استقلال و آزادی دادنی نیست: فرهنگ قاسمى

این مطلب را با دوستانتان به اشتراک بگذارید :

امروز شنبه ٢١ ژانویه، به هنگامیکه در بیش از ١۴ پایتخت از کشورهاى جهان، واشنگتن، پاریس، برلن و… صد ها هزار نفر از زنان و مردان آزادیخواه و مترقى، علیه دونالد ترامپِ ضد زن، ضد اقلیت ها، ضد دموکراسى، ضد حقوق پناهندگان، ضد حقوق بشر، ضد حقوق تأمینات اجتماعى و ضد حقوق ملیت ها و کلاهبردار و بساز و بفروش دزد، ناقض حقوق بازنشستگى مردم کم درآمد، نماینده پوپولیسم و ناسیونالیسم افراطى، بطور همبسته بر پا شده است، خبر دار شدم که آقاى رضا پهلوى از سوى “شورای ملی ” و آقاى هجرى، بعنوان “رهبر حزب دموکرات کردستان ایران ” برگزیده شدن ترامپ را تبریک گفته اند.
در این پیام آقاى هجرى به دنبال سیاست هاى پیشینش بار دیگر از امریکا تقاضا میکند تا در خاورمیانه و در ایران دخالت کند.
متن پیام او به این شکل آغاز می شود:
” پیروزی شما در پنجاه و هشتمین دوره انتخابات ریاست جمهوری آمریکا را صمیمانه تبریک می‌گوییم، امیدواریم طی دوران ریاست جمهوری خود بتوانید خدمات ارزندەای را بە مردم آمریکا داشتە باشید و در استقرار صلح و آشتی در خاورمیانه از طریق تامین حقوق ملی ملت‌‌های تحت ستم منطقه و همچنین کوتاه کردن دست دولت‌های تروریست و دیکتاتورها در این بخش از جهان موثر واقع شوید. ” بقیه پیام او را درhttp://www.kurdane.com/article-1404.html  میتوانید بخوانید.
من چه از نظر سیاسى چه از دیدگاه نظرى و چه در رابطه با حقوق مردم و اقوام و چه در برنامه هاى اقتصادى و فرهنگى و آموزشى، سال هاست که علیه جمهورى اسلامى و براى نابودى و برکناریش مبارزه میکنم؛ اما با دخالت هر قدرت خارجى، هم در منطقه خاورمیانه و هم در ایران مخالفم. این تقاضا هاىِ دخالتِ مستقیم یا غیر مستقیم را نه به نفع ایران که در استبداد دینى بسر میبرد و نه به نفع خاورمیانه اى که سال هاست در اتش جنگ میسوزد نمیدانم و این خواست ها از دول بیگانه را محکوم میکنم.
هر گونه تغییر در ایران بایستى منبعث از جنبش مردم باشد و با کمک نیروهاى سازنده و مترقى جامعه صورت پذیرد. از مبادرت این فراد و احزاب و هرکس دیگر در کمک خواستن و گدایى کردن از بیگانگان چه روسیه و چه اسرائیل و چه عربستان و امریکا و اروپا و … اظهار تاسف میکنم و آن را شایسته مردمان شرافتمند ایران نمیدانم و میگویم در ایران این روش ها قابل اجرا نیستند و هرگز موفق نشده اند.
جویندگان این شیوه ها به هدفى رهائى نخواهند رسید. این روش ها کارى غیر از تخریب خود و لطمه زدن به ارزش هاى ملى نمیکنند.
مگر می توان از کسى که حقوق اقلیت ها را در امریکا رعایت نمی کند خواست تا به کمک اقلیت‌های مملکت ما بیاید؟ مگر می توان از کسى که بار ها و علنا در سخنان خود گفته است “نخست امریکا” تقاضا کرد که بیاید و در ایران حقوق شما را به عنوان اقلیت از جمهورى اسلامى بگیرد و به شما باز پس بدهد!؟
هم آقای هجری و هم آقای رضا پهلوی باید بدانند که با گدائى از درگاه سمبل امپریالیسم که مورد تنفر آزایخواهان و روشنفکران جهان است به استقلال و آزادی نخواهند رسید. بهتر است  اینان در سیاست های خود تجدید نظر کنند و در کنار نیروهای دموکرات لائیک و آزادیخواه،  که بدون وابستگى به قدرت هاى خارجى برای سرنگونی جمهوری اسلامی مبارزه میکنند، گام بردارند تا بدین وسیله هم به دموکراسی برسند و هم تمامیت ارضی ایران را از بین نبرند و  هم استقلال آتى کشور را به دست بیگانگان نسپارند.
فرهنگ قاسمى ۲۱ ژانویه ۲۰۱۷ پاریس

مطالب مرتبط با این موضوع :

یک پاسخ

  1. ببخشید آقای فرهنگ قاسمی من میخواهام از میان حرفهای شما میانبر بزنم و بروم به سراغ ساختمان منفجر شده توسط اطلاعات سپاه٬ برای بخشیدن به نور چشمی ها تا آنها هم وجوهات سهم سپاه و بسیج را به حساب کارچاق کن های و فرماندهان سپاه در لندن و پاریس و کامبورگ و دوبی و استامبول … بریزند. آری. وقتی انسان نظرات نوشته شده در مورد انفجار ساختمان پلاسکو را در ایبنترنت می خواند و وقتی میرود برای سرکشی به هتلهای بالای شهر و عروسی ها تا ببیند که زن و مرد اخطلاتی ست یا نه وقتی میبیند که برای ختنه سوران یک فرزند آقا زاده و یا عروسی یک آقا زاده به اندازه ی خرج یک سال یک استان هزینه شده آدم آتش می گیرد. کشوری که شش استانش طبق گفته خودشان در حال مردن در گرسنگی ست و یکی از مسئولین در مجلس می گفت که این شش استان واقعا دارد از گرسنگی نان خالی میمیرد. او می گفت که رفته بوده تا در آنجا به مردمش چلو کباب کوبیده بدهد و یک بچه ای یوشکی آن کباب کوبیده را در جیبش گذاشته بوده تا برای خواهرش تا حالا کباب کوبیده نخورده ببرد. ( در اینجا بگویم که من از آن تاریخ به بعد از حراست بیرون آمدم٬ چرا که دیدم از چه حکومت پست و غارتگر و مظلومکشی حراست می کنم) من تا اندکی بیش از دو سال پیش در سپاه و در حراست بودم و برای سرکشی به عروسی های هتلها و به عروسی های باغها و گاهی خانه ها می رفتم. فرماندهان من همگیشان خودشان را می فروختند گاهی خیلی گران و گاتهی ارزانتر٬ آما آن کسانیکه که پولی نداشتند که به همه به نسبت درجه برسد آنها را دستگیر و اذیت و آزار می دانند تا شغلشان مفید جلوه کند. آنچه را دیده ام واقعا شرمآور است و شرمآور بوده ولی حالا با این اتفاق بزرگ که باید آنرا اتفاق اتفاقها دانست دارم آتش می گیرم. احساس گناه سیزده ساله خدمتم دارد مرا وادار به خودآزاری می کند. من مطمئنم که قیمت لباس تن و کلاه سر محمد باقر قالیباف برابر است با یکسال حقوق تمامی آتشنشانهایی که در آتش بیداد مردند. و این در حالی ست که وزیر ارشاد می رود٬ وزیری که مثلا باید به مردم حساب پس دهد میرود پای یک آخوند پیر مفلوک نادان می نشیند و به او حساب پس می دهد که مثلا فیلمهای فمینیستی را برداشته ایم سانسور کرده ایم تا او اجازه زنده بودن سینما را بدهد! چه بدبختی ای از این بزرگتر. بعد این حکومت اسلامی و این نظام مقدسی که نمی توانند از پس یک آتش سوزی که بسیاری هم آنرا عمدی میدانند برآیند می روند از حرم هایی که اصلا به ما مربوط نیست و در مملکت ما نیست دفاع می کنند. چرا؟ برای اینکه اینها خودشان جنگ را افروخته اند. اینها نمی توانند این آتش سوزی را مهار کنند و این همه انسان بینوا و دردمند و فقیر را به خاطر نداشتن وسایل لازم برای اتفاع حریق لفنه می کنند اما برای سرکوب مردمی که فقط می خواهند آزاد باشند اسلحه سرد و گرم و آبپاش با مثلا برد صد متر می خرند و فلاشور ضد شورش و تفنگ فلان و بهمان و با افتخار و برای ترساندن مردم آنرا هر چند وقت یکبار با خط و نشان و مانور های فاشیستی برخ مردم میکشند و آنها را می ترسانند. من به مردم ایران پیشنهاد می کنم تا دیر نشده به خیابان بیایند و بساط این حکومت اشغالی را برچینند. شاید اگر در روز بهانه ی مرگ رفسنجانی در خیابان مانده بودیم و شعار مرگ بر و زنده باد داده بودیم تلفاتش به قدر تلفات ساختمان قصبی پلاسکو نمی بود٬ در حالیکه شاید جرقه ای میشد که بساط این روحانیون مفت خور و مفت پوش و مفت گ…ا را بر می چید. اما متاسفانه امروز ایران شده است کشور اخته گان سیاست و شجاعت. وای برما! و سرانجام ببخشید جناب فرهنگ که با پای خونین و سوخته و دل کباب دویدم میان صحبتتان. شاید شما هم چیزکی نوشتید برای ساختمانی که پلاسکو بود و پلاستیک شد. سالها بود که بساز بفغروشهای نزدیک به فرماندهان سپاه بدنبال این ساختمان بودند تا بخرند و آنرا تبدیل به هتل کنند. و چون قالیباف آدمکش زورش به کسبه ی گرسنه این ساختمان نمی رسید از نیروی قهاره استفاده کردند. قالیباف یک آدمکش و یک ازاله ی بکارت کن است که حتا در میان فرماندهان سپاه نیز آقا را به نام عدد نوزده می شناسند. گفته می شود که که خودش و دوستانش نوزده دختر بچه را قبل از اعدام ازاله ی بکارت کرده اند تا به بهشت نرود. ایبنها همه به فتواتی امام و امام بوده اولی خمینی و دومی خامنه ای. بدرودتان باد.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

این سایت از اکیسمت برای کاهش هرزنامه استفاده می کند. بیاموزید که چگونه اطلاعات دیدگاه های شما پردازش می‌شوند.

Layer-17-copy

تمامی حقوق این وبسایت در اختیار مجموعه رنگین کمان بوده و استفاده از محتوای آن تنها با درج منبع امکان پذیر می باشد.