اعتصابات سراسری کلید دروازه آزادی

این مطلب را با دوستانتان به اشتراک بگذارید :

 زری شمس

چه دردناک است دیدن بچه ای که برای پیدا کردن لقمه ای نان یا خوراکی در سطل های زباله جستجو می کند.

چه دردناک است حال پدری که شب با دست های خالی به خانه می رود و خجالت می کشد به چشمان فرزندانش نگاه کند.

چه دردناک است دیدن مادری که از کشته شدن فرزند جگر گوشه اش ضجه می کند.

چه دردناک است … و چه دردناک است … و چه دردناک است که ملتی در سرزمین خود اسیر و تحت ستم بوده و شاهد نابود شدن سرزمین مادریش باشد.

مبارزات کارگران در جهان برای دست یافتن به حقوق انسانی شان از سال های بسیار دور آغاز شده است. در مصر در سال ۲۱۰۰ پیش از میلاد مسیح خدمه ی یک معبد از انجام خدماتشان سرباز زدند تا بتوانند از حاکم منطقه  (پسارو)، دو قرص نان بیشتر در روز دریافت کنند. گفته می شود که در سده ی ۱۲ پیش از میلاد هم کارگرانی که برای ساختن قبرهای فرعون ها استخدام شده بودند بارهای بار دست از کار کشیدند تا به خواست های آن ها پاسخ درخور داده شود.

مبارزات کارگران در درازای سال ها به این نتیجه رسید که از نیمه ی سده ی نوزدهم اعتصاب در برخی از کشورهای با ساختار دموکراتیک صورت قانونی بخود گرفت. در سده ی بعد گروه های گوناگون اجتماعی به ویژه با تشکیل حزب ها و سندیکاها ازاعتصاب برای دریافت دستمزد بالاتر و شرائط کار بهتر استفاده کردند.

در تاریخ معاصر ایران نخستین اعتراضات که منجر به اعتصاب شد اعتصاب کارگران ایرانی در قققاز بود و در دوران مشروطیت صورت گرفت ( سال ۱۲۸۵). در همان سال اعتصابی از سوی حزب اجتماعیون عامیون (حزب سوسیال دموکرات ایران ) در تلگراف خانه انزلی برگزار شد. در سال ۱۳۰۸ هم کارکنان پالایشگاه نفت آبادان اعتصابی با شرکت حدود ۹ هزار کارگر ترتیب دادند. در سال ۱۳۵۷ اعتصابات سراسری که با اعتصاب کارکنان صنعت نفت شروع شده بود به نظام پادشاهی و دیکتاتوری پهلوی پایان داد.

در ایران در درازای بیش از۴۴ سال، حکومت آخوندی با فشارهای اقتصادی، دستگیری های پی درپی، تهدیدهای مکرر و کشتارهای بی رحمانه، استبداد و نارضایتی و به طور فشرده نبود آزادی فردی و اجتماعی و سیاسی قشرها و طبقات گوناگون را زیر فشار برد. در شهریور ۱۴۰۱ این آتش زیر خاکستر با کشته شدن ژینا یا مهسا امینی شعله ور شد و جنبش بزرگی را به وجود آورد؛ جنبش زن زندگی آزادی که همچنان ادامه دارد و ما در آستانه سالروز آن هستیم. این جنبش به دلیل زن محور بودنش جای ویژه ای در تاریخ سرزمین ما دارد. همه ی دختران، زنان و همچنین  مردان و پسرانی که به ترتیبی در این جنبش شرکت کرده و می کنند همگی ژینا هستند. ژینا در وجود همه ی ما نهفته است. بیاییم و راهی بیابیم  که این جنبش به دگرگونی های اساسی در جامعه منجر شود. انسان ایرانی شایسته ی زندگی درخور و انسانی است.

تجربه ی جنبش های سال های گذشته و کشتارهای آن دوران، نارضایتی در حال زیاد شدن از فشار سخت اقتصادی،  افزایش شمار افرادی که زندانی، شکنجه و اعدام می شوند چون مدرسه ای برای کارآموزی انسان ایرانی بوده و آگاهی زیادی به او داده است و در نتیجه ی این آموزش و آگاهی، او به مبارزات و اعتراضات بسیاری دست زده و می زند. شمار زیادی از مردم دیگر این حکومت را نمی خواهند و حکومت مشروعیت۱ خود را نزد مردم از دست داده است. پس در شرایط کنونی چه باید کرد؟

در چنین وضعیت دشواری مبارزات مردم به اعتراضاتی تبدیل شده و همچنان تکرار می شود. حکومت غیردموکراتیک با ساختاراستبدادی، حکومت انسان کش و سرکوبگر جمهوری اسلامی مانند سایرحکومت های دیکتاتوری از اعتراضات و اعتصابات هراسان است. یکی از شگردهای حکومت ایجاد جنگ روانی در بین معترضان و همچنین ایجاد ترس و سر درگمی است و این کار را معمولا با اخبار گوناگون، با دروغ پردازی و حتا فرستادن پیامک های تهدید آمیز انجام می دهد.

حکومت اسلامی که از نظر اقتصادی به آستانه فروپاشی رسیده، زیرساخت اقتصادی کشور ما را به نابودی کشانده و سرزمین ما را دچار وضعیت بغرنجی کرده است. تک تک ما در برابر سرزمین مان و در برابر نسل آینده مسئول هستیم و باید از خود این پرسش را بکنیم که من چه می توانم بکنم؟  بی گمان پاسخ برخی (و آرزو می کنم شمار زیادی) این است که باید مبارزه کرد و در این شرایط، مبارزه به صورت اعتراضات، تظاهرات و اعتصابات می تواند کارگشا باشد.

برای این که شمار بیشتری از مردم با این مبارزات همراهی کنند باید سازماندهی کرد، گروه هایی شکل داد، برنامه ریزی کرد و به اعتصابات دامن زد. همکاری و همفکری در واحد های صنعتی، کارخانه ها، ادارات گوناگون، … می تواند به تشکیل کمیته های اعتصاب یا شوراهایی  بیانجامد که یکی از مهمترین وظیفه ی آنان سازمان دهی، فراخوان دادن هول برنامه ای ویژه و در نهایت براه انداختن اعتصابات است. در اینجا نقش نهادهای مدنی بسیار مهم است. نهادهای مدنی و کمیته هایی که در محل های گوناگون تشکیل می شوند در شکل دادن تظاهرات می توانند به گونه ای موثر عمل کنند. انتشار شب نامه با شعارهایی علیه حکومت و پخش آن ها توسط گروه ها می تواند صورت گیرد. تجربه به ما آموخته است که اعتراضات و اعتصابات با حضور اتحادیه های کارگری و صنعتی، کارگران راه آهن، کارگران و کارکنان شرکت ملی نفت ایران، پتروشیمی و ذوب آهن، مس سرچشمه، … همچنین سازمان های دولتی نقش تعیین کننده ای می تواند داشته باشد. بی تردید اعتراضات و اعتصابات معلمان، دانشگاهیان، دانشجویان، بازاریان و کارمندان هم به رسیدن به این هدف که اعتصابات، سراسری بشود کمک فراوانی می کند.

اگر اعتصابات توسط تشکل ها، سندیکاها و نهادهای اجتماعی و حقوق بشری در نتیجه ی سازماندهی شکل بگیرد و بصورت گسترده انجام بشود می تواند گروه های سازمان نیافته را هم با خود همراه کند، افکار عمومی را هم به سوی خود  بکشاند و آنان را نسبت به آنچه که در بطن جامعه و در پشت پرده ی قدرت می گذرد آگاه کند. در اینجا همراهی خانواده ها با اعتصاب کنندگان هم باعث تقویت روحیه ی اعتصاب کنندگان می شود و هم افراد دیگری را به سوی خود می کشاند. در نتیجه ی همراهی شمار بیشتری از افراد، حکومت تحت فشار قرار می گیرد و اعتصاب کنندگان هم می توانند بر خواست های خود پافشاری کنند.

نزدیک شدن و پیوند یافتن تمام اقشاری که به نوعی کاری دارند و دست کشیدن آنان از کار می تواند به اعتصاب عمومی منتهی شود. اگر در این زمان تلویزیون ها و رادیوها از اعتصابات سخن بگویند برای حکومت راهی جز گوش فرا دادن به خواست های مردم و یا کنار کشیدن از قدرت وجود نخواهد داشت. اعتصابات سراسری روشی مسالمت آمیز و موثر علیه رژیم است. دست کشیدن از کار، اشغال تلویزیون ها، کارخانه ها،… همه و همه کشور را فلج کرده و مشکلات رفت و آمد و مصرف بنزین نیز به این بحران شدت می دهد. برای نمونه اگر کارمندان سازمان برنامه و بودجه که برای دولت هسته مرکزی به شمار می آید اعتصاب کنند بحران را بیشتر دامن می زنند. اعتصابات گسترده و سراسری می تواند از قدرت حکومت کاسته و راه را برای سقوط هموار کند.

اگر چنانچه تظاهرات و اعتصابات گسترده همراه با اشغال بناهای اداری و کارخانه ها باشد مانند آنچه در ماه مه ۱۹۶۸ در فرانسه اتفاق افتاد به پیروزی و انقلاب نزدیک خواهیم شد ولی باید توجه داشته باشیم که انقلاب که یک پدیده تاریخی است، قابل پیش بینی نیست و در مرحله ای از تاریخ روزی به طور خودجوش روی می دهد.

اگر به ضعف حکومت باور داشته باشیم، اگر بدانیم که حکومت از جمع شدن انسان ها هراسان است، اگر به نیروی بی حد انسان ها باور داشته باشیم، به خیابان ها می آییم. حضور میلیون ها انسان در خیابان ها در سراسر کشور و ماندن آن ها در آنجا در طی روزها و هفته ها به سقوط حکومت خواهد انجامید.

اکنون که به سالروز قتل مهسا، ژینا امینی یا سالروز زن، زندگی، آزادی نزدیک می شویم فرصت مناسبی است که خود را برای اعتصابات گسترده و سراسری در همه ی شهرها آماده کنیم زیرا اعتصابات عمومی و سراسری کلید دروازه ی آزادی است.

زری شمس

۱۱ شهریور ۱۴۰۲برابر با ۲ سپتامبر ۲۰۲۳

پاورقی

۱مقاله آیا حکومت آینده ایران باید «مشروعیت» داشته باشد؟ اخبار روز ۲۸ آذر ۱۴۰۱ برابر با ۱۹ دسامبر ۲۰۲۲

چون واژه مشروعیت بار مذهبی دارد من مفاهیم زیر را به جای «مشروعیت حکومت »پیشنهاد کرده ام:

« مقبولیت حکومت، قانونی بودن حکومت، مردمی بودن حکومت». به جای «حکومت مشروع» هم «حکومت مردمی یا مردم محور، فرمانروایی مردمی، حکومت قانونی، حکومت مقبول» را می توانیم به کار ببریم.

مطالب مرتبط با این موضوع :

یک پاسخ

  1. زی خانم دستت درد نکند بله بسیار دردناک است اما حتما شما میدانید نازی های شیعه که در حقیقت پایه گذاری نازیسم در جهان هستند را میشناسید. یعنی حاج ادلف هیتلر هم برای حاج هیتلر شدن از آیت الله الامین الحسینی کمک گرف و پیش از افشای امام خمینی مبنی بر قتل عام و نسل کشی یهوپدیان توسط امام علی این مظهر مضحک و دردناک عدالت که یهودیان بنی قریظه را از زن و مرد و کودک جوان و پیر را با دم شمشیر یداللهیش سربرید و نسل کشی را به آقا امام زمان ِ آن زمان حاج آلف هیتلر یاد داد. و اما حالا قضات و مشتیعین عنتلکتودول عراقی این شیعیان به تمام معنا، به قول امام امت، شیعه دست بکاری عظمی زده اند و آن «شکایت حقوق‌دانان عراقی از یزید به‌ خاطر کشتن امام سوم شیعیان». که میتوانید در اینجا بخوانید:
    news.gooya.com/2023/09/post-79194

    بنده به عنوان حقوقدان وکیل پایه یک دادگستری این اعلامیه را صدار کردم. شما هم زری خانم آنرا بخوانید و نظرتان را مستندن بیان کنید!
    بفرمائید:

    من وکیل دادگستری هستم و به وکالت از طرف شهربانو ساسانی دختر بچه شش ساله و خواهر و برادر بزرگترش که از خراسان به غنیمت گرفته شدند و به مدینه آورده شدند و خواهرش را دادند به یک سردار پاسدار عرب مسلمان تا ببردش و مورد تجاوزش قرار دهد و برادرش را آنقدر مورد تجاوز قرار دادند تا همین مرز غراق جان داد. و اما شهربانو ساسانی را امام حسین به غنیمت الغنائم برد به خیمه و به او تجاوپز کرد. همسر من که ژینیکولوژ ست میگوید که امام سجاد که بیماری صرع و مالیخولیا و جنون داشته و روده اش از مقعدش بیرون بوده و پیوسته در حالتی همانند سجود باسن مبارکش هوا بوده چرا که نمی توانسته روی روده اش بنشیند و برای زیبائی نمائی وانمود کرده اند که او در حال سجود مداوم بوده برای همین از یک طرف او را امام سجاد نامیده اند و از دیگر رو او را امام زین العابدین بیمار خوانده ام. البته بهتر است او را امام زین العابدین ِ بیماران بنامیم. در هر حال من آماده ام به عنوان وکیل بر علیه خاندان پیامبر و امام علی و امام حسین از یزید و معاویه دفاع کنم و هم از شهربانو ساسانی. در طف دیگر فراموش نکنیم که علی بارها زن جوان ابن ملجم را مورد تجاوز قرار داده بوده و برای همین ابن منلجم مرادی بر فرق علی ضربت زده بوده و برای همین هم باید از ابن ملجم نیز دفاع شود. در هر حال من به عنوان وکیل پایه یک دادگستری جمهوری ایران آماده ی همکاری هستم! لطفا خبرم کنید.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

این سایت از اکیسمت برای کاهش هرزنامه استفاده می کند. بیاموزید که چگونه اطلاعات دیدگاه های شما پردازش می‌شوند.

Layer-17-copy

تمامی حقوق این وبسایت در اختیار مجموعه رنگین کمان بوده و استفاده از محتوای آن تنها با درج منبع امکان پذیر می باشد.