روز یکشنبه ۱۴ بهمن (سوم فوریه) مراسمی به مناسبت “چهلمین سال تشکیل دولت ملی دکتر شاپور بختیار” در شهر کلن آلمان برگزار شد. این مراسم از سوی نهضت مقاومت ملی ایران و سازمانهای جبهه ملی ایران در اروپا سازماندهی شده بود.
سخنرانان این مراسم اعضا و نزدیکان جبهه ملی ایران در اروپا و نهضت مقاومت ملی ایران بودند. محمد امینی، پرویز دستمالچی، سعید بشیرتاش، علی شاکری زند و حسن نقیبی طی این مراسم سخنرانی کردند.
مراسم با پخش سرود “ای ایران” و یک دقیقه سکوت به احترام “جانباختگان راه آزادی” آغاز شد. سپس پرویز داورپناه، گرداننده جلسه، متن افتتاحیه مراسم را قرائت کرد. در این متن گوشههایی از سخنان دکتر بختیار از کتاب خاطراتش نقل شد که در آن تصریح کرده نخستوزیریاش “جبر تاریخ” بود.
پرویز داورپناه، گرداننده مراسم
بختیار در کتابش تاکید کرده که همواره در پی استقرار یک حکومت مشروطه مطابق با قانون اساسی مشروطه بوده و در سال ۱۳۵۷ با پیشنهاد شاه به او برای قبول نخستوزیری، نخواسته این فرصت را از دست بدهد و از زیر بار مسئولیت شانه خالی کند.
در متن قرائتشده در مراسم گفته شد که برنامه دکتر بختیار پس از قبول نخستوزیری احیای مشروطیت، آزادی زندانیان سیاسی، انحلال ساواک و محاکمه متجاوزان به حقوق مردم بوده است.
این متن با جملهای از بختیار پایان گرفت: «ایران هرگز نخواهد مرد.»
دولت بختیار؛ دولتی منطبق بر استانداردهای جهانی
اولین سخنران مراسم سعید بشیرتاش، فعال سیاسی ملی مقیم بلژیک بود. او سخنانش را با یادی از داریوش و پروانه فروهر، عبدالرحمن برومند و شاپور بختیار آغاز کرد که هر چهار نفر توسط رژیم جمهوری اسلامی و با ضربات چاقو به قتل رسیدند.
سعید بشیرتاش، فعال سیاسی ملی
بشیرتاش دولت بختیار را پس از دولت دکتر مصدق تنها دولتی دانست که توانست تمام آرمانهای مشروطه و جبهه ملی را به طور کامل اجرایی کند. به گفته او در دولت ۳۷ روزه دکتر بختیار، مردم ایران از بالاترین حقوق مطابق با استانداردهای جهانی برخوردار بودند.
سعید بشیرتاش، ملیگرایی، تجددخواهی و دموکراسیخواهی را سه اصل اولیه حکومت ملی و تفکر دکتر مصدق دانست. به نظر او بختیار به این سه اصل، “سکولاریسم و لائیسیته” را نیز اضافه کرده بود و اهمیت آن را به خوبی میدانست و واقف بود که دموکراسی بدون سکولاریسم قابل اجرا نخواهد بود.
دولت بختیار؛ تبلور حکومت قانون
محمد امینی، پژوهشگر و نویسنده مقیم آمریکا، سخنران بعدی این مراسم بود. او به اصل هشتم قانون اساسی مشروطه اشاره کرد که میگوید “اهالی مملکت ایران در برابر قانون دولتی متساویالحقوق خواهند بود” و گفت که با گذشت ۱۳۰ سال از تحریر این اصل، مردم ایران هنوز موفق به تحقق آن نشدهاند.
محمد امینی، نویسنده و پژوهشگر
این اصل به عقیده دکتر امینی تنها در حکومت مصدق که وی او را چندین بار “مسلمان سکولار” نامید، اجرا شد. او به نقل ملاقات آیتالله فلسفی با مصدق پرداخت که در آن فلسفی میگوید بهاییان مزاحم مسلمانان میشوند و مصدق در پاسخ میگوید من نخستوزیر همه ایرانیان هستم و نه فقط مسلمانان.
این پژوهشگر با اشاراتی به حکومت پهلوی در ایران، دوران رضاشاه را دورانی دانست که در آن “قانونمداری و حکومت قانون فدای نوسازی و تجدد شد”. به گفته او در زمان رضاشاه، قانون خود پادشاه بود و هر آنچه او تعیین میکرد.
محمد امینی بار دیگر مانند سخنرانیهای پیشینش انقلاب اسلامی را “طغیان جهل” و انقلاب مشروطه را “خیزش بیداری” خواند. او مشروطه را “حکومت قانون” خواند و مهمترین ویژگی دولتهای مصدق و بختیار را نیز همین “حکومت قانون” دانست.
امینی در طی سخنانش چندین بار اظهار تاسف کرد که مردم ایران در سال ۵۷ با آغوش باز به استقبال کسی رفتند که میخواست حکومت دینی برقرار کند.
اولین انقلاب ارتجاعی تاریخ
پرویز دستمالچی، نویسنده و فعال سیاسی مقیم آلمان، سخنران بعدی مراسم شهر کلن بود. او انقلاب اسلامی ایران را “انقلابی ارتجاعی” دانست. به نظر او آنچه سال ۵۷ در ایران روی داد “انقلاب” بود چرا که تمامی ساختار سیاسی، اجتماعی، فرهنگی و قانونی را زیر و رو کرد و هیأت حاکمه قبلی را به طور کامل برکنار و هیأت حاکمهای کاملا جدید بر سر کار نشاند.
ارتجاعی بودن این انقلاب نیز از دید آقای دستمالچی، به این دلیل بود که حق حاکمیت را که در انقلاب مشروطه از “شیخ و شاه” گرفته شده و به مردم داده شده بود، از ملت گرفت و این به گفته دستمالچی، “یک عقبگرد تاریخی” بود.
این نویسنده و پژوهشگر همچنین گفت که با انقلاب اسلامی، فردیت که ویژگی دموکراسی است کنار گذاشته شد و “امت واحد یک شکل” به جایش نشست.
به عقیده او ملت ایران تنها ملتی است که توانسته “اولین و شاید آخرین انقلاب ارتجاعی تاریخ” را رقم بزند و این چیزی بود که به گفته او دکتر بختیار به خوبی متوجه آن شده بود.
پرویز دستمالچی، نویسنده و فعال سیاسی
دستمالچی، انقلاب اسلامی را سرآغاز یک “جنبش اجتماعی بنیادگرایانه و قیام علیه مدرنیسم” در کل منطقه دانست که امروزه به گفته او از چین و روسیه تا افریقا را در بر گرفته است.
با این همه او معتقد است این جنبش فردایی ندارد چرا که ارتجاعی است و در نتیجه محکوم به شکست است.
او وظیفه اصلی دموکراسیخواهان را ایجاد یک نهاد و ساختار دموکراتیک برای حکومت دانست و تاکید کرد که در شرایط کنونی صحبت از اینکه چه کسی بیاید و چه کسی نیاید، اشتباه محض است.
به گفته دستمالچی جنبش دموکراسیخواهی باید به دنبال “ساختار دموکراتیکی باشد که در آن قوای حکومت ناشی از اراده ملت است و ملت مجموعه شهروندانی هستند که شناسنامه ایرانی دارند و این ساختار باید ملتزم به اعلامیه جهانی حقوق بشر باشد.”
به این منظور، دستمالچی توافق بر سر سه مسئله را برای دموکراسیخواهان ایران ضروری میداند: گذر از جمهوری اسلامی، ساختار حکومتی که به همه ملت ایران حقوق مساوی بدهد و حفظ تمامیت ارضی ایران.
جمهوری اسلامی برای رفتن به یک تلنگر نیاز دارد
“این نظام رفتنی است”. علی شاکری زند سخنانش را با این جمله آغاز کرد. این عضو جبهه ملی ایران در اروپا در سخنانش به این نکته اشاره کرد که حکومت ایران خود به “رفتنی” بودنش اذعان دارد و دلایل آن را سخنان و نقلقولهای مکرری دانست که مقامات جمهوری اسلامی در سالها و ماههای اخیر درباره خطر “فروپاشی نظام” بیان کردهاند.
علی شاکری زند، عضو سازمانهای جبهه ملی ایران در اروپا
به نظر شاکری، حکومت ایران یک “کاست” از سران مذهبی و اقلیتی است که قدرت را در دست گرفته و با مردم مانند قیم آنها رفتار میکند. او رفتار سران حکومت ایران با مردم را شبیه “اشغالگرانی” دانست که یک مملکت را اشغال کردهاند. و این چیزی بود که به عقیده شاکری بختیار آن را خوب فهمیده بود.
علی شاکری در پایان سخنانش تصریح کرد که “نظامی به این حد نامشروع و فاسد، نباید بماند و نمیماند” اما در عین حال تحقق این امر به “تلنگر” ملت نیاز دارد که “سیاسیون باید این تلنگر را سازماندهی کنند”.
بختیار در کنار امیرکبیر و مصدق
حسن نقیبی، عضو نهضت مقاومت ملی ایران، آخرین سخنران مراسم شهر کلن بود. او سخنانش را با اشاره به مفهوم “ملت” و تبدیل شدن آن در حکومت اسلامی به “امت” آغاز کرد.
حسن نقیبی، عضو نهضت مقاومت ملی ایران
به گفته او در این حکومت، قانون تبدیل به “حکم” شد و قانونمداری به “بیعت” فروکاست.
نقیبی بخشهایی از سخنرانی بختیار در نخستین کنگره جبهه ملی در سال ۱۳۴۱ را قرائت کرد و از سخنان بختیار چنین نتیجه گرفت که او کاملا به سازمان و نیز به قانون پایبند بود.
نقیبی سه شخصیت ممتاز تاریخ معاصر ایران را امیرکبیر، مصدق و بختیار و وظیفه ملیون را ارائه میراث بختیار به ملت ایران دانست.
به گفته نقیبی در دوران گذار پس از سقوط جمهوری اسلامی تا تشکیل مجلس موسسان و تدوین قانون اساسی جدید، تنها قانونی که میتواند سرمشق این دوران باشد، قانون اساسی مشروطه است.
در پایان سخنرانیها پرسش و پاسخ و بعد از آن دو ساعت بحث آزاد برگزار شد.