روسیه، حتماً امپریالیست نویسنده: سلامه کیله ـ نویسندۀ فلسطینی ـ سوری ترجمه: حماد شیبانی

این مطلب را با دوستانتان به اشتراک بگذارید :

از روسیه میگویم. آنچه در سوریه میگذرد دقیقاً ویژگیهایی را مینماید که امپریالیسم از آن برخوردار است؛ پیشرفته ترین سلاحها و مرگبارترین و نابودکننده ترین آنها را بکار گرفته است. شهرهای را بمباران میکند، بیمارستانها و مدارس را هدف میگیرد و ویران میکند، بازارها را درهم میکوبد و شهروندان را به قتل میرساند. روسیه حامی و پاسدار حکومتی است درگیر انقلاب، انقلابی که در آن مردم خواستار “سقوط نظام” هستند. نظامی که مردم را زندانی میکند، دست به کشتار و بمباران ملت خود میزند، نظامی که آموزش و پرورش را مضمحل کرده و اقتصاد کشور را زیر سلطۀ قبیله ای و مافیایی درآورده است. و همۀ اینها حتی پیش از آن که ایران و نیروهای وابسته به آن در سوریه مداخله کنند و قبل از آن که (روسیه) این کشور را مورد تجاوز قرار دهد، جریان داشت.

هدف روسیه در بکارگیری پیشرفته ترین سلاحهایش در کشتار مردم، ترساندن جهان است. او با این نمایش نظامی وحشیانه و به رخ کشیدن قدرت ویرانگر تسلیحاتی خود، تنها در پی حفظ رژیمی که مردم از آن رویگردان هستند، نیست. روسیه دارد برای صنعت اسلحه سازی خود بازاریابی میکند. در این معادله، افزایش صدور اسلحه هدف اصلی، کسب سود به نفع شرکتهای تولیدکننده اسلحه است که، خود، زیر سیطره دولت قرار دارند. روسیه، در این نمایشات به جذب مشتری برای این تسلیحات مجهز به تکنولوژی پیشرفته  فکر میکند. 

سال گذشته میزان فروش تسلیحاتی روسیه آنقدر افزایش یافت که بعد از آمریکا، به جایگاه دوم در میان فروشندگان تسلیحات ارتقاء یافت و مبلغ این فروش به 15 میلیارد دلار در برابر 36 میلیارد دلار آمریکا رسید. روسیه درست بمثابۀ یک نیروی امپریالیستی در پی گسترش بازار تولیدات خویش است. بویژه در رابطه با تولیدات نظامی که مهمترین بخش تولیدات صنعتی آنرا تشکیل میدهد. این یگانه بخش قابل رقابت در بازارهای بین المللی است که به دولت این کشور امکان میدهد تا به منابع مالی لازم جهت جبران ضعفهای خود در بخشهای دیگر صنعت و در مقابله با بحران اقتصادیش بپردازد. دولت پوتین به دلیل ناتوانی در کمک به نوسازی صنعتی ناچار شد به افزایش صادرات نفت و گاز و نیز افزایش صدور اسلحه و سرمایه متوسل شود. امری که روسیه را به دام  گسترش سیستم مافیائی در اقتصاد این کشور انداخت.  سیستمی که اقتصاد سوسیالیستی را نابود کرد.

پوتین یکبار ادعا کرده بود که مأموریت نیروهایش در سوریه به “آموزش نظامی” ارتش این کشور محدود میشود. این معنایش آموزش نظامی ارتش سوریه با استفاده از “گوشت بدن زنده”ی مردم سوریه است، یعنی وحشیانه ترین شکلی که امپریالیسم در برخورد به انسانها انجام میدهد. برای او مهم نیست چه تعداد را به قتل میرساند. تنها چیزی که مهم است نشان دادن توانائی نظامی ارتش خویش است. آیا وحشیانه تر ازاین پدیده وجود دارد؟ چه بسا هیتلر چنین کاری کرده باشد. همان کاری که به گفتۀ نوام چامسکی در کتابش بنام “سود بالاتر از بشر”، دربارۀ دول امپریالیستی به هنگام اشغال کشورهای عقب مانده، به آن اشاره میکند. روسیه، مستقیماً ارتش سوریه را در مقابله با مردم خودی آموزش میدهد و در واقع سلاحهای جدید و نوظهور خود را آزمایش میکند. او بر همۀ عملیات کشتار و ویرانگرعلیه مردم سوریه نظارت دارد. روسیه در حال انجام مانور نظامی در خدمت جهانگشائی خویش است.

گفته میشود که اقدامات خونینی که قوای نظامی روسیه، در سوریه، مرتکب میشود از آنچه امپریالیسم آمریکا در عراق انجام داد نیز پیشی گرفته است. روسیه ادعا میکند هدفش “آموزش” است ولی درست آنست که هدف این اقدامات نشان دادن “برتری” سلاحهای ساخت این کشور در بازار تولیدات نظامی، در سطح بین المللی، است. روسیه بجای فرستادن هواپیماهای جنگی و موشکهای نظامی خود به نمایشگاههای بین المللی که عرصۀ این رقابتهاست، این کار را در سوریه و با “مهمات واقعی” و نه مشقی، انجام میدهد. دقیقاً به همین دلیل است که حکومتهائی که در فکر سرکوب هرچه گسترده تر مردم خود هستند برای خرید سلاحهائی که بی حساب و کتاب میکشد به بازار روسیه هجوم می آورند. سلاحهائی که درمانگاهها، مراکز خرید و مدارس و مراکز آموزشی را درهم میکوبد. گرایش حکومتها به خرید جنگ افزارهای کشتار جمعی  در حال افزایش است. روسیه هم این ویژگی را در تولیداتش به نمایش میگذارد. در نتیجه ممکن است در فروش تسلیحات از آمریکا هم پیشی بگیرد. بویژه وقتی دیگر ثابت شده که نمیتواند غیر از اسلحه کالای قابل صدور دیگری تولید کند.این کشور نهایت وحشیگری قابل انتظار از سرمایه داری بحرانزده و در آستانۀ ورشکستگی را به نمایش میگذارد

روسیه برای نشان دادن اقتدارخود و برای ترساندن دنیا و تن دادن آن به قدرت بلامنازع خود (چه بسا همسنگ آمریکا) تلاش میکند. روسیه تلاش میکند تا خود را به مثابۀ نیروی تصمیم گیرنده و تحمیل کننده اراده خود به جهان معرفی کند. به همین دلیل چیزی نمیگوید که از عهدۀ عملی کردن آن برنیاید. تصمیم گرفته است که ماندن حکومت اسد را ضروری معرفی کند و بر آنست که تصمیمات خود در این مورد را غیرقابل برگشت نشان دهد. او میخواهد مثل یک امپریالیست واقعی، با تمام نیرو این را به کرسی بنشاند تا همه قبول کنند که آنچه را او اراده کرده باید عملی شود و آنچه را او میگوید دیگران ملزم به قبولش هستند، و همه باید بپذیرند که او یک ابرقدرت است (و چه بسا به این توهم نیز دچار است که تنها ابرقدرت موجود است). آیا سماجت روسیه در حفظ حکومت بشار اسد به این خاطر است که از سقوط حکومتی که تمامی وسایل بقای خود را به کار گرفته است ابائی دارد؟ نه. او میخواهد تمام جهان بداند که او فعال مایشاء است. و اینهمه را در راستای توهم برای تبدیل شدن به یک نیروی امپریالیستی مسلط بویژه در شرایط ضعف آمریکا و عقب نشینیهای آن مرتکب میشود. به همین دلیل است که میبینیم تصمیم دارد منازعۀ جاری را با توسل به زور به سرانجام مطلوب خود برساند. هرچند فرجام چنین تصمیمی به ویرانی هرچه بیشتر شهرهای سوریه و کشته شدن صدها هزار زن و کودک و پیر و جوان سوری منتهی شود.

این همان منطقی است که به روشنی در حلب خود را نشان میدهد. جائی که وحشیگری نظامی دولت اوج تازه ای گرفت و سلاحهای ویران کننده تری بکار گرفته شد. این همان خصلت امپریالیستی است که با اتکاء به سیاست سوزاندن و ویران کردن در پی رعب افکندن در دل مردم است و برای تحقق منافع مافیائی خود، آمریکائیها را در وحشیگری پشت سر خواهد گذاشت.

بنابراین، اقداماتی که در سوریه مرتکب میشود، برآمده از توهم عظمت طلبانه ای است که مافیای مسلط برطبقۀ حاکم روسیه به آن دچارشده است. در حالی که عملاً در چارچوب نظم جهانی امپریالیستی ضعیف است و چه بسا در نتیجۀ این واقعیت که حتی مانند چین نیز نمیتواند در اقتصاد جهانی رقابت کند، اینگونه به سخت سری و توسل به زور گرایش پیدا کرده است. روسیه فراتر از شرایط عینی خود میخواهد به جایگاه جدیدی در بازار و تحمیل منافع خود برخلقها دست یابد.

روسیه یک قدرت مافیائی تمام عیار است  و (به دلیل همین ویژگی- م) امپریالیستی است ناکام.

نقل از نشریۀ العربی الجدید، دهم اکتبر 2016

  • *سلامه کیله مبارزی فلسطینی از جناح چپ الفتح و همفکر دائی مبارزش ناجی علوش نویسنده ویکی از بنیانگذاران مارکسیست اتحاد نویسندگان فلسطینی بود. سالها در فلسطین اشغالی زندگی کرد. او بعد از جنگ ژوئن 67به سوریه منتقل شد ، همواره به عنوان یک معترض علیه سیاستهای بعثیها زیر فشار قرار داشت . تنها در دوران حافظ اسد 8 سال زندانی بود. بعد اززندان در کنار جرج حبش به کار تحقیقات اجتماعی مشغول شد ازنخستین کسانی بود که با شزوع مبارزات مسالمت آمیز در سوریه علیه بشار اسد به طندان افتاد . شکنجه های فراوان دید. در پی یک اعتصاب غذای مستمر که همزمان بود با خرکتهای همبستگی بین المللی برای آزادی او ، حکومت سوریه درحالیکه در آستانه مرگ قرار گرفته بود او را برای همیشه از سوریه اخراج کرد. او صاحب نزدیک به 40 کتاب و صدها نوشته و مقاله در زمینه های مختلف سیاسی اجتماعی پیرامون جنبش سیاسی و ملی – اجتماعی دز جهان عرب بویژه فلسطین است . اکنون در قاهره بسر میبرد. و دغدغۀ ویراننی وکشتار در سوریه وسایر کشورهای دیکتاتور زده خاور میانه همچنان او را در سنگر مقدم مبارزه فکری قرار داده است.     مترجم

مطالب مرتبط با این موضوع :

3 پاسخ

  1. قابل توجه رفیق حماد شبانی :
    رفیق گرامی جنگ سوریه شش ساله است و روسیا به قول نویسنده امپریالیست- که در صحت آن شکی ندارم- یک سال است که بر اساس معاهده همکاری دوجانبه با سوریه وبا درخواست رسمی به جنگ پیوسته است . بارها در نوشتار از عدم خواست مردم سخن می گوید . معیار عینی این درخواست یا عدم درخواست یک رژیم امروزه چیست ؟ چه ملاک هایی را می توان در یک جامعه در حال جنگ برای تعیین میزان طرف داران ومخالفان یک رژیم در نظر گرفت ؟ احترام سلامه کیله روی چشم ما . اما تحلیل یک سویه جز به نابودی بیشتر وانراف افکار ناظران بیرونی کمکی نخواهد کرد . در انتخابات 2014 سوریه 76 درصد واجدین رای در انتخابات شرکت کردند و88 درصد آن – که بیشترشان پناهنده های بیروت و اردن و…بودند- به بشار اسد رای دادند . انتخاباتی که حتی رسانه مسط ضد اسد غربی هم نتوانست آن را نا دیده بگیرد . پرسیدنی است که امریکا ، ترکیه ، فرانسه ، بریتانیا بر اساس چه معاهده ای به یک کشور دارای حق حاکمیت ملی حمله می کنند ؟ می توان پرسید که امروز با افشا شدن این همه اسناددر باره منشا مالی ، سیاسی ، نظامی داعش و انواع داعش های دیگر موجود درسوریه و عراق اسد و مردم سوریه باید چه می کردند؟ تکرار فاجعه لیبی؟ یا یمن ؟ یا نمی دانم کدام جهن عریان مداخله؟
    رفیق گرامی بدون درک درست واقعیت های موجود از شرایط مورد نظر نمی توان به داوری نشست . آن چه هدف های احتمالی امپریالیسم روسیه است نمی تواند توجیه گر مداخله ضد بشری بر علیه ملتی مستقل باشد . یادمان نرود که دفع شر مستبدان امری داخلی ومربوط به مردم یک کشور و محصول تعادل قوای داخلی آن است . دادن مجوز دخالت به کشور ها تحت لوای خاکمیت دیکتاتوری مطمئن باشید سنگی را روی سنگی بند نخواهد گذاشت و ممکن است شتری باشد که در خانه ما هم بخوابد .
    با ارادت واحترام
    هاتف

  2. هاتف عزیز
    سلامه کیله مثل هاتف جان نازنین من که هرگز او ورحیم را فراموش نمیکنم و رفقای هاتف دغدغه های تورا دارند.هرچند ممکن است در برخی زوایا باهم همرای نباشید هدف من از ترجمه این دست نوشته ها این است که برخی دیدگاه های مطر در میان رفقای عربم را به رفقای هم زبانم منتقبل کنم. باری او مطالب ارزنده ای در ارتباط با ماهیت امیریلیستی جنگ های نیابتی نوشته و همانطور که در موخره همین ترجمه آورده ام صاحب نزدیک به 40 کتاب و صدها نوشته و مقاله در زمینه های مختلف سیاسی اجتماعی پیرامون جنبش سیاسی و ملی – اجتماعی دز جهان عرب بویژه فلسطین است . اکنون در قاهره بسر میبرد. و دغدغۀ ویراننی وکشتار در سوریه وسایر کشورهای دیکتاتور زده خاور میانه همچنان او را در سنگر مقدم مبارزه فکری قرار داده است. برای آشنائی و وارد شدن به بحث مستقیم با او لینک زیر را ملاحظه کنید ضمنا امید وارم به برخی دیگر از ترجمه نوشته های این رفیق را که لینک آنها را در اختیارت میگذارم از نظر بگذرانی. https://salamehkaileh.wordpress.com/
    https://www.facebook.com/SalamehKaileh/
    این ترجمه راهم به پاس لطفی که کردی همینجا برایت میگذارم
    http://rangin-kaman.net/1394/11/20/24700/

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

این سایت از اکیسمت برای کاهش هرزنامه استفاده می کند. بیاموزید که چگونه اطلاعات دیدگاه های شما پردازش می‌شوند.

Layer-17-copy

تمامی حقوق این وبسایت در اختیار مجموعه رنگین کمان بوده و استفاده از محتوای آن تنها با درج منبع امکان پذیر می باشد.