فلسطین، سوریه و کوری ما

این مطلب را با دوستانتان به اشتراک بگذارید :

نویسنده: Elias KHOURAY
نویسنده فلسطینی ، مولف کتاب دروازه خورشید

آخرین مقالات این نویسنده: میراث

برگردان: Behrouz AREFIبهروز عارفی

چگونه می توان برای کشتارهای گذشته یادمان برگزار کرد و همچنان زیر لب تکرار کرد: «هرگز نباید تکرار شود!» و در عین حال درمورد فاجعه سوریه که همچنان ادامه دارد، سکوت کرد؟

الیاس خوری برآشفتگی ای را افشا می کند که براساس موضوع متغیر و دلبخواهی است. او نگران نابودی هر گونه وجدان [ انسانی] است که توسط سیاست مدارانی قربانی می شود که بشر را با دیده تحقیر می نگرند.

از این پس، سوریه موردی اخلاقی در سطح جهانی است، به همان صورتی که فلسطین در دوران النکبه (فاجعه) مجبور به رویاروئی با وجدان غیرقابل دسترسی، دروغین و خائنانه بود. اکنون، سوریه شاهد خاموشی وجدان انسانی و خوش رقصی ارزش ها در هزارچَم انحطاط است که از یک سو، با نژادپرستی ضدعربی و ضد مسلمان عجین شده است و از طرف دیگر، با گرایش سرمایه داری جهت تبدیل انسان به وحشی، شیئ یا کالای ساده روبرو ست. حرف من به هیچ وجه سیاسی نیست. خلق فلسطین ارزش های اصیل دارد . به رغم سیاست نارسا و شرم آور رهبران فلسطینی که همواره آن را با تردستی، کَلَک، فساد و بهره گیری از مذهب جهت پوشاندن آرمان عادلانه مبارزاتی خلق فلسطین و برتری اخلاقی او پیش برده اند، این خلق هرگز دست از مقاومت و ازخودگذشتکی برنداشته است.

خلق سوریه نیز که برای اعاده کرامت خود بپاخاست، به رغم سیاست های اعمال شده از سوی مخالفان و اپوزیسیون رنگارنگی که از ایجاد چارچوبی ملی که بتواند جانفشانی های بی حد سوریان را در مبازره برای آزادی انسان، عدالت و کرامت فردی و جمعی آنان به پیروزی رساند، ناتوان اند، دارای ارزش اخلاقی جهانشمول است.

امروز، جهان همراه سوری ها یادمانی برای کشتارهای وحشیانهء سلاح های شیمیائی برپا نمی کند، همان طوری که همراه با فلسطینی ها یادی از نکبهء آنان نمی‌کند.

جهان که بی وقفه دست های آغشته به خون یهودیان را با خون فلسطینیان شُسته، چه واکنشی نشان داد؟ جهان در برابر معامله ننگین پس از کشتار شیمیائی اوت ٢٠١٣، که روس ها و آمریکائیان موفق شدند بر فرشی از جنازه های سوری ها بر سر نابودی تسلیحات شیمیائی رژیم استبدادی و وحشی سوریه سازش کرده و هدیه مجانی به اسرائیل بدهند، چه واکنشی نشان داد؟ آیا ما همچنان در موقعیت شستشوی خون یهودی با خون عرب ها به سر نمی بریم؟

برخی توانستند عذری برای توجیه سکوت مظنون در مقابل نکبه فلسطین تراشیده و نسبت به رفتار کور فیلسوف بزرگ، ژان-پل سارتر درباره مسئله فلسطین سکوت کنند. این منش به رغم استدلال «اخلاقی» که به صورتی تصنعی طرحی نژادپرستانه و استعماری را به قربانیان اردوگاه های نازی وصل می کرد، نادرست بود.

وجدان جهان روا چگونه تحقیر ناشی از عقد پیمان مربوط به سلاح های شیمیائی را پذیرفت؟ چگونه جهان تسلیم مستبد خونخوار شد و چشمانش را بر روی یکی از کشتارهای بزرگ پس از پایان جنگ جهانی دوم بست ؟

در آن زمان، ضروری بود تا ژان ژنه نویسنده بزرگ فرانسوی علیه کوری غربی ها بپاخیزد تا ژرفای تراژدی فلسطینی ها را برملا کرده و برخورد و تردید سارتر را به پدیده ء ننگین محونشدنی تبدیل کند. لازم بود که ادبیات فلسطین، کارهای مورخان فلسطینی و پژوهش های مورخان جدید اسرائیلی پرده از دروغ بزرگی بردارند که سکوت قربانیان فلسطینی را پوشانده و ناله های شان را خفه کرده بود.

به رغم همه نوشته ها درباره رودرروئی اخلاق و پستی (که از سوی دیگر، یکی از فرومایگی ها رژیم های استبدادی عرب برای تقسیم فلسطین با صهیونیست ها و نیز شکست های پی در پی و شرم آور نظامی، ایفای نقش پوششی که فقط قربانیان را نکوهش می کند، است)، باید رسا و بلند فریاد برآورد که اکنون، قربانیان سوری با پستی بی شرمانه تر، جهالت عمدی و فرصت طلبی اخلاقی استثنائی مواجه اند.

در سال ١٩۴٨، کلِ جهان از جمله جهان عرب وانمود کرد که [واقعیت را] نمی داند؛ در حالی که جهان دروغ می گفت. امروز، هیچکس نمی تواند ادعا کند که درباره رویدادهای سوریه چیزی نمی داند. عکس های کودکان سوری نشانه های ننگ در جهان ما شده اند، مرگ سوری ها تا مرز بی تفاوتی عادی شده است، رنج میلیون ها پناهنده، آواره و بی سر پناه، بیمار و گرسنه به خانه های ما راه یافته و به رغم آن، ظاهرا کسی را دلواپس نمی کند. شکاف اخلاقی جهانشمول است.

با انگشت نما کردن سازمان حکومت اسلامی و هم قطارانش، بمباران ها، قتل ها و ویرانگری ها را توجیه می کنند. استدلال های اخلاقی را پیش می کشند که به بهانه آن ها هواپیماهای روسی و میلیشیای ایرانی به خاک سوریه تجاوز می کنند.

نیروهای دو طرف کشمکش سوریه را غارت کرده و به طریقی از رژیم وحشی ای حفاظت می کنند که درهای کشور را به روی مرگ بازکرده و به دست آن نیروها مستمسکی داده تا حول هدف واحد نابودی سوریه و تبدیل خلق سوریه به دسته های پناهنده و فلک زده گرد آیند. همه این استدلال ها ارزش یک قطره اشک حتی یک کودک، ناله یک زن تنها یا خِس خِس مردی تنها در زیر خروارها آوار را ندارد.

امروزه، گفتار سیاسی برخلاف اصولی است که باید رفتار انسانی را هدایت کند، زیرا زندگی انسان و کرامت او پایه و هدف آن سیاست است.

سخن من فقط انتقادی از غرب نیست، انتقاد من همچنین متوجه فرهنگ عرب نیز است که اکنون به ابزاری در دستان بنیادگرایان گوناگون در آمده، و رژیم استبدادی و رژیم های نفتی از آن بمثابه یک کهنه ئ زمین شوئی استفاده می کنند.

امروزه، ما به بیداری اخلاقی نیازمندیم که روان ما را بپالاید و مانع از این گردد که به شاهدان رشوه خوار کشتار عظیمی تبدیل شویم که در برابر چشمان ما به راه انداخته اند.

اکنون، سوریه ابزار سنجش اخلاقی و انسانی عمومیت یافته ای ست و هر تلاشی که رنج و دردهای خلق سوریه را دور زده یا جنایت را توجیه کند، نیز محکوم است.

مطالب مرتبط با این موضوع :

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

این سایت از اکیسمت برای کاهش هرزنامه استفاده می کند. بیاموزید که چگونه اطلاعات دیدگاه های شما پردازش می‌شوند.

Layer-17-copy

تمامی حقوق این وبسایت در اختیار مجموعه رنگین کمان بوده و استفاده از محتوای آن تنها با درج منبع امکان پذیر می باشد.