پس ازاکران فیلم سینمایی “ماجرای نیمروز” در سینماها و همچنین انتشار آن در شبکه مجازی، تعدادی از زندانیان سیاسی دهه شصت و خانوادههای اعدامشدگان به نحوه پرداخت وقایع در این فیلم اعتراض کرده و آن را “تحریف واقعیت” خواندهاند.
فیلم سینمایی “ماجرای نیمروز” ساخته محمدحسین مهدویان محصول سال 1395 است و در سی و پنجمین دوره جشنواره فیلم فجر در ۹ رشته نامزد دریافت جایزه سیمرغ بلورین شد که در نهایت ۴ جایزه از جمله سیمرغ بلورین بهترین فیلم به آن تعلق گرفت.
فیلم “ماجرای نیمروز” به وقایع سال ۱۳۶۰ در ایران، ترورها و نیز دستگیری اعضا و برخی از سران سازمان مجاهدین خلق ایران میپردازد.
پس از اکران این فیلم در جشنواره فیلم فجر، صادق زیباکلام، استاد دانشگاه در ایران، از نظر تاریخی آن را “یک کار کاملا دولتی” خواند که “فقط فضای اکشن آن جذاب است” و درکی از آن دوره تاریخی آن به مخاطب نمیدهد.
به گفته این استاد دانشگاه “در برابر ترورها و بمبگذاریهایی که آنها کردند، ما هم مثل شمر اعدام کردیم توی زندان اوین و بعد هم که اعدام های سال 67 به وجود آمد؛ یعنی جنگی بود که دو طرف بودند. نمیتوانیم بگوییم این طرف سپید بود، فرشته بود و آن طرف سیاه و اهریمن”.
وی همچنین در گفتوگوی تلویزیونی با “علی معلم” تاکید کرد: “البته باز جای شکرش باقی است که حسب معمول که هر امر ناخوشایندی که از فردای انقلاب در ایران اتفاق افتاده به آمریکا، صهیونیستها و سفارت انگلیس نسبت داده میشد، در این فیلم حداقل پای استکبار جهانی به میان نیامده است.”
ماجرای نیمروز، چهره بزک کرده یک کرکس
همچنین رضا معینی، رئیس بخش ایران سازمان گزارشگران بدون مرز و از اعضای خانواده کشتهشدگان دهه شصت که خود نیز در آن زمان زندانی سیاسی بوده است در واکنش به این فیلم آن را “روایت رسمی قدرت از نیمه شب جنایتهایی” خواند که در دهه شصت انجام شده. جنایتهایی که به گفته وی در بسیاری از موارد با تعاریف حقوق بینالملل، “مصداق بارز جنایت علیه بشریت” است.
وی در یادداشتی که در صفحه فیسبوک خود منتشر کرده، این جنایتها را مواردی چون “ناپدیدکردن”، “شکنجه”، و “اعدام غیرقضایی” خوانده است.
به گفته رضا معینی فیلم ماجرای نیمروز “تلاش برای بزک کردن چهره کریه کرکس به شکل قناری است”.
وی همچنین ساخت این فیلم را تلاش برای “ماجراسازی” به قصد “پنهان کردن روزگار همه شب زندانهای توحید و اوین” خوانده است. روزگاری که به نوشته وی شامل “شلاق بر کف پای و شتک خون بر دیوار شعبههای بازجویی دفتر دادستانی و صدای رگبار در پشت بند چهار و اعدامهای جمعی” بوده است.
رضا معینی همچنین “ماجرای نیمروز” را فیلمی به مانند “ماجرای دیدار نیمروزسفرای کشورهای خارجی از اوین” خوانده که فیلمی از زندان اوین و دیدار با زندانی بوده، البته “اوین بدون انفرادیها و بدون زندانیان سیاسی”.
حزب جمهوری اسلامی و آیتالله خمینی، متهمان اصلی وقایع دهه شصت
از سوی دیگر، رضا علیجانی، فعال سیاسی ملی مذهبی و زندانی سیاسی در دهههای 60، 70 و 80 در ایران نیز گفته که این فیلم “از پیش، تصمیم به پوشاندن حقیقت گرفته است.”
وی با شرح علل اصلی وقایع دهه شصت، نوشته که “متهم اصلی” رخدادهای اولیه انقلاب، “حزب جمهوری اسلامی با همسویی و همکاری همه جانبه رهبر بنیانگذار” بود.
رضا علیجانی همچنین در یادداشت فیسبوکی خود با اشاره به تحریفهای تاریخی در فیلم “ماجرای نیمروز” یادآوری کرده است: ” تحریف شرم آور دیگر فیلم، تصویری است که از دو طرف ماجرا میدهد. انگار نه انگار که در سوی حاکمان، داغ و درفش و اعدام، حتی برای نشریه فروشی رایج بود. گویی اینها خیلی عاطفی و عاشق پیشه بودند و مراقب اینکه به مردم آسیب وارد نشود.”
فیلمی با رعایت گفتمان سکوت
مهدی اصلانی، فعال حقوق بشر وزندانی سیاسی در سالهای 1363 تا 1367 نیز در واکنش به فیلم “ماجرای نیمروز” آن را فیلمی “آلوده به صدای نکبت قدرت” خواند.
نویسنده کتاب “کلاغ و گل سرخ” که درباره کشتار زندانیان سیاسی در سال 67 است در صفحه فیسبوک خود نوشته که فیلم “ماجرای نیمروز” برای اثبات خیربودن بازجو و نیروهای امنیتی تا آنجا که امکان داشت “شریت” طرف مقابل (مجاهدین” را بزرگنمایی کرده است.
به گفته اصلانی “عنصر هراس و نیاز بیشتر کاربه مزدان”، عرصه سینما را به هرم و نکبت صدای قدرت” چسباندن و چسبیدن به قدرت برای آنها “آلودگی” به ارمغان آورده است.
وی همچنین نوشته:”در برآیندهای هنری به ویژه در عرصه سریالسازی و سینما، شرط پرداخت به حوادثی مانند سال 60، رعایت گفتمان سکوت است؛ ورنه خالق اثر پودر خواهد شد.”
به گفته اصلانی نمیتوان حوادث پس از 30 خرداد 60 و “زندان حکومت اسلامی” را در ایران به تصویر کشید و لاجوردی را “جلاد” خواند.
به گفته وی “گفتمان اسلامی و سکوت به ما میگوید چگونه سخن بگوییم و مرزها را با برق سیمکشی میکند.”
فیلمی متعهد به نگاه “سیاه و سفید”
در ایران نیز در جلسه نقد و بررسی فیلم “ماجرای نیمروز” که با حضور کارگردان، نویسنده فیلمنامه برگزار شد، “هاشم آقاجری”، استاد تاریخ دانشگاه و از اعضای سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی گفت که این فیلم به بیننده جوان چیزی نمیدهد جز “یک نگاه سیاه و سفید” که یکطرف تروریست است و یکطرف هم در حال مقابله با آن است.
به گفته وی “ما در این فیلم، نه تنها روایت طرف مقابل را نمیبینیم بلکه حتی روایتی که از سوی حاکمیت در حال بیان است، به نوعی نهایتا یک نوع سمپاتی نسبت به یکی از گرایشهای درون حاکمیت را نشان میدهد.”
به گفته این استاد دانشگاه فیلم “ماجرای نیمروز” در واقع چیزهایی را گفته، اما چیزهایی را نگفته است. “نیم حقیقت را گفته است ولی نیم دیگر حقیقت را نگفته است.”
محمد امین قانعی راد، استاد جامعه شناسی دانشگاه تهران نیز در این جلسه با اشاره به “نگاه یکسویه” در این فیلم گفت که در آن “روایت طرف مقابل” وجود ندارد و “غایب” است.
هرچند محمد حسین مهدویان، کارگردان “ماجرای نیمروز” هدف از ساخت این فیلم را “دادن فهمی از زندگی در شرایط خشونت و ناامنی” دانست و گفت که این فیلم “تاریخی” نبوده است، اما محمد حسین قانعی راد در این جلسه گفت که “اگر یک یا دو مورد تحلیل خاص تاریخی از طرف دیگر ماجرا صورت میگرفت، اصلا به این فیلم اجازه نمایش داده نمیشد.”
این استاد دانشگاه تاکید کرد که بنابراین این فیلم “از قضا بسیار نسبت به تاریخ متعهد بود” البته “با نادیده گرفتن برخی از مسائل.”
نویسنده و کارگردان “ماجرای نیمروز” در حالی موضوع استنادات تاریخی آن را رد میکنند، که نه تنها این فیلم سینمایی به طور کامل به شرح وقایع تاریخی “از منظر حکومت” میپردازد؛ بلکه در آن شخصیتهایی چون محمد بهشتی، محمدعلی رجایی، اسدالله لاجوردی ازمقامات جمهوری اسلامی و همچنین موسی خیابانی و مسعود کشمیری، از سران سازمان مجاهدین حضور دارند.
محمد رهبر، روزنامهنگار ساکن آمریکا نیز در یادداشتی در سایت “زیتون” نوشته است: “ماجرای نیمروز به ما اجازه نمیدهد که روزهای پیش و پسِ آن نیمروز خونین را ببینیم. قرار است تا یکباره بیفتیم میانه روزهای ملتهب سال شصت و خودمان را جای یکی از سپاهی بگذاریم و بعد از خودمان بپرسیم، در آن شرایط اگر من هم جای این جماعت حافظ امنیت بودم ، همین کار را میکردم . هنوز پس از ۳۵ سال، کارِ کارگردان ما این است که با ترفندی همه آن خونبازی را موجه جلوه دهد و گویا که هیچ گریزی از خون و خشونت نبوده است.”
حمایت سپاه پاسداران و تهدید داوران جشنواره
اما اظهارنظرها درباره فیلم “ماجرای نیمروز” پیش از اعلام برندگان جشنواره فجر گذشته آغاز شد.
در روزهای برگزاری این جشنواره بهروز افخمی، مجری برنامه هفت و نماینده مجلس ششم در تلویزیون گفت که داوران به خاطر دو تابعیتی بودن و زندگی در خارج از ایران به این فیلم که علیه مجاهدین خلق است، رای نمیدهند. وی همچنین ماجرای نیمروز را “به وضوح بهترین فیلم جشنواره” خواند.
همزمان روزنامه “جوان”، وابسته به سپاه پاسداران نیز در گزارشی به موضوع دو تابعیتیهای جشنواره و ترس آنها از حمایت این فیلم پرداخت.
حمیدرضا مقدمفر، مشاور فرهنگی و رسانهای فرمانده کل سپاه پاسداران درباره ماجرای نیمروز به خبرگزاری “فارس” گفت: “حضرت آقا بحث “نفوذ” را مطرح کردهاند. ما از اول انقلاب درگیر این موضوع بودیم اما تا الان چند فیلم درباره عناصر نفوذی ساخته شده است؟! در همین فیلمِ “ماجرای نیمروز” یک اشاره کوچک به «مسعود کشمیری» دارد و عبور میکند. دهها موضوع درباره نفوذ وجود دارد؛ مثلاً فرمانده نیروی دریایی ارتش (ناخدا افضلی) را داشتیم که نفوذی حزب توده بود و اعدام شد. نفوذیهای متعددی در سیستم داشتیم که برخی خرابکاری و برخی کارهای امنیتی و… کردند. باید اینها را در قالب فیلم نشان دهیم”
حمایت مقامات و رسانههای سپاه پاسداران سبب شد تا برخی موضوع “سفارشی” بودن این فیلم از سوی سپاه پاسداران را مطرح کنند.
محمد حسین مهدویان، کارگردان فیلم “ماجرای نیمروز” پیش از این فیلم سینمایی “ایستاده در غبار” را ساخته که به زندگی “احمد متوسلیان” فرمانده لشکر ۲۷ “محمد رسولالله” در جنگ هشت ساله ایران و عراق میپردازد.
تهیه کننده فیلم نیز “بهروز رضوی” است که تهیه کنندگی فیلم “سیانور” را هم در سال گذشته به عهده داشت. فیلمی که به زندگی “مجید شریف واقفی”، یکی از رهبران سازمان مجاهدین خلق که بعدها با دیگر اعضای این سازمان دچار اختلاف نظر شد، پرداخته است.
اعتراض شدید زندانیان سیاسی دهه شصت به تحریف تاریخ در فیلم “ماجرای نیمروز”
RFI
یک پاسخ
بنده یک معتقد صادقانه اسلامی هستم و آن لینکه تمامی ایرانیان را باید کشت تا امام خامنه ای بتوتاند مطلقیت خودش را ثابت کند. اما بنده دیشب در شب شعر امام خامنه ای حاظر بودم. ایشان با الهام از حافظ شعری رو قرائت کردند که همه را به حیرت وادار کردند. بعدم همه ی ما با لباس زیر بدن نما پشت سر رهبری نمازجماع بجا آوردیم و سر این ماجرا در حالی که سید سعید طوسی و سید سعید مرتضوی و سید سعید امامی حضور داشتند حاج سید سعید طوسی آن شعر را با آواز بلند و قر کمر ما را و خصوصا آقا رو مفتی خیس کردند. آن شعر را بنده از حافظه می خوانم.
بیا سعید و کشتی من را توی اونجات انداز
خروش و ولوله جسم و روح من انداز
مرا به باد نفسهات شاد کن تو سعید
که گفتهاند نذکر را به توی ناف انداز
ز گه خوری خلق آمد باز کن
در خلا مرا زود تو آب انداز
بیار زان گه زرد رنگ و لکه ی خونش
شرار رشک و حسودی توی سوراخ انداز
اگر چه مست و خرابم ولی بزن ضربه
ز پشت تا بشود ذره ای به پیش انداز
به نیمشب اگرت میل این کپل کردی
به حای دختر گلچهر بنده را دریاب
مهل که روز وفاتم به خاک بسپارند
مرا به مزبلله بر در تو خلا انداز
ز جور سید علی کس نمی تواند زیست
برین به مجمر دین در ره خدا انداز
البته دوستان بنده فقط نقل قول امام خامنه ای زرتهو عالی کردم. انشاالله صوابش برسد به قبر جد مزخرف ایشون