اثر فشار اقتصادی بر افزایش جرم

این مطلب را با دوستانتان به اشتراک بگذارید :

محمدرضا یوسفی

🔹 بی ثباتی اقتصادی، تشدید تورم، نوسانات آن و رکود با فقیرتر کردن مردم، موجب افزایش بزهکاری و ناهنجاری‌های اجتماعی می‌شوند. در مطالعات علمی نشان داده شده که نرخ سرقت با متغیرهای اقتصادی مانند درآمد سرانه رابطه منفی و با تورم، بیکاری کل و به خصوص بیکاری جوانان و فقر رابطه مثبت دارد.

🔹 گری بکر در تحلیل چرایی وقوع جرم از منظر یک عمل اقتصادی، معتقد است انسانها به هنگام انجام هر عملی هزینه ها و منافع آن عمل را بررسی و سنجش کرده و کفه هر کدام سنگین تر بود به همان سو میل می کنند. در مورد جرائم نیز همین اتفاق رخ می دهد. فرد زیرپاگذاردن ارزشهای اخلاقی و تلقی جامعه از رفتارهای هنجاری و احتمال دستگیری و مجازات و طرد اجتماعی و مانند آن را به عنوان هزینه و به دست آوردن درآمد، تامین مالی برای ادامه حداقل های زندگی مانند پرداخت اجاره و یا خرید خوراکی و داروهای ضروری، زنده ماندن و مسائل مشابه را به عنوان فواید آن در نظر می گیرد. اگر از این منظر به انتخاب فرد مجرم نگاه شود، حکومت با سیاست های درست می تواند بستری را فراهم کند که مجرمان در بررسی هزینه ـ فایده جرم، عدم ارتکاب آن و زندگی در چارجوب قانون را ترجیح دهند. مطالعات پدرو تلس نشان داد که هر گاه سیاست های اقتصادی دولت به گونه ای تغییر کند که موجب افزایش/ کاهش در نرخ تورم و کاهش/ افزایش بیکاری به عنوان دو عامل مهم فقر در جامعه شود، میزان جرم و آسیب های اجتماعی نیز افزایش/ کاهش می یابد.این نتایج توسط نرنوفسکی در حوزه سیاست های مالی مورد تاکید قرار گرفت. دیگر مطالعات نیز نشان دادند که بی‌ثباتی اقتصادی و فقدان افق روشن برای سرمایه گذاری موجب رشد جرائم مالی می شود.

🔹 دهه 1390 در ایران دهه از دست رفته نامیده شده است. برخی منابع آماری رسمی کشور مانند سالنامه های آماری، جرائم ثبت شده را گزارش داده اند. در این دهه حداقل یک سوم قدرت خرید جامعه کاهش یافت. جمعیت زیر خط فقر در سال 90 کمتر از 20 درصد بود و در سال 1400 به 31 درصد رسید. یعنی تقریبا یک سوم جمعیت کشور زیر خط فقر قرار گرفتند. نرخ تورم از 21.5 به 46.2 درصد رسید و در یک دهه، تورم 730 درصد و تورم خوراکی ها 980 درصد افزایش یافت. منفی شدن نرخ خالص سرمایه گذاری در برخی سالها بیان کننده فقدان افق روشن سرمایه گذاری در ایران است. در همین دوره دهساله، خودکشی45 درصد، مرگ‌های مشکوک14 درصد، نزاع‌های فردی101 درصد، سرقت از اماکن خصوصی ( منازل و مغازه ها) بیش از 700 درصد، سرقت از منازل 170 درصد و از مغازه ها 530 درصد و سرقت از اماکن دولتی 600 درصد رشد داشته است و البته این مقدار با وجود افزایش شدید روشهای کنترلی مانند دوربین و مانند آن بوده است. البته جمعیت ایران در این دهسال فقط 12.7 درصد افزایش یافته است. شاید تلخ ترین نکته را رئیس پلیس آگاهی تهران در سال 1399 بیان کرده باشد که بیش از 50 درصد سارقین برای اولین بار مرتکب جرم شده اند. گرچه می توان دلایل متعددی برای این نکته بیان کرد اما مهمترین عامل آن با توجه به رشد 700 درصدی سرقتها از اماکن خصوصی، فقر شدید است.

🔹 آمارهای یادشده ضمن تایید مطالعات علمی اقتصاددانان، وضعیت معیشتی جامعه را بسیار ناگوار گزارش می دهد شاید هیچ کشوری در جهان به مانند ایران با این موقعیت مواجه نشده باشد. با توجه به نوع رویکرد و حساسیتهایی که مشاهده می شود، نشانه هایی بر بهبود شرایط مشاهده نمی شود. گرچه اعطای یارانه ها تا حدی فشار فقر را کاهش می دهد اما روند رشد تورم و کندی رشد اقتصادی مانع از بروز معنادار اثرات آن می شود. تا زمانی که رویکرد اقتصاد محور با تاکید بر رشد اقتصادی و اتخاذ سیاست خارجی مناسب آن اتخاذ نشود، رهایی از این وضعیت ممکن نیست. و تداوم وضعیت موجود می تواند به کاهش بیشتر سرمایه اجتماعی، افول اخلاق، تضعیف بیشتر نهاد خانواده، کاهش شدید سطح سلامت جامعه و بهره وری منجر شده و زمینه ای برای گستره و تداوم اعتراضات فراهم خواهد کرد.

مطالب مرتبط با این موضوع :

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

این سایت از اکیسمت برای کاهش هرزنامه استفاده می کند. بیاموزید که چگونه اطلاعات دیدگاه های شما پردازش می‌شوند.

Layer-17-copy

تمامی حقوق این وبسایت در اختیار مجموعه رنگین کمان بوده و استفاده از محتوای آن تنها با درج منبع امکان پذیر می باشد.