این مطلب را با دوستانتان به اشتراک بگذارید :

براندازم، تو پایانى من آغازم
من ایران را به خشت جان دوباره باز میسازم

منم فریاد بى‌خاموش ایرانی
منم آن بغض توفانی که میدانی
منم شوریده بر ابلیس
آن ارباب جنگ و مرگ و ویرانی
منم شیدای آزادی
همان روح رهایی‌بخش انسانی

براندازم، تو پایانى من آغازم
من ایران را به خشت جان دوباره باز میسازم

به یغما برده ای از سفره نانم را
گرفتی جان پرشور جوانم را
شکستی هم قلم هم استخوانم را
ندیدی خشم سرخ ناگهانم را

براندازم، تو پایانى من آغازم
من ایران را به خشت جان دوباره باز میسازم

منم آنکه به تنگ آمد
از این تکرار ذلت بار و بی‌حاصل
همان موجی که میکوبد
پیاپی مشت بر آرامش ساحل

براندازم، تو پایانى من آغازم
من ایران را به خشت جان دوباره باز میسازم

خودم میسازم از نو سرنوشتم را
خودم باید بچینم کار و کشتم را
جهنم ساختی از روزگار من
خودم پیدا کنم راه بهشتم را

براندازم، تو پایانى من آغازم
من ایران را به خشت جان دوباره باز میسازم

https://youtu.be/3_Hc7LpsRC0

شعر «براندازم»

مطالب مرتبط با این موضوع :

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

این سایت از اکیسمت برای کاهش هرزنامه استفاده می کند. بیاموزید که چگونه اطلاعات دیدگاه های شما پردازش می‌شوند.

Layer-17-copy

تمامی حقوق این وبسایت در اختیار مجموعه رنگین کمان بوده و استفاده از محتوای آن تنها با درج منبع امکان پذیر می باشد.