برای عبدالکریم سروش (تا شاید بیاموزد)

این مطلب را با دوستانتان به اشتراک بگذارید :

پرویز دستمالچی

حسین حاج فرج‌الله دباغ، معروف به عبدالکریم سروش اخیرا در سخنرانی* خود به مناسبت چهلمین سالگرد انقلاب اسلامی در کالیفرنیا از جمله چنین گفته است:  «… اگر فرض کنیم هیچ اختیاری نداشته باشیم جز اینکه یا شاه را انتخاب کنیم یا آقای خمینی را، بنده صد درصد آقای خمینی را انتخاب می‌کنم… گفت چرا؟ گفتم،‌ها! این چرایش را برای شما میگم… خمینی با سوادترین رهبر این کشور بوده است تا کنون… هیچکس به لحاظ علمی‌به پای او نمی‌رسید، چرا؟ برای اینکه خمینی اولا فقیه درجه اولی بود، عرفان هم خوانده بود، فلسفه هم خوانده بود… در تاریخ ما آقای خمینی واقعا یک نمونه بی‌نظیر بوده است در مقام حکومتداری…»

به بسیاری از سخنان نادرست و بیجای ایشان در این سخنرانی کاری ندارم. اما، اینکه هیچکس به لحاظ «علمی» به پای خمینی نمی‌رسد یا اینکه او در حکومتداری «بی‌نظیر» بوده، انگیزه‌ای شد تا نگاهی کوتاه و عاجل به برخی از اندیشه‌های رهبر و اندیشمند بزرگ و «بی‌نظیر» سروش بیاندازم زیرا با شناخت این اندیشه‌ها می‌توان دقیق‌تر حدس زد که خود عبدالکریم سروش چه می‌اندیشد و چه می‌خواهد. او همواره از پیروان و مقلدان خمینی و ولایت فقیه بود و به نظر می‌آید که هنوز هم هست.

برای این کار مهمترین اثر از آثار فقهی- عرفانی- فلسفی خمینی، یعنی کتاب «توضیح‌المسائل مرجع مجاهد، زعیم اکبر، قائد اعظم، موسی زمان، درهم کوبنده ستمگران، بت‌شکن عصر، منجی نسل، حضرت آیت‌الله العظمی‌الامام روح‌الله موسوی خمینی، ارواحنا فدا»(۱) را انتخاب کردم. کتاب «توضیح المسائل» خمینی دارای ۵۴۷ برگ و پاسخ به ۲۸۸۹ مسئله است که از احکام تقلید شروع و با ملحقات پایان می‌یابد. از احکام خنده‌دار تا شرم‌آور؛ از احکام سراسر تبعیض‌آمیز تا جنایت‌بار؛ از تجاوز به کودکان تا بی‌حقوقی کامل زنان یا کافران (دگراندیشان)؛ از دستورات بی‌معنای نوشیدن ایستاده آب در روز تا دستورات دخول به «مستراح» با پای چپ و نوع خروج از آن با پای راست؛ از راه و رسم بول (ادرار) تا غائط (مدفوع)؛ از حیض (عادت ماهانه زنان) تا شرایط شیردادن بچه؛ از همخوابگی با حیوانات تا با کودکان؛ از دستورالعمل برای بریدن سر حیوانات تا حکم قتل مرتدان و… سروش نام چنین مجموعه‌ای را گذاشته است «علم».

«توضیح المسائل» این چنین شروع می‌شود: «مسلمان باید به اصول دین یقین داشته باشد و در احکام دین باید یا مجتهد باشد که بتواند احکام را از روی دلیل به دست آورد، یا از مجتهد تقلید کند، یعنی به دستور او رفتار نماید… کسانی که مجتهد نیستند و نمی‌توانند با احتیاط عمل کنند واجب است از مجتهد تقلید نمایند (مسئله ۱)… تقلید در احکام عمل کردن به دستور مجتهد است و از مجتهدی باید تقلید کرد که مرد و بالغ و عاقل و شیعه دوازده امامی ‌و حلال‌زاده و زنده و عادل باشد… باید از مجتهدی تقلید کرد… که اعلم باشد (مسئله ۲)… به دست آوردن فتوی یعنی دستور مجتهد چهار راه دارد… چهارم دیدن در رساله مجتهد» (مسئله ۵). پس «رساله» خمینی عین دستورات (فتوای) او برای زندگی مسلمانان و عین احکام اسلامی است و فرد مسلمان می‌باید طبق آنها عمل کند. در اینجا (فعلا) به مواردی چون مرد بودن، شیعه دوازده امامی ‌بودن، حلالزاده و حرامزاده بودن و… و سخنانی این چنین که تماما تبعیض‌گرایانه‌اند، کاری ندارم و نیز لازم می‌دانم از پیش از خواننده محترم به دلیل بیان مطالبی بسیار زشت و زننده و بسیار سطحی و عامیانه پوزش بخواهم. اما چاره چیست، مطالبی است که «رهبر» سروش بیان کرده، رهبر و اندیشمندی که گویا در تاریخ ایران و بعضا جهان (تا آنجا که او اطلاع دارد) «بی‌نظیر» است.

در احکام خوردن و آشامیدن: «… خوردن سرگین (فضله چهارپایان، از قبیل اسب و الاغ، فرهنگ عمید) و آب دماغ حرام است… خوردن کمی ‌از تربت حضرت سیدالشهدا علیه‌السلام برای شفا… اشکال ندارد… فرو بردن آب بینی و خلط سینه که در دهن آمده حرام نیست (م. ۲۶۲۹)… خوردن چیزی که برای انسان ضرر دارد حرام است…  خوردن گوشت اسب و قاطر و الاغ مکروه است و اگر کسی با آنها وطی کند یعنی نزدیکی [جنسی] نماید، حرام می‌شوند و باید آنها را از شهر بیرون ببرند و در جای دیگر بفروشند… اگر با گاو و گوسفند و شتر نزدیکی کنند بول و سرگین آنها نجس می‌شود و آشامیدن شیر آنها هم حرام است و باید بدون آنکه تاخیر بیافتد آن حیوان را بکشند و بسوزانند و کسی که وطی کرده پول آن را به صاحبش بدهد» (از م. ۲۶۲۷ تا ۲۶۳۲).

من نمی‌دانم که این «عالم و فیلسوف و عارف» با چه کسانی سر و کار داشته است که باید به آنها بگوید سرگین حیوانات و آب دماغ خود را نخورند یا اگر چیزی به آنها ضرر و زیان می‌رساند برایشان حرام است.

آیا شما در اروپا یا در میان سایر ملل اندیشمند یا فیلسوفی را می‌شناسید که درباره چنین مسائلی «فلسفه‌بافی» کند؟ آیا فردی که دارای عقل معمولی متعارف و متوسطی باشد اصولا دست به چنین کارهایی می‌زند؟ آیا اگر شما اندکی هوش و عقل داشته باشید، واقعا فیلسوف یا عالم باشید، خود را سرگرم چنین اموری می‌کنید؟

بعلاوه، منطقی را که اصولا نمی‌شود فهمید این امر ساده است که اگر کسی به حیوانی «تجاوز» کرد، چرا حیوان زبان‌بسته مجازات شود، گناه او چه بوده است؟ چرا باید حیوان را به ده دیگر ببرند و بفروشند یا فورا آن را بسوزانند یا بکشند؟ از نگاه علمی‌ چه اتفاقی می‌افتد که شیر حیوان حرام می‌شود؟

آیا شما «روشنفکری» را در اروپا یا در میان سایر ملل، آنهم در سده بیست و یک، می‌شناسید که به چنین چرندیاتی بگوید «علم»؟

هنگام غذا خوردن: «… در اول غذا بسم‌الله بگوید… با دست راست غذا بخورد… با سه انگشت یا بیشتر غذا بخورد و با دو انگشت نخورد… از غذای جلوی خودش بخورد… لقمه را کوچک بردارد… انگشت‌ها را بلیسد… آنچه بیرون سفره می‌ریزد جمع کند و بخورد… بعد از خوردن غذا به پشت بخوابد و پای راست را روی پای چپ بیندازد… و اول غذا و آخر آن نمک بخورد… و چند چیز در غذا خوردن مکروه است… خوردن غذای داغ… فوت کردن چیزی که می‌خورد یا می‌آشامد… پاره کردن نان با کارد… گذاشتن نان زیر ظرف غذا… پاک کردن گوشتی که به استخوان چسبیده… و در آشامیدن آب چند چیز مستحب است:… آب را بطور مکیدن بیاشامد… در روز ایستاده آب بخورد… به سه نفس آب بیاشامد… از روی میل آب بیاشامد… بعد از آشامیدن آب قاتلان… حضرت اباعبدالله را لعنت کند [یعنی اهل سنت را]… آشامیدن آب با دست چپ و همچنین از جای شکسته کوزه و جایی که دسته آنست مکروه می‌باشد…» (از مسئله ۲۶۳۶ تا ۲۶۳۹).

این دستورات به درد چه کسی می‌خورد؟ این آموزش‌ها حتا در سطح تربیتی کودکستان هم نیست؟ اگر  کسی در روز نشسته آب بخورد چه اتفاقی خواهد افتاد؟ و…!؟ آیا اینها علوم هستند؟!

در احکام تخلی (ادرار و مدفوع): «… واجب است که انسان وقت تخلی و مواقع دیگر عورت خود را از کسانی که مکلفند… بپوشاند… مثلا با دست کافیست… موقع تخلی جلوی بدن یعنی شکم و سینه رو به قبله و پشت به قبله نباشد… مخرج بول (ادرار) با غیر آب پاک نمی‌شود… اگر مخرج غائط (مدفوع) را با آب بشویند، باید چیزی از غائط در آن نماند… لازم نیست با سه سنگ یا سه پارچه مخرج را پاک کنند، بلکه با اطراف یک سنگ یا یک پارچه کافی است… موقع وارد شدن به مکان تخلی اول پای چپ و موقع بیرون آمدن اول پای راست را بگذارد… سر را بپوشاند و سنگینی بدن را بر پای چپ بیندازند… حرف زدن در حال تخلی مکروه است، اما اگر ناچار باشد یا ذکر خدا بگوید اشکال ندارد، و…» (مسئله ۵۷ تا ۸۲).

آیا این سخنان «عالمانه و عارفانه و فیلسوفانه» خجالت‌آور نیستند؟

جنابت: «به دو چیز انسان جنب می‌شود: اول جماع. دوم بیرون آمدن منی، چه در خواب باشد یا بیداری، کم باشد یا زیاد با شهوت باشد یا بی‌شهوت، با اختیار باشد یا بی‌اختیار… اگر انسان جماع کند و به اندازه ختنه‌گاه یا بیشتر داخل شود، در زن باشد یا در مرد، در قِبَل (جلو) باشد یا در دبر (عقب)، بالغ باشند یا نابالغ، اگر چه منی بیرون نیاید هر دو جنب می‌شوند… اگر شک کند که به مقدار ختنه‌گاه داخل شده یا نه غسل بر او واجب نیست… اگر نعوذ بالله با حیوانی وطی کند یعنی با او نزدیکی نماید و منی از او بیرون آید غسل تنها کافی است، و…» (مسئله ۳۴۵ تا ۳۵۶).

آیا نام چنین سخنانی «پورنوگرافی مبتذل» نیست؟

احکام حیض: «… حیض خونی است که غالبا در هر ماه چند روزی از رحم زن‌ها خارج می‌شود و زن را در موقع دیدن خون حیض، حائض می‌گویند… زن‌های سیده بعد از تمام شدن شصت سال یائسه می‌شوند یعنی خون حیض نمی‌بینند و زن‌هایی که سیده نیستند، بعد از تمام شدن پنجاه سال یائسه می‌شوند… چند چیز بر حائض حرام است… سوم جماع کردن در فرج، که هم برای مرد حرام است و هم برای زن، اگر چه به مقدار ختنه‌گاه داخل شود و منی هم بیرون نیاید، بلکه احتیاط واجب آنست که مقدار کمتر از ختنه‌گاه را هم داخل نکند و در دبر زن حائض وطی کردن کراهت شدید دارد… وطی در دبر (پشت، مقعد، فرهنگ عمید) زن حائض کفاره ندارد… اگر مرد با زن حائض زنا کند یا با زن حائض نامحرمی ‌به گمان اینکه عیال خود او است جماع کند، احتیاط واجب آنست که کفاره دهد، و…» (مسئله ۳۹۲ تا ۵۰۷)

چرا و بر اساس کدام دلایل علمی- بیولوژیک زن سیده (از خاندان پیامبر) ده سال دیرتر از زنانی که از خاندان محمد نیستند یائسه می‌شود؟! این چگونه روابطی است که مردی با زنی همبستر می‌شود و نمی‌داند که آیا همسر او است یا نه؟! چرا «ختنه‌گاه» معیار سنجش حرام و حلال یا درستی از نادرستی است؟

در توضیح المسائل رهبر «بی‌نظیر» حسین حاج فرج‌الله دباغ همه چیز یافت می‌شود: از نوع آشامیدن آب تا «اماله»‌ کردن، از غسل «میت» تا همخوابگی با زنی که «انسان نداند همسرش است یا نه»، از نگاه کردن به «عورت میت» و حرام بودن آن تا همخوابگی با کودکان و لذت جنسی بردن از شیرخوارگان. آیا اینها علوم هستند؟!

درباره نماز و روزه، احکام آنها، انواع آنها، نوع پوشش به هنگام نماز خواندن، واجبات نماز یا روزه و… از برگ ۱۳۲ تا برگ ۳۰۶ (۱۷۴ برگ)، یعنی از مسئله ۷۲۷ تا مسئله ۱۷۵۰، دستورالعمل وجود دارد اگر از مسائل جانبی نماز مانند تیمم و غیر سخنی نگوییم. مثلا: «اگر انسان عمدا در نماز عورتش را نپوشاند، نمازش باطل است… (مسئله ۷۹۱)؛ اگر کسی در بین نماز بفهمد که عورتش پیدا است، باید آن را بپوشاند… (مسئله ۷۹۲)؛ دستمال ابریشمی ‌و مانند آن اگر در جیب مرد باشد، اشکال ندارد (مسئله ۸۳۸)؛ بنا بر احتیاط مستحب باید زن عقب‌تر از مرد بایستد و جای سجده او از جای ایستادن مرد کمی‌عقب‌تر باشد (مسئله۸۸۶)؛ اگر زن برابر مرد یا جلوتر بایستد و با هم وارد نماز شوند، بهتر آن است که نماز را دوباره بخوانند (مسئله۸۸۷)؛ سرفه کردن و آروغ زدن و آه کشیدن در نماز اشکال ندارد، اما گفتن آخ و آه و مانند اینها که دو حرف است، اگر عمدی باشد نماز را باطل می‌کند (مسئله ۱۱۳۳)؛ اگر در بین نماز غذایی را که لای دندان‌ها مانده فرو برد نمازش باطل نمی‌شود (مسئله ۱۱۵۵)؛ موقعی که انسان خوابش می‌آید و نیز موقع خودداری کردن از بول و غائط، مکروه است نماز بخواند (مسئله۱۱۵۸)؛ نه چیز روزه را باطل می‌کند: اول خوردن و آشامیدن آب؛ دوم جماع؛ سوم استمناء؛ و استمناء آن است که انسان با خود کاری کند که منی از او بیرون آید و… (مسئله۱۵۷۲)؛  جماع روزه را باطل می‌کند، اگر چه فقط به مقدار ختنه‌گاه داخل شود و منی هم بیرون نیاید (مسئله ۱۵۸۴)؛ اگر کمتر از مقدار ختنه‌گاه داخل شود و منی هم بیرون نیاید، روزه باطل نمی‌شود. ولی کسی که آلتش را بریده‌اند اگر کمتر از ختنه‌گاه را هم داخل کند روزه‌اش باطل می‌شود (مسئله ۱۵۸۵)؛ اماله کردن با چیز روان اگر چه از روی ناچاری و برای معالجه باشد روزه را باطل می‌کند (مسئله ۱۶۴۵)؛ اگر مگس در گلوی روزه‌دار برود، چنانچه به قدری پایین رود که به فرو بردن آن خوردن نمی‌گویند روزه او صحیح است (مسئله ۱۶۴۹)؛ اگر روزه‌دار در ماه رمضان با زن روزه‌دار خود که خواب است [؟!!] جماع نماید، یک کفاره بر او واجب می‌شود (مسئله ۱۶۸۱)؛ و…»

اینها تماما «تخصص‌»هایی است که به هر کاری می‌آیند، مگر به کار کشورداری، آن هم در سده بیست و یکم!

نجاسات: «… نجاسات یازده چیز است: اول بول (ادرار) دوم غائط (مدفوع) سوم منی چهارم مردار پنجم خون ششم و هفتم سگ و خوک هشتم کفر نهم شراب دهم فقاع (آبجو) یازدهم عرق شتر نجاستخوار…» (مسئله ۸۳).

صدها میلیون انسان در دنیا سگ دارند، خوک تامین‌کننده غذای میلیارها انسان در جهان است که بدون آن از گرسنگی خواهند مرد، میلیادرها انسان در جهان آبجو و شراب می‌نوشند و خمینی تمام آنها را در ردیف ادرار و مدفوع می‌داند. و از همه بدتر دگراندیشان (کافر) نیز با ادرار و مدفوع و منی و خوک و سگ یکسان شمرده می‌شوند.

و اما کافری که در ردیف ادرار و مدفوع است، کیست و مجازاتش چیست؟:

«… کافر یعنی کسی که منکر خدا است، یا برای خدا شریک قرار می‌دهد، یا پیغمبری حضرت خاتم الانبیاء را قبول ندارد، نجس است وهمچنین اگر در یکی از اینها شک داشته باشد و نیز کسی که ضروری دین یعنی چیزی را که مثل نماز و روزه مسلمانان جزء دین می‌دانند منکر شود، چنانچه بداند آن چیز ضروری دین است و انکار آن چیز برگردد به انکار خدا یا توحید، یا نبوت، نجس می‌باشد» (مسئله ۱۰۶). «تمام بدن کافر حتا مو و ناخن و رطوبت‌های او نجس است» ( مسئله ۱۰۷). «اگر پدر و مادر و جد و جده بچه نابالغ کافر باشد آن بچه نجس است…» (مسئله ۱۰۸). «اگر مسلمانی به یکی از دوازده امام دشنام دهد، یا با آنان دشمنی داشته باشد نجس است» (مسئله ۱۱۰).

خوب، تمام اهل سنت (نود درصد مسلمانان) به امامان شیعیان ( به غیر از امام علی) دشنام می‌دهند و با آنان دشمنی دارند. یا پنج امامیان و هفت امامیان اصولا سایر امامان را قبول ندارند. چرا آنها مانند ادرار و منی هستند؟! حدود پنج میلیارد انسان در جهان زندگی می‌کنند که اصولا نه مسلمان هستند و نه اسلام را قبول دارند، چرا آنها در ردیف بول و غائط هستند؟!

نگاه کنید که این «نمونه بی‌نظیر» (خمینی) چگونه می‌خواهد هر کس را که از «جنس» او نباشد به قتل برساند:

«… ارتداد عبارت است از خارج شدن از اسلام و پذیرفتن کفر، شخصی که از اسلام به کفر روی آورده مرتد نامیده می‌شود و آن بر دو قسم است:

۱ – مرتد فطری و آن کسی است که یکی از پدر و مادرش در حال انعقاد نطفه‌اش مسلمان بوده و بعد از بلوغ اظهار اسلام کرده و آنگاه از اسلام خارج شده است.

۲- مرتد ملی و آن کسی است که پدر و مادرش در حال انعقاد نطفه وی کافر بوده و بعد از بلوغ اظهار کفر کرده و کافر اصلی شده سپس روی به اسلام آورده و بعداً به کفر بازگشت نموده است، مانند کسی که اصلاً مسیحی بوده و مسلمان شده و سپس به مسیحیت بازگشت نماید… مرتد فطری اسلامش ظاهراً پذیرفته نیست، و در صورتی که مرد باشد حکمش اعدام است، و چنانچه زن باشد محکوم به حبس ابد و زدن بهنگام نماز و تنگی در معیشت است. ولی توبه‌اش قابل قبول است و در صورت توبه از زندان آزاد می‌شود.

۳- مرتد ملی توبه داده می‌شود و در صورت امتناع از توبه اعدام می‌شود. و احوط این است که برای توبه سه روز به وی مهلت دهند، و در صورت امتناع روز چهارم وی را اعدام کنند.

۴- در حکم به ارتداد بلوغ، خِرد، اختیار و قصد معتبر است.

۵- فرزند مسلمان یا مرتد چه ملی و چه فطری قبل از ارتداد پدر، مسلمان محسوب می‌شود و بنابراین اگر فرزند بالغ باشد و کفر را برگزیند، از وی خواسته می‌شود که توبه کند و (به اسلام بازگردد) وگرنه اعدام است»(۲)

«دفن مسلمانان در قبرستان کفار و دفن کافر در قبرستان مسلمان جایز نیست ( مسئله۶۲۰)… مسلمان از کافر ارث می‌برد ولی کافر اگر چه پدر یا پسر میت باشد از او ارث نمی‌برد» (مسئله۲۷۸۳).

نگاه کنید که چگونه یک انسان، یک شهروند که گونه دیگری است، به دلیل داشتن دین و ایمانی به غیر از خمینی، نه تنها مورد تبعیض قرار می‌گیرد و از حقوق اجتماعی‌اش محروم می‌شود، بل حکم به مرگ او داده می‌شود. همه جا برتری مرد مسلمان شیعه دوازده امامی ‌بر دیگران است. خمینی استاد آموزش‌های سراسر تبعیض‌گرایانه است. آیا جامعه می‌تواند با اینگونه آموزه‌های دینی- اخلاقی در کنار هم در مدارا و روحیه برابری زندگی کند؟ او زنان را تحقیر می‌کند، تجاوز به کودکان، حتا به کودکان شیرخواره را مشروع می‌داند، پیروان سایر ادیان و مذاهب، حتا اهل سنت را انسان‌های درجه دوم و سوم تا واجب‌القتل می‌شمارد. چنین اندیشه و افکاری یعنی ارتجاع وعقب‌ماندگی محض.

حال بنگرید «امام خمینی»، «مرجع مجاهد ، زعیم اکبر، قائد اعظم، موسی زمان، درهم کوبنده ستمگران، بت‌شکن عصر، منجی نسل، ارواحنا فدا» در رابطه با همبستری (تجاوز شرعی- رسمی- قانونی) با دختران خردسال چه می‌گوید: «… اگر کسی دختر نابالغی را برای خودعقد کند، و پیش از آنکه نه سال او تمام شود، با او نزدیکی کند و دخول کند، چنانچه او را افضا [پارگی دستگاه تناسلی زن] نماید هیچوقت نباید با او نزدیکی کند (مسئله۲۴۱۰)… مستحب است در شوهردادن دختری که بالغه است یعنی مکلف شده عجله کنید، حضرت صادق علیه‌السلام فرمودند یکی از سعادت‌های مرد آنست که دخترش در خانه او حیض نبیند (مسئله ۲۴۵۹)… اگر کسی با زن نامحرمی ‌به گمان اینکه عیال خود او است نزدیکی کند [!؟] چه زن بداند که او شوهرش نیست، یا گمان کند شوهرش می‌باشد، باید عده نگهدارد (مسئله ۲۵۳۶)… اگر کسی با زنی که می‌داند عیالش نیست زنا کند، چنانچه زن نداند [!؟] که مرد شوهر او نیست، بنا بر احتیاط واجب باید عده نگهدارد» (مسئله ۲۵۳۷).

این چگونه روابط و مناسباتی میان زنان و مردان است که مردان به بستر زنان می‌روند، با آنها آمیزش می‌کنند و نمی‌دانند که آیا با همسران خود همبستری کرده‌اند یا خیر!؟ یا برعکس!

آیت‌الله خمینی درباره روابط زن و مرد از جمله چنین می‌نویسد: «… مردان کارداران و سرپرستان بانوانند به سبب امتیازاتی که میان آنها (مانند شجاعت، سیاست و سخاوت) برقرار کرده و مردان از اموال خود انفاق می‌کنند، و گذشته از پرداخت مهریه تمام مخارج زن و خانواده به عهده مردان است. بنابراین، زنان نیکخو شوهران خود را فرمانبردارند و نگهدار عفت و پاکدامنی خود هستند. به سبب آنچه خداوند آنها را نگاه داشته و تفضل کرده است… زنانی را که نگران نشوز [سرکشی] و نافرمایشان هستید (درمرحله اول) پند و اندرز دهید، (چنانچه مؤثر نیفتاد در مرحله دوم) بسترخود را از آنان جدا کنید، و (چنانچه بازهم سودمند واقع نشد، درمرحله سوم) آنها را تنبیه کنید…» (۳).

چرا عقب ماندیم؟ برای آنکه فکر نکردیم و هنوز هم فکر نمی‌کنیم! در باره این «اندیشه‌ها» که سده‌ها حاکم بر پندار و گفتار و کردار «علما»‌ بوده است، چه باید گفت؟ به کدام درّه فقر فرهنگی- علمی‌ سقوط کرده ایم که سروش چنین مرتجعی را «نمونه بی‌نظیری می‌داند که هیچکس به لحاظ علمی ‌به پایش» نمی‌رسد؟! آیا سروش نیز در همین سطح از شعورعلمی- فرهنگی- سیاسی نشسته، اما زیرکانه چهره پنهان کرده است؟

به آموزه‌های خمینی نگاه کنید: مومنانی که ناقص‌العقل هستند و انسانی که خودمختاری و استقلالش بی‌معنا است. آموزه‌هایی که سراسر مبلغ تبعیض و نابرابری میان مسلمان و نامسلمان، میان شیعه و سنی، میان مرد و زن، میان مجتهد و مومن است. آموزه‌هایی که سراسر تبعیض و تحقیر و توهین به همه، از جمله به «کافران» یا به زنان به عنوان ملک مردان است که با آنها همه کار می‌توان کرد. زنانی که هرگونه حق آنها ابتد با «اذن» (اجازه) مردان رسمیت می‌یابد، زنانی که پیش از نه سالی باید به خانه شوهر بروند، کودکانی که همبستری با (تجاوز به) آنها قانونا و رسما مجاز است و…، با این افکار و اندیشه‌های غرق شده در بول و غائط و جماع و کشتن دگراندیشان و… در کدامین راه پیشرفت و ترقی می‌خواهیم گام برداریم؟! و اکنون به این فقر فرهنگی- علمی، فقر سیاسی نیز افزوده شده است. و چه خوب گفت مارکس: بدترین فقر، فقر سیاسی است.

«بی‌نظیری» آقای خمینی در حکومتداری، در بی‌نظیری او در ایجاد یک نظم استبداد کامل و تامگرای دینی و سلب کامل حق حاکمیت از یک ملت است، در ترور دگراندیشان، در فرمان قتل عام زندانیان سیاسی، در شکستن قلم نویسندگان و آزاداندیشان، در اسلامی کردن دانشگاه‌ها و از میان بردن علم و پژوهش، در جنگ را نعمت خواندن، در اقتصاد را مال خر دانستن است. سروش هنوز نه معنای «علم» را فهمیده است و نه معنای حکومت مدرن و حکومتداری را.


منابع و پانویس‌ها:
* فایل صوتی، سخنرانی در کالیفرنیا، ۲۰۱۹، دقیقه ۴۳ تا ۵۰، برگرفته از خبرنامه گویا، اول مارس ۲۰۱۹
۱- آنگونه که روی جلد کتاب آمده است، توضیح المسائل، امام خمینی، مؤسسه انجام کتاب، ۱۳۵۹ تهران.
۲- – امام خمینی، رساله نوین یا تحریر الوسیله، ترجمه و توضیح از عبدالکریم بی آزار  شیرازی، مؤسسه انجام کتاب، ۱۳۵۹
۳- همانجا، تحریرالوسیله، فصل نهم، حقوق خانواده، برگ ۱۰۲
تماس با نویسنده: Dastmalchip@gmail.com

مطالب مرتبط با این موضوع :

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

این سایت از اکیسمت برای کاهش هرزنامه استفاده می کند. بیاموزید که چگونه اطلاعات دیدگاه های شما پردازش می‌شوند.

Layer-17-copy

تمامی حقوق این وبسایت در اختیار مجموعه رنگین کمان بوده و استفاده از محتوای آن تنها با درج منبع امکان پذیر می باشد.