اسامی ​اعضای هیئت مرگ در سال ۶٠و۶٧: احسان فتاحی

این مطلب را با دوستانتان به اشتراک بگذارید :

با بالاگرفتن موج اعدام ها در ایران در چهار سال دولت حسن روحانی
وهمچنین اعدام ده ها نَفر در سال ١٣٩۵ ومنتشر شدن فایل صوتی آقای منتظری  تصمیم براین شد که لیست هیئت مرگ را در طول این سالیان که جز قتل وغارت وشکنجه کاری دیگر انجام نداده اند ودر کارنامه آنها جز ارمغان تاریکی چیزی دیگر مشاهده نمی شود.

فایل صوتی جلسه آیت الله منتظری با هیت مرگ به تاریخ ۲۴ مرداد ۱۳۶۷ با حضور حسینعلی نیری (حاکم شرع وقت)، مرتضی اشراقی (دادستان وقت)، ابراهیم رئیسی (معاون وقت دادستان) و مصطفی پورمحمدی (نماینده وقت وزارت اطلاعات در زندان اوین)
https://m.youtube.com/watch?v=DT1eyjAzLSU.
گفتگو با منتظری در مورد کشتار67


اعضای هیّئت مرگ سال۶٧ طبق نظریات مهدی اصلانی زندانی سیاسی ده شصت که می توانید در لینک زیر مشاهده فرمایید:
https://m.youtube.com/watch?v=Ns9v7NhASg4
همچنین
دکتر مهدی خزعلی در تحلیل هفتگی خود از شبکه جهانی “دُرّ تی وی” به پشت پرده های جنایات و قتل عام زندانیان سیاسی در تابستان ۱۳۶۷ پرداخت.
-مسئله فقهی اعدامها و تاسی آن به تاریخ اسلام
-انگیزه انجام اعدام زندانیان سیاسی و نقش آیت الله خمینی
– چگونگی انجام اعدامها و بیان خاطرات تکان دهنده ایی از مجریان این قتل عامها
که میتوانید در لینک زیر مشاهده فرمایید

کشتار زندانیان سیاسی در تابستان سال 1367 و تنها چند هفته پس از پایان جنگ هشت ساله انجام گرفت. در این سال  خمینی که بنیاد حکومت خویش را در میان روشنفکران ضعیف میدید، طی نامه ای خواستار تشکیل یک هیات سه نفره (معروف به هیات مرگ) برای سرانجام دادن زندانیان سیاسی شد. کار این هیات پرسش سه سوال کلیدی در خصوص عقیده ی سیاسی زندانیان بود. فعالین سیاسی که بر روی موضع خویش پایداری می کردند به چوبه ی دار سپرده و یا روانه ی میدان تیر می شدند
لذا لازم می باشد که نفراول این جنایت را باید ((روح الله خمینی ))معرفی کردکه در نامه معروف ایشان فرموده بود:
کسانى که در زندانهاى سراسر کشور بر سرموضع نفاق خود پافشارى کرده و مى‏کنند محارب و محکوم به اعدام مى‏باشند و تشخیص موضوع نیز در تهران با راى اکثریت آقایان حجه‏الاسلام نیرى دامت ‏افاضاته (قاضى شرع) و جناب آقاى اشراقى ) دادستان تهران) و نماینده‏اى از وزارت اطلاعات مى‏باشد، اگر چه احتیاط در اجماع است، و همین طور در زندانهاى مراکز استان کشور راى اکثریت آقایان قاضى شرع، دادستان انقلاب و یا دادیار و نماینده وزارت اطلاعات لازم‏الاتباع مى‏باشد، رحم بر محاربین ساده‏اندیشى است، قاطعیت اسلام در برابر دشمنان خدا از اصول تردیدناپذیر نظام اسلامى است،امیدوارم با خشم و کینه انقلابى خود نسبت به دشمنان اسلام رضایت خداوندمتعال را جلب نمائید، آقایانى که تشخیص موضوع به عهده آنان است وسوسه و شک و تردید نکنند و سعى کنند [اشداء على الکفار] باشند. تردید در مسائل قضائى اسلام انقلابى نادیده ‏گرفتن خون پاک و مطهر شهدا مى‏باشد. والسلام.
کشتار زندانیان سیاسی در تابستان سال 1367 و تنها چند هفته پس از پایان جنگ هشت ساله انجام گرفت. در این سال  خمینی که بنیاد حکومت خویش را در میان روشنفکران ضعیف میدید، طی نامه ای خواستار تشکیل یک هیات سه نفره (معروف به هیات مرگ) برای سرانجام دادن زندانیان سیاسی شد. کار این هیات پرسش سه سوال کلیدی در خصوص عقیده ی سیاسی زندانیان بود. فعالین سیاسی که بر روی موضع خویش پایداری می کردند به چوبه ی دار سپرده و یا روانه ی میدان تیر می شدند

٢: صادق خلخالی
وی که سابقه دستگیری و زندان در سالهای قبل از انقلاب را داشته‌است و از روزهای نخست انقلاب در کنار خمینی بوده در ۲۴ بهمن ۱۳۵۷ (۱۳ فوریه ۱۹۷۹) با حکم خمینی به عنوان حاکم شرع دادگاه‌های انقلاب منصوب می‌شود.

در این دوره صدها نفر به حکم خلخالی اعدام شدند که بسیاری از آنان وابستگان به حکومت پهلوی بودند. خلخالی در شب پیروزی انقلاب قصد داشت ۲۴ نفر را اعدام کند که در نهایت پس از موافقت خمینی چهار نفر اعدام شدند: مهدی رحیمی، نعمت‌الله نصیری، منوچهر خسروداد و رضا ناجی. خمینی به مهدی عراقی دستور داد که برود و نظارت کند تا آن چهار نفر با خانواده‌هایشان تماس بگیرند و اگر مطالبی دارند بنویسند. اما خلخالی به سرعت از مدرسه علوی به مدرسه رفاه رفت و حاج مهدی عراقی زمانی رسید که اعدام آن چهار نفر صورت گرفته بود. عراقی در خاطراتش می‌نویسد: «وقتی من رسیدم، خلخالی و تیم‌اش مشغول مذاکره برای نوشتن ادعانامه علیه اعدام شدگان بودند. من بسیار عصبانی شدم و بر سر آنها فریاد زدم که شما چه دینی دارید؟ اول می‌کشید بعد می‌خواهید کیفرخواست بنویسید.»

از دیگر محکومین این دادگاه‌ها امیرعباس هویدا نخست وزیر حکومت پهلوی بود. در روز هجده فروردین سال ۵۸، خلخالی با سیزده مأمور فدائی خود وارد زندان قصر تهران شد و تلفن‌های آن را قطع کرد تا از اعمال نفوذها جلوگیری کند و به دنبال محاکمه‌ای کوتاه وی را اعدام کرد.

خلخالی در تابستان ۵۸ بعنوان حاکم شرع راهی کردستان شد که با اعتراض دولت موقت نهایتاً منجر به دخالت هیئت حسن نیت گردید. وی سپس برای سرکوب ناآرامیها راهی گنبد شد و حکم اعدام ۹۴ نفر را در آنجا صادر کرد.
بنا به گزارش سازمان عفو بین‌الملل ۴۳۸ نفر تا اسفند ۱۳۵۸ (طی یکسال) در ایران اعدام شدند.تجاوز جنسی به زندانیان زن و مرد طی بازجویی به منظور گرفتن اعتراف از طرف خلخالی مجاز عنوان شده بود و در این مورد گاهی حتی حامله بودن زن زندانی نیز مانع نمی‌شد.

خلخالی سپس در سال ۱۳۶۰ سرپرست کمیته مبارزه با مواد مخدر شد و به محاکمه و اعدام کسانی که در قاچاق و توزیع مواد مخدر دست داشتند مبادرت ورزید.

اسامی تعدادی ازدست‌اندرکاران شکنجه گر و سِمَتِ آنها

اسماعیل شوشتری
استان: تهران
شهر و زندان فعالیت: تهران – اوین
حرفه در قتل‌عام: آخوند، هیأت مرگ
سابقه و پروسه جنایت: اسماعیل شوشتری یکی از اعضای «هیأت مرگ» در قتل‌عام زندانیان سیاسی در سال‌67 در تهران بود. او نقش بسیار تعیین‌کننده در این نسل‌کشی بر‌عهده داشت. شوشتری به‌عنوان رئیس سازمان زندانهای کشور (طی چند‌ سال) مستقیماً مسئول اجرای هزاران اعدام، شکنجه و تجاوز به زندانیان بوده است. او سیاست به‌اصطلاح تربیتی زندانها را تدوین کرد. شیوه نگهداری از قبیل به‌اصطلاح کارآموزی و در واقع بیگاری از زندانیان در زندانها رواج داد.
سوابق شغلی:
قاضی دادستانی کل انقلاب مرکز 1358 تا 1359
نماینده شیروان در مجلس شورا 1360 تا 1367
رئیس سازمان زندانها و اقدامهای تأمینی و ترتیبی کشور 1367 تا 1368
وزیر دادگستری 1368
حسینعلی نیری
استان: تهران
شهر و زندان فعالیت: تهران – اوین
حرفه در قتل‌عام: آخوند، حاکم شرع، قاضی، هیأت مرگ
سایر مشخصات: نام پدر وی شیخ هادی است. وی از شاگردان حوزوی گلپایگانی بود، خمینی برای وادار کردن مراجع در برابر جنایت از شاگران آنها برای اعمال جنایتکارانه استفاده می‌کرد
سابقه و پروسه جنایت:
حسینعلی نیری متولد ۱۳۳۵، همزمان با پیروزی انقلاب یکی از طلاب مدرسه حقانی بود. پس از پیروزی انقلاب ضدسلطنتی، علی قدوسی دادستان کل رژیم در سال 1359 به توصیه آخوند بهشتی که در آن زمان رئیس شورای عالی قضایی بود، نیّری را وارد دستگاه قضایی! کرد. به این ترتیب نیّری همزمان با ورود لاجوردی به‌عنوان دادستان انقلاب اسلامی مرکز، به‌عنوان حاکم شرع یکی از شعبات دادگاه! انقلاب اسلامی! وارد اوین شد. هنگام ورود نیّری به اوین ریاست «حکام شرع»! بر عهدهٴ آخوند جنایتکار محمدی‌ گیلانی بود. نیّری از همان ابتدا رابطه بسیار نزدیکی با آخوند جنایتکار گیلانی داشت. گیلانی در سال 1362 به پاس جنایتهایش در کشتار و اعدام بهترین فرزندان خلق و از جمله دو فرزند مجاهدش، ارتقاء درجه یافت و به عضویت شورای نگهبان در‌آمد! با رفتن گیلانی از اوین آخوند نیّری با فرمان شخص خمینی به‌رغم سن کم! به‌ریاست حکام شرع اوین منصوب و جانشین گیلانی گردید.
به‌دلیل کارنامه سراسر جنایت این عنصر پلید خمینی در مرداد 1367 طی حکمی آخوند نیری را به ریاست «هیأت مرگ» منصوب کرد! نیّری از عناصر کلیدی قتل‌عام‌1367 بود و نقش جدی در گسترش و بسط جنایت داشت تا جایی‌که به ‌اعتراض مستقیم منتظری توجهی نکرده و در‌ پی اعدام بیشتر زندانیان بود. در خاطرات منتظری درباره نیری چنین آمده است: ”اول محرم شد، من آقای نیری که قاضی شرع اوین و آقای اشراقی که دادستان بود و آقای رئیسی معاون دادستان و آقای پورمحمدی که نماینده وزارت اطلاعات بود را خواستم و گفتم الآن محرم است حداقل در محرم از اعدامها دست نگه‌دارید، آقای نیری گفت ما تا الآن هفت‌صد و پنجاه نفر را در تهران اعدام کرده‌ایم، دویست‌ نفر را هم به‌عنوان سر موضع از بقیه جدا کرده‌ایم کلک اینها را هم بکنیم، بعد“… وی پس از قتل‌عام در موضع معاون قضایی دیوان عالی کشور ارتقاء مقام یافت. نیری به‌عنوان حاکم شرع و قاضی دادگاههای انقلاب، همواره مسئولیتهای حساس و کلیدی در دادگاهها داشت و طی دو دهه گذشته، دستور اعدام هزاران مخالف و زندانی سیاسی را صادر کرده است.
مرتضی اشراقی
استان: تهران
شهر و زندان فعالیت: تهران – اوین
حرفه در قتل‌عام: دادستان، هیأت مرگ
رد و آدرس: دفتر وکالت: تهران، خیابان ویلا، سپند شرقی، پلاک 73، طبقه سوم، شماره تلفن 88912715

سایر مشخصات: وی متولد گلپایگان در دانشسرای گلپایگان تحصیل کرد و سپس در رشته حقوق تحصیلات خودش را ادامه داد
سابقه و پروسه جنایت:
مرتضی اشراقی یکی از اعضای هیأت سه‌نفره مرگ در زندان اوین و گوهردشت بود. در اوایل دهه 1360 دادستان اصفهان شد و در سال‌1365 به سمت دادستانی تهران رسید. در جریان قتل‌عام زندانیان سیاسی در سال‌1367 یکی از اعضای هیأت سه نفره مرگ بود، که در حکم خمینی از وی نامبرده شده است. بعد از قتل‌عام زندانیان سیاسی در سال‌67 او به‌همراه نیری همچنین نماینده وزارت اطلاعات مجاهدانی را که قصد پیوستن به سازمان و خروج از کشور را داشتند در محل کمیته مشترک (ساواک و شهربانی) مستقلاً محاکمه و بعضاً در همان محل اعدام می‌کردند! از جمله این مجاهدان می‌توان از: بهنام مجدآبادی، سیامک طوبایی، حسن افتخارجو، جواد تقوی قهی، غلامرضا پوراقبال، محمود خدابنده‌لویی نام برد
اشراقی بعد از قتل‌عام سال‌67 به‌ریاست شعبه دیوان عالی کشور رسید و این سمت را تا سال‌1390 برعهده داشت.
ابراهیم رئیسی
استان: تهران
شهر و زندان فعالیت: تهران – اوین
حرفه در قتل‌عام: آخوند، هیأت مرگ
سابقه و پروسه جنایت:
ابراهیم رئیسی جانشین دادستان تهران، عضو تأثیرگذار هیأت مرگ در زندانهای اوین و گوهردشت و مسئول اعدام دهها هزار زندانی سیاسی است. وی رئیس دادگاه انقلاب تهران برای گروه‌های سیاسی بود. او در دستگیریها، شکنجه و اعدام اعضاء و هواداران گروه‌های سیاسی به‌خصوص مجاهدین بسیار فعال بوده است.
ابراهیم رئیسی از اوایل دهه‌60 جانشین دادستان تهران بوده و در جریان قتل‌عام‌1367 با همین منصب عضو ثابت هیأت مرگ بوده است.
منتظری در خاطرات خود از ابرهیم رئیسی به‌عنوان یکی از اعضاء هیأت مرگ یاد کرده و می‌گوید: ”اول محرم شد، من آقای نیری که قاضی شرع اوین و آقای اشراقی که دادستان بود و آقای رئیسی معاون دادستان و آقای پورمحمدی که نماینده وزارت اطلاعات بود را خواستم و گفتم الآن محرم است حداقل در محرم از اعدامها دست نگه‌دارید“.

مجتبی حلوایی عسگر
استان: تهران
شهر و زندان فعالیت: تهران -اوین
حرفه در قتل‌عام: شکنجه‌گر
سابقه و پروسه جنایت:
مجتبی حلوایی معاونت انتظامی اوین را برعهده داشت. او از نفرات اصلی اجرا کننده اعدامها ابتدای دهه 60 بود. وی از عناصر فعال باند لاجوردی از همان ابتدای سال 60 می‌باشد که در دستگیری شکنجه و اعدام هزاران تن از بهترین فرزندان خلق شرکت فعال داشته است. او از نزدیکان لاجوردی در زندان بود. در جریان قتل‌عام نقش اصلی را در انتخاب زندانیان برای بردن به دادگاه و اعدام داشت و در این زمینه اعمال نفوذ می‌کرد.
مصطفی پورمحمدی
استان: تهران
شهر و زندان فعالیت: تهران -اوین
حرفه در قتل‌عام: نماینده وزارت اطلاعات و عضو هیأت 5نفره مرگ
سایرمشخصات: متولد 1338 در شهر قم
مصطفی پورمحمدی در مدرسه حقانی قم تحصیلات حوزوی خود زیر نظر عقب مانده‌ترین جریانهای ارتجاعی گذراند و اغلب آخوندهای این حوزه جزء جنایتکاران حاکم در ایران شدند. پورمحمدی متاهل و دارای چهار فرزند است.
سابقه و پروسه جنایت:
مصطفی پورمحمدی نمایندهٴ وزارت اطلاعات و یکی از اعضای هیأت مرگ در زندانهای تهران، اوین و گوهردشت بود. وی در سال 1338 در شهرستان قم به دنیا آمد. تحصیلات حوزوی را در قم، مشهد و تهران به پایان رساند. از سال1358 تا 1365 دادستان رسمی دادگاههای انقلاب در استانهای خوزستان، هرمزگان و خراسان بود. او در اوایل دهه 1360 حاکم شرع بندرعباس بود و صدها نفر توسط او به جوخه‌ی اعدام سپرده شدند. سال 1365 به‌عنوان دادستان نظامی دادگاههای انقلاب در غرب کشور فعالیت کرد.
از 1366 تا 1369 پورمحمدی به‌عنوان مشاور وزارت اطلاعات به‌صورت رسمی مشغول به کار شد. و در جریان قتل‌عام زندانیان سیاسی در سال 67نمایندهٴ وزارت اطلاعات و عضو هیأت 5نفرهٴ مرگ در زندان اوین و گوهردشت بود. منتظری در خاطرات خود از مصطفی پورمحمدی به‌عنوان یکی از اعضاء هیأت مرگ یاد کرده بود وی در این باره می‌گوید: ”اول محرم شد، من آقای نیری که قاضی شرع اوین و آقای اشراقی که دادستان بود و آقای رئیسی معاون دادستان و آقای پورمحمدی که نماینده وزارت اطلاعات بود را خواستم و گفتم الآن محرم است حداقل در محرم از اعدامها دست نگهدارید“.
پور محمدی سال 1369 در وزارت اطلاعات به سمت جانشین وزیر اطلاعات ارتقا یافت. سال 1370 تا 1378 مسئول امور خارجی وزارت بدنام اطلاعات شد. سال 1381 به ریاست امور سیاسی – اجتماعی دفتر خامنه‌ای منصوب شد. پاسدار احمدی‌نژاد در مرداد 1384 پورمحمدی را وزیر کشور کابینه خود کرد. وی در اردیبهشت 1387 از این پست برکنار شد.
وهم اکنون وزیرقوه قضاییه دولت حسن روحانی
ومیتوانیم در این لینک بیشتر ایشان را بشناسیم:


مجید ملاجعفر (مجید قدوسی)
استان: تهران
شهر و زندان فعالیت: تهران – اوین
حرفه در قتل‌عام: شکنجه‌گر
رد و آدرس: تهران، میدان خراسان، خیابان شهباز، سرآسیاب دولاب، خیابان ری، کوچه آب منگل
سایرمشخصات: وی متولد سال 1337 در سرآسیاب دولاب بوده است
سابقه و پروسه جنایت:
مجید ملا جعفر (معروف به مجید قدوسی) از جنایتکاران زندان اوین در دهه 60 بود. او متولد تهران و ساکن سرآسیاب دولاب بود. ملاجعفر در یک محیط مذهبی سنتی بزرگ شده و به همین دلیل از همان روزهای اول بعد از سرنگونی رژیم شاه از طریق محمد کچویی که یکی از آشنایان محلی او بود؛ پایش به جوخه‌های اعدام سران رژیم سابق باز شد. به این ترتیب مجید ملاجعفر در همکاری تنگاتنگ با باند حاکم بر زندان اوین یعنی باند مؤتلفه و دارو دستهٴ لاجوردی قرار گرفت.
مجید ملا جعفر در سال 1359 ریاست بندهای 325 و 311 زندان اوین را برعهده داشت، در همان زمان مجاهد قهرمان سیدمحمدرضا سعادتی در این بند زندانی بود. ملاجعفردر سال 1360 رئیس بندهای موسوم به ”آموزشگاه“ اوین شد. وی در جریان قتل‌عام زندانیان سیاسی در سال 67 از عناصر فعال در این جنایت بزرگ بود. به گفته شاهدان او در قتل‌عام زندانیان سیاسی در زندان اوین نقش تعیین‌کننده داشته و در بسیاری موارد به هیأت مرگ در این زمینه مشورت می‌داده است.
محمد مقیسه‌ای (ناصریان)
استان: تهران
شهر و زندان فعالیت: تهران – اوین
حرفه در قتل‌عام: دادیار و جانشین رئیس زندان گوهردشت
رد و آدرس: در سالهای 1370-1375 حوالی میدان امام حسین تهران سکونت داشت
سابقه و پروسه جنایت: در سالهای‌1360- 1362 بازجوی شعبه 3 اوین بود. در سالهای‌1365 – 1367 در موضع دادیار زندان گوهردشت منصوب شد. او در این دوران در غیاب رئیس زندان در سال1367 به همراه داوود لشکری اداره زندان گوهردشت را برعهده داشت.
در خلال قتل‌عام نقش تعیین‌کننده در انتخاب هیأت مرگ برعهده داشت. به‌دلیل کینه‌توزی عمیق او نسبت به زندانیان خودش در حلق‌آویز آنها شرکت می‌کرد او در راهروی مرگ به زندانیانی که در صف اعدام بودند گفته بود‌: ”خودم لگد آخر را می‌زنم ” (منظور هل دادن از روی صندلی زیر چوبه‌دار) وی همچنین به زندانیان گفته بود: ”برای این‌که سریعتر همه شما را بکشم خودم به پاهایتان آویزان می‌شوم“ او بود که اسامی اعدامیها را در راهروی مرگ با صدای بلند می‌خواند و آنها را به حسینیه! برای اجرای حکم اعدام می‌برد.
جملاتی از ناصریان در جریان قتل‌عام خطاب به زندانیان می‌گفت:
لگد آخر را خودم به سینه‌ات خواهم زد
کاری می‌کنیم که دیگر نیاز به دارو و درمان نداشته باشید.
بلند شو خبیث، ویزایت صادر شد
وی در راهروی مرگ مرتب این شعار را تکرار می‌کرد: خمینی عزیزم! بگو تا خون بریزم!
اگر نظر من باشد باید همه‌ی شما را به “درک” واصل می‌کردیم؛ برای این‌که در این هفت ‌سال مار خورده و افعی شده‌اید او در مقابل سؤال بچه‌ها که پرسیده بودند: آخر به چه جرمی می‌خواهی ما را اعدام کنی؟ خندیده بود و اذعان کرده بود: مگر دوستان‌تان را که اعدام کردیم، جرمی مرتکب شده بودند؟
آن اوایل که ما شما را دستگیر کردیم، خیلی‌هایتان هیچ‌کاره بودید. ما به شما حکم‌های “کیلویی”، ۱۰، ۱۵، ۲۰ سال دادیم برای این‌که نمی‌دانستیم فردا چه می‌شود. هدف ما این بود که شما در زندان بمانید تا ما بتوانیم ضد‌ انقلاب را از بین برده و شما را تعیین تکلیف کنیم.
در سال 1370 در دادستانی تهران خیابان معلم مشغول به‌کار شده بود و احتمالاً به‌عنوان حاکم شرع رژیم کار می‌کرد.
علی مبشری
استان: تهران
شهر و زندان فعالیت: تهران – اوین
حرفه در قتل‌عام: آخوند، قاضی، عضو ثابت هیأت مرگ
سابقه و پروسه جنایت:
مبشری از حکام شرع اصلی و قدیمی در اوین بوده است. او در ابتدای دهه 60 قاضی شعبه سوم بیدادگاه اوین بود. در قتل‌عام زندانیان سیاسی در سال 67 عضو ثابت این هیأت و جانشین رئیس هیأت حسینعلی نیری بود.
اکبر کبیری آرانی (فکور)
استان: تهران
شهر و زندان فعالیت: تهران – زندان اوین و زندان گوهردشت
حرفه در قتل‌عام: شرکت در کشتار و دارزدن زندانیان
سابقه و پروسه جنایت: اکبر کبیری ارانی با نام مستعار “فکور” یا اکبر کبابی سربازجوی هار و هرزه شعبه بدنام 7 اوین بود. فکور از عوامل اصلی شکنجه و اعدام و تجاوز به زندانیان می‌باشد.
در سال 1362 – 1363 تحت هیأت اعزامی از تهران، زندانیان استان همدان را در زندان همدان مورد شکنجه و بازجویی قرار داد.
در سال 1364 مدت کوتاهی رئیس زندان گوهردشت بود. از زمستان 1364 تا خرداد 1365 رئیس زندان اوین بود.
وی هرازگاهی با کینه حیوانی و نیت شیطانی به قصد تعدی و تعرض به جسم و جان مجروح “آزاده طبیب” در نیمه‌های شب وارد سلول انفرادی او می‌شده…
وی در قتل‌عام زندانیان سیاسی نقش فعالی داشت و شخصاً در حلق‌آویز کردن زندانیان شرکت داشته است.
داوود لشکری
استان: کرج
شهر و زندان فعالیت: تهران و کرج -زندانهای اوین و گوهردشت
حرفه در قتل‌عام: جانشین رئیس زندان گوهردشت و عضو مشورتی هیأت مرگ در این زندان بوده است
سایرمشخصات: در یکی از اسناد موجود داوود لشکری با نام تقی عادلی خوانده و اسم داوود لشکری را با نام مستعار او عنوان کرده است.
سابقه و پروسه جنایت:
قتل‌عام 67
پاسدار بندهای زندان گوهردشت در سالهای 1361 – 1363
رئیس امنیت داخلی زندان گوهردشت از سال 1364 – 1367
نماینده رئیس زندان و عضو حاضر در هیأت مرگ در جریان قتل‌عام 1367
جملات داوود لشکری خطاب به زندانیان:
داوود لشگری: ما هرگز به شما حرامزاده‌ها اجازه نمی‌دهیم به کلاس‌های درس نزدیک بشوید
داوود لشگری: وصیت نامه‌ها یادتان نرود، نترسید وصیت کنید!
توضیحات:
داوود لشکری با مجاهد شهید حسین محبوبی، که در جریان قتل‌عام در زندان گوهردشت حلق‌آویز شد، ساکن یک محله در غرب تهران بود و یکدیگر را از قبل از انقلاب ضدسلطنتی می‌شناختند.
محمد سلیمی
استان: همدان
شهر و زندان فعالیت: همدان، کردستان
حرفه در قتل‌عام: آخوند، حاکم شرع، هیأت مرگ
رد و آدرس: در سالهای 1370-1375 حوالی میدان امام حسین تهران سکونت داشت.
سایرمشخصات: وی متولد 1333 در روستایی از توابع همدان، تحصیلات حوزوی در مدرسه حقانی (منتظریه) قم
سابقه و پروسه جنایت:
یکی از اعضاء هیأت مرگ قتل‌عام 1367 در زندان همدان و استانهای مرزی. در سال 1384 دادستان دادگاه ویژه روحانیت شد.

محسنی اژه ای

آخوند محسنی اژه‌ای، آخوند مصطفی پورمحمدی وزیر دادگستری دولت حسن روحانی از جمله شکنجه‌گران و اعضای کمیسیون مرگ در دوران قتل‌عام زندانیان سیاسی هستند.

محمد محمدی گیلانی

برخی اظهارات آخوند گیلانی: «در کنار دیوار همانجا آنها را گلوله بزنید. بدن مجروح این گونه افراد باغی نباید به بیمارستان برده شود، بلکه باید تمام کشته شوند… کشتن به شدیدترین وجه، حلق آویز کردن به فضاحت بارترین حالت ممکن و دست راست و پای چپ آنها بریده شود»

اسدالله لاجوردی

اسدالله لاجوردی و آخوند محمدی گیلانی که حکم اعدام برای دو پسر مجاهد خود داد از اولین دژخیمانی هستند که به اشاره خمینی، احکام شکنجه و اعدام برای جوانان و نوجوانان 13، 14ساله تا پدران و مادران سالخورده و زنان بار دارد صادر کردند.
لاجوردی، سردژخیم پلید اوین،بارها گفته بود:
«تصور نکنید روزی سازمان خواهد آمد و در سلولها را به روی شما باز خواهد کرد. قبل از چنین اتفاقی همگی شماها مرده‌اید. برای هر سلولی چند نارنجک در نظر گرفته‌ایم».
قبل از ذکر اسامی شماری از دست‌اندرکاران و شکنجه‌گران و عاملان اعدامها در جریان قتل‌عام ضرورتا‌ً بایستی اشاره کنیم که اسامی حاضر تنها بخش کوچکی از دست‌اندرکاران و حاضران رویت شده در صحنه‌ها توسط شماری از زندانیان باقیمانده است.

همچنین طبق مدارک وشواهدی که از همبستگی ملی گرفته شده است می توان اسامی تعدادی ازدست‌اندرکاران و شکنجه‌گران در جریان قتل‌عام
که  توسط همبستگی ملی  جمع آوری ونوشته شده است عرض کردازجمله:
اسناد و مدارک قتل عام زندانیان سیاسی در سال 67
مسئولان و آمران اصلی قتل‌عام زندانیان در اوین و گوهر‌دشت
1ـ آخوندجعفر‌نیری: رئیس دادگاههای انقلاب اسلامی تهران و رئیس هیئت کمیسیون مرگ
2ـ مرتضی اشراقی:دادستان ضدانقلاب تهران، از اعضای اصلی کمیسیون مرگ
3ـ آخوند‌ابراهیم‌رئیسی: معاون دادستان تهران و از اعضای اصلی کمیسیون مرگ
4ـ آخوند اسماعیل شوشتری: رئیس سازمان زندانها و از اعضای اصلی کمیسیون مرگ وی به‌طور مستقیم در تصمیم‌گیری اعدام زندانیان نقش داشت و به پاس این خدمات،‌رفسنجانی وی را وزیر دادگستری کابینه خود در سال68 نمود و هم اکنون نیز با همین سمت در کابینه‌ٌ خاتمی می‌باشد.
5‌ـ آخوند محمد ریشهری: وزیر اطلاعات و از مسئولان و آمران اصلی قتل‌عام
6‌ـ حسن حبیبی:وزیر دادگستری و از مسئولان و آمران اصلی قتل‌عام
7ـ محمد موسوی‌خوئینیها: دادستان انقلاب کل کشور، یکی از بالاترین آمران قتل‌عام، خمینی جلاد حکم قتل‌عام زندانیان سیاسی را به همین شخص ابلاغ کرده بود.وی مدیرمسئول روزنامهٌٌ سلام بود.
8ـ عباس عبدی:معاون دادستان انقلاب کل کشور،‌ سخنگوی دانشجویان «خط امام» در جریان گروگانگیری دیپلوماتهای آمریکایی در تهران. وی از سال69 سردبیر روزنامهٌٌ سلام و در سال70 سردبیر هفته‌نامهٌ بهار شد.
9ـ موسی واعظی: از مسئولان وزارت اطلاعات در زندان اوین ـ با نام مستعار زمانی (حاجی زمانی)، از فعالترین عناصر در قتل‌عام زندانیان در سال67 بود. وی از مقامات بالای وزارت اطلاعات می‌باشد و از سال68 به بعد با حفظ سمت در وزارت اطلاعات رئیس اوین شد.
10ـ آخوند سیدحسین مرتضوی: رئیس زندان اوین ـ از عوامل اصلی در سرکوب شکنجه و اعدام زندانیان تا بعد از قتل‌عامها، وی کاندیدای نمایندگی مجلس از زنجان بود.
11ـ شیخ محمد مغیثه‌ای: رئیس زندان گوهردشت ـ وی با نام مستعار ناصریان در ابتدا بازجوی سابق شعبه 3 اوین بود. از سال 64 دادیار قزلحصار وسپس گوهردشت شد. سال66رئیس زندان گوهردشت بود. وی فعالترین عنصر در قتل‌عامهای گوهردشت در سال67 بود. از سال69 بازپرس در دادستانی انقلاب اسلامی( واقع در خیابان معلم) بوده است.
12ـ مبشری: از حکام شرع اصلی و قدیمی اوین.در زمان قتل عامها در بعضی از دادگاهها که بنا به دلایلی نیری نمی توانست شرکت کند به جای او شرکت می‌کرد.
13 ـ احمد پورمحمدی: از مسئولان اصلی و مهم وزارت اطلاعات رژیم ـ وی از مسئولان اصلی هیأت مرگ بود. پورمحمدی سابقهٌ طولانی در سرکوب و شکنجه زندانیان سیاسی داشته و از قساوت زیادی برخوردار است.
14ـ محمد شریف‌زاده: معروف به محمدی، مسئول حفاظت دادستانی و مسئول تیم ضربت در بند209 زندان اوین ـ وی مدیرکل معاونت امنیت داخلی وزارت اطلاعات کابینهٌ خاتمی، یکی از جانی‌ترین عناصر رژیم آخوندی است که در قتل‌عامهای سال67 مستقیما شرکت داشت.
15ـ مجتبی‌حلوایی: معاونت انتظامی اوین ـ از نفرات اصلی‌اجراکننده اعدامها بود. وی از پاسداران و شکنجه گران قدیمی اوین می باشد که در کنار لاجوردی جنایات بسیاری علیه زندانیان مرتکب شده است.حلوایی سپس مسئول انتظامی و امنیتی زندان شد و در جریان قتل‌عامها نقش اصلی را در انتخاب زندانیان برای بردن به دادگاه و اعدام داشت.
16ـمحمد توانا: سربازجوی وزارت اطلاعات ـ از زمانی که به کمیتهٌ مشترک رفت نامش به «34» تغییر کرد.
17ـ فاتحی: مسئول اطلاعات کرج ـ سر شکنجه گر کرج مستقر در زندان گوهردشت عضو هیأت قتل‌عام برای متهمین دادستانی کرج که نقش فعالی در قتل‌عام زندانیان محکوم کرج داشت.
18 ـ نادری: دادستان وقت کرج. امضاکنندهٌ حکم اعدام کرجیها در قتل‌عام زندانیان گوهردشت
19ـ مرتضی‌صالحی: با نام مستعار صبحی از سال61 تا 64 رئیس زندان گوهردشت بود. مبتکر انواع شکنجه‌های ضد انسانی که اغلب منجر به مرگ و یا دیوانگی زندانی می شد. از عوامل اصلی تجاوز به زندانیان زن در گوهر دشت بود. صبحی مدتی برکنار شد ولی در سال 68 دوباره به ریاست زندان گوهردشت رسید. وی از نزدیکان لاجوردی می‌باشد.
20ـ پیشوا (نام مستعار): سربازجوی شعبهٌ یک اوین ـ از عوامل اصلی شکنجه، اعدام و تجاوز به زندانیان است. پیشوا در ابتدا سربازجوی شعبه یک اوین بود. اما از سال68 رئیس زندان اوین شد. او یکی از کثیف‌ترین بازجویانی است که دارای پرونده‌های متعدد غیر اخلاقی می‌باشد. پیشوا از نزدیکان لاجوردی بود.
21ـ فکور: از بازجویان اصلی شعبهٌ 7اوین. در سال64 مدتی رئیس زندان اوین بود. فکور از عوامل اصلی شکنجه و اعدام و تجاوز به زندانیان می‌باشد.
22ـ فروتن: از مسئولان زندان اوین و گوهردشت ـ در سالهای64 و 65 مدتی رئیس زندانهای اوین و گوهردشت بود.
23ـ میثم: از مسئولان زندان اوین ـ وی مدتی مسئول زندان عادل آباد شیرازبود. از سال63 تا 65 مسئول زندان قزلحصار شد، در اواخر سال 65 به ریاست زندان اوین رسید. وی از عوامل سرکوب و شکنجه در تهران و شیراز بوده است.
24ـ اسلامی:سربازجو شعبهٌ7 اوین ـ از شکنجه گران اصلی اوین، مسئول شکنجه، کشتار و تجاوز به زندانیان بود. زندانیان زیادی را در زیر شکنجه به قتل رسانده است.
25ـراوندی: از حکام شرع دادگاههای اوین ـ وی از عناصر اصلی در دادن احکام اعدام و شکنجه زندانیان بود.
26ـ حسین زاده: مدیر داخلی زندان اوین ـ وی از عناصر مرتجع در زمان شاه و از همان سالها جزو دارودستهٌ لاجوردی بود. ازسال60 مدیر داخلی زندان شد و از عناصر فعال در جریان قتل‌عامها در اوین بود.
27ـ سید مجیدضیایی: دادیار زندان اوین ـ از بازجویان قدیمی اوین و ازعاملین شکنجه و اعدام و تجاوز می باشد. او در زمان قتل‌عامها دادیار زندان بود و بعد از قتل‌عام دوباره بازجو شد. سید مجید مسئول بازجویی ازکسانی است که در ارتباط با سازمان دستگیر می‌شوند. هم چنین مدیریت ساختمان دادستانی در قسمت آسایشگاه اوین را داشت. وی بازجوی مجاهد شهید مهرداد کلانی، هنگامی که به خاطر دیدار با گالیندوپل دستگیر شد، بوده است. مهرداد در نامه اش به کاپیتورن به او اشاره کرده است.
28ـ جوهری فرد: از مسئولان زندان ـ با نام مستعار مهدوی. او تا آخر سال64 ریاست زندانهای دادستانی در تهران را به عهده داشت وی از تجار بازار می باشد و از نزدیکان لاجوردی می‌باشد. از سال68 رئیس زندان قصر بود.
29ـ محمد خاموشی: از مسئولان سرکوب و شکنجه. وی در گذشته مسئول واحد یک زندان قزل حصار و معاون زندان بود. در همان زمان مسئولیت «قبر»های قزلحصار را به عهده داشت. افراد زیادی در آن جا به ناراحتیهای روانی دچارشدند. وی بعدا از مسئولان گمرک مهر آباد شد.
30ـ مجید قدوسی: از مسئولان سرکوب و شکنجه. از پاسداران قدیمی اوین واز عوامل شکنجه و اعدام و تجاوز به زندانیان می باشد. وی از سال63 تا 65 مسئول آموزشگاه اوین بود و سپس حکم دادیاری گرفت. مجید قدوسی مدتی مسئول گرفتن مصاحبه از زندانیان بود. او در سال68 مسئولیت استادیوم آزادی را بعد ازشورش مردم دراین استادیوم به عهده گرفت.

اسامی برخی پاسداران و شکنجه‌گران و دست‌اندر‌کاران قتل‌عام درزندان اوین
31ـ قاسم کبیری:معاون رئیس زندان اوین ـ وی از پاسداران قدیمی اوین، مدتی معاونت آموزشگاه و مدتی نیز در بند 325قدیم مشغول به کار بود. در سال67 وی معاون رئیس زندان اوین بود. قاسم کبیری از جمله در سال 71 یک زندانی عادی را زیر ضربات مشت و لگد خود کشت.
32ـ ابراهیمی: رئیس کارگاه اوین
33ـ حاج مهدی:مسئول آموزشگاه اوین ـ وی از مسئولان سرکوب و ضرب وشتم زندانیان بود. وی از سال60 نقش مستقیمی در سرکوب و شکنجه زندانیان داشت.حاج مهدی همچنین در مراسم حج سال66 که منجر به کشته شدن صدها نفر در مکه شد نقش مستقیمی داشت و از عناصر تحریک کننده به وجود آمدن آن فاجعه بود.
34ـ حمید کریمی:از پاسداران قدیمی اوین، مدتی در آنجا بازجویان را در شکنجه زندانیان یاری می کرد. در سال 61 معاونت آموزشگاه اوین را عهده داشت. در سال68 مسئول ورزش در اوین شد و با حفظ سمت مسئول استادیوم امجدیه نیز بود.
35ـ قاسمی: معاون آموزشگاه در زندان اوین ـ وی معروف به مهندس بود.
36ـ محمد صادقی: از مدیران زندان اوین ـ معاون آموزشگاه اوین تا سال65 و بعد از آن در مدیریت اوین نقش فعال داشت.
37ـ رحیمی: پاسدار زن، مسئول کل بندهای زنان زندان اوین ـ وی نظردهنده در مورد اعدامهای اوین بود.رحیمی یک پاسدار زن 45 ساله در بند زنان اوین بود. او به دلیل خوش‌خدمتیهایش از پاسداری درسالن ملاقات ارتقاء پیدا کرد و مسئول کل بندهای زنان شد. در کنار او پاسداران دیگری چون فاطمه جباری، نجفی، محمدی، نظری، علیان و زینتی بودند که در برخورد تند و کینه یی کردن مثل رحیمی بودند.
38ـ مجید فرلنگ: بازجوی شکنجه‌گر زندان اوین بند خواهران
39ـ اکبری:‌پاسدار زن، مسئول آسایشگاه بند انفرادی بند زنان ـ وی نظردهنده در مورد اعدامهای اوین بود
40ـ حاج کربلایی: مسئول ملاقات زندان اوین ـ وی یکی از نزدیکان لاجوردی بود. وی از تجار بازار و از شرکای کارگاه اوین است. در آن جا در ازای مزد بسیار ناچیزی به زندانیان کار بسیاری از آنان می‌کشیدند و از این طریق پولهای هنگفتی به جیب می‌زدند. وی فشارهای زیادی بر خانواده های زندانیان سیاسی و حتی عادی می آورد.
41ـ حاج ناصر: مسئول بندها و انتقال زندانیان.
42ـ حسنی: دادیار و از شکنجه‌گران اوین.
43ـ حداد: دادیار زندان و از شکنجه گران و عوامل سرکوب در اوین.
44ـ حاج شیرینی: از مسئولان کارگاه اوین.
45ـ ناصر آقایی: از مسئولان کارگاه اوین.
46ـ حاج مراد: از مسئولان کارگاه اوین.
47ـعباس تیموری: از مسئولان کارگاه اوین.
48ـ عباس شیرازی: از گروه ضربت دادسرای انقلاب ـ از عوامل اصلی اجراکننده اعدامها
49ـ عباس فتوت: از پاسداران قدیمی اوین که بعدها افسر نگهبان شد. وی نقش فعالی در قتل‌عام زندانیان در سال67 داشت.
50ـ عباس خزایی: از پاسداران اوین. وی از جمله پاسداران شقاوت‌پیشه در سرکوب و شکنجه زندانیان بود و در جریان قتل‌عامها نقش فعالی را داشت.
51ـ رمضانی: از پاسداران قدیمی اوین در قسمت آموزشگاه. وی نقش فعالی در سرکوب زندانیان داشت و در قتل‌عام زندانیان در سال67 نیز فعال بود.
52ـ مجیدسرلک: از پاسداران قدیمی اوین، مدتی در میدان تیر زندان به زدن تیر خلاص و حمل جنازه اشتغال داشت. وی معتاد به مواد مخدر است.
53ـ شریفی منش: از پاسداران فعال اوین و عامل اجرایی اعدامها.
54ـ زرین‌گل: از پاسداران فعال اوین و عامل اجرایی اعدامها از بند209 زندان اوین که متعلق به وزارت اطلاعات بود.
55ـ محمد الله‌بخشی: از پاسداران فعال اوین و عامل اجرایی اعدامها.
56ـ محمود:از پاسداران فعال اوین و عامل اجرایی اعدامها.
57ـ حمزه لاوندی: از پاسداران فعال اوین و عامل اجرایی اعدامها.
58ـ جهانگیر اسماعیلی: از پاسداران اوین و از عوامل فعال در جریان قتل‌عام.
59ـ محمد الهی: از پاسداران اوین که در بسیاری از اعدامهای قتل‌عام حضور داشت.
60ـ پاسدار هاشم ایلخانی: از پاسداران با سابقهٌ اوین است.
61ـ پاسدار موسوی: از پاسداران قدیمی و از عوامل سرکوب زندانیان دراوین در قسمت آسایشگاه.
62ـ صابری: یکی از پاسدارن زن اوین و کسی که زندانیان را شلاق می‌زد.
63ـحاج رضایی: از پاسداران فعال اوین.
64ـ حاج امجد: از پاسداران فعال اوین.
65ـ علی رضوانی (جیحونی): از بند 209 زندان اوین ـ از عوامل اصلی اجراکننده اعدامها
66ـ عباس خضرائی: پاسدار در آموزشگاه اوین و عوامل اجرایی قتل‌عام
67ـ عطاء فروغی: مسئول بهداری زندان اوین ـ اجساد زندانیان قتل‌عام شده را معاینه و شهادت آنها را تأیید می‌کرد
68ـ دکتر میرزایی: مسئول دفتر لاجوردی ـ اجساد زندانیان قتل‌عام شده را معاینه و شهادت آنها را تأیید می‌کرد
69ـ سید عباس ابطحی: رانندهٌ نیری حاکم شرع اوین و از عوامل اصلی شکنجه و اعدام و تجاوز.وی معروف به سید، سابقاً پاسدار محافظ لاجوردی بود. او خواهرش را صیغهٌ لاجوردی کرده بود تا هرچه بیشتر به وی نزدیک بشود.

اسامی برخی شکنجه‌گران و پاسداران و دست‌اندر‌‌کاران قتل‌ عام در گوهردشت

70ـ عرب: دادیار ناظر زندان گوهردشت                                                 71ـ داوود لشکری: مسؤل انتظامی و امنیتی گوهردشت ـ وی مدتی نیزسرپرست زندان بود. از شکنجه گران اصلی گوهردشت که در جریان قتل‌عامها نقش فعال و مهمی را داشت.

72ـ حمید عباسی: وی از پاسداران سالن6 اوین بود که نقش اساسی در سرکوب زندانیان داشت. به همین خاطر ارتقا یافته و دادیار اوین شد. وی یکی از عناصر فعال در قتل‌عامها در گوهر دشت بود.از سال68 نیز دوباره دادیار اوین شده است.
73ـ مجید تبریزی: معروف به مجید لره پاسدار گوهردشت بود در اثر خوش‌خدمتیهایش در سرکوب و شکنجه زندانیان به مدیریت داخلی زندان ارتقاء یافت و در سال 66به آسایشگاه اوین انتقال یافت.
74ـ خاکی: مسئول ملاقات گوهردشت، مسئول بسیار فعال صحنهٌ اعدام در جریان قتل‌عامها.
75ـ بیات: مسئول بهداری گوهردشت ـ ازعناصر فعال در قتل‌عامها بود. در اعدام مجاهد شهید ناصر منصوری که دچار قطع نخاع شده بود، نقش فعال داشت و او را به همراه چند پاسدار از بهداری با برانکارد به محل اعدام بردند.
76ـ مرتضی رؤیایی (فرج): از پاسداران قدیمی گوهر دشت که به سمت افسر نگهبانی ارتقاء یافت از عناصر اصلی در قتل‌عام زندانیان در گوهردشت بود.
77ـ علی جاسم: پاسدار گوهر دشت از عوامل اصلی در قتل‌عامها درگوهردشت. او به سمت افسر نگهبانی ارتقاء یافت.
78ـ عادل: مسئول فروشگاه در زندان گوهردشت. مسئول بردن زندانیان به محل اعدام در جریان قتل‌عامها بود.
79 ـ مصیب‌سرلک: از پاسداران فعال در جریان قتل‌عام زندانیان گوهردشت
80ـحاج خانی: از پاسداران گوهردشت و از عوامل فعال در جریان قتل‌عام.
81ـ غلامی: از پاسداران گوهردشت و از عوامل فعال در جریان قتل‌عام.
82ـ جواد: معروف به شش انگشتی، از شکنجه گران قدیمی زندان گوهردشت که در زمان قتل‌عامها کارهای حقوقی قبل از اعدام را انجام می داد.
83ـ عباس کولی وند: از پاسداران قدیمی اوین و گوهر دشت، در زمان قتل‌عامها نقش فعالی داشت.
84 ـ شیرازی: از پاسداران فعال گوهردشت و عامل اجرایی حکم اعدامها
85ـ داوود: از پاسداران فعال گوهردشت.
86ـ رضا:‌از پاسداران فعال گوهر دشت.
87ـ محمد: معروف به «گیر محمد» از پاسداران فعال در گوهر دشت.
88 ـ ابوالفضل: ازپاسداران فعال گوهردشت.
مختصری درباره سران دیگر نظام جمهوری اسلامی ایران

علاوه بر مزدورانی که مستقیما در قتل‌عام سال67 دست داشتند،‌گزارشهای زیادی از زندانیان در دست است که مقامهای رژیم در سالهای قبل و بعد آن نیز شخصا درشکنجهٌ زندانیان دست داشته‌اند. گزارشهای متعدد حاکی از شرکت مستقیم هادی غفاری نمایندهٌ اسبق مجلس ارتجاع در شکنجه و به‌خصوص تجاوز به زنان زندانی می‌باشد.
زندانیان متعددی در بیان مشاهدات خود به هادی خامنه‌ای (برادرخامنه‌ای و نمایندهٌ مجلس و صاحب روزنامهٌ جهان اسلام) و مجید قدوسی فرزند دادستان اسبق کل انقلاب رژیم اشاره می‌کنند.

درمیان گزارشهای اسامی بسیاری از مقامهای جمهوری اسلامی ، حتی اعضای کابینهٌ محمد خاتمی رئیس جمهور پیشین مشاهده می‌شود.

به تعدادی از آنان اشاره می‌کنیم :

1- محمد داوود‌آبادی با نام مستعار محمد مهر‌آئین: نایب رئیس کمیته ملی المپیک، رئیس فدراسیون ورزشهای رزمی، رئیس فدراسیون جودو و رئیس فدراسیون جانبازان و معلولین، مسئول لجستیک وزارت سپاه. او مسئول شعبهٌ 7اوین و از شکنجه‌گران اصلی آن جا بود. لاجوردی چندین بار گفته بود که وی ستون دادستانی می‌باشد.

2- فاضل: عضو هیأت علمی دانشگاه ملی (بهشتی). سربازجوی شعبهٌ 7اوین مسئول شکنجهٌ افراد تیمهای عملیاتی، بازجوی منیره رجوی و همسرش.هم چنان که ملاحظه می‌کنید در میان این عده از امام جمعه گرفته تا وزیر و وکیل و استاندار و رئیس آموزش و پرورش و نایب رئیس کمیتهٌ المپیک و عضو هیأت به اصطلاح علمی دانشگاه دیده می‌شود. یعنی در سیســـتم خمـــینی شــــرط اول قدم اثبـــات وفــاداری به او، شلیک بر مغــــز و قلب مجاهدین است. و صد البته که این تعداد فقط نمونه‌هایی از این دستگاه جهنمی شقاوت و سفاکی است

3 ـ آخوند اسماعیل شوشتری، وزیر دادگستری رفسنجانی و خاتمی                 4- مهاجرانی، معاون پارلمانی رفسنجانی، وزیر ارشاد و سخنگوی دولت خاتمی 5 ـ شمخانی، قائم مقام سپاه و وزیر دفاع دولت خاتمی

6 ـ احمد توکلی، وزیر سابق کار
7 ـ ابوالقاسم سرحدی‌زاده، وزیر سابق کار
8 – جواد منصوری، معاون سابق وزارت خارجه
9 ـ حسین شهاب الدین، معاون سابق وزارت نفت
10- فخرالدین حجازی، نمایندهٌ سابق مجلس
11ـ پاسدار سیف اللهی، فرمانده سابق نیروی انتظامی
12-ـآخوند قرائتی، رئیس سازمان مبارزه با بیسوادی
13 ـ آخوند ابوالحسن شیرازی، امام جمعهٌ مشهد
14 ـ یکتا، نمایندهٌ وقت خمینی در صومعه سرا
15 ـ صفری، فرمانده وقت سپاه در منطقه جنوب
16- آخوند واعظ طبسی، نمایندهٌ خمینی و خامنه‌ای در مشهد
17 ـ رحمانی، استاندار وقت باختران
18- شادنوش، استاندار وقت چهارمحال بختیاری
19 ـ شیخ عطار، استاندار سابق آذربایجان غربی
20 ـ بهزادی، رئیس آموزش و پرورش وقت استان گیلان
21 ـ‌ حسین شریعتمداری: سرپرست روزنامهٌ کیهان و نمایندهٌ خامنه ای در این مؤسسه. ازمسئولان زندان قزلحصار در سال64.

 

مطالب مرتبط با این موضوع :

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

این سایت از اکیسمت برای کاهش هرزنامه استفاده می کند. بیاموزید که چگونه اطلاعات دیدگاه های شما پردازش می‌شوند.

Layer-17-copy

تمامی حقوق این وبسایت در اختیار مجموعه رنگین کمان بوده و استفاده از محتوای آن تنها با درج منبع امکان پذیر می باشد.