– ششمین روزاعتصاب کارگران یک شرکت پیمانکاری فازهای ۲۰ و ۲۱ عسلویه دراعتراض به عدم پرداخت 4ماه حقوق!
– تجمع کارگران فولاد بویر صنعت مقابل استانداری کهگیلویه و بویراحمد دراعتراض به تعطیلی کارخانه و عدم پرداخت9ماه حقوق ومطالبات دیگرشان!
– کارگران کارخانه کاغذ سازی پارس هفت تپه:شرکت خصوصی نمی خوایم
– کارگر یکی از پیمانکاران شهرداری کرمانشاه:
سفید امضا کردیم، اعتراض مساوی است با اخراج!
– تبصره 33 لایحه برنامه ششم احیا ماده33قانون کار رژیم سطنتی است!
– طرح استاد شاگردی در زنجان احیا میشود
– بیکاری 240کارگر فصلی و شرکتی قند فسا بدنبال تعطیلی دوباره کارخانه!
– بازنشستگی 8000 کارگر فولاد خوزستان در ابهام ودست اندازهای حقوقی!!
– روایتی از رنج ۱۰ سال بیکاری پس از یک حادثه/گذران زندگی خانوادهای ۵ نفره با ۲۰۰ هزار تومان حقوق!
– تجمع اعتراضی دانشجویان در موسسه آموزش عالی گنجینه هنر و معماری کرمانشاه!
– رضارخشان:از سوگند بقراط تا دم خروس
– جان باختن کارگرجوان یک کارخانه تولید مواد غذایی شهرک صنعتی توس
– جان باختن کارگرجوان یک کارخانه تولید مواد غذایی شهرک صنعتی توس
– جزئیات حادثه انفجار پتروشیمی مارون بروایت مسئول روابط عمومی پتروشیمی مارون!
– غرق شدن قایق پناهجویان باز هم قربانی گرفت
ششمین روزاعتصاب کارگران یک شرکت پیمانکاری فازهای ۲۰ و ۲۱ عسلویه دراعتراض به عدم پرداخت 4ماه حقوق!
حدود ۵۰ نفر از کارگران پیمانکاری فازهای۲۰ و ۲۱ عسلویه در اعتراض به عدم پرداخت 4ماه حقوق ازروزچهارشنبه پیش دست از کار کشیدند.
به گزارش28آذرایلنا،حدود ۵۰ نفر از کارگران پیمانکاری شاغل در فازهای ۲۰ و ۲۱ عسلویه، چهار ماه مطالبات مزدی معوقه دارند.
از قرار معلوم این کارگران از چهارشنبه هفته گذشته در اعتراض به پرداخت نشدن مطالبات مزدی معوقه در کمپهای اقامتی خود تجمع کردهاند.
بر اساس اطلاعات دریافتی، این کارگران طرف قرارداد با یک شرکت پیمانکاری دست سوم هستند که این شرکت، مطالبات کارگران را در چهارماه گذشته پرداخت نکرده است.
از قرار معلوم، از آنجا که این شرکت، یک شرکت اجرایی و ارائه دهنده سرویسهای خدماتی است، اعتراض کارگران بر فعالیت بقیه بخشهای فاز ۲۰ و ۲۱ تاثیر گذار بوده است.
کارگرانی که در منطقه عسلویه شاغل هستند میگویند به دلیل تعدد و تکثر فعالیت شرکت های پیمانکاری در منطقه ویژه عسلویه و نیز مشکلات مالی که گاهی از اوقات با بیانظباطی مالی کارفرمایان و پیمانکاران مرتبط است همواره پیگیری مطالبات مزدی یکی از دغدغههای کارگران شاغل در این منطقه محسوب میشود.
تجمع کارگران فولاد بویر صنعت مقابل استانداری کهگیلویه و بویراحمد دراعتراض به تعطیلی کارخانه و عدم پرداخت9ماه حقوق ومطالبات دیگرشان!
پیش از ظهر امروز کارگران کارخانه فولاد بویر صنعت ابتدا با تجمع در مقابل استانداری و سپس تجمع در مقابل اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی که محل برگزاری اجلاسیه استانی نماز با حضور استاندار بود خواستار پرداخت مطالبات معوقه خود شدند.
به گزارش 28آذرجوان ، یکی از این کارگران با بیان اینکه حدود 9 ماه است حقوق و مطالبات خود را دریافت نکردهایم، افزود: کارگران این کارخانه علاوه بر حقوق و دستمزد، عیدی سنوات گذشته را از این کارخانه طلبکار هستند که مطالبات برخی از کارگران 8 میلیون تومان به بالا است.
وی با بیان اینکه به دلیل عدم پرداخت مطالبات کارگران این کارخانه در دو روز گذشته تعطیل شده است افزود: تا زمان پرداخت کامل مطالبات، کارخانه تعطیل است.
براساس این گزارش،کارخانه فولاد بویر صنعت یاسوج در سالهای قبل توسط بخش خصوصی اداره میشد و در ماههای اخیر به بنیاد تعاون ارتش واگذار شد و به دلیل نوسانات قیمت فولاد در سطح جهان این کارخانه با مشکل مواجه شد.
علی لاجوردی مدیر کارخانه فولاد بویر صنعت یاسوج با بیان اینکه مطالبات کارگران کارخانه چند ماه به تعویق افتاده افزود: کارخانه نیازمند 5 میلیارد تومان تسهیلات است و اگر این تسهیلات به کارخانه پرداخت نشود علاوه بر تعطیل شدن کارخانه، 205 کارگر نیز بیکار میشوند.
سید موسی خادمی استاندار کهگیلویه و بویراحمد در خصوص بدهی 2 میلیارد تومانی برق این کارخانه گفت: هماکنون برق این کارخانه که توسط شرکت برق خوزستان تأمین میشود به دلیل بدهی قطع است و هشت ماه فرصت برای حل مشکل برق کارخانه داده شد.
وی در پایان تأکید کرد: در جلسهای با حضور نماینده استانداری، سازمان صنعت، معدن و تجارت، مدیر کارخانه فولاد یاسوج و نماینده کارگران این کارخانه مشکلات موجود بررسی میشود.
مجتمع فولاد بویر صنعت شهرستان بویراحمد سال 1340 تأسیس شده و ظرفیت تولید 300 هزار تن شمس فولاد را دارد.
کارگران کارخانه کاغذ سازی پارس هفت تپه:شرکت خصوصی نمی خوایم
فیلمی کوتاه ازتجمع کارگران کارخانه کاغذ سازی پارس هفت تپه دراعتراض به عدم پرداخت3ماه حقوقشان!
http://khabarfarsi.com/ext/15248989
کارگر یکی از پیمانکاران شهرداری کرمانشاه:
سفید امضا کردیم، اعتراض مساوی است با اخراج!
این کارگر شهرداری که بصورت روزمزد در اختیار یکی از پیمانکاران شهرداری کرمانشاه قرار دارد، گفت: چیزی به نام قرارداد ندارم؛ چندی پیش ما را خواستند و برگه ای کاملا سفید در اختیارمان گذاشتند و گفتند که امضا کنیم.
وی گفت: به ما گفتند که این قرارداد شماست ولی اصلا از محتوای آن اطلاعی ندارم و همه کارگران هم مانند من هستند.
کارگر شهرداری کرمانشاه همچنین این را گفت که حدود 2 ماه است حقوقش را نگرفته و اگر کسی نسبت به تاخیر در پرداخت حقوقش اعتراضی داشته باشد، به راحتی اخراج می شود و ما هم از ترس اینکه این آب باریکه را از دست ندهیم، ناچاریم سکوت کنیم.
از ساعت 6 صبح، جارو به دست در خیابان، کوچه ها و معابر شهر حاضر می شود و می روبد و زباله ها را جمع می کند ولی دغدغه های ذهنی اش به درازای یک برج که نه یک عمر است.
چندی پیش با یکی از کارگران سبزپوش شهرداری در یکی از خیابان های شهر همکلام شدم و از سر کنجکاوی در مورد شغل و وضع زندگی اش پرسیدم.
وی که خواست نامش بیان نشود، نکاتی در مورد کار و زندگیش اظهار کرد که بسیار ناراحت کننده و قابل تامل بود.
این کارگر شهرداری که بصورت روزمزد در اختیار یکی از پیمانکاران شهرداری کرمانشاه قرار دارد، گفت: چیزی به نام قرارداد ندارم؛ چندی پیش ما را خواستند و برگه ای کاملا سفید در اختیارمان گذاشتند و گفتند که امضا کنیم.
وی گفت: به ما گفتند که این قرارداد شماست ولی اصلا از محتوای آن اطلاعی ندارم و همه کارگران هم مانند من هستند.
کارگر شهرداری کرمانشاه همچنین این را گفت که حدود 2 ماه است حقوقش را نگرفته و اگر کسی نسبت به تاخیر در پرداخت حقوقش اعتراضی داشته باشد، به راحتی اخراج می شود و ما هم از ترس اینکه این آب باریکه را از دست ندهیم، ناچاریم سکوت کنیم.
از وی پرسیدم که حقوق ماهانه اش چه میزان است؟
او در پاسخ گفت که بستگی به تعداد فرزندان دارد، اگر کسی 2 فرزند داشته باشد، ماهانه 12 میلیون ریال می گیرد و اگر هم فرزندانش بیشتر باشد، دریافتی اش هم بیشتر است ولی اگر کسی فرزندی نداشته باشد ولو اینکه متاهل هم باشد، به او مانند یک مجرد نگاه می شود و حدود هشت میلیون ریال در ماه دریافتی دارد.
سووال دیگرم از این کارگر شهرداری که می گفت سالهاست در این نهاد مدیریت شهری کار می کند، این بود که آیا در این سالها به او عیدی هم داده اند؟
وی پاسخ داد که هرگز چیزی به نام عیدی دریافت نکرده است ولی از نوروز امسال و با آمدن شهردار جدید، قرار شده که پرداخت کنند.
وی گفت: گاهی به بهانه ای مانند اینکه در محدوده کاری کارگران زباله دیده اند یا حتی از سر لج و لجبازی، از حقوق ما کم می کنند و نمی توانیم چیزی بگوییم زیرا به راحتی آب خوردن کارگر روزمزد را اخراج می کنند.
شاید تنها نکته مثبت زندگی این کارگر شهرمان داشتن دفترچه بیمه تامین اجتماعی باشد.
این کارگر شهرداری از شهردار کرمانشاه خواست تا بر فعالیت پیمانکاران نیروی انسانی شهرداری نظارت بیشتری شود تا این همه اجحاف در حق کارگرانی که بسیاری از آنها ماههاست حقوق نگرفته اند یا در وضع مستاجری بسر می برند و مشکلات فراوانی دارند، اعمال نشود.
منبع:ایرنا-28آذر
تبصره 33 لایحه برنامه ششم احیا ماده33قانون کار رژیم سطنتی است!
عبدالـله وطنخواه گفت: لایحه برنامه ششم توسعه بیانگرهمدستی دولت وکارفرمایان است و نشانگر این است که دولت خود به عنوان کارفرمای بزرگ گامی بزرگتر از این نمیتوانست بردارد تا فضای درخور برای رونق کسب وکار کارفرمایان مشغول کسب وکار ایجاد کند.
وی افزود: متنی که تحت عنوان لایحهٔ برنامه ششم توسعه در نشریات منعکس شده، نشان دهنده توان وقدرت سرمایه داران حاکم بر سرنوشت نسل آینده کارگران در ایران است.
به گزارش28آذرایلنا، این فعال کارگری با اعلام این خبر گفت: از قرار معلوم براساس پیشنهاد سازمان مدیریت و برنامه ریزی، در تبصره ۳۳ لایحه برنامه ششم توسعه به منظور ترغیب کارفرمایان و کارآفرینان بخش خصوصی و تعاونی به جذب نیروی کار بیکار جوان به ویژه در مناطق کمتر توسعه یافته و با هدف کمک به کاهش هزینه نیروی کار بنگاههای اقتصادی، دولت مجاز است اقداماتی را طی پنج سال برنامه اجرا نموده و منابع اعتباری مورد نیاز را نیز در بودجه سنواتی لحاظ نماید.
وی افزود: این رویکرد لایحه برنامه ششم توسعه در ادامه تعدیلهایی است که از دو دهه پیش با حذف کارگران کارگاههای ۵ و ۱۰نفره از شمول قانون کار وایجاد مناطق ویژه اقتصادی، محدود کردن هرچه امکان ایجاد نهادهای صنفی و اعتراضات کارگری و اجرای شیوه نامه استاد شاگردی است.
وطن خواه که عقیده دارد مجموع این اقدامات در نهایت باعث پروارتر شدن صاحبان سرمایه و محرومتر شدن کارگران از حداقلهای قانونی شده است، افزود: تمامی این مشوقهای انگیزشی در نهایت به سود صاحبان سرمایه است و در عمل مزایایی از این تولید ثروت نصیب کارگران نمی شود.
این فعال کارگری تاکید کرد: تمام مواد و تبصرههایی که از سوی قانون گذاران و دولت به ضرر کارگر پیشنهاد و تصویب میشوند همگی به علت نداشتن تشکل یکپارچه و قوی کارگران و با بالا بردن هزینهٔ اعتراضات کارگری بدست آمده است.
وطنخواه گفت: تبصره شماره ۳۳ لایحهٔ برنامه ششم توسعه همان ماده ۳۳ قانون کار قبل از انقلاب است که با تغییر چهره، از ماده واحده به تبصره تبدیل شده است.
وی با اشاره به اینکه دولت با پیشنهاد این لایحه برای کارفرمایان نبش قبر کردن از کارگران را مجاز و شرعی و قانونی دانسته و تصمیم گیری را منوط به تشخیص کارفرما دانسته است گفت: این مشوق جدید به کارفرمایان این اجازه را میدهد که تا بتوانند در صورت صلاحدید از مرده کارگران سود ببرند.
این فعال کارگری افزود: ابهامی برای کارگران پیش آمده که دولتی که خود را متعهد به تامین معاش آنها اعلام کرده است تا این حد حاضر است برای رونق فضای کسب و کار برای صاحبان سرمایه آزادی عمل قائل شود؟
وطنخواه تاکید کرد: لایحه برنامه ششم توسعه بیانگرهمدستی دولت وکارفرمایان است و نشانگر این است که دولت خود به عنوان کارفرمای بزرگ گامی بزرگتر از این نمیتوانست بردارد تا فضای درخور برای رونق کسب وکار کارفرمایان مشغول کسب وکار ایجاد کند.
وی خاطر نشان کرد: با یک حساب سر انگشتی میتوان محاسبه کرد که بیشترین آمار جمعیتی زیر ۲۹ ساله در طول زمان چرخش ۲ ساله در حین این بیگاری قانونی چه ثروت هنگفتی را از ارزش افزوده خود به سوی صاحبان سرمایه سرازیر میکنند.
وطنخواه با تاکید بر این امر که ویژگی اقتصاد سرمایه داری مدرن چیزی نیست که کارگران برای درک آن نیاز به دانش دانشگاهی داشته باشند، گفت: کارگران این ویژگیها را در دانشگاهِ رنج و کار روزانه و محرومیت مداوم از تفریح وتحصیل و بهداشت و نبود امنیت شغلی در این چند دهه از نزدیک درک ولمس کردهاند.
این فعال کارگری با توجه به حداقل بودن ۷۱۲ هزار تومان مزد کارگران تاکید کرد: با این میزان مزد نیز حتی توان تامین هزینههای۱۰ روز هزینه خانوار در ماه وجود ندارد با این حال قانون گذاران در لایحه پیشنهادی توسعه ششم به جای حمایت از کارگران در تبصرهای که نشان از ظلم در حق نیروی کار جوان دارد از پیشنهاد کاهش حداقل مزد برای کارجویان جوان که زیر سن ۲۹ سال هستند پرده برداشتند.
وطنخواه تاکید کرد اگر قرار بود با امتیاز دادن و باز گذاشتن دست کارفرمایان فضای کسب و کار حتی اندکی رونق یابد، کارگران میبایست در طول این سه دهه که از اتخاذ سیاستهای اقتصادی میگذرد حداقل تغییراتی در معیشت خود شاهد میشدند و وضعیت اشتغال و کسب و کار نیز در کشور رونق مییافت.
این فعال کارگری در ادامه افزود ترویج این سیاستها برای هموار کردن اجرای رهنمودهای پیوستن به «بازار آزاد جهانی» بود و چنان شتابان در راهِ رسیدن به دروازههای پذیرش توسط جهان آزاد گام برداشتند که حتی دولت قبل بدون تصویب ظاهری قوانین و به نوعی با دور زدن مجلس از طریق شیوه نامه طرح استاد شاگردی را اجرایی کرد و اتفاقی که امروز قرار است به توصیه دولت یازدهم در برنامه ششم توسعه بیفتد در ادامه همین مصوبه است.
وی گفت: پیشنهاد اینگونه تبصرهها در برنامه ششم بجز بدتر شدن وضعیت معیشتی کارگران و رونق وضعیت سرمایه و بهبود سطح زندگی و بیشتر شدن فاصله طبقاتی حاصل دیگری ندارد تاکید کرد.
طرح استاد شاگردی در زنجان احیا میشود
مدیر کل تعاون، کار و رفاه اجتماعی استان زنجان گفت: با برنامه ریزیهای انجام گرفته بررسیهای کارشناسی برای احیا طرح استاد شاگری در این استان انجام میشود.
به گزارش28آذر ایلنا احمد غریوی افزود: در گذشته با اجرای طرح استاد شاگردی کارفرمایان در زمینههای مختلف همچون ازدواج و خرید خانه از شاگردان خود حمایت میکردند که این امر به نوعی جایگزین مناسبی برای حمایت بیمهای بود.
وی اظهار کرد: با اجرای خودجوش طرح استاد شاگردی بسیاری از مشکلات ناشی از نارضایتی کارگران از کارفرمایان نیز به وجود نمیآمد.
مدیرکل تعاون، کار و رفاه اجتماعی استان زنجان به مشکلات ناشی از بیکاری موجود در جامعه اشاره کرد و گفت: با برگزاری جلسات کارشناسی درصدد احیای نظام استاد شاگردی هستیم که البته اجرای آن نیازمند اصلاحاتی در قوانین و مقررات کار وتامین اجتماعی است.
غریوی بر لزوم بهرهمندی از ظرفیتهای قوانین کار از جمله ماده ۱۹۱ این قانون برای اجرای این طرح تاکید کرد.
وی افزود: بر اساس این قانون کارگاههایی که تعداد کارگران آنها کمتر از ۱۰ نفر است از برخی از قوانین کار معاف میشوند.
مدیرکل تعاون، کار و رفاه اجتماعی استان زنجان گفت: با اجرایی شدن نظام استاد شاگردی علاقهمندی کارفرمایان برای بهره گیری از کارگران بیشتر میشود و شاهد ایجاد تحرک بیشتری در بازار کار خواهیم بود.
غریوی به استفاده ناحق برخی افراد از بیمه بیکاری اشاره و اضافه کرد: تلاش بر شناسایی این افراد و قطع مقرری آنها است.
بیکاری 240کارگر فصلی و شرکتی قند فسا بدنبال تعطیلی دوباره کارخانه!
فعالان کارگری قند فسا ازتعطیلی کارخانه از فردا صبح بدلیل تامین نشدن شکر خام مورد نیاز و بیکاری 240کارگر فصلی و شرکتی خبردادند.
به گزارش28آذرایلنا،علیرغم وعدههای فرمانداری و اداره بازرگانی شهرستان فسا، شکر خام مورد نیاز کارخانه تامین نشده است و کارخانه از فردا صبح تعطیل است.
به گفته این فعالان کارگری، با این تعطیلی حدود 240کارگر فصلی و شرکتی این کارخانه بیکار میشوند.
این فعالان کارگری از نگرانی کارگران فصلی این کارخانه خبردادند و افزودند: در مورد زمان شروع مجدد کار هیچ وعدهای داده نشده و مدیریت به آنها گفته است هر زمان شکر خام تامین شد به آنها اطلاع خواهند داد.
از قرار معلوم، با تامین مقدار محدودی شکر خام در 16 آبان ماه، تمامی کارگران فصلی این کارخانه به سر کار بازگشتند که پس از حدود 40 روز فعالیت، با تامین نشدن 25 هزار تن شکر خام وعده داده شده، کار تولید مجددا از فردا متوقف میشود.
بازنشستگی 8000 کارگر فولاد خوزستان در ابهام ودست اندازهای حقوقی!!
اتحادیه آزاد کارگران ایران : 8000 کارگر فولاد خوزستان در آستانه بازنشستگی به علت عدم واریز 4 درصد جریمه مشاغل سخت و زیان آور به سازمان تامین اجتماعی بلاتکلیف مانده اند.
کارکنان شرکت فولاد خوزستان که در سال 1388 طبق مصوبه دولت وقت از شرکت های مختلف پیمانکاری بیرون آمده و به کارگران قراردادمستقیم با کارفرما تبدیل وضعیت شدند اینک پس از گذشت 6 سال اکثرآنها در هنگام بازنشستگی با مشکل روبرو شده اند.
نوع شغل این کارگران شامل کارهای سخت و زیان آور میشود درنتیجه با شرایط کار سخت و زیان آور میتوانندبازنشسته شوند.
طبق اخبار رسیده به اتحادیه آزاد کارگران ایران سازمان تامین اجتماعی به کارگران گفته “کسانیکه متقاضی بازنشستگی پیش ازموعد هستند باید 4 درصد مابه التفاوت حق بیمه کارهای سخت و زیان آور را خودشان پرداخت کنند “چون کارفرما پرداخت نکرده است.
ازآنجایی که این مبلغ ماهیانه درطی سالهای خدمت مبالغ هنگفتی است، کارگران از عهده پرداخت آن برنمی آیند.واصولا” طبق قانون جزء تعهدات کارفرما بوده است و از آنجاییکه پیمانکاران مختلف اکنون در شرکت فولاد حضور ندارند و کارگران مستقیما” با کارفرما قرارداد دارند هیچ مرجعی زیر بار پرداخت بدهی به سازمان تامین اجتماعی نمیرود.
مدیریت شرکت فولاد که قانونا” مسئولیت اجرای تعهدات قانونی پیمانکاران را بعهده دارد از زیر بار مسئولیت شانه خالی کرده و اظهار میدارد که تنها ازسالی که با کارگران قرارداد مستقیم داشته 4 درصد را پرداخت میکند. این درحالی ست که کارگران بسیاری با سابقه 25 سال با پیمانکاران متعددی کار کرده اند.
کارگران شرکت فولاد خوزستان با اعتراض به این پایمال شدن آشکار حقشان به بازرسی کار، نامه اعتراضی جهت احقاق حقوقشان ارسال کرده اند که هنوز پاسخی دریافت نکرده اند.
اتحادیه آزاد کارگران ایران
28 آذر 94
نامه کارگران فولد خوزستان به بازرسی کار
با سلام و درود خدمت شما مدیریت بازرسی
سوالی خدمت شما داشتم اینکه پرسنل قراردادی شرکت فولاد خوزستان که در سال 1388 با عنایت رییس جمهور نسبت به تغییر وضعیت نیروهای پیمانکار و جزب انها توسط ان شرکت که الان حدود 6 سال از ان موضوع گذشته اکنون که موعد بازنشستگی اکثر نیروهای قراردادی با توجه به شرایط سخت و زیان اور رسیده سازمان تامین اجتماعی اعلام کرده کسانی که خواهان بازنشستگی زود از موعد شوند باید هزینه 4/درصد بیمه خود را پرداخت کنند که این هزینه برای کارگران بسیار سنگین است و شرکت حاضر به همکاری با پرسل نیست و اعلام کرده که از زمان قراردادی شدن عهده دار پرداخت 4/درصد است در صورتی که نیروها با سابقه 25سال به بالا که با پیمانکارهای متعدد کار کرده اند را در این شرکت بوده و الان پیمانکاران نیستند اکثراً شهرستانی و مال یه جای دیگر بودند الان هم نیروها با توجه به شرایط شغلی توان ادمه کار را ندارند و خواهان بازنشستگی هستند شرکت فولاد خوزستان هر ساله با نیروهای قراردادی تسویه حساب می کنند لذا از شما مسئولین محترم تقاضامندیم به صدای 8هزار نفر رسیدگی کنید
و من الله التوفیق
با تشکر جمعی از نیروهای قراردادی شرکت فولاد خوزستان
روایتی از رنج ۱۰ سال بیکاری پس از یک حادثه/گذران زندگی خانوادهای ۵ نفره با ۲۰۰ هزار تومان حقوق!
“اباذر محسنی” یک کارگر ساده است که سال 1380 به امید زندگی بهتر از شهرستان خمین به کاشان رفت و در یک کارخانه فرشبافی مشغول به کار شد، 20 روز مانده به عید از بد روزگار دستش زیر دستگاه قالیبافی میرود و سه تا از انگشتان دست راستش را از دست میدهد.
پدرش پارکینسون دارد … دیگر زمینگیر شده و توانایی کار ندارد … خودش متولد “خمین” است و در یک خانواده تقریبا پرچمعیت به دنیا آمده … آنقدر از روزگار و آدمهایش بدی دیده که حافظهاش دیگر یاری نمیکند که حتی تعداد اعضای خانواده را یکجا بگوید … آهسته و زیر لب میشمارد! یک، دو، سه، چهار. 4 تا خواهر دارم و 4 برادر.
میگوید: شرمنده خانوادهاش است و دیگر چیزی برای از دست دادن ندارد … بارها دستش را به نشانه تاکید روی میز میکوبد که فقط میخواهد “کار”ی برای خودش داشته باشد …. بیکاری عذابش داده … نه تنها خودش بلکه خانواده 4 نفره اش را. سه پسر قد و نیم قد دارد … عکس خانواده را به همراه دارد و حتی شناسنامه بچهها که نکند؛ حرف هایش را باور نکنیم …. یک به یک از پوشه نارنجی رنگش بیرون میآورد و نشان میدهد: “این امیر حسینه، کلاس هشتمه، این یکی امیرحافظ که 4 سال داره و اون پسرم که کوچکتر از همه هست؛ 2 سال داره و هنوز شیر مادرش را میخوره ولی برای امیر حافظ باید از بیرون شیر بخریم“.
تمام آرزوی این مرد 40 ساله که معلوم است؛ تازه موهایش جوگندمی شده و از جوانیاش زمان زیادی نمیگذرد در داشتن ” کار” خلاصه شده … دست هایش برای مدتیست «دست» از کار کشیده و به سکون رسیده … میگوید؛ دوست دارد، صدایش را وزیر کار بشنود و ببیند که با این شرایط و وضعیت آیا میشود؛ زندگی کرد یا نه؟ از همه جا قطع امید کرده و حالا شرایط بد زندگیاش را در رسانهها فریاد میزند تا شاید به نتیجهای برسد … از زادگاهش به تهران آمده تا شاید فرجی شود و زندگیاش تکانی بخورد … و حالا با پرسوجو آدرس خبرگزاری را پیدا کرده و خودش را به اینجا رسانده است.
رو به رویم مینشیند و با طمانینه خاصی قصه غصههایش را تعریف میکند، اباذر محسنی یک کارگر ساده است که سال 80 به امید زندگی بهتر از خمین به کاشان رفت و در یک کارخانه فرشبافی مشغول به کار شد، 20 روز مانده به عید از بدِ روزگار دستش زیر دستگاه قالیبافی میرود و سه تا از انگشتان دست راستش را از دست میدهد. اباذر درباره اتفاقی که حدود 10 سال پیش برایش افتاد؛ بیشتر توضیح میدهد: “زمانی که انگشتان دستم قطع شد، یک تکه از پهلویم را برداشتند و به دستم اضافه کردند. بعد از سه چهار ماه که طول درمانم تمام شد، به کمیسیون پزشکی قم رفتم و 55 درصد از کارافتادگی برایم درنظر گرفتند. آن زمان نمیدانستم که باید اعتراض کنم. دیه که هیچی ندادند و در آخر کار هم من را مقصر اعلام کردند!
پول عمل دستم را که حدود یک میلیون و 700 هزار تومان شد را صاحب کارم داد، اما پول پانسمان بعدش و رفتوآمدهایم را خودم دادم؛ آن هم در شرایطی که هر بار برای عوض کردن پانسمان باید از کاشان به آران بیدگل میرفتم. از او درباره اینکه چرا در این اتفاق مقصر شد، میپرسم، ” آن زمان بازرس آمد و چون دستگاه حفاظ داشت؛ گفت که دستگاه مشکلی نداشته و خودت مقصر هستی! در این بین از بیمعرفتی همکارانش هم گله میکند … “کارگرهایی که آنجا با هم کار میکردیم چون 20 روز به عید مانده بود و نمیخواستند؛ کارشان را از دست بدهند، هیچ کدام شهادت ندادند“.
“پس از اتفاقی که برایم افتاد، برج اول حقوقم 40 هزار تومان و برج دوم 45 هزار تومان و هر سال 10 هزار تومان اضافه میشد و الان هم که (فیش حقوقیاش را از داخل پوشه نارنجی رنگش بیرون میکشد) فیش حقوقیام 159 هزار و سیصد و سی و دو تومان است”. ادامه میدهد: “آن سالها دیگر نمیتوانستم در کاشان زندگی کنم به همین خاطر به خمین برگشتم و از آن موقع تاکنون در همین شهرستان ساکن هستم. حالا کل درآمدم 225 تومان پول یارانه و 159 هزار تومان حقوق است که از این مقدار 100 هزار تومان اجاره خونه میدهم و برای دادن پول پیش خانه 2 میلیون تومان از بانک رفاه گرفتم که بابت آن هم 83 هزار تومان از حقوقم کسر میشود“.
تمام حرف اباذر این است که حقوقش درست بشود و کاری داشته باشد تا محتاج نان شبش نباشد. میگوید: “شاید برای خودم خوب نباشد، اما می گویم! … می گویم که مجبورم برنج کیلویی برای خانه بخرم. میگویم که بعضی وقتها اصلا خانه نمیروم تا بچهها از من چیزی نخواهند؛ چون اگر چیزی یا اسباب بازی از من بخواهند در توانم نیست، حالا به خاطر دستم کار به من نمیدهند و بعضیها هم سوءاستفاده میکنند و مثلا میگویند؛ روزی 5 هزار تومان بهت میدهیم!
میگوید؛ تنها راهحل باقیمانده برایم را در این میدانم که اینجا بیایم تا شاید صدایم را وزیر کار بشنود و ببیند آیا می شود؛ کسی با این حقوق زندگی کند؟ در اینجا مکث میکند …. آهی میکشد و میگوید: ما که زندگی نمیکنیم، فقط زندهایم. میخواهم؛ صدایم به خود وزیر برسد، چند سال است از دوره قبل تاکنون نامه میدهم و به جایی نرسیدم. آقای وزیر وضعیت زندگی من را ببینید. امیدم به خداست بعد به مسئولان! همین…
منبع:ایلنا-28آذر
تجمع اعتراضی دانشجویان در موسسه آموزش عالی گنجینه هنر و معماری کرمانشاه!
با گذشت بیش از دو هفته از تجمع اعتراض آمیز دانشجویان موسسه گنجینه هنر و معماری در مقابل استانداری از سوی استاندار وقت نامه دانشجویان بی جواب مانده است.
به گزارش28آذرخبرنامه دانشجویان،دانشجویان معترض که شکایت های فراوانی در مورد امکانات غیر قانونی و کمبود یا نبود امکانات آموزشی، همچنان در مشکلات خود غوطه ور هستند.
تعداد کثیری از دانشجویان معترض به فضای نامناسب آموزشی گفتند: بیش از 14 روز است که از تجمع مقابل استانداری و ارسال نامه به استاندارکرمانشاه گذشته است و استاندار و یا یکی از معاونین وی حاضر به صحبت با دانشجویان معترض نشد؛ما نیز نامه برای استاندار از مشکلات خود تنظیم کردیم و به استانداری تسلیم کردیم.
این دانشجویان معترض در ادامه افزودند: وضیعت اسفناک این موسسه برای ما غیر قابل تحمل است و ما با دادن شهریه بالا از کمترین امکانات آموزشی که می تواند شامل یک محیط آرام و دارای امنیت باشد محرومیم.
دانشجویان با اشاره مکرر به دانشگاه مادر استان که نماینده وزارت علوم در کرمانشاه می باشد تصریح کردند: متاسفانه بازرس دانشگاه رازی پس از بازرسی از مکان موسسه جواب قانع کننده ای به ما نداد و ما هم با مراجعه به دانشگاه رازی هنوز جوابی نگرفتیم و با وجود اتمام ترم جاری در بلاتکلیفی بسر می بریم.
آنها با اشاره به عکس های منتشر شده از موسسه گنجینه در رابطه با محیط دانشگاه گفتند: آیا مسئولین حاضر به تحصیل فرزندان خود در این موسسه می باشند؟
رضارخشان:از سوگند بقراط تا دم خروس
می دانیم که از زمان پیدایش انسان درین عرصه گیتی ،جایگاه پزشک دربین مرض ومریض ،مقامی در خور وبایسته بوده است. آدمی در شرایط ضعف و رنج سراغ این صنف می رود .و اینکه در عصر حاضر جدای از تجربه ، اخذ مدارک دانشگاهی الزام این پیشه است پزشکان در رده الیت جامعه جای میگیرند . بخصوص در کشورهای کمتر توسعه یافته، شان و منزلت پزشکان در رده بالایی قرار دارد .با این حال، بعد از حادثه بیمارستان اشرفی خمینی شهر اصفهان که بخاطر عدم بضاعت مالی والدین ،دکتر معالج در اقدامی هولناک وغیر انسانی اقدام به باز کردن بخیه چانه کودکی شد بحثهای گسترده ای در سطح اجتماعی بین افکار عمومی نسبت به این اتفاق صورت گرفت که گستره این بحثها تمامی عملکرد جامعه پزشکی را درنوردید.البته قبل از هر بحثی باید متذکر گردید که جامعه پزشکان هم مانند سایر طبقات انسانی ،از افراد گوناگون و متنوع با کنشهای خوب و بد تشکیل شده که قطعا پزشکان شریف و زحمت کش هم کم نیستند.ولی با این حال منظور ،مناسبات غالب درین صنف بوده است که دون شان پزشکان میباشد وسطح آنها را در حد کاسبکار وپول پرست پایین می آورد.اخلاقیاتی که شدیدا به حرفه وشغل شریف پزشکی که باید هدف غایی آن نجات جانی آدمی باشد و درین راستا سوگند بقراط خورده اند که به تیمار افراد جدای از رنگ ، تبار ، دارایی و پایگاه طبقاتی شان بپردازند ،لطمه زده است.حتا اگراین بیمار دشمنش باشد.چرا که یک پزشک نباید در مورد نجات جان آدمی قضاوتگر باشد.با این همه، آنچه درین سنوات گذشته در رفتار پزشکان درایران نسبت به بیماران شاهد بوده ایم وجود روابط شدیدا کاسبکارانه و پول محور در بین اطبا که گاها آنچنان رو به افراط می میرود که از تمامی مرزهای اخلاقی وانسانی عبور میکند. که مورد اصفهان تنها نمونه کوچکی ازین غیر اخلاقیات است.زیر میزیهای هنگفت وغیر قانونی و همچنین در بسیاری موارد ویزیت فله ای و خیلی سریع بیماران از جمله این موارد است. این در حالیست که سرانه در آمد پزشکان در ایران هشت برابر پزشکان اروپا و15برابر پزشکان امریکاست.از طرف دیگر،همه ما بخصوص طبقه کارگر و کلا افراد کم بضاعت مورد عنایت برخی ازین پزشکان قرار گرفته ایم.مثلا در مورد تجربه شخصی خود،سال 90 که تازه از زندان آزاد و از کار هم اخراج شد بودم در اثر حادثه تصادف رانندگی که منجر به جرح همسر و پسرم گردید ، ضمن شرح وضعیتم از پزشک جراح در خواستم که پول زیر میزی کمتری را مطالبه کند که او ضمن رد آن ،همسر وفرزندم را دم در اتاق عمل نگاه داشت و تا مطمئن نشد که پول زیر میزی عمل را واریز نکردم آنها را به اتاق عمل راه نداد.درصورتی که طبق قانون، هزینه درمان مربوط به تصادفات رانندگی تماما باید مجانی باشد.امروزه کسی که گذر آن به مطب وبیمارستان افتاده باشد،ازین تجربه های ناگوار داشته است. که علاوه بر درد ورنج بیماری خود ویا سایر بستگان ،باید نگران هزینه درمان و زیر میزی و سایر مسائل باشد.
از سوی دیگر بنا بر آمار وزارت آموزش عالی ،تنها در سطح تهران بیش از 5هزار پزشک بی کار وجود دارد.اگر بنا بر اصل بنیادین مناسبات سرمایه داری ، قیمت کالا و خدمات تنها بر اساس اصل عرضه وتقاضا مشخص می گردد. اگر این مولفه را قبول کنیم با توجه به آمارها و کثرت پزشکان بی کار، دلیل افزایش نجومی قیمت ویزیت پزشکان و هزینه عملهای جراحی و کلا هزینه سرسام آور درمان چیست؟
واقعیت اینست که پزشکان در جامعه بعلت عوامل فوق ، دیگر محبوب نیستند که هیچ شدیدا مورد مورد نقد مردم میباشند.هجمه و نقدهای گسترده در سطج جامعه و فضای مجازی از پس از حادثه اصفهان. همچنین اقبال عمومی نسبت به سریال در حاشیه که به نقد روابط پزشکان می پرداخت همگی گواه کدورت مردم نسبت به آنها میباشد.این بهایی بود که باید در مقابل گرانفروشی و رفتار کاسب کارانه ،پرداخت میشد. بنظرم جامعه پزشکی امروز در یک دو راهی گیر افتاده است. اینکه همین مسیر تا کنونی خود را طی کند و یا اینکه بفکر چاره ای در جهت کسب مجدد منزلت اجتماعی شان باشد.
با آرزوی دنیایی انسانی
رضارخشان – آذرماه/1394
جان باختن کارگرجوان یک کارخانه تولید مواد غذایی شهرک صنعتی توس
مدیر روابط عمومی سازمان آتش نشانی مشهد از مرگ کارگر جوان بر اثر کشیده شدن داخل دستگاه میکسر خبر داد .
به گزارش28آذرایرنا،حسین خاکپور روز شنبه افزود : این کارگر امروز /شنبه/ حین کار در یک کارخانه تولید مواد غذایی در شهرک صنعتی توس جان خود را از دست داد.
وی تصریح کرد : گوشه پیراهن این کارگر هنگام کار با دستگاه میکسر گیر کرده و کارگر جوان به داخل دستگاه کشیده شده بود .
خاکپور با بیان اینکه این کارگربه دلیل شدت جراحات در دم جان خود را از دست داد، گفت : جسم بی جان وی پس از رهاسازی توسط نجاتگران سازمان آتش نشانی از دستگاه ، تحویل عوامل انتظامی شد.
وی با بیان اینکه عدم استفاده از لباس کار و عدم رعایت نکات ایمنی این حادثه دلخراش را رقم زد ، افزود : علت دقیق حادثه در دست بررسی است .
خاکپور تاکید کرد : کارگران در کارگاه هایی که دارای دستگاه های کشنده هستند حتما باید از لباس مخصوص کار استفاده کنند .
مصدومیت شدید راننده تاورکرین بدنبال سقوط از ارتفاع 35 متری!
صبح امروز راننده تاورکرین که در یک پروژه ساختمانی در خیابان 35 متری گلستان، خیابان سوسن آبادی، مشغول کار بود به همراه کابین تاورکرین(جرثقیل ثابت ساختمانی) از ارتفاع 35 متری به پائین سقوط کرد و زنده ماند اما از چند قسمت بدن دچار جراحت شدید و شکستگی شد.
به گزارش28آذرپایگاه خبری125،سعید علیزاده مدیر منطقه یک آتش نشانی تهران در این خصوص ابراز داشت: محل حادثه یک پروژه بزرگ ساختمانی بود که درآن یک ساختمان 9 طبقه درحال ساخت وجود داشت.
وی ادامه داد: در این پروژه یک جرثقیل ثابت ساختمانی مشغول کار بود که به یک باره از قسمت پایه نگهدارنده دچار شکستگی شد و بر روی ساختمان 9 طبقه در حال احداث سقوط کرد.
علیزاده در ادامه گفت: بر اثر این حادثه اپراتور این تاورکرین که در داخل اتاقک آن در ارتفاع 35 متری سرگرم کار بود، به همراه این جرثقیل به پایین سقوط کرد و درمیان آهن پاره های اتاقک و بلوک های سیمانی گرفتار شد.
این مدیر آتش نشانی در مورد عملیات آتش نشانان اظهار داشت: نجاتگران آتش نشانی با حضور در محل حادثه، با استفاده از تجهیزات مخصوص و برش بدنه اتاقک فلزی، این راننده 35 ساله را که به سختی مجروح شده بود خارج کرده و تحویل عوامل اورژانس دادند.
وی خاطرنشان کرد: این راننده جرثقیل به رغم سقوط از ارتفاع 35 متری به طرز معجزه آسایی از این حادثه جان سالم بدر برد ولی به خاطر مصدومیت و شکستگی اعضای بدن بلافاصله توسط عوامل اورژانس به بیمارستان منتقل شد.
جزئیات حادثه انفجار پتروشیمی مارون بروایت مسئول روابط عمومی پتروشیمی مارون!
مسئول روابط عمومی پتروشیمی مارون جزئیات دقیق حادثه انفجار در یکی از واحدهای این شرکت را تشریح کرد.
به گزارش28آذرفارس،سید اسفندیار صلاحتپور امروز اظهار کرد: شب گذشته بر اثر نشت گاز در واحد پلیاتیلن سنگین انفجاری در این واحد رخ داد که بر اثر این حادثه یک نفر دچار گازگرفتگی و دو نفر دیگر دچار سوختگی جزئی شدند.
وی ادامه داد: در این حادثه یکی از کارگران این شرکت به نام «ابوذر قهرمانی» دچار گازگرفتگی شد که پس از بستری یکی دو ساعته در درمانگاه سایت 3 منطقه ویژه اقتصادی پتروشیمی ترخیص شد.
مدیر روابط عمومی شرکت پتروشیمی مارون خاطرنشان کرد: دو مصدوم دیگر این حادثه به نامهای «محمدجواد فیاضی» و «مرتضی زارع» از ناحیه دست دچار سوختگی شدهاند و بنا به اصرار خودمان برای ادامه درمان به اهواز اعزام شدند.
صلاحتپور یادآور شد: به گفته پزشک معالج این دو سانحه دیده، میزان سوختگی آنها حدود 10 درصد تشخیص داده شده و حال عمومی آنها نیز خوب گزارش شده است.
وی متذکر شد: این حادثه در همان واحدی اتفاق افتاده که تیرماه امسال نیز در حادثهای مشابه منجر به کشته شدن «شهرام محمدی» شده بود، اما محل سانحه آنگونه که برخی رسانهها مطرح کردهاند همان مکان نبوده است.
مدیر روابط عمومی شرکت پتروشیمی مارون در پایان عنوان کرد: واحد پلیاتیلن سنگین این شرکت از مدتی قبل از وقوع حادثه برای تعمیرات جزئی از سرویس خارج شده بود.
غرق شدن قایق پناهجویان باز هم قربانی گرفت
غرق شدن قایق پناهجویان قصه تکراری اما هم چنان غم انگیز و دردناک؛ این بار قایق حامل ۳۲ پناهجوی سوری، عراقی و پاکستانی که عازم جزیره کالیمنوس یونان بود، نیمه شب جمعه در آب های دریای اژه در نزدیکی سواحل بودروم در جنوب شرقی ترکیه غرق شد.
به گزارش19دسامبریورونیوز،۱۸ تن از مسافران این قایق که از کشورهای سوریه، عراق و پاکستان بودند، جان خود را از دست دادند، اما ۱۴ نفر دیگر از آنان نجات یافتند.
مقامات ترکیه می گویند دو نفر را به ظن قاچاق انسان و برنامه ریزی برای این سفر خطرناک دستگیر کرده اند.
در سال ۲۰۱۵ در حدود ۸۰۰ هزار پناهجو از طریق ترکیه به خاک یونان پا نهادند.
بیست وهشتم آذرماه1394