزرگ ریخته، و موجبات جداای و پاره پاره شدن ان ها از یکدیگر را پدید آوردند! پاره ایرانزمین هانی که شاهدیم, که به دلیل هر چه از هم جدا و تکه و دور شدن ، هر روز، بیش از روز پیش تبدیل به بردگان اجنبی ومحل کسب ثروت سوداگران بین المللی میشوند.
لذا، بیش هر زمان دیگری، میبایست که این نوروز را گرامی داشت و در گسترش آگاهی در رابطه با ان و مفهوم ان کوشید!
دوستان و یاران،
 باور دارم، که بار و یادگار تاریخی و باستانی، و مفهوم مثبت و ریشه ای نوروز، این پیوند دهنده ایران گرایی و ایران بزرگ، سرانجام، نه تنها بر بار سیاهی و اسلام گرایی و قبیله و قوم گرایی بیگانه چاق کرده , در چهارچوب رسمی ایران امروز، بلکه در تمام پاره زمین های ایرانی, بر ناآگاهی های تاریخی و فرهنگی فائق خواهد شد، و آنروز موجبات پرواز سیمرغ ایران  و ایران گرایی را, که خردمند بزرگ “فردوسی توسی نوید داده, در تمام پاره زمین های ایرانی پدید خواهد آورد!
در این راستا، خالصانه ترین احساسات قلبی من ایرانی، بر هر آنکس، که بدون چشمداشت، به ایران می اندیشد!
همچنین، بلندترین و رساترین درود های من ایرانی، بر تک تک و تمامی مردان و زنانی، که از پیر و جوان و از هر قومیتی، تنها و تنها با باور به یگانگی ملی و یا ریشه مشترک همه ما ایرانیان و ایرانیزادگان ، در راستای حفظ و گسترش ایران و ایرانگرایی در استر و بستر طبیعی ان که فلات ایران است تلاش، و چه در خارج و چه به ویژه در داخل محدوده ایران کنونی و ایران بزرگ و علارقم همه محدودیت ها و مخاطرات، از ذره ذره میراث های باستانی و فرهنگی و تاریخی ایرانویج  همه ما، به هرگونه پاسداری میکنند!
درودی نیز بر تک تک جوانانی دارم، که تنها با سلاح عشق و عرق ملی خود، با حرارتی هماند آتش جمشیدی، نه تنها مراسم باستانی چهارشنبه سوری را، از هر سال، با شکوهتر برگزار کردند، بلکه بار دیگر، مشت محکمی بر پوزه دشمنان هویت ایرانی کوبیدند!
 و سرانجام، سر خم میکنم، در برابر تک تک ان ایران سرشتانی که تا ساعآتی دیگر، سال نو را، چه در “پارسه” (تخت جمشید) و در برابر آرامگاه “کورش بزرگ”، این بنیان گذار ایران, و یا چه در کنار منزل نیمه ویران “فردوسی  توسی” این پدر ایران گرایی و ناجی ان؛ و یا هر مکانی که گویای احیا ایران و ایران گرایی هست  و یا در هرجای گیتی با یاد نوروز و در کنار سفره هفت. سین و یا هفت شین با عشق آراسته بر گذار میکنند!
در این راستا، در کتب تاریخی‌، بسیار به نام‌های ملت‌هایی‌ ناپدید گشته بر می‌خوریم که دیگر جز چند سطری از آن‌ها چیزی وجود نه دارد؛ لیکن پدران و مادران ما ایرانیزادگان، میراثی بی‌ همتا و جاودانی برای ما بجای گذشته اند و همواره و با بهای پرداخت حتی خون خود، انتقال این فرهنگ مشترک بزرگ را به نسل‌های آینده و تا به امروز ما امکان پذیر نمودند؛ امروز نیز آزمون تاریخ برای اینکه ایران بماند، ما بمانیم و ایرانی‌ باشیم، و به ویژه اینکه فرزندان ما و آیندگان ایرانی باشند، در پیش روی ما میباشد؛ و با هم به این رسالت تاریخی‌ پاسخی ایرانی، برای ایرانی بودن و ایرانی ماندن خواهیم داد!
آری, فرا رسیدن فرخنده نوروز ۲۵۷۷ ایرانی و آغاز بهاران خجسته باد!

مطالب مرتبط با این موضوع :

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

این سایت از اکیسمت برای کاهش هرزنامه استفاده می کند. بیاموزید که چگونه اطلاعات دیدگاه های شما پردازش می‌شوند.

Layer-17-copy

تمامی حقوق این وبسایت در اختیار مجموعه رنگین کمان بوده و استفاده از محتوای آن تنها با درج منبع امکان پذیر می باشد.